صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۴۴۳۶۱
تاریخ انتشار: ۰۱:۲۱ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - 17 June 2017

چرا «بی‌شعوری» بازار خوبی دارد؟

کتاب «بی‌شعوری» چند سال است در بازار نشر کشور با استقبال روبرو شده و پس از ۳ سال به چاپ بیست و ششم رسیده است. این کتاب یک اثر روانشناسانه و اجتماعی برای همه مردم جهان است.
یکی از آثار ترجمه ای که چند سال است در بازار نشر ایران تجدید چاپ می‌شود، کتاب «بی‌شعوری» نوشته خاویر کرمنت است که نسخه‌های غیرقانونی و بدون مجوز آن هم به صورت افست در بازار سیاه نشر عرضه می‌شوند.

به گزارش مهر، عرضه نسخه‌های غیرمجاز این کتاب باعث شده که انتشارات تیسا که چاپ ترجمه آن را به عهده داشته، اقدام به عرضه این کتاب با بسته بندی مخصوص کند تا نسخه‌های اصلی از نسخ غیرمجاز قابل تشخیص باشند.

اولین نسخه‌های این کتاب حدود ۲۰ سال پیش در آمریکا چاپ شده است. اما چاپ اول ترجمه محمود فرجامی‌از آن در سال ۹۳ با ۱۹۹ صفحه، توسط انتشارات تیسا راهی بازار نشر شد و در حال حاضر چاپ ۲۶ ام را رد کرده است.

«بی‌شعوری» یک اثر اجتماعی خوب و مناسب است که در مقیاس جزئی برای مردم آمریکا و در مقیاس کلی، برای همه مردم جهان نوشته شده و مطالعه اش می‌تواند برای همه مردم کشورهای مختلف مفید باشد. چرا که به تعبیر نویسنده این اثر، بی‌شعوری به ملیت یا باورهای قومی، دینی و... ارتباطی ندارد بلکه یک بیماری است که می‌تواند واگیردار باشد و همه را مبتلا کند. توضیح این نکته هم ضروری است که کرمنت ابتدای کتاب اشاره می‌کند که منظورش از استفاده از لفظ «بی‌شعوری»، توهین یا ناسزاگویی نیست بلکه بی‌شعوری از نظر او یک بیماری است.

خاویر کرمنت یک پزشک بوده و به معاینه بیماران اشتغال داشته که از یک مقطع زمانی به بعد، نتوانسته نسبت به بی‌شعوری اطرافیانش بی‌تفاوت باشد. البته پس از این دریافت، ابتدا سعی در درمان بی‌شعوری خود کرده و موفق شده است. همان طور هم که خودش اذعان دارد، اگر پیش از درمان بی‌شعوری اش، این کتاب را می‌نوشته، احتمالا تبدیل به دفترچه خاطرات بی‌شعوری اش می‌شده است.

به تعبیر کرمنت که روانشناس نبوده اما به نوعی و با نوشتن این کتاب، به روان درمانی مردم رو آورده، مهم‌ترین مساله درباره بی‌شعورها، این است که بی‌شعوری شان را انکار می‌کنند و اولین قدم هم برای درمان شان، این است که به باور کنند بی‌شعور اند و به آن اعتراف کنند. در یکی از قسمت‌های کتاب که کرمنت از سیستم قضایی و جستجوی عدالت در آمریکا صحبت می‌کند، می‌خوانیم:

«در آمریکا هر بی‌شعوری می‌تواند از سر مردم آزاری دادخواستی علیه هر کسی که اراده کند به راه بیندازد و او را مجبور کند که برای دفاع از خودش مبلغ هنگفتی هزینه کند. سوءنیت و خیال بافی جای شواهد و مدارک محکمه پسند را گرفته و بنابراین دادگاه‌ها تبدیل به میدان بازی دلچسب بی‌شعورها شده است. سریع ترین راه برای شکست خوردن در مرافعه ای قضایی این است که آدم معتقد باشد سیستم قضایی بی‌طرف است. دومین راه گرفتن وکیل پاک و درستکار است. (البته اگر چنین چیزی وجود خارجی داشته باشد.) زیرا فقط بی‌شعورها از پس بی‌شعورهای دیگر بر می‌آیند و این مسئله ربط چندانی به عدالت ندارد.»

«بی‌شعوری» کتابی است که نویسنده اش از طنز در ساحت‌های مختلف بهره برده است؛ هم در محتوا و هم قالب اثر. در زمینه محتوا، زبان اثر طنز موقعیت و گاهی طنز سیاه است. اما در قالب و فرم، کرمنت کتابش را طوری طراحی کرده که به کتاب‌های موفقیت و آن تیپ کتاب‌های روانشناسی که خیلی عامیانه هستند، تنه می‌زند. او حتی با تعویض نام، با یکی از کتاب‌های موفقیت دونالد ترامپ شوخی کرده و او را هم به عنوان یکی از بی‌شعورهای جهان معرفی می‌کند.

نویسنده در این کتاب، با واقعیات ملموس زندگی سر و کار داشته و توصیف‌هایش واقع گرایانه و شفاف هستند. کرمنت در این زمینه به قدری خوب کار کرده که مترجم کتاب نیز به وجد آمده و در پاورقی‌هایش با بهره برداری از طنز، با نویسنده همراهی می‌کند. فرجامی‌همان طور که در مقدمه اش بر کتاب، اشاره کرده، زحمت زیادی برای ترجمه برخی عبارات _ گاهی تا چند ماه برای پیدا کردن واژه معادل _ کشیده است.

کرمنت در بخشی از کتاب که مربوط به دسته بندی انسان‌های بی‌شعور است، درباره «بی‌شعورهای آب زیرکاه» می‌نویسد: «بی‌شعور آب زیرکاه ترش رو خیلی شبیه آن قبیل گربه‌های خانگی است که تا وقتی در دامن آدمند خیلی دوستانه و ملوس فقط خُر و خُر می‌کنند، اما تا پایشان به حیاط خلوت می‌رسد به درندگان خون خوار تبدیل می‌شوند و از بابت این خصوصیات دوگانه، شگفت آورند. این بی‌شعورها به هر کسی که شادتر، موفق تر و با استعدادتر از خودشان باشد، حسادت می‌ورزند. در نتیجه در پس ظاهر ملایمشان مثل دیگی در حال جوشیدنند و از هیچ نوع نفاق و اختلاف افکنی ای رویگردان نیستند. در ظاهر همیشه به دنبال اتحاد فامیلی و دور هم جمع شدن خانواده اند، اما در واقع به طرز هوشمند و ماهرانه ای از همین فعالیت‌هایشان چنان در جهت سم پاشی و مسموم کردن فضای خانواده استفاده می‌کنند که برادر علیه خواهر، پدر علیه فرزند و عمو علیه برادرزاده موضع بگیرد و همه با هم دشمنی بورزند.»

کتاب «بی‌شعوری» ۵ بخش اصلی دارد که به ترتیب عبارتند از: «چه کسی بی‌شعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بی‌شعور باشد؟»، «انواع بی‌شعورها»، «وقتی جامعه بی‌شعور می‌شود»، «زندگی با بی‌شعورها» و «راه نجات».

این کتاب متن خوبی دارد و از نظر اخلاقی می‌تواند نسخه بسیار خوبی برای مردم ایران هم باشد. چراکه بسیاری از عواملی که خاویر کرمنت به نام نشانه‌های بی‌شعوری می‌شناسد، رذیلت‌های اخلاقی مردم هستند. بنابراین مطالعه این کتاب، آینه بزرگی مقابل مردم جامعه گرفته و باعث می‌شود خود را با تصویری شفاف و بی‌خدشه ببینند.

یکی دیگر از فرازهای جالب این کتاب که مربوط به سیاستمداران و به ویژه سیاستمداران آمریکایی است، به این ترتیب است: «در دهه ۱۹۵۰، شنیدن حرف‌های مک کارتی، بی‌شعوری را در امریکا واگیردار کرد. در دهه ۱۹۶۰ با جنبش‌های اعتراض آمیز دانشجویان بسیاری دیگر آلوده شدند. در دهه ۱۹۷۰ جامعه به طور عمومی‌از مرضی که بعدا جیمی‌کارتر آن را «کسالت روانی» نامید رنج می‌برد. اما از آنجایی که هیچ کس دوست ندارد به بی‌شعوری اش اشاره شود کارتر کله پا شد و به خاک سیاه نشست. دهه ۱۹۸۰ دهه صدور عدالت به عنف بود که سیاستمداران، لابیست‌ها و بی‌شعورهای دیگری از این دست آن را دستاویزی برای تهاجمات خود کردند. چشم انداز آینده هم واضح است: بی‌شعورهای بیشتر، تهاجم‌های بیشتر.»

داشتن لحن طنز برای این کتاب امتیاز خوبی است که باعث می‌شود مخاطب عام تا انتها آن را مطالعه کند. مخاطب خاص هم با توجه به اهمیت موضوع برایش، مطالعه کتاب را جدی گرفته و آن را تا انتها پی می‌گیرد.

«بی‌شعوری» از جمله کتاب‌هایی است که می‌توان آن را به افراد غیرکتابخوان هدیه کرد و امیدوار بود این سنت به عنوان یکی از فعالیت‌های فرهنگساز در جامعه توسط دیگران ادامه پیدا کند.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200