در این میان یک اقتصاددان معتقد است اگر این بحران تا اردیبهشت ادامه پیدا کند بین 2 تا 3 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کم خواهد کرد که این رقم معادل 20 تا 30 میلیارد دلار است.
متن کامل گفت و گوی سعید لیلاز با خبرنگار جماران را در ادامه بخوانید؛
آقای دکتر! با توجه به شرایط موجود و نگرانی هایی که از سوی فعالان اقتصادی و مردم وجود دارد، به نظر شما مهم ترین آثار اقتصادی ویروس کرونا پس از فروکش کردن آن چه خواهد بود؟
من از ابتدا تصویر روشنی در مورد کرونا داشتم و این به دلیل مطالعه درباره آن نبود، بلکه به علت مشاهده آثارش روی کشور چین بود. به نظرم این بیماری روی بخش کشاورزی اثر محسوسی ندارد و روی صنایع سنگین هم در صورتی که به صورت یک اپیدمی گسترده در میان کارگران و طبقات شهری گسترش پیدا نکند، تنها نقطه بسیار تاثیرگذارش روی بخش خدمات خواهد بود.
این بخش حدود 55 درصد اقتصاد ایران را شامل میشود که 44 درصد آن غیر از بخش خدمات عمومی است. مانند رستورانها، حمل و نقل، خرده فروشیها و... .این خدمات 44 درصد GDP ایران را در بر میگیرند و تعداد شاغلان این بخش شاید چیزی حدود 40 درصد مشاغل ایران باشند. یعنی اگر ما تعداد شاغلان ایران را 25 میلیون نفر بدانیم، چیزی حدود 10 میلیون شغل به این بخش اختصاص دارد.
بحران ناشی از این ویروس بخش خدمات اقتصاد را تحتتاثیر شدید قرار میدهد. برآورد اولیه من این بود که اگر این بحران تا اردیبهشت ادامه پیدا کند بین 2 تا 3 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کم خواهد کرد که این رقم معادل 20 تا 30 میلیارد دلار است. امروز نیز معتقدم که باید صبر کنیم و ببینیم که آیا این بحران بیش از آن ادامه پیدا میکند یا نه؟ معتقدم که ما حداقل تا پایان اردیبهشت درگیر این ویروس خواهیم بود و شاهد یک ورشکستگی عمومی به خصوص در بخشهای غیردولتی و کسبه خرده پا خواهیم بود.
نقطه محوری حمله این ویروس طبقات فرودست است. چنانکه پیشتر نیز گفته ام همانطور که این ویروس از ابتدا دموکراتیک عمل کرده و از فقیر و غنی را با هم مبتلا میکند، اما از نظر اقتصادی کاملا طبقاتی عمل کرده و خواهد کرد. اما یک مزیتی که اقتصاد ایران در این مقطع نسبت به اقتصاد جهان دارد این است که اقتصاد ایران منزوی است. این مزیت در شرایط عادی عیبی بزرگ به شمار می آید اما در بلایایی مانند کرونا یا دوره تحریمها یک مزیت بزرگ محسوب می شود.
اقتصاد کشور ما به دلیل انزوایی که در چهل سال گذشته از بیرون و درون به آن تحمیل شده است، در مجموع آسیب بسیار کمتری نسبت به سایر نقاط جهان می بیند. تصور می کنم ایران از این بحران زنده بیرون می آید.
عملکرد دولت را در این خصوص چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اقدامات تیم اقتصادی دولت در چنین شرایطی در مسیر درستی قرار دارد؟
به نظرم دولت آقای روحانی در این زمینه بسیار خوب عمل کرده است. به ویژه تصمیمی که در خصوص توزیع بستههای معیشتی میان اقشار آسیب پذیر گرفت. باید گفت این تصمیم در اوج نداری دولت بوده است. این بستهها قشر تهیدستان شهری را که غیرمتشکل هستند هدف قرار داده است. یکی از مشکلات بزرگ این قشر غیرمتشکل بودنشان است. خوشبختانه یک فایل بسیار جامعی از آنها طی 5 سال اخیر و در همین دولت با تلاش آقای میدری در وزارت کار ایجاد شده که می تواند به داد اقتصاد ایران برسد.
معتقدم اصلیترین وظیفه ما در مرحله اول، تمرکز کل ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران بر بخش بهداشت و درمان است. تمرکز بر فرونشاندن آتش این ویروس به لحاظ پزشکی است که با آنکه من بر جنبه های فنی آن آگاه نیستم ولی از لحاظ اقتصادی می دانم که باید فورا نیازهای پزشکی کادر درمانی را فراهم کنیم و همینطور باید به نیازهای معیشتی و افزایش دستمزد کادر درمانی که در خط مقدم این جبهه قرار دارند، توجه ویژه ای شود.
معتقدم که باید دستمزد مبارزه کنندگان با این ویروس دو الی سه برابر شود. اولویت دوم باید حمایت از دو الی سه میلیون شاغلی باشد که ممکن است از این ویروس به شدت آسیب دیده باشند. خوشبختانه بخش کارگران صنعتی و متفکر ما به دلیل اتکایی که عمدتا بخش صنعت به دولت دارد، آسیب وحشتناکی از این ماجرا نخواهند دید. ولی تهیدستان شهری و خویش فرمایان و کسانی که از نظر طبقاتی پایین دست پرولتاریا قرار می گیرند، مانند مسافرکش های موتوری، دستفروشان، کسبه خرده پا، شاگرد مغازه دارها آسیب زیادی می بینند. شما اگر از مقابل درب مغازه ها رد شوید از وضع به وجودآمده گریه تان می گیرد.
به نظرم دولت آقای روحانی با همه نداری خود و در عین قرار گرفتن در بدترین دوره تحریم ایران در تاریخ، بازهم توانست درباره این ماجرا به موقع تصمیم بگیرد و آن را اجرایی کند. از طریق رسانه های برون مرزی می بینیم که در کشورهای غربی قفسه های مواد غذایی، مواد بهداشتی و شوینده ها خالی شدهاند. ولی خوشبختانه قحطی هایی که در آن کشورها در خصوص مواد غذایی و ... دیده می شود در ایران وجود ندارد.
خوشبختانه انزوای اقتصادی ایران به داد اقتصاد کشور رسیده است. معتقدم این خیزش ملی ای که الان ما برای مبارزه با این بیماری شاهدیم، بعد از کادر درمانی باید تمرکز خود را روی کمک به سه میلیون شاغلی بگذارد که عمدتا در مناطق شهری هستند و تحرک اجتماعی بسیار بالایی دارند. یعنی ممکن است با آنکه در میدان تجریش دستفروشی می کنند ولی در حاشیه اسلامشهر زندگی کنند. خود این تحرک اجتماعی بالا هم آنها را آسیب پذیرتر میکند هم می تواند تبعات اجتماعی این بحران را افزایش دهد.
از نظر جغرافیایی یکی از جاهایی که میتوان آنها را برای تحت پوشش قرار دادن پیدا کرد، خوابگاههایشان در حاشیه شهر است. به باورم دولت باید به خوابگاههای اطراف تهران توجه ویژهای نشان دهد. همینطور دستگاه های امنیتی و نیروهای مسلح از نظر کمک های مدنیای که میکنند، نقش بارزی دارند. کاری که سپاه از قبل عید نوروز در این زمینه شروع کرد بسیار با ارزش بود. این کار اگر تعمیم و تداوم پیدا کند بسیار مهم است این که در حاشیه شهر تهران بسته های غذایی و بهداشتی توزیع شود.
این نشاندهنده درک درست نیروهای امنیتی و مقامات مسئول ما از شرایط موجود است. و همین طور با مراجعه به آمار آقای میدری در وزارت کار باید بتوانیم این گروهها را تحت پوشش قرار دهیم. من از دولت دعوت می کنم که دست کم در این مقطع خیلی خودش را درگیر قید و بند کسری بودجه نبیند. چرا که از منابع دیگر می توان این موضوع را حداقل برای امسال پشت سر گذاشت. ایران هرگز مشکلاتی به این بزرگی نداشته و من در مجموع دولت آقای روحانی را در این زمینه موفق میدانم.
بزرگترین مشکل و گناه آقای روحانی این است که توانایی بازگو کردن اقداماتی که دولت انجام داده را برای مردم ندارد. یعنی نوع چهره و لحن آقای روحانی به گونه ای بوده که شاید در ظاهر نتواند نشان دهد دولتش در حال کار کردن است اما به باورم ما سریعتر از اغلب کشورهای توسعه یافته تلاش کردیم تا تبعات اقتصادی این ویروس را کاهش دهیم.
با توجه به اینکه آقای روحانی متعلق به حزب سیاسی روشنی نیست و حداکثر تا یکسال و نیم دیگر دولتش به اتمام می رسد، میخواهم از نیروهای سیاسی ایران دعوت کنم که اگر ملی فکر می کنند و در نظام جمهوری اسلامی زحمت می کشند، کمک کنند تا دولت در این مدت باقیمانده موفق شود. زیرا موفقیت این دولت مستقیما موفقیت نظام و رهبری خواهد بود نه حزب و گروه خاصی، به نظرم هیچ دولتی به این خوبی قادر به کمک گرفتن از رقبای خود نیست. زیرا رقبای دولت هیچ نگرانی از بابت آقای روحانی در اینکه بعد از خودش بخواهد کاندیدایی برای ریاست جمهوری معرفی کند، نخواهند داشت.
دعوت می کنم که گروه های سیاسی در سطح ملی از آقای روحانی حمایت کنند و در سطح سیاسی نیز گروه های مختلف و دستگاه های غیردولتی نیروی خود را در اختیار دولت قرار دهند. من خودم در بعضی مسائل منتقد جدی دولت هستم ولی این دولتی است که ما هروقت حرفی داشتیم با آن درمیان گذاشتیم حالا یا به آن توجه کرده یا نه، ولی بی تردید نباید هیچ مبنایی برای دشمنی با این دولت وجود داشته باشد.
یکی از انتقاداتی که نسبت به عملکرد دولت در این مقطع می شود درخصوص عدم قرنطینه به موقع شهرها برای جلوگیری از انتشار ویروس بوده است. برخی دلیل این امر را کمبود منابع مالی دولت برای تامین مایحتاج اولیه مردم جهت اعمال قرنطینه عنوان می کنند، آیا اعمال قرنطینه مشابه آنچه در کشورهای مدرن شاهدیم، بار مالی زیادی برای دولت دارد؟
قرنطینه یک بحث فنی از نظر پزشکی دارد که با آنکه قصد ندارم به آن ورود کنم، ولی در همین بحث می خواهم اشاره ای به تجربه سایر کشورهای جهان داشته باشم. مقدار قرنطینه ای که کشورهای اروپایی در قبال این ویروس انجام دادند به هیچ وجه بیشتر از آنچه در ایران اعمال می شود نبوده است. در خصوص قرنطینه بیشتر از آنکه انتقادی به دولت وارد باشد، به مردم وارد است.
متاسفانه کثیری از مردمی را می شناسم که باید میان مرگ بر اثر گرسنگی در منزل یا مرگ بر اثر کرونا در بیرون، یکی را انتخاب کنند. یعنی اگر نروند بیرون و کار نکنند زنده نمیمانند و نمیتوانند معیشت خود را تامین کنند. من هرگز این گروه را مورد انتقاد قرار نمیدهم. ولی اینکه امروز یک میلیون و سیصد هزار زائر در مشهد به سر می برند درحالی که حرم امام رضا(ع) نیز تعطیل است، کمی تأمل برانگیز است. زیرا اگر میتوان از فاصله 500 متری حرم را زیارت کرد لابد از فاصله 500 کیلومتری نیز می توان این کار را انجام داد.
متاسفانه میبینیم که امروز میلیون ها نفر مسافر در ایران تردد می کنند. این افراد قرنطینه را میشکنند، در حالی که قرنطینه روشی است که برای بهداشت و سلامتی خودمان در نظر گرفته شده است. این مساله نشان می دهد که ما از لحاظ اجتماعی امکان اینکه قرنطینه را برقرار کنیم، نداشتهایم. مسئولین دولتی حرف درستی می زنند ما شواهدی دال بر اینکه قرنطینه در کشورهای اروپایی یا توتالیتری شبیه کره شمالی و چین و یا کشورهای کوچک دنیا درست اجرا شده باشد، نداریم.
اگر هم قرنطینه ای موفق در کشورها اتفاق افتاده از طریق نیروهای مسلح نبوده است. قرنطینه با زور اصلا در ایران عملی نیست. به دو علت؛ یکی به دلیل آن 3 الی 4 میلیون خانواری که در ابتدا دربارهشان صحبت کردم و گفتم اگر روزانه کار نکنند نمیتوانند غذای خود را تامین کنند و دوم گروه هایی شاید 10 برابر این گروه که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی به هر دلیلی قرنطینه را نادیده یا دست کم میگیرند.
شوخی است که در چنین فضای اجتماعی و فرهنگی ای و با وجود مردمانی که پلاک های ماشین را در بازار سیاه خرید و فروش میکنند برای اینکه به شمال روند و بعد با افتخار بگویند که قرنطینه را شکست دادهاند، حرف از موثر بودن قرنطینه بیشتر از آنچه اتفاق افتاده، بزنیم. بنابراین من در این خصوص گناه بزرگی را متوجه دولت نمیبینم.
در خصوص انتقادهای دیگری که راجع به مقابله دیرهنگام با این ویروس می شود باید گفت که رئیس سازمان بهداشت جهانی هم گفت هنوز ما در برابر ویروس کرونا دانش آموزیم. این موضوع شاید از قرن هفدهم به این طرف که طاعون شیوع پیدا کرد، هرگز در تاریخ بشر سابقه نداشته است. برای اینکه ما در سده های اخیر هرگز آنقدر تحرک پذیری انسانها را نداشتیم. به نحوی که یک فرد بتواند ظرف 24 ساعت درچند پایتخت و در سه قاره مختلف حضور پیدا کند.
انتقاداتی که به دولت ایران میشود به همه کشورهایی که درگیر با ویروس هستند وارد است. اگر وضعیت ما در مجموع از همه کشورهای دیگر وخیم تر بود میگفتم که لابد دولت ما مقصر است. ولی باید گفت که جهان شیوه مناسب مقابله با این ویروس را بلد نبوده است. به نظرم دولت ایران با هر میزان توانی هم که وارد کار شده باشد، ولی بازهم آنچه اهمیت پیدا می کند مسئولیت اجتماعی مردم برای حفظ جان خودشان است. چرا عده ای نسبت به این مساله بی توجهی می کنند؟ چرا باید بازار شب عید ما تا 29 اسفند همچنان شلوغ باشد؟ در حالی که دولت از مردم خواسته بود که تا حدامکان تردد نکنند.