صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۴۱۷۲۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۰۴ آذر ۱۳۹۷ - 25 November 2018

چرا گفت و گو نمي كنيم و چرا شنيدن هاي ما بي كيفيت است؟

اساسا مهارت گفتگو را بايد از كودكي تمرين كرد. اما متاسفانه نظام آموزشی ما دانش آموزان را به عنوان افراد گفتگو محور تربيت نكرده و این مساله یک معضل و بحران است که در کشور شکل گرفته...

سجاد بهزادي دانشجوي دكتري جامعه شناسي

معصومه ابتكار معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده در نشست با احزاب و تشکل های غیردولتی چندين شهرستان و استان هاي كشور ،يكي از جدي ترين دغدغه هاي جامعه ايراني را به چالش برد. "چرا گفتگو نمي كنيم؟"

براساس مطالعاتی که انجام شده برای داشتن خانواده ای سالم، در طول شبانه روز باید 1500 کلمه بین اعضای خانواده مبادله شود در حالیکه اکنون به 500 کلمه کاهش یافته و اين رقم در استان ها متفاوت است.در مطالعه دیگری گفته شده در 10 سال پیش تا كنون گفت و گوی بین اعضای خانواده ایرانی از 2 ساعت به 20 دقیقه کاهش یافته است.معاون رئيس جمهور با استناد به اين آمار پيشنهادي را نيز مبني بر" طرح ملی گفت و گوی خانواده " با هدف تقويت مهارت هاي ارتباطي، انسجام وهمگرايي بيشتر در درون خانواده و كاستن از اختلال ارتباطي، در چند استان كشورعملياتي نموده است.در توضيح چگونگي اجراي طرح اطلاعات زيادي در اختيار جامعه قرار داده نشده است. ما تنها مي دانيم كه طي اجري این طرح، مهارت ارتباطي و گفتگو از فرد شروع میشود و بعد این مهارت ارتباطی در بین اعضای خانواده و در سطح جامعه و بعد در سطح جهان گسترش می یابد.

عبارات مشابه اي هم در گذشته شاهد بوده ايم و بارها توسط كارشناسان مورد تحليل قرار گرفته است. مانند اينكه چرا كودكان و نوجوانان ايراني پرسش گر نيستند؟ يا اينكه چرا ميزان مطالعه در كشور ما پايين است ؟ و حالا پرسشي مهم تر . "چرا گفتگو نمي كنيم؟" اگر بپذيريم فردي كه اهل پرسش و سوال نيست و نمي تواند مطالعه ، فكر و انديشه داشته باشد،يقينا نمي تواند اهل گفت و گو هم باشد ،پس همه اين عوامل با هم مرتبط هستند.لذا " طرح ملی گفت و گوی خانواده " اگر مي خواهد معطوف به هدف شود بايد ابتدا به پرسش هاي جدي تري پاسخ دهد. چه بسا پاسخ اينكه چرا گفتگو نمي كنيم در پرسش ها و دغدغه هايي پيشين تر و جدي تر نهفته باشد.

به هر حال چالش كاهش گفتگو در ميان خانواده هاي ايراني يك آسيب مهمي قلمداد ميشود. همين آسيب، زمينه ساز طلاق هاي عاطفي زيادي نيز در جامعه ايران شده است. وقتي گفته ميشود از هر دو ازدواج یک ازدواج در مرحله طلاق عاطفی است بدان معني است كه خانواده ها گفتگو نمي كنند. زوج‌ها در کنار هم زندگی می‌کنند، ولی ارتباط کلامی و عاطفی بین آنها کم رنگ است و یا وجود ندارد.

دفتر آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی نيز در اين زمينه بارها هشدارهاي لازم را داده است.نظام خانواده در ایران یکی از نظام های قدیمی در شکل دهی سنت ها، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی بوده و صمیمت بین اعضا یکی از موارد مهم در خانواده های موفق است.ارتباط نزدیک، گفتگوی صمیمانه و رفع مشکلات با گفتگو از بهترین راه حل های رسیدن به تفاهم در میان خانواده ها و لذت برن از کانون گرم خانواده است.فراگیری مهارت و هنرگفتگو بسیار مهم است چراکه در جامعه امروزی ایران پایین آمدن نرخ گفتگو بحرانی است که گریبانگر خانواده های ایرانی شده است.بسیاری از آسیب هایی که متوجه یک خانواده می شود در اثر عدم رسیدن به نقطه تفاهم ایجاد می شود، تفاهم از گفتگو بین اعضا خانواده شکل می گیرد و همه افراد باید یاد بگیرند که هر مساله ای را چه مثبت و منفی با گفتگو حل و به راه حل مسالمت آمیز دست یابند. جلايي پور يكي از جامعه شناسان اين حوزه اعتقاد دارد در زمان حاضر خانواده های ایرانی روز به روز از خانواده ی سنتی فاصله می گیرند و به سمت خانواده ی مدنی پیش می روند.در اين شرايط گذار " گفتگو و شنيدن هاي با كيفيت"يكي از ضرورت هاي جامعه و خانواده هاي ماست.

اساسا مهارت گفتگو را بايد از كودكي تمرين كرد. اما متاسفانه نظام آموزشی ما دانش آموزان را به عنوان افراد گفتگو محور تربيت نكرده و این مساله یک معضل و بحران است که در کشور شکل گرفته و موجب بحران سکوت در خانواده ها شده است.افشین طباطبایی، نویسنده و پژوهشگر اين حوزه نيز اعتقاد دارد مهارت گفتگو به دوران کودکی انسان برمی‌گردد، اما متاسفانه در بسیاری از خانواده‌های ایرانی پدرومادر این امکان را برای فرزندان فراهم نمی‌کنند که خواسته‌ها و مشکلاتشان را ازطریق گفتگو حل کنند. بهترین روش برای حل مشکلات استفاده از گفتگو و مذاکره با طرف یا طرف‌های مقابل است. وقتی افراد این توانایی را نداشته باشند، به کارهای دیگر دست می‌زنند.

مدیرکل ثبت احوال استان بوشهردر مصاحبه اي كه تنها چند روز پيش از نوشتن اين يادداشت با خبرگزاريها داشته است روند طلاق در اين استان را تصاعدي ذكر مي كند. " در سال 1397 حدود هزار و ۷۲ مورد طلاق در استان بوشهر ثبت که نسبت به سال گذشه ۲۵.۸ درصد افزایش دارد و این آمار مربوط به زوجینی است که حدود یک تا دوسال از زمان ازدواج آنها می گذرد و به ازای هر چهار ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر شده است. حالا مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بوشهر با اشاره به عدم تاب آوری زوجین بویژه زوج‌های جوان خبر از افتتاح اولین "خانه گفت‌وگو "با هدف پيشگيري از طلاق را در اين استان داده است.

فردريش نيچه در كتاب "انسانی بسیار انسانی" مي گويد وقتی تصمیم می گیری یک احساس را به سرانجامی به نام " ازدواج " برسانی ،اولین حرکت مفید این است که از خودت بپرسی ..آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری از سخن گفتن با این زن ، لذت خواهی برد ؟سخن گفتن " و نه " هم خوابگی !!تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است ...تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند،می شود به عمر ارتباطشان امید داشت.

پس آنچنان كه نيچه اشاره مي كند عنصر شنيدن نيز در " گفت و گو" عامل بسيار مهمي است. ما ايراني ها عموما شنيدن هم مانند گفتگو كردن نياموختيم.ما در گفتگو خودخواه و خود محور هستيم . ما دوست داريم مركز توجه باشيم و در گفتگو بيش از ديگران مركز توجه قرار بگيريم وحرف زدن باعث ميشود به اين هدف برسيم. به همين دليل هم است كه ما بيش تر از آنكه بشنويم دوست داريم حرف بزنيم.همه ما مي شنويم .گوش دادن و شنيدن طبيعت ماست.اما بسياري از شنيدن هاي ما،اگر آنها را به حال خود رها كنيم و بر آنها نظارت نكنيم نتيجه عكس گرفته ميشود.ولي نكته اينجاست كه شنيدن ما بر كيفيت زندگي و نتيجه كارهايمان مستقيما تاثير مي گذارد.بي كيفيت شنيدن زيان هاي فراواني به ما مي رساندو بر كل زندگي مان تاثير منفي مي گذارد. بنابراين، يكي از كارهايي كه شايد هر انساني بايد انجام دهد اين است كه "كيفيت شنيدن" خودش را ارتقاء دهد. " طرح ملی گفت و گوی خانواده " توامان بايد" كيفيت در شنيدن" هم مورد هدف قرار دهد.

تراكم گفتگو نكردن و شنيدن هاي بي كيفيت و آسيب هايي كه به دنبال دارد تنها مخصوص نهاد خانواده وفرزندان نيست. اين آسيب در عرصه هاي عمومي و سازمان هاي ما نيز زياد است. مديراني كه تحمل وحوصله شنيدن صداي كارمندان را ندارند و كارگراني كه در طول سال امكان گفتگوهاي موثر با كارفرما براي آنان مقدور نيست و خشونتي كه به جاي گفتگو در عرصه هاي عمومي نشسته است و اين فضا را بيشتراز هر زمان ديگرمورد تهديد قرار داده است. "هابرماس" حوزه عمومي را در اطلاق به عرصه اي اجتماعي به کار مي برد که در آن افراد از طريق مفاهمه و استدلال مبتني بر تعقل و در شرايطي عاري از هرگونه فشار، زور و در شرايط برابر براي تمام طرف هاي مشارکت کننده مجموعه اي از رفتارها، مواضع و جهت گيري هاي ارزشي و هنجاري را توليد مي کند. در حقيقت حوزه عمومي،عرصه فكر،گفتگو،استدلال وزبان است و جامعه ايراني اين روزها به شدت بيشتر، با اين عرصه اي كه كمتردر طول تاريخ با آن مانوس بوده، فاصله مي گيرد.

بر اين اساس مي توان گفت ايران گرفتار جامعه اي "بي گفتگو وشنيدن هاي بي كيفيت" شده است كه افراد در آن مونولوگ وار روز را و شب را سپري مي كنند و در حوزه هاي عمومي كنشگري فعال و اثرگذاري ندارند. اگر بخواهیم مشکلات جامعه ایرانی را به طور بنیادین بررسی کنیم، بی گمان فقدان فرهنگ گفت و گو وشنيدن هاي بي كيفيت، یکی از مهم ترین و اساسی ترین چالش هاي است که بايد در اولويت ترميم و اصلاح قرارگيرد. حالا كه خروراي از نگراني ها ،هر روز جامعه و خانواده هايمان را آزار مي دهد بايد از آغاز شروع كرد و تمرين كنيم شنيدن را و گفتن را .

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200