عصر ایران؛ یوسف ناصری - بیوتکنولوژی (Biotechnology) یا زیست فناوری، یکی از فناورهای نوین است که شاخه های و زیرمجموعه های مختلفی داردو یکی از ابزارهای بیوتکنولوژی، مهندسی ژنتیک است. بشر از چند هزار سال قبل با بیوتکنولوژی به شکل سنتی آن آشنا بوده و تهیه سرکه، ماست و پنیر، نشان دهنده آشنایی اولیه انسان ها با این مقوله و خاصیت های ناشی از دستکاری مواد در دسترس بوده است.
اما بشر در دهه های اخیر و خصوصا در سال های اخیر، پیشرفت های علمی گسترده ای کسب کرده است و با انتقال یک ژن یک حیوان یا گیاه، می تواند آن خاصیت را در گیاه دیگر ایجاد کند. بنابراین مهندسی ژنتیک، ایجاد تغییر و انتقال ژن در درون سلول به سلول یک گیاه یا موجود دیگر است و از جمله با انتقال ژن مقاومت، می توان گیاهی غیر مقاوم را به یک گیاه مقاوم در برابر آفت ها تبدیل کرد.
انتقال ژن با روش های جدید منجر به تولید محصولاتی همچون ذرت و سویا شده است که و محصولا اصلاح شده تراریخت یا تراریخته یا ترانس ژنیک(Trans Genic) نامیده می شود. در کشورهای دیگر محصولی که با این روش تهیه شود با برچسب ارگانیسم های اصلاح شده ژنتیکی یا GMO (Genetically Modified Organism) مشخص می شود.
از آنجا که علوم و فنون مختلف در زمانه ما متوقف نمی شوند و اطلاع رسانی در حوزه این زمینه ها، می تواند منجر به شناخت دقیق مردم نیز شود و مردم نیاز دارند دلایل مخالفت و موافقت و نقد را با هر پدیده ای بدانند، لذا در ادامه فعالیت هایی که سایت تحلیلی «عصر ایران» تاکنون در این خصوص داشته است گفت و گو با دکتر علی کرمی (متخصص بیوتکنولوژی پزشکی و مهندسی ژنتیک و یکی از اعضای هیات موسس انجمن بیوتکنولوژی ایران در سال 1376) انجام شد.
دکتر کرمی، خود را منتقد محصولات تراریخته یا ترانس ژنیک با فناوری دو دهه قبل یعنی «انتقال» ژنی می داند و معتقد است مصرف محصول تراریخته با فناوری «ویرایش» ژنی اشکال ندارد.
***
*آقای دکتر کرمی، شما در رشته بیوتکنولوژی دکترا گرفته اید؟ -دکتری من بیوتکنولوژی پزشکی است ولی فوق تخصص من مهندسی ژنتیک در حوزه های ژنتیک و درمان های نوین و تشخیص و پیشگیری است. دکتری را در دانشکده پزشکی دانشگاه کپنهاگ دانمارک گرفتم. پنج سال طول کشید یعنی از سال 1991 شروع کردم و در سال 1995 تحصیل من در دانمارک تمام شد. بعد هم برای فوق تخصص به دانشگاه تمپا در ایالات فلوریدای آمریکا رفتم و دوره هایی را گذراندم.
کاری که در پایان نامه داشتم درباره یک واکسن نوترکیب بود که بیش تر آن مهندسی ژنتیک بود. کاربردهای بیوتکنولوژی، مختلف است از صنعت گرفته تا پزشکی و بهداشت و درمان. پزشکی هم چندین حوزه مثل تشخیص بیماری ها و درمان دارد. در حوزه های صنعت، محیط زیست و کشاورزی و دامپروری نیز کاربرد دارد.
به خاطر این که از اول کارم پزشکی بود به حوزه پزشکی رفتم. اعتقادم این بود که حوزه سلامت اهمیت دارد. مهندسی ژنتیک، حوزه اش خیلی گسترده است و یک بخش آن به تراریخته و نوترکیب ها می خورد که رفتم تخصص گرفتم.
*دانمارک را چرا برای تحصیل انتخاب کردید؟ - من از اول به کانادا رفتم ولی متوجه شدم پروژه ای که استادم در کانادا پیشنهاد می کند جزو معضلات پزشکی کانادا است و ربطی به معضلات کشورهایی مثل ایران ندارد. هر چقدر اصرار کردم که پروژه دیگری بگیرم، می گفتند این پروژه را می خواهی یا نه. من با جاهای مختلف مکاتبه کردم و نهایتا به دانمارک رفتم.
دانمارک در حوزه بیوتکنولوژی فوق العاده پیشرفته است. ما الان هم بیش تر داروهای خیلی استراتژیکی که نیاز داریم از دانمارک می خریم مثل هورمون رشد و انسولین. چون شرکتی به نام «نوو نوردیسک» دارد که من هم در آنجا کار کرده ام و واقعا در لبه های مرز هستند. حتی داروهای ان شرکت به آمریکا هم صادر می شود.
*آن مشکل پزشکی در کانادا چه بود که می خواستند درباره آن تحقیق کنید؟ -در مورد یک نوع بیماری خاص بود. در کشورهای پیشرفته، اپیدمولوژی(شیوع و بروز) بیماری در کانادا با ما متفاوت است. آنها بیش تر بیماری های پرخوری و بالا بودن کلسترول و سرطان های مختلف دارند. در سال 1991 از من می خواستند روی زیست مولکولی آلزایمر کار کنم. در حالی که آن موقع، این مشکل ما در ایران نبود.
در همان موقع متوجه شدم یک انستیتو و موسسه تحقیقاتی در دانمارک هست و با یک بیمارستان پروژه مشترک تعریف کرده اند. علوم پایه را با بالین تلفیق کرده بودند. این همان کاری است که ما پس از 20 سال در ایران انجام داده ایم.
طرحی که من می خواستم ارائه بدهم در مورد یکی از مشکلات ایران بود و درباره بیماری های عفونی و واکسن های نوترکیب بود. یکی از استادان آنجا جواب مثبت داد و خودم را به دانمارک منتقل کردم و دیدم حتی پیشرفته تر از کانادا است. معمولا ابهت کشورها ما را جذب می کند. در حالی که دانمارک یک کشور آرام و دنج است. اخیرا یک مقاله علمی در مورد فساد در کشورها می خواندم. دانمارک رتبه اول در فقدان فساد اقتصادی در دنیا را داشت.
*بعد از دانمارک چرا به ایالت فلوریدا برای تحقیق در رشته ژنتیک رفتید و در دانمارک ادامه ندادید؟ -استادم در دانمارک می دید که خیلی فعالیت می کنم. من صبح زود و قبل از همه به آزمایشگاه موسسه می رفتم. اینقدر به من اعتماد کرده بودند که حتی کلید انستیتو را به من داده بودند. من از تمام امکانات آنجا استفاده کردم. چون به نظر من، اینها یک فرصت است.
در دانمارک تمام وقت کار می کردم و واکسنی که می خواستم ساختم. کار را با آخرین فناوری های دنیا انجام دادم. آن استاد، من را برای آموزش به کشورهای مختلف از جمله به فنلاند، آلمان، ایتالیا و سوئد فرستاد. بعد که دید استعداد دارم گفت حیف است تو برگردی برو یک دوره بالاتر را هم بگذران.
گفت من استادی را در آمریکا می شناسم. مرا معرفی کرد و آن دوره را در آمریکا گذراندم. در آنجا درس هم می دادم. استاد من با من دعوا کرد و گفت مگر دیوانه ای که می خواهی به ایران برگردی. در سال 1997 در اخبار سیاسی آنجا اوضاع ایران خیلی جالب نبود.
*در دانمارک چه واکسنی را تولید کردید؟
-بررسی مولکولی عامل بیماری «لایم» و تهیه واکسن آن. هدف من کسب دانش فنی بود. هدفی را انتخاب کردم که بتوانم هم در حوزه پزشکی به کشورم خدمت کنم و هم در حوزه دفاعی و تهدیدات بیولوژیک. در بیماری لایم، فرد از طریق کنه گزیده می شود و دچار بیماری های مغز و اعصاب و پوست می شود. خیلی بیماری خطرناکی است.
*این بیماری لایم در ایران شیوع دارد؟ -بله. با کمال تاسف تنها کسی که در ایران تشخیص می دهد بنده هستم. البته واکسن آن تهیه شده است.
*در فلوریدا در چه حوزه ای دقیقا فعالیت داشتید؟ -در حوزه ژنتیک انسانی. وقتی به آمریکا رفتم شروع کردم به کار کردن روی ژن. آن موقع داشتند پروژه های ژنوم را شروع می کردند. اصلا بحث این شده بود که ژن ها را بشناسیم. ما وارد حوزه ژنتیک مولکولی در حوزه های گسترده تر و بالاتر یعنی رشته بیوانفورماتیک شدیم. بیوانفورماتیک یعنی آنالیز داده های زیستی و آنالیز ژن ها.
*از اواسط اردیبهشت سال 1384 ایران صاحب سند ملی بیوتکنولوژی شده و هیات دولت در آن زمان این سند را تصویب کرد. اهدافی در آن سند مشخص شده بود از جمله کشت 3 گیاه تراریخت که نیم درصد مساحت زیر کشت گیاهان را به خود اختصاص بدهد یا این که در سال 1385 زمینه سازی شود برای استفاده از بیوتکنولوژی دربخش صنعت و معدن. بخش عمده ای از این سند عملا فقط روی کاغذ ماند و اجرایی نشد.
-دقیقا صحبت شما درست است. ما نویسندگان آن سند بودیم. وقتی به ایران برگشتم دیدم شاید به اندازه انگشتان دست، استاد مجرب در این حوزه داریم و در سال 1377 یا 1378 پنج یا شش نفر بیش تر نبودیم. اولین کاری که کردم این بود که گفتم انجمن بیوتکنولوژی جمهوری اسلامی ایران را تاسیس کنیم.
آن موقع انجمن را تاسیس کردیم. اما بحث ها به سمت گیاهی و کشاورزی رفت و متخصص زیادی در حوزه پزشکی نداشتیم. سندی که نوشته شد سند ناقصی بود. چون دیدگاه های ما، کلاسیک بود و نیروی متخصص و کارشناس هم نداشتیم.
الان 4 هزار نفر بیوتکنولوژیست داریم. خیلی ایده آل گرایانه هم نوشته شد ولی بعدا ویراست جدید آن نوشته و اصلاح شد. ما اول باید این سند را بخوانیم و ببینیم چند درصد اجرایی شده است. ما در حوزه پزشکی پیشرفت های بسیار خوبی داشتیم. چون داروهای نوترکیب در ایران تولید شده .
با کمال تاسف اکثر آنها کپی برداری از تکنولوژی های غربی است. یعنی بومی نیست. پتنت را از آنها خریده ایم و دارو را ساخته ایم. اکثرا می گویند تولید ایران است ولی من می دانم که واقعیت چه هست.
رشته ما رشته بسیار پیچیده ای است. حتی به جای نفت اگر در حوزه بیوتکنولوژی سرمایه گذاری کنیم درآمد بیشتری کسب خواهیم کرد. الان یک دارو در دنیا تولید می شود که مثلا 15 قطره آن به اندازه 12 میلیون تومان قیمت دارد.
*جزو اهداف میان مدت سند بیوتکنولوژی این بود که تا پایان برنامه چهارم توسعه یعنی تا سال 1388 تعداد 7 هزار نیروی متخصص در حوزه بیوتکنولوژی تربیت شود و حداقل 200 بنگاه دانش بنیان. چقدر از این اهداف تحقق پیدا کرد؟ -اصلا ما به آن اهداف نرسیدیم. ما بلندپروازانه هدف را مشخص کردیم ولی با کمال تاسف چالش هایی در زمینه فناوری های نوین وجود دارد. با این که رهبری بارها در سخنرانی اسم نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی را آورده اند.
*شورای عالی زیست فناوری باید به ریاست رئیس جمهور تشکیل می شد. در قضیه انحلال سوراهای عالی، آقای احمدی نژاد شورای عالی زیست فناوری را هم منحل کرد. آیا عمده مشکل در عدم تحقق اهداف، ناشی از دولت بود؟ -بله. چالش های اداری و بوروکراسی اداری پیچیده ای در ایران وجود دارد. به تازگی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، گشایش هایی را ایجاد کرده است. استارتاپ ها و دانش بنیان ها آن موقع اصلا مطرح نبودند.
ما با دیدگاه کشورهای دیگر که در آنجا تحصیل کردیم به ایران آمده بودیم. دیده بودیم آنها با چه سیستم حمایتی به دانشمند بها می دهند ولی در اینجا به دانشمند اهمیت نمی دهند.
*همین که در دانمارک کلید موسسه را به شما داده اند یعنی احترام و اعتماد به شما. -من 32 سال است که عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیة الله هستم. اما فقط کلید اتاق خودم را دارم. به عنوان دانشجوی دکترا، وقتی وارد دانمارک شدم یک اتاق به من دادند، یک دستیار به من دادند و همچنین تجهیزات فوق پیشرفته در اختیار من گذاشتند. سال 1991 و الان را با هم مقایسه کنید. به عنوان استاد تمام دانشگاه، الان اتاق بنده، محقرتر از اتاق دوره دانشجویی است.
البته من راضی هستم و هیچ غر هم نمی زنم. چون پذیرفته ام که برگشتم. آن طرف دنیا همین الان از من می خواهند کتاب بنویسم و 1000 یورو به من پول می دهند که این کتاب را برای آنها بنویسم ولی در ایران کتاب های بنده منتظر چاپ مانده است و می گویند بودجه نداریم. در اینجا این معضلات را داریم.
* انحلال شورای عالی بیوتکنولوژی توسط دولت آقای احمدی نژاد در سال 1386 چه مشکلی را ایجاد کرد؟ -در ابتدا شورای عالی داشتیم و ستاد نداشتیم که زیر نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری باشد. من وقتی به ایران برگشتم و در زمینه بیوتکنولوژی سخنرانی می کردم باور نمی کردند. وقتی از درمان های آینده می گفتم که بیوتکنولوژی این کارها را می کند خیلی ها آن بحث ها را تخیلی و شعار می دانستند. اما الان همه آنها محقق شده و از واکسن های نوترکیب استفاده می شود.
یادم هست که آن موقع آقای دکتر حبیبی معاون اول رئیس جمهور بود و من به دفترش رفتم. گفت حرف هایی که تو می زنی برای ما هم عجیب است. بنابراین ناراحت نشو اگر به تو می خندند.
درآن زمان به وزارت کشاورزی برای سخنرانی رفتم و در حال و هوای خارج از کشور می گفتم بخش مهندسی ژنتیک کجا است، می گفتند مگر مهندسی و ژنتیک را می توان ترکیب کرد مهندسی یک طرف است و ژنتیک طرف دیگر است. چند سال کار ما فرهنگ سازی بود که اصلا مهندسی ژنتیک را معرفی کنیم.
تاثیر عملی انحلال شورای عالی این بود که تشکیلات به هم خورد. وقتی جایی نباشد که سیاستگذاری کند پیشرفتی اتفاق نمی افتد. حرف ما این بود که بیوتکنولوژی را جزو علوم و فناوری استراتژیک بگذارید. جالب است که رهبری، ورود کردند و گفتند 7 فناوری از جمله هوا-فضا، نانوبیوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، فناوری های استراتژیک هستند. با تاکیدات رهبری، ستاد تشکیل شد. نمی دانید که ما چه مصیبت هایی کشیدیم.
*چرا محصولات تراریخته در کشوری مثل اروپا فروخته می شود؟ -در آنجا برچسب تراریخته را روی محصول می زنند.
*اگر مشکلی داشته باشد باید ممنوع شود. -خیر. الان سیگار در بازار وجود دارد. مگر سیگار مشکل ندارد؟ آیا کسی در مورد اشکال داشتن سیگار تردید دارد. واردات در کشورهای اروپایی آزاد است ولی به مردم خودشان احترام می گذارند و روی محصولات تراریخته و ارگانیک و عادی برچسب می زنند.
*عمده محصولات تولیدی دنیا که در تولید روغن استفاده می شود تراریخته است. -چهار محصول در دنیا تراریخته است یعنی کلزا، پنبه، ذرت و کانولا. برنج را در ایران تراریخته کرده اند. آمریکا اخیرا سیبی را تراریخته کرده که وقتی سیب را قاچ می کنند و بماند رنگ آن قهوه ای نمی شود. یک ژن سیب را ویرایش کرده اند.
*یکی از مشتریان محصولات تراریخته در جهان، ایران است و سالیانه حدود 5 میلیارد دلار واردات محصولات تراریخته داریم. -بله. دقیقا همین طور است. چرا نمی روند محصول سالم تر بخرند؟ چون تاجران دنبال سود هستند. ارگانیک، گران تر است. محصول متداول، یک مقدار ارزان تر است. تراریخته از همه ارزان تر است. می روند محصول تراریخته را می خرند ولی با قیمت محصول متداول در بازار ایران می فروشند.
چرا روشن به مردم نمی گویند که در بازار ایران چه چیزهایی تراریخته است. در حالی که در اروپا، برچسب تراریخته(GMO) استفاده می کنند. روغن های بهار و اویلا را اگر ببینید روی آنها نوشته شده دستکاری شده ژنتیک. این با انتقادات ما بوده است. اما روغن دیگری، تراریخته است ولی روی آن ننوشته اند.
من معتقدم اگر کشوری تا 20 سال آینده در عرصه رقابت تجاری بیوتکنولوژی نتواند در مسابقه شدیدی که کشورها شروع کرده اند سهمی کسب کند کلا دیگر از عرصه رقابت حذف خواهد شد. اما چرا به مردم حقیقت را نمی گویند. چرا به دکتر کرمی که استاد همه آنها است می گویند فناوری هراس.
*آقای دکتر کرمی شما گفته اید مخالف بیوتکنولوژی نیستید ولی منتقد هستید. اگر واقعا تا 20 سال آینده در حوزه بیوتکنولوژی کار نکنیم دیگر هیچ تاثیری در این زمینه نداریم، آیا با تردید داشتن همان اتفاق نمی افتد و عقب نمی افتیم؟ -من استاد بیوتکنولوژی هستم چطور می شود مخالف رشته ام باشم. علی کرمی چیزهایی می داند که به نظر برخی ها، مردم نباید بدانند. چون بازار و تجارت آنها به هم می خورد. من بزرگترین بیوتکنولوژیست کشور هستم و استاد همه اینها هستم.
*بعضی افراد کلا مخالف بیوتکنولوژی هستند. در وضعیت فعلی آیا باید بی تفاوت باشیم نسبت به توسعه بیوتکنولوژی؟ -ما 4 گروه داریم. کسانی هستند که طرفدار محصولات تراریخته هستند و هیچ مخالفتی را برنمی تابند. شما با سند و مدرک نشان بدهید پس از 2 سال مصرف ذرت تراریخته، التهاب معده اتفاق می افتد ولی آنها می گویند این چرت و پرت و دروغ است. اوتیسم هم ایجاد می کند و مقالات علمی آن وجود دارد.
یک عده هم صد در صد مخالف هستند و هیچ موافقتی را برنمی تابند. اینها هم اشتباه می کنند. گروه سوم کسانی هستند که اصلا در مورد تراریخته هیچ چیزی نمی دانند.
یگ گروه هم ما هستیم. ما تمام مسائل تراریخته را می دانیم. ما تراریخته کار هستیم ولی در حوزه پزشکی و نه گیاهی. فرقی نمی کند و واکسن نوترکیب، یک تراریخته است.
*سازمان بهداشت جهانی یا وزارت بهداشت ایران، ناسالم بودن محصولات تراریخته را تایید می کنند؟ -سازمان بهداشت جهانی و سازمان هایی که زیر نظر سازمان ملل هستند تحت فشار کمپانی های عظیم مثل مونسانتو هستند. وزارت بهداشت ما هم زیر نظر سازمان و برنامه و بودجه است. آقای هاشمی وزیر بهداشت، عطار زاده هستند و به شدت معتقد به طب اسلامی است ولی ما اطلاع داریم که ایشان از طریق بالا تحت فشار است و نمی تواند با تراریخته مخالف کند. آقای دیناروند معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو نیز نمی تواند مخالفت کند.
*در حوزه بیوتکنولوژی ، چطور ممکن است شما با همان شدت که با گیاهان و محصولات تراریخته مخالفت می کنید با تولید داروهای نوترکیب یا بیوتکنولوژی دارویی مخالفت ندارید؟ -داروی نوترکیب با گیاه تراریخته فرق دارد. ما داروی نوترکیب مثلا انسولین را به این صورت می سازیم که یک ژن را از انسان می گیریم و به باکتری می زنیم و پروتئین خالص مرده می سازیم. مراحل زیادی دارد و اینقدر خالص سازی می کنیم که یک دانه پروتئین اضافه تر نداشته باشد وگرنه سازمان مرجع یعنی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت، اجازه بردن آن به داروخانه را نمی دهد.
مصرف داروی نوترکیب به صورتی است که انگار دارویی مثل آسپرین را مصرف می کنید. زنده نیست و مرده است و ثانیا دارو برای بیمار است. اما گیاه تراریخته زنده است و تکثیر می کند و فعال است.
در کانادا تظاهرات برگزار می شود که زنبور داری ها دارد نابود می شود. چون کانادا بزرگترین تولیدکننده تراریخته دنیا است. زنبور عسل از گل گیاه تغذیه می کند ولی مزرعه 100 هزار هکتار است زنبورهای عسل روی گل های تراریخته می نشینند. بعد هم زنبورها از بین می روند.
الان ملکه های یک نوع پروانه خاص دارد نابود می شود. آیا می دانید اگر حشرات از بین بروند، بشریت کلا نابود خواهد شد.
* شما اعتقادتان این است که تولید محصولات بیوتکنولوژی دارویی اشکال ندارد ولی گیاهی اشکال دارد؟ -تحقیقات تراریخته باید تا لبه های مرز علمی در کشور ادامه پیدا کند و نباید یک ذره توقف پیدا کند. مهندسی ژنتیک 4 نسل عوض شده. سیبی که در آمریکا به بازار آمده است با نسل جدید مهندسی ژنتیک تولید شده.
الان تکنولوژی ویرایش ژن آمده است. وقتی سیب را قاچ می کنیم چند دقیقه بعد که در معرض هوا قرار بگیرد رنگ آن قهوه ای می شود و این یک معضل در تجارت است. الان ژنی را که باعث قهوه ای شدن سیب می شود برداشته اند. ژن وارد سیب نکرده اند. دیگر ژن را وارد گیاه نمی کنند.
در کشورهای دیگر طوری ژن را ویرایش می کنند که خوردن محصول، صدمه نمی زند. اگر در ایران چنین محصولی را بسازند نه تنها مخالفت نمی کنم، بلکه حاضرم آن را بکارم و بخورم. برخی از کشورهای اروپایی در حوزه سیاست معتدل رفتار می کنند. من می گویم مدل سوئیس، دانمارک، سوئیس و فنلاند را انتخاب کنیم. سوئیس معتدل ترین کشور اروپایی است ولی 15 سال است کشت تراریخته را ممنوع کرده است.
دومین کمپانی بزرگ تراریخته دنیا «سینجنتا» است که یک شرکت سوئیسی است ولی اجازه کشت در سوئیس را به آن نمی دهند. در کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان هم کشت گیاه تراریخته ممنوع است ولی واردات محصولات تراریخته آزاد است و برچسب تراریخته زدن اجباری است.
سینجنتا بذر تراریخته را به بعضی کشورهای عقب مانده عرب می فروشد ولی در داخل سوئیس کشت نمی دهد.
*دانمارک در چه حوزه هایی از بیوتکنولوژی تولید دارد؟ -دارو و تشخیص پزشکی و نرم افزار. قیمت هر نرم افزار بیوانفورماتیک 50 میلیون تومان است. ببینید که آنها چقدر زرنگ هستند. بیمار ژنتیکی به ما مراجعه می کند و ما با این نرم افزارها، آنالیز می کنیم. یعنی داده های بیولوژیک آزمایشگاهی را در کامپیوتر آنالیز می کنیم. دانمارک رتبه اول در تولید این نرم افزارها دارد.
کاش ایران به جای تاسیس شرکت های پتروشیمی، می آمد شرکت های بیوتکنولوژی ایجاد می کرد. به خدا می توانستیم پس از این کار از درآمدهای نفتی هم استفاده نکنیم.
*اگر مخالفت صد در صد با فعالیت های حوزه بیوتکنولوژی در کشور همچنان انجام شود به نفع کشور است؟ -این افراد مخالف اشتباه می کنند. من آنها را نصیحت کردم. خانمی هست که با آب و تاب صحبت می کرد. من گفتم خانم دکتر این طور نیست. ما می توانیم با مهندسی ژنتیک بدون این که به طبیعت صدمه بزنیم، فعالیت کنیم.
*مخالفت با بیوتکنولوژی به چه خاطر است؟ -مخالفت با بیوتکنولوژی، جهل محض است. منافع هم هست. من اعتقاد به طب سنتی دارم ولی برخی از کسانی که در حوزه طب سنتی فعالیت می کنند به اشتباه درباره بیوتکنولوژی اظهار نظر می کنند.
من به آنها گفتم که اشتباه می کنید. چون با واکسن مخالفت کرده اند. در سایت اینترنتی آقای روازاده گفته شده که واکسن نزنید. من بله آقای روازاده گفتم داری فاجعه تولید می کنی. گفتم اگر واکسن نزنند می دانید فلج اطفال چه بالایی سر ایران می آورد و می دانی سل چه کار می کند و می دانی سیاه سرفه چه کار می کند.
به آقای روازاده گفتم این صحبت ها را مطرح نکنید. چون اینها با واکسن مخالف هستند. تعجب می کنم آقای روازاده برای من نامه نوشته است که چرا از واکسن حمایت می کنی. من به آقای روازاده گفتم مرد حسابی ما برنامه ملی واکسیناسیون داریم و ایران دارد عاری از فلج اطفال می شود.
زنی به صورت تلفنی به من گفت آقای دکتر کرمی بالاخره واکسن برای بچه ام استفاده کنم یا نه. ببینید چه بلایی سر ملت آمده است که به من می گویند واکسن استفاده کنیم یا نه. کسی که واکسن نزند، مثل قاتل بچه اش است.
*بنابراین مخالفت با بیوتکنولوژی چنین دلایلی دارد؟ -یکی از نادانی است. دوم، منافع. چون اینها محصولات خاصی دارند و بیوتکنولوژی یک مقدار رقیب آنها شده. منافع آنها به خطر افتاده است.
لازم می دانم بگویم در اروپا 16 سال طول می کشد تا یک محصول از تولید در آزمایشگاه به مزرعه برود. بنابراین بدون تست ایمنی و ارزیابی ایمنی نشده، نباید گیاهان را در مزرعه کشت کنیم.
من معتدل و میانه هستم. من استاد بیوتکنولوژی هستم وی می گویم ایمنی، امنیت و اخلاق در نظر گرفته شود. دانش و فناوری روز به روز برنده تر و تیزتر می شود. الان لیوان هایی تولید شده است که بعد از استفاده از آن، در خاک بیفتد تجزیه می شود و مثل پلاستیک نیست. بیوتکنولوژی آن را ساخته است.
یک نکته دیگر هم بگویم. رژیم صهیونیستی در بیوتکنولوژی کشاورزی در حد آمریکا است ولی اجازه کشت یک متر محصولات تراریخته را نمی دهد. چرا سوئیس و اسرائیل که نسل فوق مدرن بیوتکنولوژی را دارند اجازه کشت را نمی دهند؟ چرا دانمارک و فرانسه کشت نمی کنند؟ حتما اشکال دارد. اما در ایران می خواهند با تکنولوژی سال 1997 گیاهان تراریخته را کشت کنند. واردات محصولات تراریخته را اجازه می دهند ولی باید برچسب تراریخته نصب شود.
*مخالفان بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته هستند عکس هایی را در اینترنت منتشر می کنند که با سرنگ محلول و مایعاتی را به ذرت و سیب تزریق می کنند. -آنها نماد است. پوستر سازی یعنی همین. یعنی طرف می خواهد به مردم عای بگوید که گوجه فرنگی تراریخته است. گرافیست این موضوع را چگونه نشان بدهد؟ به ذهنش رسیده که با سرنگ، این مصنوعی بودن را نشان بدهد. یعنی چیزی به آن تزریق کرده اند.
بنابراین آن نمادی است که در دنیا هم هست. وقتی می خواهند به عوام و مردم ساده که نمی دانند اصلا تعریف بیوتکنولوژی و تراریخته چه هست، یک گوجه فرنگی را نشان می دهند که سرنگ در آن فرو کرده اند.
*برای تولید محصولات ترانس ژنیک، یک ژن خاص به گیاه منتقل می شود. با سرنگ این انتقال ژن انجام نمی شود. این نماد سازی در واقع ایجاد وحشت می کند. به نظر شما، مردم با دیدن این عکس ها نسبت به محصولات تراریخته وحشت نمی کنند؟ -ما می خواهیم وحشت کنند. ما می خواهیم بگوییم تو مراقب سلامت خودت باش. چطور در مورد تصادف ماشین و موتور عکس منتشر می کنند که طرف تصادف کرده و از سرش خون ریخته شده و به زمین خورده است. آیا با آن کار مردم ایجاد وحشت می کنند. حتی اگر ایجاد وحشت کند ولی پیام این است که ایمن رانندگی کن. حتما دیده اید که پلیس، ماشین های تصادفی را جلوی دید مردم می گذارد.
*ماشین های که تصادف کرده اند تاثیراتی می تواند داشته باشد ولی نه این که به صورت غیر واقعی مایعاتی را به ذرت یا سیب تزریق کنند. - ما محصول طبیعی و ارگانیک هم داریم که برای تولید آن نه به آن کود می دهند و نه سم می زنند. اتریش 23 درصد محصولاتش ارگانیک است ولی ایران در حد یک درصد است. چرا ایرانی باید سم بخورد. مردم محصولاتی را می خورند که پر از سم و کود است. اینها خطرناک تر از تراریخته است.
ما برای این که به مردم هشدار بدهیم از این نمادها استفاده می کنیم. در علائم هشدار، به نحوی باید هشدار بدهیم که سیگنال به طرف برسد و مراقب خودش باشد. اما طرف حق انتخاب دارد و اگر می خواهد بخورد، با انتخاب خودش می خورد. سیگار هم همین طور است. عکس ریه سرطانی را روی پاکت سیگار چاپ کرده اند.
یک نفر می تواند مثلا 30 سال سیگار بکشد و بیمار هم نشود. تراریخته هم همین طور است و 30 سال بعد جواب می دهد. سم که نیست که به حلق انسان برود و بمیرد. در قضیه سیگار 30 سال پیش همین قضیه افتاد. چند دهه قبل می گفتند چه کسی گفته که سیگار سرطان زا است و چه کسی ثابت کرده است؟ آسیب رساندن تراریخته، تقریبا ثابت شده است.
ما داریم به طرف نسل جدید مهندسی ژنتیک می رویم و اینها دیگر خطر ندارد. محصولات تراریخته ای که تا الان داشته ایم مربوط به 20 سال پیش و متعلق به نسل اول مهندسی ژنتیک است. ما می گوییم با تکنولوژی جدید، محصولات تراریخته را بسازند و ما تایید کنیم و بعد آن را در مزرعه کشت کنند.
براى اولين بار در يك رسانه ايرانى مطلبى علمى و مستدل درباره محصولات تراريخته خواندم.
بازم از اینا بذارید
آقای دکتر با کمال احترام اطلاعات شما در حوژه بیوتکنولوژی کیاهی ضعیف است همانطور که اطلاعات من به عنوان بیوتکنولوژیست گیاهی در حوزه بیوتکنولوژی پزشکی کم است بهتره اجازه بدهید هر کسی در حوزه تخصصی خود اظهار نظر کند