صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۹۴۰۹۶
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۳ - ۲۵ مهر ۱۳۹۸ - 17 October 2019

چرا با همه پُرسی مخالف‌اند؟

مولانا می گوید: چون خیالی در دلت آمد نشست/ هر کجا که می گریزی با تو هست... خیال برگزاری همه پرسی هم سال هاست که با روحانی است و اگر نه اجرا که پیشنهاد هم نکند حسرت آن را تا پایان عمر خواهد داشت.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اشارۀ چند بارۀ حسن روحانی رییس جمهوری به راهکار «همه‌پُرسی» به مثابۀ راهکاری برای موضوعات مهم اختلافی، خشم یا انتقاد اصول‌گرایان رادیکال را برانگیخته است.

البته این نخستین بار نیست که او به صراحت می‌گوید: «راهش این است که در همه پُرسی از مردم بپرسیم

نوبت قبل در 15 مرداد 1398 در دیدار با دیپلمات‌های ایرانی گفته بود «تضمین جمهوری اسلامی برای تاریخ آینده در گرو اجرای درست اصول 6 و 59 قانون اساسی است» و این دو اصل به امکان برگزاری «رفراندوم» اشاره کرده‌اند. (همه پرسی، واژه‌ای پارسی در برابر رفراندوم است و برساختۀ متفکر نام‌آور ایرانی – داریوش آشوری-).

کمی قبل‌تر و در دیدار چهارم خُرداد با روزنامه‌نگاران نیز اصل 59 را «بُن‌بست شکن» توصیف کرده بود.

در دیدار با دانشجویان در اردیبهشت ماه نیز از اصل 59 به عنوان «راه‌حل مشکلات» یاد کرده و سال پیش در نیمۀ مرداد ماه هم این بحث را پیش کشیده بود. قصه محدود به 98 و 97 و در دیدارهای دانشجویی و مطبوعاتی هم نیست. کما این که در سخنرانی عمومی و رسمی 22 بهمن 1396 در میدان آزادی و در پی اعتراضات دی ماه همان سال گفته بود: «صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل 59 هر آنچه مردم گفتند عمل کنیم

در دورۀ اول ریاست جمهوری و در 14 دی 1393 در جمع اقتصاددانان نیز گفته بود: «خیلی تمایل دارم یک بار هم که شده یک مسألۀ مهم را به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی به رفراندوم بگذارم

با این که رییس جمهوری به جز مورد اخیر هیچ‌گاه نگفته بود کدام موضوع را مدنظر دارد و از اجرای یک اصل مصرّح قانون اساسی سخن به میان می‌آورد اما چرا پیشنهاد و راهکار او را نمی‌پسندند و برنمی‌تابند و واکنش نشان می‌دهند و صدا و سیما هم در بخش‌های خبری به آن نمی‌پردازد و موضوعی تا بدین حد مهم را به بحث نمی‌گذارد؟

اول: در نگاه اصول‌گرایان، رییس جمهوری نه رییس «جمهوری اسلامی ایران» که تنها رییس «دولت جمهوری اسلامی ایران» است و در کتاب‌های درسی نیز شأن او تنها در حد رییس یک قوه و هم عرض یا هم ارز دو قوه و در واقع چند قوۀ دیگر توصیف شده است. (چند قوه چون عملا صدا و سیما و شورای نگهبان و مجمع تشخیص و مجلس خبرگان هم در حد یک قوه خود را ارتقا داده‌اند).

در این نگاه که مغایر اصل 113 قانون اساسی است کار رییس جمهوری نه اجرای قانون اساسی که «تدارکات» است. سید محمد خاتمی هم یک بار گفته بود «رییس جمهوری را تدارکاتچی می‌خواهند». البته این گفتۀ او به نادرست این گونه منعکس می‌شود که «رییس جمهوری، تدارکاتچی است» حال آن که به شکل جملۀ قبل گفته بود.

رییس جمهوری که پیشنهاد همه پرسی را مطرح می‌کند و رفراندوم را به اجرا می‌گذارد اما دیگر در حد تدارکاتچی ترسیم نمی‌شود. پس دلیل اول در مخالفت با پیشنهاد همه‌پرسی این است که رییس جمهوری را رییس «جمهوری اسلامی» نمی‌دانند. در این نگاه او مسؤول ادارۀ تدارکات و تأمین آب و نان است نه تعیین خطوط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی.

دوم: این تصور غالب شده که انگار رفراندوم تنها دربارۀ ساختار سیاسی و قانون اساسی برپا می‌شود. چون بعد از پیروزی انقلاب تنها سه رفراندوم برگزار شده که یکی دربارۀ نوع ساختار جدید سیاسی بوده و دو مورد دیگر دربارۀ قانون اساسی و اصلاح آن در سال های 58 و 68. پیش از انقلاب هم تنها دو بار رفراندوم برگزار شده که یکی در دولت دکتر مصدق و برای انحلال مجلس شورای ملی وقت بوده و 10 سال بعد برای آنچه انقلاب سفید شاه و ملت، خوانده شد. قانون اساسی مشروطه اما در برابر رفراندوم ساکت بود و چون امری مدرن است در شرع هم پیش بینی نشده است. برای اولین بار اما همه پرسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه شد.

(از حیث پیشینۀ پیشنهاد نیز چون اولین رییس جمهوری ایران در پی تشدید اختلاف با سران حزب جمهوری اسلامی که اکثریت مجلس اول را در اختیار داشتند در اردیبهشت سال 60 راه حل را «رفراندوم» دانسته بود شبیه‌سازی می‌کنند و در این شبیه سازی تمایل خود به تکرار سرنوشت بنی صدر برای روحانی را نیز پنهان نمی‌کنند.

حال آن که هر رییس جمهوری به عنوان مسؤول اجرای قانون اساسی به اصول متعدد و ظرفیت های آن اشاره می‌کند و اختصاص به اولین رییس جمهوری هم نداشته و جز محمد علی رجایی که دوران ریاست جمهوری او بسیار کوتاه بود و هاشمی رفسنجانی که قدرت او فراتر از عنوان های او در جمهوری اسلامی تعریف می‌شد دیگر رییسان جمهور همواره با مشکل تناسب نداشتن اختیارات با مسؤولیت و بار امانت آرای مردم رو به رو بوده و به طُرُق گوناگون ابراز می‌کرده و راه حل می‌جُسته یا ارایه می‌داده‌اند.

ضمن این که اگر بگوییم ایده «رفراندوم» بد است چون اول بار بنی‌صدر مطرح کرده و گفته برخی از اصطلاحات دیگر همچون «انقلاب اسلامی» یا «میهن اسلامی» را نیز اول بار او به کار برده بود.

زیرا «انقلاب» به لحاظ ریشه شناسی مفهومی دینی و سنتی نیست و مدرن و برآمده از انقلاب فرانسه است و امام خمینی نیز تا پاییز 57 از واژگان «نهضت» و « جنبش» استفاده می‌کرد و حتی در حکم انتصاب مهندس بازرگان هم تعبیر «جنبش» را به کار می برد و بعدتر که این واژه ها از انعکاس عمق تحول ناتوان شد انقلاب همه گیر و فراگیر و وارد متن فرهنگی مذهبی شد. البته خود شاه هم بعد از اذعان به انقلاب با جملۀ «من صدای انقلاب شما را شنیدم» در آن نقش داشت. حالا چون بنی‌صدر که در آن موقع رییس جمهوری و فرمانده کل قوا بوده از رفراندوم یاد کرده اصل 59 قانون اساسی باید تعطیل شود؟ یا چون عنوان روزنامۀ او «انقلاب اسلامی» بوده دیگر هیچ کس نگوید انقلاب اسلامی؟ اتفاقا آقای روحانی ملاحظه می‌کند و ترجیح می‌دهد از تعبیر «اصل 59» یا «همه پرسی» اشاره کند و کلمۀ «رفراندوم» را کمتر به کار می‌برد).

سوم: برگزاری همه پرسی به معنی آن است که مرجع قانون‌گذاری مردم اند و اگر 300 نفر ار طرف 80 میلیون نفر با قاعده اکثریت - اقلیت می‌توانند خود مردم هم می‌توانند. حال آن که اصول‌گرایان اعتبار مصوبات مجلس را نیز به تأیید شورای نگهبان می دانند و سنجۀ «اکثریت- اقلیت» نزد اینان به تنهایی کافی نیست.

چهارم: همه‌پرسی، روحانی را از موضع «انفعالی» به «فعال» بدل می‌کند و این البته مطلوب منتقدان او نیست که مایل اند مجلس و ریاست جمهوری را بازپس بگیرند و در دو سال باقی مانده گوشۀ رینگ باشد.

پنجم: اگر تا دیروز احتمال می دادند موضوع همه پرسی ادامه یا توقف پرداخت یارانۀ نقدی یا قیمت بنزین یا ماندن در برجام باشد، این بار به صراحت گفته است باید از مردم بپرسیم دنبال «تعامل» با دنیا هستیم یا «تقابل» و این کاملا سیاسی است و کلان.

ششم: اگر همین حالا قرار باشد قانون اساسی را دوباره بازنگری کنند بعید نیست خود را از اصولی مانند 113 که رییس جمهوری را مسؤول اجرای قانون اساسی می داند یا اصول مربوط به حقوق ملت و آزادی ها یا همین اصل 59 خلاص کنند!

بنا بر این صرف تصریح قانون اساسی برای آنها تکلیف آور نیست. کما این که 20 سال اصل شوراها را هم تعطیل کرده بودند و خاتمی به اجرا گذاشت. پس یکی از دلایل مخالفت با اجرای اصل 59 این است که با اصل 59 مخالف اند!

هفتم: اصول گرایی ایرانی دوست دارد خود از طرف «همه» صحبت کند و وقتی خودشان «همه» اند از آنها بپرسند کافی است!

در قضیه ورود زنان به ورزشگاه دیدیم چگونه استدلال کردند. چون از 4500 بلیت 3500 بلیت فروخته شد و چون جمعیت زنان در کل ایران 40 میلیون نفر است، آن جمعیت تنها یک ده هزارم بود! با منطقی این گونه خودشان اکثریت اند و دیگران اقلیت و آنچه آنان می گویند عین نظر همه است. پرسیدن ندارد که!

هشتم: بافت جمعیت و تغییر نسل و علایق و سلایق غالب مردم کاملا مشخص است و پیشاپیش می توان حدس زد به کدام گزینه رأی می دهند. در همه پرسی وعده سه برابر کردن یارانه نقدی نیز کارگر نمی افتد و بحثی کاملا نظری است.بنا بر این به «الف» تن نمی دهند تا ناگزیر از ادای حروف دیگر نباشند.

نهم: رجوع به آرای مردم به صورت مستقیم یک راهکار مدرن است و در کشوری چون سوییس در امور ظاهرا کم اهمیت نیز این اتفاق می افتد. اولین رفراندوم از این دست در ایران، باب اموری از این گونه را اما باز می کند و این مطلوب کسانی نیست که دوست دارند ما استثنایی بر قواعد عالم باشیم و طرحی نو دراندازیم و حتی تدریس زبان انگلیسی را می خواهند حذف کنند.

سرانجام و به عنوان حدس دهم در دلایل احتمالی مخالفت با راهکار همه پُرسی می توان گفت مخالف اند چون نگاه شان به انتخابات، مناسکی است. برای صدا و سیما صفوف مردم پای صندوق ها مهم است نه گرایش جریانی که پیروز می شود. مهم این است که مُشت محکمی به دهان آمریکا و یاوه گویان باشد و در همه پُرسی احتمالی مشخص نیست مشت محکم هست یا نیست.

در انتخابات، شورای نگهبان از ابتدا تا انتها فعال ما یشاء است. چه در تأیید صلاحیت ها و چه ابطال حوزه ها و چه در رسم جدید حتی پس از انتخاب نماینده مانند کاری که با مینو خالقی نمایندۀ اصفهان شد. اما در همه پرسی چی را تأیید صلاحیت و چی را باطل کنند؟

این 10 دلیل احتمالی مخالفان همه پرسی است. دلایل روحانی اما برخی مشخص است و بعضی را می توان حدس زد. او خود را مسؤول اجرای قانون اساسی می داند و بر آن است که اصل 59 را اجرا کند و این نه گناه است و نه نقض قانون.

دلیل مهم تر اما این است که زمان به تندی می گذرد و مگر خود بارها این سخن نهج البلاغه را یادآور نشده که فرصت ها چون ابر می آیند و می گذرند.

مولانا می گوید:

چون خیالی در دلت آمد نشست

هر کجا که می گریزی با تو هست...

خیال برگزاری همه پرسی سال هاست که با اوست و اگر نه اجرا که پیشنهاد هم نکند حسرت آن را تا پایان عمر خواهد داشت. کما این که محمود احمدی نژاد تازه دو سال آخر دریافت که چه فرصت هایی را از دست داده است.
برای سیاست مداران هیچ چیز بدتر از حسرت نیست. خاصه هنگامی که در قدرت نباشد و کاری از دست او برنیاید.

مهندس بازرگان، حسرت می‌خورد که چرا در همان اولین دوره (سال 58) کاندیدای ریاست جمهوری نشد و هاشمی رفسنجانی اواخر دریافت اگر در اوج قدرت با اعمال نظارت استصوابی برای مجلس چهارم مخالفت یا دست کم مقید به مستندات کرده بود روزی گریبان خود او را در 80 سالگی نمی‌گرفت و ایرج امینی دربارۀ پدرش علی امینی نخست وزیر آغاز دهۀ 40 نوشته است همواره حسرت می خورد که چرا به دیدار دکتر مصدق در احمد آباد نرفت. حال آن که به لحاظ نسبت خانوادگی نیز توجیه داشت و می دانست شاه تحت فشار کندی به نخست وزیری او تن داده بود.

روحانی یا پیشنهاد رفراندوم را به صورت مشخص مطرح می‌کند و به اجرا می‌گذارد. یا رسماً طرح می‌کند و به درِ بسته می‌خورد یا تا دو سال دیگر همچنان در این یا آن سخنرانی می‌گوید که این راهکار هم هست و در همین حد می‌ماند و چشم باز می‌کند و می بیند زمان از کف رفته است.

این خیال اما با اوست و انتخاب هم با اوست که از ذهن به عین بیاورد یا تا پایان عمر با حسرت از آن یاد کند.

 

 

 

 

 

 

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۲۲۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
به جای این همه داستان بافی چرا در ماندن یا خروج از برجام رفراندوم نمی گذارند و یا مثلا در قیمت دلار که آیا دلار 1000 تومانی یا 12000 تومانی و هزاران چیز دیگر هم می توان رفراندوم گذاشت

چرا در تعامل یا تقابل رفراندوم می خواهند که سر و تهش معلوم نیست با کی تقابل و با کی تعامل
ناشناس
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
توی این 6 سال شاهد هیچ سیاست واقعی و به نفع مردم نبوده ایم . تمام سیاست های ایشان فرار به جلو و عوض کردن صورت مسئله مطالبه مردم بوده و هست
ناشناس
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
روحانی اول به قولهایی که داده عمل کنه ، ارزش پول را با نصف ارزش اون روزی که دتحویل گرفته تحویل بده ، بره به سلامت
ای دنیا!
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
الان کمکی نمی کنه
الان دنیا دنیای زور هست
مگر اخبار آمریکا و خاورمیانه را دنبال نمی کنید
شاید زمان اوباما معنی داشت حرف آقای روحانی
محمد
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
عملکرد 6 ساله روحانی به او اجازه نمیدهد تا بتواند موضوع مهم جدیدی مانند رفراندم را مطرح و اجرا نماید ، چون این عملکرد اصلا قابل دفاع نیست و اصولا مردم دیگر روحانی و حرفهایش را جدی نمی گیرند. ضمن اینکه مردم می دانند این حرفها برای انحراف افکار عمومی از نا کا آمدی دولت است.
ناشناس
۰۷:۱۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
چرا ؟؟؟؟ ---- مگه شما خودتون کامنتا رو میگذارید که حالا سوال میکنید چرا با همه پرس مخالفند ؟؟؟؟؟
ناشناس
۰۴:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
لطفا سوال رفراندوم رو شفاف و صریح بگید و فقط دنبال سرگرم کردن مردم نباشید
ناشناس
۰۳:۵۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
چه سئوال هایی میپرسی!!! خب معلومه دیگه!!!!
ناشناس
۰۲:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
نظامی که هر سال همه پرسی داره از همه پرسی نمیترسه از گرگهای خود باخته و غربگرا و منافقین باید نگران بود ا
مسعود
۰۱:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
سیآست است دیگر
ناشناس
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۶
سلام
فكر ميكنيد رفراندم برگزار بشه جي ميشه؟ از اين بعد سالي ١٠٠ درصد تورم نداريم.؟
ناشناس
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
آهان، جالبه. بعد اگر نتیجه همه پرسی با نظر فخیمه شما هم سو نبود تکلیف چیه. تو بوق و کرنا میکنین که آی خلق الناس تقلب شده نه. مثل سال 88
محمد
۱۷:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۲۵
مطلب خوبی بود
رجوع به خرد جمعی بعضی مواقع را گشاست
پیشنهاد خوبی از طرف آقای روحانی داده شده،
ولی واعظ بی عمل را ......
خود آقای روحانی و تیمش و کارنامه ی جند ساله ی او به رفراندوم گداشته شود
بعد نظاره گر آرای مردم باشد
تعداد کاراکترهای مجاز:1200