عصر ایران - برخی نمایندگان مجلس دهم گویا جز استیضاح کار دیگری ندارند. همین چند وقت پیش بود که 4 وزیر را استیضاح کردند و برانداختند: کار، اقتصاد، راه و صنعت. این روزها هم خبر می رسد که 4 وزیر دیگر در صف استیضاح قرار گرفته اند: کشور، علوم، خارجه و آموزش و پرورش.
البته حکایت استیضاح ها به همین چند مورد ختم نمی شود و مدام از مجلس، خبر استیضاح این وزیر و رفع استیضاح آن وزیر دیگر به گوش می رسد.
هر چند استیضاح حق مجلس است اما استفاده بی حساب و کتاب از هر حقی، آن را لوث می کند. در همه دنیا استیضاح پدیده ای نادر است که وقتی رخ می دهد، یعنی خبری بزرگ در راه است؛ در ایرانِ قبل از مجلس دهم هم این گونه بود و هر گاه استیضاحی صورت می گرفت، همه حواس معطوف مجلس می شد تا ببینند قرار است چه اتفاق مهمی رخ دهد.
اینک اما، نه فقط استیضاح که حتی برکناری وزیر استیضاح شده نیز توجه چندانی را به خود جلب نمی کند چون استیضاح به یک خبر عادی و البته "لوث" و شاید هم "لوس" تبدیل شده است.
واقعاً هم معلوم نیست منطق پشت سر این استیضاح ها چیست؟ همین مهر ماه بود که نمایندگان دنبال استیضاح و برکناری محمد شریعتمداری از وزارت صنعت و معدن و تجارت بودند ولی همان نمایندگان در آبان ماه، به وی رأی دادند که وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شود. یا می خواستند وزیر آموزش و پرورش را استیضاح کنند بعد منصرف شدند و دوباره الان به صرافت استیضاح او افتاده اند.
این رفتارهای غیرحرفه ای، بیش از همه برخی از نمایندگان مجلس را در مظان برخی اتهامات قرار می دهد. این که در جامعه این باور ایجاد شود برخی ابتدا طرح استیضاحی را امضا می کنند و سپس با وزیر وارد مذاکرات "خاص" می شوند واقعاً در شأن مجلس و دولت است؟ آیا رواست این گمانه زنی در جامعه ایجاد شود که استیضاح را پس گرفتند چون امتیاز گرفتند یا استیضاح کردند چون به توافقات مبتنی بر منافع فردی و جناحی نرسیدند؟!
مگر مردم رأی داده اند که بعضی ها با پشتوانه جایگاه نمایندگی، داد و ستد کنند؟ کافی است پای صحبت برخی وزرا - به ویژه وزرای اقتصادی - بنشینید تا سرتان از آنچه درباره پشت پرده برخی استیضاح ها می گویند سوت بکشد و حیرت و تاسف تان در هم آمیزد؛ حرف هایی که باید نهادهای امنیتی به آنها رسیدگی کنند و اگر در رسانه مطرح شود، احتمالاً مشمول "تشویش اذهان عمومی" شود!
البته نه همه نمایندگان چنین اند و نه همه استیضاح ها چنان. مجلس، خالی از نمایندگان شریف نیست اما وقتی استیضاح به یک بازی مستمر تبدیل می شود، زمینه برای حرف و حدیث و راست و دروغ فراهم می شود.
به راستی وقت و انرژی مجلس را صرف چنین استیضاح هایی کردن چه سودی دارد؟ به جای وزرایی که استیضاح شدند، آیا وزرای قوی تری آمدند؟ آیا روندی اصلاح شد؟ آیا مشکلی حل شد؟ پیشرفتی حاصل شد؟ معلوم است که نه؛ چون استیضاح ها عمدتاً مبتنی بر عملکرد و روش ها نبوده اند و الّا قاعدتاً هر استیضاحی باید مترادف باشد با رفع اشکالات موجود و اصلاح روندهای پیش رو.
وانگهی مگر مجلس کار و وظیفه دیگری ندارد؟ این همه طرح و لایحه در نوبت اند. آن همه قانون، قدیمی شده اند و نیاز به بازنگری دارند. چرا زمان و توانی که باید صرف امور مهم کشور و کارهای بر زمین مانده کنند را صرف استیضاح های بیهوده می کنند؟ استیضاح هایی که ذره ای برای مردم سود ندارد.
واقعاً الان مشکل کشور این است که چه کسی وزیر است و چه کسی نیست؟ آیا تشخیص اولویت ها این قدر سخت است؟ آیا نیاز حیاتی کشور همفکری و همکاری برای کاستن از آثار مخرب تحریم نیست؟ آیا نمی دانند موانع کسب و کار دمار از روزگار مردم درآورده و باید کاری کنند؟ آیا قرار نیست برای بحران فرونشست زمین، که آرام آرام در حال بلعیدن همه ما - و از جمله خود نمایندگان - است فکری کنند؟ واقعاً این استیضاح ها کدام یک از این مشکلات یا هر مشکل دیگری را حل می کند؟ آیا جز این است که این استیضاح ها، بی خود و بی جهت وقت و انرژی دولت را می گیرند و تا مدت ها دولت و وزارتخانه هایش باید به امور شکلی مشغول شوند؟!
آقایان و خانم های نماینده! استیضاح کنید اما وزین و متقن، در حد و اندازه؛ بدانید جامعه امروز ما، پر از تنش و تضاد است و مردم، خسته از این همه درگیری و حاشیه سازی اند و رنجور از مبتذل شدن واژه ها...؛ به این خستگی ها و رنجوری ها، ضریب ندهید؛ همین!
کلا استیضاح تو استیضاحه
توی حساسترین روزها و دقیقاً وسط سفرهای کاری ظریف و ملاقاتهاش، برنامه استیضاح برای وزیر کشور بچینی یعنی یا از نظر منطق مشکل داری یا....