عصر ایران؛ مصطفی داننده- مسؤولان پردیس دکتر شریعتی دانشگاه فرهنگیان ساری تصمیم گرفتند مجسمه علی شریعتی را بسازند. مجسمه ساحته شد و ناگهان مسؤولان دانشگاه دیدند که اِاِاِاِ چرا علی شریعتی کراوات دارد؟
مسؤولان دانشگاه بعد از دیدن این فاجعه تصمیم گرفتند کراوات مذکور را حذف کنند. کراوات حذف شد و الان دکتر شریعتی در ساری، کراوات ندارد.
خیلی مسئله مهمی است. واقعا کراوات مجسمه دکتر شریعتی تاثیر بسیار زیادی بر روی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ساری خواهد گذاشت. اگر فردا همه دانشجویان این دانشگاه با کراوات به محل تحصیل خود آمدند، چه باید کرد؟
می‌دانید در پس این کراوات چقدر فساد نهفته است؟
واقعا باید از مدیریت مسؤولان این دانشگاه تشکر و از آنها قدردانی کرد که جلوی یک معضل بزرگ اجتماعی را گرفتند و کمک بزرگی به جامعه ایران کردند!
خیلی از ما فکر می‌کنیم مشکلات کشور ناشی از تصمیمات خارجی و تحریم‌هاست. مثلا همین آقای ترامپ که از وقتی آمده، تمام تلاش خود را انجام داده تا ایران به سختی روزهای خود را شب و شب‌های خود را صبح کند.
ولی وقتی با عینکی دقیق مشکلات کشور را رصد می‌کنی متوجه می‌شوی که مشکل اصلی در داخل و تصمیمات مدیران و مسؤولان کشور است. نمونه بارزش همین دانشگاه فرهنگیان ساری!
تمام عکس‌های دکتر شریعتی با کراوات است و این کراوات بخشی از پوشش آشنای شریعتی است که مردم آن را می‌شناسند. مگر در لباس زندان یا حج. شریعتی با همان کراوات که حذفش کردند دم از اسلام می‌زد و جوان‌ها را شیفته می‌کرد و همچنان هم کلامش و نوشته‌هایش در بین مردم طرفدار دارد.
این کار دست بردن در تاریخ است. اگر می‌شود کراوات شریعتی را به همین راحتی حذف کرد حتما می‌شود تفکر او را هم سانسور کرد. همانطور که نمی‌شود عکسی که آیت‌الله طالقانی در آن سیگار می‌کشید را سانسور کرد که البته برخی از دوستان این کار را هم کردند.
در همین تلویزیون، کراواتی‌ها با شهید بهشتی مناظره می‌کردند.اولین نخست وزیر این مملکت بعد از انقلاب کراوات می‌زد. برخی اعضای مکلای مجلس خبرگان قانون اساسی مانند عزت الله سحابی و رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای کراوات می‌زدند.
این کراوات بخشی از سبک زندگی آنها بوده و نمی‌شود آن را حذف کرد. همانطور که نمی‌شود مثلا اولین رییس جمهور ایران را با کراوات تصویر کرد چون او هیچگاه کراوات نمی‌بست. کت می پوشید اما با پیراهن سه دگمه که نیاز به کراوات ندارد.
یاد بگیریم به تاریخ احترام بگذاریم و همانگونه که بوده آن را روایت کنیم. به طور مثال نمی‌شود عکس هاشمی رفسنجانی را از دیوارهای موزه عبرت برداشت و مردم القا کرد که او نقشی در تاریخ انقلاب نداشته است.
با این کارها هیچ کمکی به تاریخ نمی‌کنیم و باعث می‌شویم مردم فکر کنند که هر تاریخی روایت می‌شود، دروغ و دستکاری شده است.
تاریخ توسط فاتحان نوشته می شه، بنابراین، این یک پیش فرضه که هر تاریخی روایت می‌شود، دروغ و دستکاری شده است.
فقط همین.
آخه چی نبویسم که قابل انتشار باشه؟؟
آقا؟؟
توچرا نميفهمي؟؟؟؟؟؟؟؟
تاریخ تکرار شده یا ما هنوز تو همون دوره موندیم؟؟؟
مسیولین کاش اعتقاد داشتند به کار و نظری که دارند. اونی که مادیدیم فقط خودشیرینی است و بس