عصر ایران؛ سروش بامداد- دوشنبه شب و در شامگاه نیمۀ داغ مرداد ماه در سرکِ شبانه به شبکه های مختلف تلویزیونی داخلی و خارجی برنامه ای سیاسی در شبکۀ چهارم سیما توجهم را جلب کرد.
در این شبه مناظره دو متخصص یا پژوهشگر در حوزۀ بین الملل دیدگاه هایی غالبا متفاوت را به بحث گذاشتند. نه تنها متفاوت با هم که متفاوت با ادبیات رسمی و شعارهای کلیشه ای و بحث هایی که در تریبون های حکومتی مطرح می شود.
یک طرف کارشناسی دیگر نشسته بود که از سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی و آنچه به عنوان عمق استراتژیک مطرح می کرد سرسختانه دفاع می کرد. سخنانی که البته سال ها و بارها از زبان مقامات ارشد نظام هم شنیده ایم و جوهرۀ جهت گیری های خبری وتبلیغاتی صدا وسیما هم همین است و از این نظر مکرر و صد بار شنیده بود نه تازه.
آن سو اما دکتر نقیب زاده نشسته بود که سخنانی متفاوت با آنچه معمولا در صدا و سیما می شنویم بر زبان آورد.
او در این برنامه سیاست های منطقه ای و تصور گسترش نفوذ را به باد انتقاد گرفت و گفت: دوران امت سازی گشته و عصر، عصر دولت های ملی است و هر که سودایی فراتر از دولت ملی داشته باشد به نتیجه نخواهد رسید. کما این که جمال عبد الناصر در سودای یک جمهوری متحد عربی گسترده تر از مرزهای خود بود و قذافی نیز در اندیشه اتحاد افریقا ولی ناکام ماندند.
نهایت این که دولت های ملی در راستای هدف مشترکی با هم ائتلاف می کنند نه این که تصور کنیم فرای مرزها می توان آرمانی را جست و جو کرد و بیش از خدمت به مردم خودمان و جلب رضایت آنان وظیفه و رسالتی داریم و اگر درست کار کنیم خود به خود الگو می شویم. او در عین با ذکر دلایلی نمونه اتحادیه اروپا را متفاوت و در راستای ائتلاف های منطقه ای دانست نه آرمان خواهی و امت سازی.
این استاد علوم سیاسی گفت: نمی خواهم بگویم سیاست گذاران ما در چنین آرزویی هستند ولی نباید این تلقی ایجاد شود و تصور کنیم می توانیم «جهان اسلام» را متحد کنیم و بر آن تأثیر بگذاریم چرا که به عکس جهان اسلام امروز متشتت تر از همیشه در کل تاریخ است.
نقیب زاده گفت: مگر چین نمی توانست به افغانستان وارد شود و در آن دخالت کند؟ اما گفتند ابتدا باید خودمان را قوی کنیم. یا به ترکیه نگاه کنید. آنها دارند خودشان را قوی می کنند. ما اما چه کار می کنیم؟ در عراق و سوریه به قصد کمک البته و با هماهنگی دولت هایشان حضور داریم اما عذر ما را خواهند خواست و همین حالا هم می بینید که علیه ما دارند شعار می دهند و موقعیت مان متزلزل شده است. در حالی که ما این همه هزینه کرده ایم.
این استاد علوم سیاسی گفت: در حالی که ما باید از استقلال کردستان عراق حمایت می کردیم اما از موضع دولت عراق حمایت کردیم. اما این کردستان عراق است که هم ریشه و هم فرهنگ ماست و هیچ گاه ما را رها نمی کند. یا ما باید سراغ آسیای مرکزی و قفقاز می رفتیم و برویم. ما به سوریه و عراق چه کار داریم؟ حالا از حزب الله لبنان به خاطر شیعه بودن شان حمایت کنیم باز یک حرفی ولی بقیه جاها فقط هزینه می کنیم و بعد هم ما را بیرون می گذارند.
کلیدواژه نقیب زاده در این برنامه که بارها به کار برد «دولت ملی» بود و این که وظیفه دولت ملی ایجاد و گسترش رضایت اجتماعی در داخل مرزهای جغرافیایی است و بر محدوده جغرافیایی و به رسمیت شناختن نظم بین الملل تأکید داشت.
این استاد علوم سیاسی گفت: اگر به خودمان توجه داشتیم و خودمان را رشد می دادیم الگو شده بودیم. اما آیا شدیم؟ ام القرا شدن به الگو شدن است. اما آیا الگو هستیم؟ کدام دانشجویان از کشورهای منطقه به دانشگاه های ما می آیند تا درس بخوانند؟
بحث آنجا به اوج رسید که طرف مقابل یا مجری دوم با اشاره به حمله صدام حسین به ایران گفت: ولی ما به دنبال گسترش نفوذ نبودیم و آنها شروع کردند. نقیب زاده هم پاسخ داد: بله، درست است. بسیار فداکاری ها شد اما رجز خوانی پر هزینه هم شد و کاش آن رجز خوانی ها نبود تا این همه کشته نمی دادیم و این همه خسارت نمی دیدیم.
آری! آنچه خواندید مطالبی است که در شبکۀ چهارم سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
جان کلام نقیب زاده جدا کردن ایدیولوژی از سیاست خارجی و نگاه به منافع ملی و تأکید بر «ملت» به جای «امت» بود. ملت در مرزهای جغرافیایی تعریف می شود ولی «امت» از مرزها فراتر می رود و به باورها و ایدیولوژی ها گره می خورد.
هر چند که این استاد علوم سیاسی هم منتقدانی دارد و او را به تبلیغ و ترویج نظریات «ایرانشهری» دکتر سید جواد طباطبایی نسبت می دهند ولی با صراحت از « دولت ملی» سخن می گوید و این که باید از شعار دادن دست برداریم و وظیف یک دولت را رسیدگی به امور اتباع همان مرزهای جغرافیایی می داند و نه بیرون از آن.
طرف مقابل اما می گفت به خاطر امنیت ملی خودمان باید حواس مان به اطراف و بیرون باشد و مثال همیشگی را تکرار می کرد که اگر داعش را در سوریه سرکوب نمی کردیم پشت مرزهای ما بود و دیدید که یک لحظه غفلت کردیم و در مرکز تهران کار تروریستی انجام دادند.
نقیب زاده اما عقب ننشست و گفت: آرمان های شما و امثال شما اگر هم در عالم تئوری قابل توضیح و توجیه باشد در عالم واقع و به گواه وضع موجود و تجربه این چند ده سال، شدنی نیست و فقط هزینه درست می کند و کشور را ضعیف می کند. ما باید به ایران و ملت ایران فکر کنیم و رضایت ملت ایران و اگر ایرانی راضی نباشد هیچ دستاوردی ارزش ندارد.
جان کلام این استاد علوم سیاسی این است که ایران با کشورهای عربی و سوریه و عراق منافع مشترک ندارد و منافع بیرونی ما در اشتراک با آسیای میانه و قفقاز و کردستان عراق تعریف می شوند و با امت سازی و پی گیری جهان اسلام فقط ایران را ضعیف و مردم را ناراضی می کنیم.
پخش این برنامه و طرح این موضوعات را فارغ از هر قضاوت دربارۀ آن باید به فال نیک گرفت و اگر در این متن بیشتر نظرات دکتر نقیب زاده مطرح شد به این خاطر است که سخنان او با گفتار رسمی زاویه و تفاوت داشت و آنچه از زبان آقای مهدیان شنیدیم از زبان مقامات ارشد خصوصا اصول گرایان و نظامیان بارها شنیده شده است.
قطعا حرف های ایشان از روی دلسوزی بود ولی این استاد محترم علوم سیاسی توجه داشته که کردستان عراق اگر شکل می گرفت، اسرائیل کنار دست ما پایگاه داشت؟!
قسمتی از حرفای نویسنده رو قبول دارم که میگه باید داخل کشور را بسازیم.هرچه ایران ابادتر بشه قدرت ملی بیشتر پیدا میکنه
ولی در مورد عدم دخالت در سوریه و عراق نظرش درست نیست.آیا دخالت در سوریه و عراق خلاف منافع ملی ماست؟
مولفه قدرت ملی جزئی از قدرت منطقه ای است ولی همه اش نیست.چرا امارات و عربستان دارن در یمن دخالت میکنن؟چرا امریکا از اون سر دنیا در سوریه و عراق دخالت میکنه؟
متاسفانه دکتر نقیب زاده و همفکرانش نمیتوانند یا نمیخواهند بفهمند قدرت نظامی ایرانه که میتونه در مذاکرات به کمک دیپلماتها بیاد.اگر در منطقه دست بالا داشته باشی میتونی به رقبا فشار بیاری
اشتراکات مذهبی و ملی نمی تواند تنها ملاک باشد بلکه آنچه در عرصه میدانی اتفاق می افتد تعیین کننده است.
مقایسه راهبرد جمهوری اسلامی با جمال عبدالناصر یا قذافی نشون میده ایشون قضیه رو از اساس متوجه نشدن.
داعش فقط تو اتق خواب ما میاد؟؟؟
90 درصد کشورها به فکر منافع ملی خودشون هستن و ما نیستیم.
چرا فقط داعش سراغ ما میاد؟؟ چون خودمون اینطور خواستیم
شهروندان ایران چه به عنوان مصرفکننده و یا فعال اقتصادی، سالیان طولانی از تحریمها متضرر شدهاند و این در حالی است که آنها نقشی در تعیین سیاستگزاریهای کلان مملکتی و تغییر این روند نداشتهاند. سیاستهای ملی، منطقهای و جهانی که از ابتدای تاسیس نظام در راستای منویات ایدئولوژیک رهبران اولیه شکل گرفت میراثی بود که دخل و تصرف در آن مجاز دانسته نمیشد. البته در پی فشارهای اجتماعی برخی باورها دستخوش تغییراتی شدند اما تغییرات در حوزه سیاست خارجی به کندی انجام شدهاند و بار درگیریهای بینالمللی بر جامعه و اقتصاد ملی همچنان سنگینی میکنند. ساختار سیاسی ایران با اولویت دادن به منافع ایدئولوژیک و بلندپروازیها در سیاست خارجی، همچنان سیاستگزاریهای اقتصادی را قربانی و به حاشیه میراند.
کجا حرفهاش منطقیه؟؟؟
امریکا هم انتخاب می کند به کدام کشور کمک مالی بکند و به کدام کشور نه ولی این انتخاب بین سفره مردم خود و جیب همسایه نیست ،
ما تا آخرین فقیر مناطق حاشیه نشین و زاغه نشین های مرز نشین را به رفاه نرساندیم حق نداریم ریالی خرج خارج از مرز بکنیم ،
کسی مخالف کمک به همسایه نیست ،
اما کاش یک دهم توجهی به عراق داریم را به افغانستان اختصاص می دادیم به آباد کردن نقطه صفر مرزی با افغانستان و پاکستان اختصاص می دادیم ،
وقتی تاجیکستانی ها برادران همزبانمان هستند چرا با آنها رابطه ای نداریم ؟
چرا دریای خزر را رها کرده ایم و فقط به خلیج فارس فکر می کنیم ،
دریانوردی و تجارت در خزر اقتصادمان را دگرگون نخواهد کرد ؟
البته از این مثالها زیاد است ، حتی در توسعه ملی هم اشتباه رفتیم ،به جای اینکه اینهمه هزینه خودرسازی بی کیفیت کردیم چرا شبکه ریلی پر سرعت را در سراسر کشور گسترش ندادیم ؟
خرج کردن برای آرمان خوب است اما باید محدود و در درجه دوم بعد از تامین رفاه 80 میلیون ایرانی باشد
یعنی الان همه کشورایی که ت سوریه و عراق حضور ندارن، دارن تو اتاق خوابشون از داعش پذیرایی میکنن؟