به گزارش ایلنا، در ابتدای این جلسه «شیوا شاهینفر» از متهمان این پرونده به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: متولد سال ۱۳۶۸ هستم، سابقه کیفری ندارم و کارشناسی ارشد کشاورزی دارم و متأهل هستم.
قاضی موحد گفت: اتهام شما مشارکت در اخلال در نظام ارزی به صورت عمده با پذیرش مدیرعاملی اجارهای شرکت شهاب، حضور در بانکها، افتتاح حسابها، اخذ دسته چک، امضاء دسته چکها و حوالههای ارزی است.
متهم شاهینفر در دفاع از این اتهامات گفت: بنده در سال ۹۱ با آقای مرادی آشنا شدم و طی قراری او را دیدم. ایشان از من خوششان آمد اما بنده در خانوادهای سنتی بزرگ شده بودم و اجازه نداشتم خارج از چارچوب ارتباطی برقرار کنم در نتیجه ایشان از من خواستگاری کرد و سپس متوجه شدم که متاهل است. بنده با منشی او دوست بودم و سالی یکی دو بار تلفنی با هم صحبت میکردیم.
وی ادامه داد: در سال ۹۴ با شهریار مقدسیان ازدواج کردم و در سال ۹۶ وارد دانشگاه شدم و منشی آقای مرادی با من تماس گرفت و گفت که چکار میکنی؟ من نیز به او گفتم که شوهرم مهندس الکترونیک است و خودم هم در رشته کشاورزی تحصیل میکنم که ما توانستهایم دستگاهی را اختراع کنیم که در پرورش گیاهان مفید واقع میشود.
این متهم اضافه کرد: زمانی که از اختراع این دستگاه به منشی آقای مرادی توضیحاتی دادم او گفت ما نیز به دنبال چنین افرادی مثل شما میگردیم و اگر موافق هستی میتوانی با آقای مرادی کار کنی من نیز به این دلیل که آقای مرادی قبلا خواستگار من بود گفتم باید با شوهرم در این باره صحبت کنم.
متهم شاهینفر اظهار داشت: وقتی موضوع را با همسرم درمیان گذاشتم قرار شد که آقای مرادی را ببیند و زمانی که آقای مرادی را دیدیم آقای اعلایی هم آنجا بود که گفتند اعلایی مدیر همه شرکتها است و قرار شد اگر من دستگاهها را تولید کنم در سمنان برای من زمین بخرند و آنجا سرمایهگذاری کنند و در سود حاصله هم ۵۰-۵۰ شریک شویم.
این متهم تاکید کرد: پس از این صحبتها به من گفته شد باید شرکتی ثبت کنیم که در آن گردش حساب وجود داشته باشد تا از آنها استفاده کنیم اما چون بلندگوی این دستگاه بلندگویی فراتر از حد شنوایی انسان بود باید وارد میشد و اینها نیز گفتند باید حساب باز کنید و تسهیلات بگیرید تا قطعات وارد شود. قرار بود من دستگاهم را در سمنان روی محصول زرشک اعمال کنم.
متهم شاهینفر گفت: به بهانه اینکه خانه من کرج بود گفتند تو چکها را امضاء کن که ما لازم نباشد هر روز به تو زنگ بزنیم که بیایی. من حتی سربرگ هم دستم نبود و مدارکم را از من گفتند و گفتند اینها سرمایه ما است و ما میخواهیم این گردش حسابها را ایجاد کنیم و تسهیلات بگیریم. در نتیجه من هم چکها را به صورت سفید امضاء میکردم و تحویلشان میدادم.
وی خاطرنشان کرد: روزی برای پروژه پول میخواستم که به آقای مرادی گفتم و ایشان گفتند باید با اعلایی صحبت کنم سپس یک چک ۲۵ میلیون تومانی به من دادند اما من برای پروژهام در مجموع ۸۵ میلیون تومان هزینه کردم.
وی ادامه داد: من شک نکردم چون داشتند برای من زمین میخریدند و علاوه بر آن آقای مرادی از زمانی که او را میشناختم بسیار متمول بود حتی یک سیمکارت برای من خریدند و در همه بانکها آن شماره را میدادند و برای من پیامکی هم نمیآمد که ببینم گردش حسابها چقدر است. برای ثبت شرکت هم مدارک را به صورت واتس آپی ارسال میکردم.
این متهم یادآور شد: برای ثبت شرکت گفتند که شرکت در قشم است چراکه آنجا منطقه آزاد است و انجام برخی کارها روند راحتتری دارد. بنده حتی دو وکالت دادم و موضوع آن را نخواندم یک بار هم به وزرات بهداشت رفتم که گفته بودند زمینه فعالیت این شرکت همین است.
قاضی موحد از متهم شاهینفر پرسید: شما بیسواد نبودید، چرا نمیخواندید؟
متهم پاسخ داد: بیسواد نبودم اما اعتماد بیجا کردم.
قاضی از متهم پرسید: سمت شما در شرکت چه بود؟
متهم پاسخ داد: من مدیرعامل شرکت بودم.
قاضی گفت: منفعت مادی شما چقدر بود؟
متهم پاسخ داد: قرار بود پول دستگاهها را به من بدهند که ۲۵ میلیون تومان دادند و من خودم هم ۲۵ میلیون تومان هزینه کردم. به من گفتند هر موقع پروژه خودت را تکمیل کردی برای تو زمین میخریم.
قاضی موحد گفت: چه تعداد چک امضاء کردی؟
متهم پاسخ داد: از هر بانک هم چکهای ۱۰ برگی و هم چکهای ۵۰ برگی سفید امضاء تحویل دادم. آنها به من میگفتند ۹۸ درصد این شرکت سهم شما است.
مستشار دادگاه گفت: چند بانک رفتید و چند حساب افتتاح کردید؟
متهم پاسخ داد: به بانکهای گردشگری، سپه، ملت، کشاورزی و دی در تهران مراجعه کردم و در هر بانک هم چکهای ۱۰ برگی و ۵۰ برگی گرفتم و امضاء کردم.
مستشار دادگاه گفت: اسناد حواله هم به امضاء شما است.
متهم پاسخ داد: من برگههایی را که جلویم میگذاشتند امضاء میکردم.
مستشار دادگاه گفت: آیا قبول دارید که اسناد هویتی خود را در اختیارشان قرار دادهاید؟
متهم گفت: من در زمینه کشاورزی علم زیادی دارم اما در زمینه اقتصادی و سیاسی اطلاعاتی ندارم.
مستشار دادگاه گفت: شما چند جلسه هیات مدیره برگزار کردید؟ آیا اعضای هیات مدیره را میشناختید؟ چند وکالتنامه دادید؟
متهم پاسخ داد: سه وکالتنامه دادم.
مستشار دادگاه پرسید: همهکاره دادگاه کیست؟
متهم پاسخ داد: اعلایی.
قاضی موحد گفت: اگر در آن وکالت نوشته بودند که مهریهات را بلاعوض ببخشی چکار میکردی؟
متهم پاسخ داد: من مهر ندارم.
قاضی گفت: اگر اجازه فروش ملک خودت را داده بودی یا اگر اختیاری میدادی که اگر میخواندی آن اختیار را نمیدادی، چرا بدون خواندن امضاء کردی؟ پس خودت هم مقصر بودی. هر کسی هم که حتی سواد ندارد در اینگونه موارد سوال میپرسد، حتی یک بیسواد هم تحقیق میکند. الان این همه گرفتاری برای خودت درست کردی و این چکهایی که امضاء کردی تک به تک شکایت و مطالبه میکنند.
مستشار دادگاه گفت: شما در دادگاه هم صداقت ندارید. در صفحه ۸۰۹ پرونده میگویید که همهکاره مرادی بوده است. ما حقوقدان هستیم و با مطالعه پرونده متوجه میشویم چه کسی چکاره بوده است. آنچه ما استنباط میکنیم این است که اعلایی نیز شخصی همچون شما بوده است.
مستشار دادگاه خطاب به قاضی موحد گفت: احتمال اینکه دارند تبانی انجام میدهند وجود دارد چراکه مستندات تایید میکند که رأس شبکه مرادی است.
قاضی موحد گفت: چطور اعتماد کردی که چک سفید امضاء بدهی؟
متهم گفت: توجیه عقلانی ندارد.
قاضی گفت: تو کارشناسی ارشد داری.
متهم گفت: من در رشته خودم علم دارم.
قاضی موحد گفت: الان اقدام این آقایان را چطور ارزیابی میکنی؟
متهم پاسخ داد: من آن زمان میگفتم پول خودشان است.
قاضی موحد گفت: روی یک برگ چک میتوانستند میلیاردها تومان بنویسند.
متهم گفت: به این دلیل که من کرج بودم میگفتند اینها را امضاء کن که هر روز لازم نباشد به اینجا بیایی.
قاضی موحد بار دیگر پرسید: الان اعمالشان را چطور ارزیابی میکنید؟
متهم پاسخ داد: الان میگویم خیرخواهانه نبوده است.
قاضی موحد پرسید: از آغاز کار تا زمانی که دستگیر شدند چه مدتزمانی طول کشید؟
متهم گفت: هفت ماه.
قاضی موحد گفت: تو به دفترخانه و حتی به اداره کشاورزی رفتی. چرا تمام اسناد هویتی خودت را در اختیارشان قرار دادی؟ اگر با این اختیارات علیه شوهرت طرح دعوا میکردند که باید از او طلاق بگیری چکار میکردی؟
متهم پاسخ داد: من و شوهرم یک سال و نیم است که باید همه چکها را پاس کنیم.
-----------------------------------
بیشتر بخوانید: