صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۶۷۹۸۷
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۰ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 14 May 2019

قاتل: غرور لعنتی ام اجازه نمی داد بگویم مورد آزار جنسی قرار گرفتم

صبح امروز جلسه رسیدگی به پرونده قتل با حضور فرد متهم و اولیای دم مقتول در شعبه ده مجتمع کیفری یک تهران به ریاست قاضی قربانزاده برگزار شد.

به گزارش خبرنگار عصرایران، در این جلسه مادر مقتول ضمن تقاضای قصاص بیان داشت: قاتل دوست صمیمی پسرم بود و آن ها اصلا با هم اختلافی نداشتند و پسرم فقط بیست سالش بود و اصلا نمی دانم قاتل با چه انگیزه ای پسر مرا کشته است.

در ادامه دادگاه متهم در جایگاه قرار گرفت و پس از تفهیم اتهامات مبنی بر مباشرت در قتل عمد و جنایت بر میت از طریق سوزاندن جسد و سرقت اموال مقتول، اظهار داشت: همگی اتهامات را قبول دارم ولی هدف من از برداشتن کیف، موبایل و انگشتر مقتول سرقت نبوده، بلکه برای شناسایی نشدن جنازه آن ها را برداشتم.

متهم در پاسخ به این سوال که "انگیزه ات از قتل چه بوده" پاسخ داد: من دیگر صبرم تمام شده بود، زیرا مدتی بود که مورد آزار و اذیت جنسی از سوی مقتول قرار می گرفتم.


آن شب تصمیم داشتم که با او صحبت کنم و رفاقتم را برای همیشه پایان دهم، به همین منظور ما به اتوبان فرودگاه امام رفتیم و هرچقدر من او صحبت کردم، او نمی پذیرفت و همچنان مرا تهدید می کرد.

در نهایت یک ضریه چاقو به او زدم و پس از آن که دیدم او فوت کرده، زمین را کندم و او را به داخل آن انداختم از ماشین بنزین کشیدم و رویش ریختم و او را آتش زدم تا اثری از او باقی نماند.

من واقعا آن شب، خودم نبودم و اصلا نمیدانم چطور توانستم آن کارها را بکنم، واقعا جوش آورده بودم.

سپس قاضی قربانزاده از او پرسید که تو چرا اصلا حاضر شدی که او با تو چنین رفتار و کارهایی را بکند و چطور اجازه دادی؟

متهم در پاسخ گفت: من یکبار در منزل آن ها به حمام رفتم که به یکباره مقتول از بدن لخت من عکس گرفت و پس از آن ماجرا مرا تهدید می کرد که این عکس را پخش می کنم و تهمت های ناروایی به تو می زنم، من نیز به ناچار تن به خواسته های او دادم، اما دیگر از این وضعیت خسته شده بودم و زمانی که به او گفتم هرکاری دلت می خواهد بکن، او شروع به تهدید جدیدی نسبت به خواهر من کرد و حتی خیلی وقت ها آمار رفت و آمد خواهرم را به من می داد که نهایتا من دیگر طاقت نداشتم و آن شب رفتم که با او اتمام حجت کنم و آن اتفاق پیش آمد.

در پایان به دلیل نیاز به تحقیقات بیشتر و اخذ نظر یک مطلع، رسیدگی به جلسه بعد موکول شد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۲۳:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
خاک بر سرشون
رضا
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
به نظر من قاتل می تونسته بره و این قضیه رو به مراکز پلیس اطلاع بده واینکه گفته نمی تونستم چون منو تهدید می کرده یه مقدار عجیب به نظر میرسه، ناسلامتی طرف دانشجو بوده!!!!!
مریم
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
واقعا هردوشون مستحق مرگ هستند،یعنی چی این کارها؟!!!
مریم
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
واقعا هردوشون مستحق مرگ هستند،یعنی چی این کارها؟!!!
ناشناس
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
فساد وفحشاهمه وهمه نشانه عملکرد ضعیف خانواده وبعد جامعه درتربیت ودادن آگاهی به جوانان است،واقعاجای تعجب دارد در جامعه ای که پسوند اسلامی بودن را یدک می کشد چنین جرائم وگناهانی صورت پذیرد ،گمان می کنم جوامعی که ادعایی در مورد اسلام ندارند بیشتر از ما پایبند اخلاق و انسانیت باشند
ناشناس
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
انوقت غریزه گراهای غربزده دایم در رسانه هاشان این مسایل را ترویج میکنند
تعداد کاراکترهای مجاز:1200