صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۲۷۰۵۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۴ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - 16 August 2018

درباره کمپین " فرزندت کجاست ؟! "

  ايرج شرف زاده

در روزهای گذشته هموطنان شاهد راه اندازی کمپینی به عنوان " فرزندت کجاست" در شبکه‌های مجازی بوده‌اند که حتی با استقبال برخی مسئولان بلندپایه کشور روبرو شده که سعی دارند با پیوستن به این کمپین با شفاف سازی زندگی خود، گوی سبقت را از یکدیگر بربایند.

مسئوولی اعلام کرده است پسر من فوق لیسانس است و در تهران زندگی می‌کند، دیگری گفته است: دختر من لیسانس و در اصفهان زندگی می‌کند. آن دیگری در این کمپین اعلام کرده که دو دخترش در ایران روزگار می‌گذرانند و دیگرانی گفته‌اند که فرزندانشان در شیراز، قم و مشهد زندگی می‌کند.

اینکه فرزندان یکی شهروند اعم از مسئول یا عادی در کجای دنیا زندگی می‌کند و یا در ایران روزگار می‌گذراند جزو حقوق شهروندی و در حوزه زندگی خصوصی افراد است مگر در مواردی که آنان از رانت اولیای خود و با استفاده از امکانات دولتی به خارج بروند و تحصیل و کار کنند که آنهم تا زمانی که جرمی ثابت نشود نمی‌توان انگشت اتهام به سوی کسی دراز کرد و بدتر از آن، این اتهام را به بسیاری دیگر تعمیم دهیم.

همه امروز بر این باوریم اگر مسئولی با افتخار به اینکه فرزندش در ایران است و چوپانی می‌کند و آن را در بوق کرنا کرده و با استناد به آن داعیه پاکدستی کند نیز رویه‌ای پوپولیستی و مذموم است.

هنوز تنور عوام‌گرایی در سپهر سیاست ایران سرد نشده و یادمان نرفته است که چند سال قبل مردم در تله پوپولیست‌ها (عوام‌گرایان) به طرفداری از یک کاندیدا افتادند و بعد از آن چه جفایی بر سیاست و اقتصاد و فرهنگ و جامعه‌مان رفت که هنوز کشور در حال ضربه خوردن از بازخوردهای مضحک آن است.

حال واقعاً چگونه قابل اثبات است که زندگی در تهران، قم، اصفهان و شیراز تعهد، خدمت و وفاداری می‌آورد و تحصیل در پاریس و لندن و یا واشنگتن حتماً ختم به خیانت خواهد شد.

آیا هنوز باید مثل سال‌های اول انقلاب با تندروی ملاک خوب و خادم بودن یا خائن و خبیث را بر پایه محل زندگی و تحصیل بدانیم؟

آیا فرزندی که در پاریس در رشته فیزیک اتمی به دانشجویان درس می‌دهد یا کسی که در فلورانس ایتالیا بهترین مجسمه‌ها را می‌سازد و یا در ناسا مشغول است و در وین اتریش رهبر ارکسترسنفونیک است خائن است؟ مگر شهید چمران دانشجوی نمونه دانشگاه‌های امریکا نبود؟

آیا وقت آن نیست که زنگار از افکار بزداییم و نگاهی به عقب بیاندازیم که با اتهام‌زنی چه فرصت‌هایی را سوزاندیم و امروز وقت آن است عمق نگاه خود را بیشتر کرده و سره را از ناسره تشخیص دهیم و اجازه ندهیم مردم یا مسئولان با چوب کجا زندگی می‌کنی و فرزندت کجاست از هم جدا شوند و دوباره شکاف و از هم تنیدگی در جامعه تقویت شود.

به هر‌حال بهتر است به ورطه عوام فریبی و نگاه سطحی سقوط نکنیم و کمی عمیق‌تر به موضوعات توجه کنیم. چرا که امروز بیشتر از هر زمان دیگری کشور نیازمند وحدت و اتحاد است و باتوجه به مشکلات اقتصادی مردم که گاه و بیگاه در گوشه کنار کشور به نوعی به صورت اعتراض نمایش داده می‌شود اختلافات داخلی، مانند دمیدن در آتشدان، باعث التهاب بیشتر جامعه می‌شود.

مردم ما، بخصوص مسوولان و نقش‌آفرینان سیاست باید یاد بگیرند که جلب پشتیبانی مردم با توسل به سخنان کلی، مبهم و غیرعلمی و تهییج عوام‌گرایانه جامعه و موج سواری بر روی احساسات مردم راه به جایی نخواهند برد. لذا اجازه ندهند نقش شان در حافظه تاریخ به عنوان منحرف کننده روند تعالی کشور حک شود.

زندگی در تهران یا زندگی در پاریس نمی‌تواند ملاک محکمی برای خادم بودن یا خائن بودن باشد.
به قول ظریفی "نمی‌توان یک کتاب خوب را از روی جلد آن تشخیص داد."

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200