عصر ایران ؛ کاوه معینفر - سينماي ايران همواره در جشنواره هاي جهاني حضوري چشمگير داشته و فيلمي که در جشنوارهاي پذيرفته ميشود عمدتا مسيري ثابت را پيش رو دارد، اکثر جشنواره ها 1 ال 2 ماه قبل از زمان برگزاري آن، ليست فيلمهاي پذيرفته شده را اعلام مي کنند و از کارگردان يا چند نفر از عوامل فيلم هم دعوت به عمل آورده که در زمان برگزاري جشنواره و نمايش فيلم در آنجا حضور داشته باشند.
حال در اين چند ماه اخير مشکلات عديدهاي سر راه فيلمسازان جهت حضور در جشنواره ها ، نمايش فيلم و ... قرار گرفته است، سفارتخانههاي اروپايي چندي است به دليل تحريمها و اتفاقات سياسي سختگيري شديدي را اعمال مي کنند و جداي از اين شيوه دريافت تقاضاهاي رواديد را به شرکتهاي خصوصي واگذار کرده که در کمال تاسف، اين سياست، مشکلات دريافت رواديد را بيشتر کرده است.
در چند ماه گذشته برخورد بعضي از سفارتخانه ها با فيلمسازان ايراني جاي تعجب دارد، فرزاد خوشدست، کارگردان فيلم مستند «زني که نام ندارد» با اين معضل مواجه شده بود در مصاحبهاي اعلام کرد: « وقتي فيلم «زني که نام ندارد» به عنوان تنها نماينده سينماي مستند ايران در فستيوال بزرگ کپنهاگ انتخاب شد، من در يونان و در جشنواره «پلوپونيس» حضور داشتم. چند روز بعد از آمدن به تهران، همه مدارکي را که از قبل به سفارت يونان داده بودم، مفصل تر به سفارت دانمارک و کارگزيني آنجا دادم؛ اما از روز اول متوجه شدم برخوردها کاملا متفاوت است.[...] به من گفتند شب قبل از پرواز يعني ?? مارس (?? اسفند) مدارک من آماده مي شود تا در فستيوال کپنهاگ باشم. روز قبل از آغاز تعطيلي هاي نوروز، به سفارت مراجعه کردم و نه تنها ويزا براي حضور من در فستيوال صادر نشده بود، بلکه همه مدارک ترجمه شده من نيز که بسيار هم براي آنها هزينه کرده بودم، برگشت داده شده بود!».
محمدرضا وطن دوست کارگردان فيلم "لوتوس" هم چنين تجربه اي را در ارتباط با انتخاب فيلمش براي جشنواره شفيلد انگلستان از سر گذرانده است: « فيلم «لوتوس» در جشنواره شفيلد برگزيده شد و بنده به همراه دو نفر از عوامل فيلم به جشنواره دعوت شديم. متاسفانه با توجه به ارائه دعوت نامه رسمي به همراه مدارك به سفارت انگلستان براي هيچ كدام از ما ويزا صادر نشد و فيلم بدون حضور ما به عنوان تنها فيلم ايراني در بخش مسابقه به نمايش درآمد. [...] متاسفانه اين گونه تصميمات به دلايل سياسي، تحريم يا هر چيز ديگري، كاركرد غيرفرهنگي و نادرستي دارد. اميدوارم سفارتخانه ها دقت نظر بيشتري داشته باشند؛ زيرا روابط فرهنگي و هنري ملت ها داراي اهميت تاريخي بسيار زيادي است و در جهان امروز اين نوع رفتارها ناپسند به نظر مي رسد. »
محمد اطبايي از پخش کنندگان بين المللي سينماي ايران که سالهاست در اين عرصه فعاليت دارد در زمينه اين مشکلات اعلام کرده است: « يکي از مهمترين مشکلات ما اين است که جشنوارههاي سينمايي بنا به ماهيت کاري خود، حدود يک تا دو ماه قبل از برگزاري خود، ميتوانند فيلمها را انتخاب و دعوتنامهها را براي دست اندرکاران هر فيلم ارسال کنند اما سفارتخانههاي اروپايي بر اساس سياستهاي جديد خود، هيچ وقت زودتر از سه تا شش ماه براي درخواست ويزا نميدهند! نتيجه آنکه هنرمندان فرصت حضور در اين رويدادهاي بينالمللي را از دست ميدهند.»
سابقا بخشهاي فرهنگي سفارتخانهها معمولا شرايط ويژهاي را براي هماهنگي چنين برنامهها و رويدادهايي داشتند و تسهيلاتي را در اختيار هنرمندان قرار ميدادند، اما در حال حاضر آنها نيز يا فعاليتي نداشته، يا تمايلي به ورود به اين بخش ندارند.
اطبايي در اين زمينه گفت : « در اين راستا نکته غمانگيز شکل گرفتن گونهاي دلالي و فساد در اين بخش است؛ به گونهاي که شماري دلال و حتي تعدادي از آژانسهاي مسافرتي با دريافت مبالغ هنگفت به راحتي وقت سريع رواديد را ترتيب داده و حتي رواديد را هم دريافت ميکنند. اين کار عملاً رشوه دادن است و چون اخلاقي نيست، هنرمندان حاضر به انجام آن نيستند. جاي تعجب است که مسئولان سفارتخانههاي اروپايي در ايران به اين فساد شکل گرفته واکنشي نشان نميدهند! »
اين اتفاق بسيار تکان دهنده و ناراحت کننده است، از اين نظر که حضور يک فيلم ايراني در جشنوارهاي بين المللي به مثابه يک حضور ملي در عرصه فرهنگي جهان است و فيلمساز نماينده کشور در آن جشنواره است نبايد با او مانند کسي برخورد شود که به دليل مسافرت تجاري، تفريحي يا ... قصد مسافرت دارد.
از طرف ديگر نهادهاي سينمايي ايران به راحتي رواديد ايران را براي دست اندرکاران سينمايي خارجي فراهم کرده و اين افراد با دريافت يک کد ويزا به کنسولگريهاي ايران مراجعه و در کمترين زمان ممکن رواديد ايران را دريافت ميکنند.
وزارت خارجه و وزارت ارشاد قطعا بايد در چنين اموري دخالت کرده و شان هنر و هنرمند ايراني را نگه دارند. علي الخصوص الان که پروسه دريافت مدارک و اعطاي رواديد به دفاتر خصوصي انتقال پيدا کرده و سختتر شده، و پديده زشت رشوه و دلالي هم رواج پيدا کرده است و اين را اصلا نميتوان انکار کرد.
همواره حضور فيلمهاي ايراني و جوايز جشنواره هاي جهاني از موارد قابل ذکر و مايه مباهات مديران سينمايي و وزارت ارشاد و ديگر ارکان دولت است، سکوت و انفعال در اين زمينه ظلم بزرگي به سينما و سينماگران ايراني است.
اگر این امر را به تحریم فرهنگی تعبیر نکنیم در خوشبینانه ترین حالت آن بی احترامی به هنرمندان مملکت است.
برای وقت تایید مدرک هم، دم سفارت میگویند از طریق سایت سفارت وقت بگیرید. که هیچ وقت هم، هیچ وقتی برای گرفتن تو سایت باز نیست. ولی با 70 یورو یک هفته ای میشه وقت خرید.
ایرانیان مقیم آلمان اعتراض رو حتی به گوش وزیر امور خارحه آلمان هم رسوندند. اما کاری از پیش نرفت.
دلت خوشه ها !!!
اما موضوع فساد درست است من برای سفارت یکی از کشور ها اقدام کردم علاوه بر اینکه هزینه ثبت سه برابر شده به شرکتی در میدان هروی واگذار هم شده گه 28 یورو دریافت میکند تا فقط نوبت بدهد حالا ما نفهمیدیم وقتی قبلا نوبت تلفن یمیدادن چرا 28 یورو ازمون نمیگرفتن خب این مبلغ زیادیه .
مدارک موجوده خواستید ایمیل کنم ببینید