عصر ایران ؛ دنیا خمامی - اگر اصل هنر را به خلق و ابتکار و خلاقیت بدانیم و وجاهت خواننده را به رعایت اصالت کلام و ترانه بدانیم بعد از توجه به صدای او حتما باید بدانیم چه میخواند و از چه میگوید. یک عاشقانه ساده خواندن کار سختی نیست از پس هرکسی برمیآید، خواننده شدن هم این روزها با داشتن سرمایه کار سختی نیست و آن هم از پس هرکسی برمیآید اما ما داریم از «هنرمند»ِ دغدغه مند حرف میزنیم.
کارنامه کاری مهدی یراحی نشان از عادی ادامه دادن ندارد. او خواهان تفاوت در سبک، کلمه و ابداعات نو است. او تنها خواننده ای است که برای اولین بار اذان را با موسیقی اجرا و ثبت کرد. او کسی ست که درباره ریزگردها و هوای اهواز ترانه خواند و ویدیو ساخت. برای رود کارون تا اهواز رفت و در تجمع مردمانش شرکت کرد حتی به قیمت از دست دادن چند مجوز کنسرت!
او کسی ست که در ترانههای عاشقانه هم یک میزانسن پیچیده از عشق را تصویر میکند کمااینکه تخیل بدیع او در عشق به گزینش ترانه هایی میرسد که در آلبوم مث«مثل مجسمه» به اوج رسید و برای آنها تندیس و جایزه نیز از اهالی موسیقی دریافت کرد. روند کند کنسرتگذاری و تهیه آلبوم نشان از کمرنگی ذوق او برای دیده شدن های دمدستی است.
مهدی یراحی یک آوازه خوان ساده نیست و باهوش است و خودش هم از ابتدا میتوانسته حدس بزند که برای آلبوم سه گانه اجتماعیاش حواشی پیش خواهد آمد در قطعه اول این حاشیه کمرنگ و حالا در «پاره سنگ» به اوج میرسد. تا جایی که تلویحا ممنوع الکاری او تا اطلاع ثانوی اعلام شد.
«پاره سنگ» اما چه گفت که این لزوم احساس شد که هنرمند مذکور ممنوعالکار شود؟ مگر چه اتفاق محیرالعقولی در این ترانه یا ویدیو رخ داده است که یک هنرمندی که پایبندی به ارزش ها را بارها اثبات کرده باید ممنوعالکار شود؟
«پارهسنگ» از صلح و آرزوی جهان آرام حرف میزند؛ از تبعات اتفاقات غمانگیز و تلخ مثل زلزله، جنگ ، آوارگی، مرگ، خودسوزی، آلودگی ، بی پولی، ناامنی کودکان، کمرنگ شدن انسانیت، تاثیر تلفن همراه و اثر تخریبی آن و.... بر زندگی سخن میگوید. از تمام این المان ها در ویدیو استفاده میکند تا بگوید هر کدام از بدبختیها شبیه برخورد یک «پاره سنگ» به شقیقه زندگی و مرگ است.
«پاره سنگ» هیچ صحبتی از ضد ارزش بودن خواننده نمیدهد وقتی رنج خود را با نمایش مادر شهید در انتظار در ویدیو نشان میدهد ، وقتی از درد همشهری هایش درباره تبعات جنگ میگوید ، وقتی از بحران آب و هوای آلوده حرف میزند صحبت از ضد ارزشی یا حرف نامربوط زدن نیست که اثبات مردم دوستی و دغدغه همدردی در هنرمند موج میزند.
آقایانِ مدیر اگر یادتان رفته بگذارید قبل از امضای حکم ممنوعالکاری مهدی یراحی یادتان بیندازیم که وی همان هنرمندی ست که پیش ازین برای شهدای دفاع مقدس ترانه ای اجرا کرد و با تهیه کنندگی احسان علیخانی ویدیویی ساخت که بارها و بارها از تلویزیون پخش شد و میشود. همانکه فاجعه تلخ منا با صدای اذان او در ذهنمان ماندگار و همان که صدایش بارها و بارها با ملکوتیترین لحظه های رمضان و ماه عسلمان پیوند خورد.
اینکه کسی بخواهد از تکراری بودن در گفتن عشق در ترانه و موسیقی فاصله بگیرد و از رنج و درد مردم با حفظ خطوط قرمز و احترام بع آنها بگوید كار اشتباهى كه نكرده است؛ يراحي شكل جديدى از رپخوانی را با کلام مودبانه بدون اعتراض تند رایج در این نوع موسیقی و با حفظ استایل خود در خوانش و صدا ابداع کرده و همین نیازمند تشویق است نه تخریب.
کاش روی حرفتان مبنی بر ایجاد فضایی که هنرمند خلاق و فاخر پرورش بیابد بمانید و اجازه بدهید حرف تلخ حتی اگر تلخیاش گزنده هم باشد با حفظ ارزشها بیان شود آن هم از طرف هنرمندی که در دل جنگ و در جنوب رشد کرده و طعم سختی را با گوشت و پوست و استخوان حس کرده است.
متولی موسیقی است که تربیت میکند امثال بندهایی را که ترکیب و عبارت های ترانه هایشان به «محکم بستن در» و «کم کردن دلبری» رضایت میدهد و خواننده کم سن و سال و نپخته را روی صحنه به شعبده بازی میرساند یا پای کسی را که پلی بک کرده چندین بار روی استیج میکشاند به جای هنرمند ، یک محوِ شهرت بازاریخوان تحویل عرصه موسیقی میدهد که تاریخ انقضایش مشخص و محدود است.
این هشدار برای موسیقی جدی است؛ جلوی دغدغهمندی را بگیرید فقط هنرمند کاسب پرورش میدهید؛ بی هنر و بی حرف!
درود بر طرفش...
درود بر عصر ایران
«من نمیدونم چرا نمیتونم بفهمم این رو چرا به ختم جنگ اینقدر درنگش خورد و یه نسل دیگه رفت جنگ و برنگشت».
این هم شبههای قدیمی است.
شبههای که قطعاً جواب دارد و دلیل نمیشود چون من آن را نمیفهمم برایش کلیپ درست کنم.
خواننده برای فهمیدن دلیل طولانی شدن جنگ میتوانست کتابهایی که در همین مورد نوشته شده است را بخواند.
میتوانست سایتهایی که به این شبهه پاسخ دادهاند را بخواند و…
این که این حرفها حرف مردم است هم شکی در آن نیست.
اما قبول کنید این همهی ماجرا نبوده و نیست.
معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد این کلیپ گفته بود، متن ترانه و کلیپی که برای اخذ مجوز تحویل وزارت ارشاد شده بود، با آن چیزی که منتشر شد تفاوت بسیاری دارد.
خب به نظر شما این بیاعتنایی به قوانین کشور نیست؟ آیا این کار مصداقی برای دروغ نیست؟
این که شما شعری را بدهید و بگویید میخواهم این را اجرا کنم، بعد چیز دیگری را اجرا کنید کاری صادقانه است؟
وقتی وزارت ارشاد در برابر این اقدام واکنشی نشان ندهد، فرداروزی اگر یک خواننده دیگر ترانهای مجوزدار را اجرا کند و در آن به یک قومیت توهین کند، اگر حرف رکیکی بزند، اگر دروغی بگوید و… چه کسی پاسخگوست؟
اگر هنوز زندگی در این خطه جریان دارد و آدمها نفس میکشند، اگر خرمشهر و اروند، محمره و شطالعرب نشدند بهخاطر ایستادن بر سر اصولی عقلانی بوده است؛ اصولی که میگوید دربرابر دشمنی که به خانه حمله میکند باید دفاع کرد. اصولی که میگوید وطن هتل نیست که اگر خدماتش ضعیف شد آن را ترک کنیم. اصولی که زندگی را در مقاومت میبیند نه در ترک مبارزه و خوشخیالی. موسیقی اعتراضی اصیل، مقاومت در برابر حمله دشمن را به نازیسم و نژادپرستی هیتلری پیوند نمیدهد.
حرفتون حقه
ما جنگ رو آغاز کردیم؟
ما جنگ رو طول دادیم؟
خیلی هم یه باره نبوده برادر...
یه دنیا بهمون حمله کرده بود و ...
آرم نازیها روی بازو چه معنی ای داره؟
چرا در این کلیپ حرفی از آمریکای جنگ طلب نیست ؟؟؟؟
نکنه خودمون جنگ طلب و شروع کننده جنگ بودیم؟؟؟؟
نکنه ما دوست داشتیم جنگ ادامه داشته باشه؟؟؟