معاونت پارلمانی دولت دهم گفت: اکنون تعداد کمی از اعضای دولت چه دولت نهم و چه دهم در کنار احمدینژاد هستند و این به حاشیهها و حلقه نزدیک احمدینژاد برمیگردد.
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: حجت الاسلام محمدرضا میرتاج الدینی، معتقد است که مردم با کسی عهد اخوت نبستهاند و هرکسی از انقلاب فاصله بگیرد، آنها نیز از او فاصله خواهند گرفت و این طور نیست که اگر کسی را مدتی قبول داشتهاند، برای همیشه او را بپذیرند.
اهم این گفتگو را در ادامه بخوانید:
*مواقعی بود که دولت و مجلس نظرات مختلفی نسبت به موضوعات خاص همچون انتصابها در دولت داشتند. یکی از موارد اختلاف برانگیز، انتصابهای آقای احمدی نژاد بود که مجلس نسبت به آن حساس میشد و اعتراض میکرد. اگر این حساسیتها در مورد وزرا بود، سعی میکردم با آنها صحبت کنم تا حساسیتها را کاهش دهند، حتی چندین مورد استیضاح هم پیش آمد.
حتی موارد را با خود آقای احمدی نژاد مطرح میکردم؛ به یاد دارم در انتصاب یکی از معاونان وزارت خارجه، مجلس حساس شده بود و اعتراض کردند، وزیر وقت آقای صالحی بود، زمانی که میخواستند معاون را معارفه کنند به وی زنگ زدم و گفتم مجلس حساس است این معارفه را انجام ندهید.
صالحی گفت باید با رئیس جمهور صحبت کنیم و با احمدی نژاد صحبت کرد و از دفتر رئیس جمهور با من تماس گرفتند و خود رئیسجمهور پشت خط آمد ابراز ناراحتی کرد و گفت من یک معاون انتخاب کردم، مجلس چرا دخالت میکند؟ شما چرا گفتید، معارفه انجام نشود!
*{رابطه محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی}: اوایل رسمی و محترمانه بود و همکاری هم داشتند ولی در اواخر دولت دهم تعارض میانشان بیشتر شده بود.
*مواردی پیش میآمد و گاهی شخص رئیس جمهور به مصوبات مجلس اعتراض داشت و آنجایی که اعتراض داشت، امضا نمیکرد. وقتی هم که رئیسجمهور امضا نکند، قانون گفته است که رئیس مجلس میتواند، خودش مصوبات را ابلاغ کند. آقای احمدی نژاد اعتقاد داشت که مجلس در قالب قانونگذاری در حیطه کاری دولت دخالت میکند حتی برای این مواردی را برشمرد و نامهای هم به مقام معظم رهبری نوشت.
* اصل 40 یا 44 قانون اساسی میگوید، دولت مکلف است، اموالی که از راههای نامشروع بدست آمده را بررسی و مصادره کند در این ماده، عبارت دولت ذکر شده است. برداشت احمدی نژاد این بود که منظور از دولت، قوه مجریه و رئیس جمهور است. در حالی که در اینجا دولت به معنی نظام است و در تقسیم کار نظام، بحثهای حقوقی و قضایی را به قوه قضاییه سپردهاند و دستگاه قضا باید این اصل را اجرا کند نه اینکه دولت برای خود هیئتی تشکیل دهد و تصمیم بگیرد.
*اکنون تعداد کمی از اعضای دولت چه دولت نهم و چه دهم در کنار احمدی نژاد هستند و این به حاشیهها و حلقه نزدیک احمدینژاد برمیگردد. اعضای دولت با این افراد و حلقه مخالفت میکردند و در نتیجه ادامه همکاری از بین میرفت و دلیل دوم به روحیه احمدی نژاد باز میگردد، ما این انتقادها را از قبل به وی داشتیم و در جلسات دولت هم آنها را مطرح می کردیم.
*اینکه در حال حاضر خیلیها با احمدی نژاد نیستند، به خاطر رفتارهای اوست. حاشیههای دولت هم در این موضوع بی تاثیر نبود از جمله زمانی که احمدینژاد، مشایی را به عنوان معاون اول انتخاب کرد، عدهای از اعضای دولت آن را بر نتابیدند و با آن مخالفت کردند و چند نفر به همین خاطر از دولت کنار گذاشته شدند.
*ما دوست نداریم کسی از قطار انقلاب پیاده شود اما بعضی از تفکرات و بعضی از رفتارها افراد را از مسیر انقلاب جدا میکند. خاستگاه رای اولیه آقای احمدینژاد، تفکرات انقلابی، آرمانهای امام راحل و ولایت پذیری بود. همه شاهد بودیم در انتخابات سال 84 آقای احمدینژاد در مرحله اول بیشترین رای را از قم و اصفهان آورد. در واقع رای آنان بود که وی را به مرحله دوم رساند و بعد در سراسر کشور نیروهای انقلابی از احمدی نژاد حمایت کردند. متاسفانه در سالهای آخر دولت و مواضع اخیرشان، با گذشته فرق کرده است.
*امام رضوان الله تعالی علیه بارها نصیحت کردند که اطرافیان خود را اصلاح کنید. طوری حرف نزنید و موضعگیری نکنید که لیبرالها و منافقین از آن خوششان بیاید. در واقع امام راحل وقتی دیدند آقای منتظری رفتارشان را اصلاح نکرد و مواضعش موجب تضعیف نظام میشود و مخالفان و منافقین را خوشحال میکند، اقدام کردند.
*ما از اشتباهات احمدی نژاد انتقاد کردیم و با صراحت گفتیم که این موارد را قبول نداریم؛ این امتیاز جریان انقلابی و اصولگراست که در میان خود، اگر کسی رفتارش را عوض کند با وی برخورد میشود. این گونه نیست که فرد هر کجا برود، جریان هم با وی برود؛ اما ما در جریان اصلاح طلب این رفتار را ندیدیم. مثلا فتنه 88 موضوع کوچکی نبود اما خیلی از نیروهای سیاسی جریان اصلاح طلب درباره آن سکوت کردند یا همچنان با آنها باقی ماندند، در حالی که انتظار میرفت، آنها هم با شهامت فتنه 88 را رد میکردند و مواضع خود را شفاف میگفتند.
*اصولگرایان از مدتها قبل با احمدی نژاد زاویه پیدا کردند و میدانستند که وی خط مشی دیگری برای خود برگزیده است؛ یعنی احمدی نژاد دولت نهم با احمدی نژاد دولت دهم فرق کرده بود. جا دارد اینجا یک خاطره بگویم؛ زمانی که در دولت مسئولیت داشتم، مرحوم آیتالله خزعلی بیمار شده بود و بنا شد به عیادتشان برویم در تماسی که با وی داشتیم، گفت اگر آقای میرتاج الدینی تنها میآید به ملاقاتم بیاید. اما اگر از دفتر احمدی نژاد بعضی دیگر هم قصد دارند به ملاقات بیایند، نیایند.