پس از دوران طولانی که شرکتهای هواپیمایی ایرانی بهدلیل تحریمهای
بینالمللی امکان خرید هواپیما نداشتند، در جریان مذاکراتی که پس از توافق
هستهای بهکار بسته شد، ایرانایر توانست بعد از ماهها مذاکره دو قرارداد
مجزا با ایرباس و بوئینگ به امضا برساند و درمجموع ۱۸۰ فروند هواپیما با
امضای قرارداد نهایی به سمت آسمان ایران حرکت کند.
به گزارش روزنامه
دنیای خودرو، هرچند شرکت هواپیماساز بوئینگ توانست چند روز زودتر از
ایرباس قرارداد خود را نهایی کند اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، سرعت گرفتن
اجرای قرارداد ایرباس با ایران بود تا جایی که ایرانایر در نخستین روزهای
امضای قرارداد با این شرکت اعلام کرد امیدوار است این قرارداد تا
فروردینماه سال ۱۳۹۶ اجرای خود را آغاز کند و به این ترتیب ایران صاحب
نخستین هواپیماها در این حوزه شود.
پیشبینی مدیر عامل شرکت
ایرانایر بسیار زود محقق شد تا با نهایی شدن مراحل اجرایی کار نخستین
فروند ایرباس ۳۲۱ خریداریشده از سوی ایران، روز پنجشنبه شاهد به زمین
نشستن این پرنده در فرودگاه مهرآباد باشیم، هواپیمایی که پس از پشت سر
گذاشتن مراحل فنی در دو فرودگاه اروپایی، در میان استقبال گرم خبرنگاران و
مسئولان هوایی کشور، با هدایت خلبانان ایرانی و همراهی مدیران بلندپایه
ایرباس به تهران رسید.
هوای «هوا» را باید داشت!«اولین
هواپیمای ایرباس A321 هما به زمین نشست», روز پنجشنبه، 23دی ماه 1395،
این خبر به سوژه اصلی رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شد. 23 تیرماه 94
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مورد توافق ایران و قدرتهای موسوم به 1+5
قرار گرفت. طبیعتا مهمترین انتظار از توافق برجام ایجاد گشایش در تعاملات
بینالمللی، بهبود ارتباطات سیاسی و بالطبع ارتقای کمی و کیفی مبادلات
بینالمللی تجاری و اقتصادی بوده است.
جدا از اهداف و دستاوردهای
سیاسی برجام و جدا از اینکه دولت در بخشهای مختلف اقتصادی چه انتخابهایی
برای استفاده از ظرفیتهای آزادشده برجام داشته اما به نظر میرسد حداقل
در بخش حملونقل این انتخابها چندان گسترده نبوده است. سالها، تحریمهای
سیاسی و اقتصادی، زیرساختارهای عملیاتی حملونقل کشور را ازجمله بخش هوایی،
بنادرو دریانوردی و البته تا حدودی شبکه ریلی را دچار عقبماندگی بهویژه
در کسب فناوریهای روز دنیا کرده است.
توسعه شبکه ریلی کشور در
راستای اهداف سند چشمانداز با اهمیت و اولویت بالا ارزیابی می شود و زمان
آن رسیده است که در بخش ریلی کشور سرمایهگذاری مناسبی انجام شود. بهعنوان
نمونه راهاندازی قطارهای سریع، رفع گلوگاههای شبکه موجود، استقرار
سیستمهای پیشرفته علائم و ارتباطات و بهکارگیری ناوگان ریلی نو و پیشرفته
از اولویتهای این بخش است.
چرا شبکه هوایی؟اما
چرا در این مقطع توجه دولت به نوسازی شبکه هوایی جلب شد؟ آیا دولت
نمیتوانست چنین سرمایهگذاری عظیمی را مثلا در بخش ریلی صورت دهد؟ آیا
قرارداد خرید ایرباس اهداف صرف اقتصادی داشته است؟
در این میان چند
نکته وجود دارد که توجه به آنها ضروری است. اول اینکه بخش هوایی کشور
بهواسطه ارتباطات گسترده بینالمللی و الزام در رعایت استانداردهای پیچیده
و محکم مراجع ذیربط بینالمللی به مراتب بیشتر از سایر بخشهای حملونقل
از تحریمها آسیب دیده و لازم است نوسازی آن اول بهمنظور حفظ قابلیت
اطمینان و ایمنی و دوم بهمنظور کسب جایگاههای از دسترفته قبلی و حداقل
در سطح منطقه در اولویت باشد.
از طرفی پتانسیل موجود در مسیرهای
عبوری هوایی کشور بیش از سایر حوزهها میتواند در کوتاهمدت بهعنوان
منابع درآمدی مهمی برای کشور مدنظر باشد. البته این موضوع بهمعنای اهمیت
پایین کریدورهای ترانزیتی زمینی و ریلی نیست، بلکه تفاوت در سرعت تبدیل
پتانسیلهای بالقوه به بالفعل در بخش ترانزیت هوایی و زمینی مدنظر است.
لازم
است به این نکته توجه شود که در دهههای اخیر زیرساختارهای حملونقل هوایی
ازجمله فرودگاهها نسبتا توسعه یافتهاند، در حدی که حتی صحبت از
اضافهظرفیت اغلب فرودگاههای کشور است. این در حالی است که مهمترین
گلوگاه توسعه در این بخش، نوسازی ناوگان فرسوده هوایی است که در چهار دهه
گذشته به نحو مطلوبی انجام نشده است.
درصورت نوسازی ناوگان هوایی
بستر لازم جهت بهرهگیری از آن در کوتاهمدت نسبتا مهیاست، در حالیکه در
بخش ریلی چنین ظرفیتی حداقل در کوتاهمدت و مشابه آنچه در بخش هوایی صورت
میگیرد، وجود ندارد.
از نگاه فناوری و ظرفیت جذب، بخش هوایی
بهمراتب از ظرفیت جذب بالاتری نسبت به سایر شیوههای حملونقل ازجمله بخش
ریلی برخوردار است.
سرریز دانش نیز در بخش هوایی بسیار بالاتر از
سایر حوزههای حملونقل است، اگرچه نوع قرارداد و چگونگی انتقال
دانشوفناوری نیز در این خصوص تعیینکننده است.
توفیق دولت و
بهویژه وزارت راهوشهرسازی در تبدیل ظرفیتهای آزادشده برجام به بستری
برای نوسازی ناوگان هوایی کشور جدا از منافع مستقیم و غیرمستقیم آن در
حوزههای سیاسی و اقتصادی، میتواند بهعنوان یک تجربه و مدل موفق
سرمایهگذاری مشترک داخلی و خارجی در برای نوسازی سایر زیرساختهای
حملونقل بهویژه بخش ریلی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
بهعنوان
نمونه راهاندازی قطارهای سریعالسیر در مسیرهای تهران - مشهد و تهران -
اصفهان اشاره کرد که سالهاست در نیمهراه متوقف ماندهاند.