عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آقای هاشمی از ریا، دو چهره بودن و از تملق بدش میآمد و از کسانی که این خصلت را داشتند، متنفر بود.
به گزارش عصرایران به نقل از ایلنا، حجت الاسلام علی اکبر ناطقنوری در برنامه «این شبها» که از شبکه یک سیما پخش شد، در مورد آشنایی خود با آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: آشنایی من با ایشان به آغاز نهضت امام و سال ۱۳۴۲ بازمیگردد. بعد از ارتحال آیتالله بروجردی، رژیم شاه احساس کرد که خللی ایجاد شده و میتواند در غیاب ایشان اهداف خود را دنبال کند غافل از اینکه زمین هیچگاه خالی از حجت نیست. رژیم درصدد تصویب و اجرای لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود.
او ادامه داد: در آن زمان حضرت امام (ره) به طلاب که قرار بود به روستاها برای تبلیغ بروند میگفت بگویید با انتخابات ولایتی چه بلایی بر سر اسلام میآید. بعد از آن رژیم برای انتقامجویی در ۲۵ شوال و در مراسمی که در فیضیه بود، عدهای مامور را بهانجا فرستاد و آنها طلاب را زدند و فیضه را ویران کردند.
ناطقنوری خاطرنشان کرد: در آن زمان قرار شد مراسم هفتم یا چهلم شهدای فیضیه در مسجد بالاسر برگزار کنیم. آقای هاشمی گفته بود کسی که میخواهد در این مراسم سخنرانی کند باید از تن صدای بالایی برخوردار باشد. آن زمان با آیتالله گیلانی به منزل آیتالله هاشمی رفتیم و قرار شد من در آن سخنرانی صحبت کنم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه از این جا کار را با هاشمی شروع کردم، اظهار کرد: آیتالله هاشمی از پیشکسوتان مبارزه در انقلاب بود و جزوات انقلابی که تند و داغ بود زیر نظر آیتالله هاشمی تهیه و تدوین میشد که اگر آن زمان ماموران دولتی متوجه میشدند که این جزوات توسط ایشان تهیه میشود، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار آیتالله هاشمی بود.
او به دستگیری آیتالله هاشمی اشاره کرد و گفت: ایشان در پرونده مرحوم امانی و بخارایی بازداشت شد. زمانی که برای ملاقات با زندانیان به زندان قصر رفته بودم، سراغ آیتالله هاشمی را گرفتم که آنها گفتند ایشان را آنقدر شکنجه دادند، بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده است. پس از آنکه از زندان آزاد شد، در منزل آیتالله فلسفی بودیم کههاشمی بود. آقای فلسفی به او گفت که شنیدهام شما را خیلی شکنجه دادهاند، آقای هاشمی گفت که چیزی نبود و من آدم مقاومی هستم و بنیهام قوی است. اما آمدهام بگویم که به داد سایر زندانیان برسید.
ناطقنوری به تاسیس جامعه روحانیت مبارز اشاره کرد و گفت: آقای هاشمی به همراه آیات بهشتی، مطهری، باهنر، مهدوی کنی، غیوری، جز موسسین جامعه روحانیت مبارز هستند و ما هم جزء جوانان آن تشکل بودیم. در تشکیل این تشکل مرحوم باهنر و بهشتی و مطهری خیلی فعال بودند. و آقای هاشمی نیز در تنظیم اسناسنامه کمک دهنده به آیتالله بهشتی بودند.
او به اعتصاب کارکنان صنعت نفت در پیش از پیروزی انقلاب اشاره کردو گفت: امام خمینی (ره) از نوفلشاتو هیاتی شامل مرحوم بازرگان و آقای هاشمی را مامور کرد تا این موضوع را بررسی کنند. آیتالله بهشتی آن زمان به من زنگ زد و گفت به همراه شهید قندی به کمک آقا هاشمی بروید. در آن دوران مرحوم بازرگان به دلیل سابقه فنی معروفتر بود و او را بیشتر از هاشمی میشناختند. در یکی دور روز اول آقای هاشمی به صحبتهای همه خوب گوش میکردند و وقتی رسیدیم آبادان، ایشان سخرانی کرد که طی آن افکار و نظر عامه مردم و متخصصین را به سوی خود جلب کرد. وقتی دیدند که طلبهای با این ظرافت و دقت صحبت میکند از آن به بعد محور شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به اعتماد حضرت امام به آیتالله هاشمی اشاره کرد و گفت: حضرت امام هرکاری که داشت با ایشان مطرح کرد. حزب جمهوری را ابتدا امام به ایشان مطرح کرد و اولین پول را هم امام به آقای هاشمی دادند و گفتند لازم است حزب راه اندازی کنید و پول درست و حسابی هم کمک کردند.
ناطقنوری در مورد اینکه چه طور میشود این شخصیت در دلهای مردم جای پیدا میکند؟ ، اظهار کرد: بنظرم من روحانیون باید سعه صدر داشته باشند. طبیعی است که همه یک سلیقه ندارند و یک جور فکر نمیکنند. از حضرت علی که بعد از رسول خدا بالاتر نداریم. ایشان هم جذابه و هم دافعه دارد. هم روشش دوست زا و هم دشمنزا است.
او افزود: مرحوم آیتالله هاشمی در کشور و جامعه ما جز معدود افرادی بود که این ظرفش بسیار بزرگ بودو پر ظرفیت بود. واقعا گاهی من خلقم از ظرفیت بالای ایشان تنگ میشد. من آدم کم ظرفیتی نیستم اما واقعا تعجب میکردم از سعه صدر ایشان. مردم خدمتگراز و خادم خود را میشناسند. شاید نقدی هم داشته باشند اما نکات مثبت او را هم در نظر میگیرند.
ناطقنوری با تاکید براینکه آیتالله هاشمی آدم ریاکاری نبود، یادآور شد: آقای هاشمی از ریا، دو چهره بودن و از تملق و ... بدش میآمد و از کسانی که این خصلت را داشتند، متنفر بود.
او افزود: ما سالیان سال و اخیرا که در مجمع بودیم خیلی به هم نزدیک بودیم. در همین مجمع تشخیص مصلحت نظام ایشان میگفت که چوناقای واعظ طبسی از مشهد به تهران میاید و جلسات هم تا سر ظهر طول میکشد، چند نفری با هم نهار دور هم جمع شویم. از این رو برخی از اعضای مجمع به شوخی به ما میگفتند انجمن اسلامی مجمع. ما در آنجا بحثهای خودمانی را داشتیم و حتی پس از فوت مرحوم طبسی این جلسات تا این اواخر ادامه داشت. این را از عمق جانم میگویم که آقای هاشمی از ریاکاری، نفاق و دو رویی متنفر بود.
او در توضیح احساس تعبد مرحوم هاشمی در برابر امام، رهبری و انقلاب به ذکر خاطرهای پرداخت و اظهارکرد: در جریان خاتمه جنگ و قبول قطعنامه مرحوم امام (ره) پیش از تصمیم گیری به صورت جداگانه از فرماندهان جنگ و رئیس دولت وضعیت را جویا میشود که در نهایت معلوم میشود با شرایط موجود در آن زمان امکان ادامه جنگ وجود ندارد.
ناطق نوری افزود: در چنین شرایطی مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده امام اعلام میکند که حاضر است برای حفظ موقعیت امام و آینده انقلاب مسئولیت پذیرش آتشبس را برعهده گرفته و سپس به عنوان خاطی و خائن مورد محاکه قرار گرفته و اعدام شود.
او افزود: چنین موضعگیری بیانگر شجاعت مرحوم هاشمی رفسنجانی و اعتقاد ایشان به امام، انقلاب و رهبری داشت.
او ادامه داد: زمانی که دوره ریاستم در مجلس به اتمام رسید، رهبر انقلاب در حکمی بنده را به عنوان مشاور منصوب کردند. در آنجا طرحی را بحث میکردیم که کرسیهای آزاد اندیشی ریشهاش آنجا است. با توجه به عقایدی که افراد دارند و لازم تا آنها را بیان کنند، گفتیم شاید استادی تفکر کمونیستی داشته و یا استاد دیگری بیخدا باشد. اگر این افراد بخواهند نظرات خود را در سر کلاسها بیان و موجب تحت تاثیر قرار گرفتن دانشجویان میشود از این رو بهتر است جلساتی برگزار شود تا این افراد دیدگاههای اعتقادی و اقتصادی را مطرح و مخالفان آنها هم بیایند. در این نشست هیات داوری هم حضور داشته باشند و شنوندگان اساتید و دانشجویان باشند. معتقد بودیم باید منفذی باشد تا همه بتوانند حرفشان را بیان کنند اما مشکل تنگنظریها و انحصارطلبیهای ما است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه یکی از مشکلات اقتصاد، تنگ نظری است، اظهار کرد: مقام معظم رهبری چند سال پیش به اصل ۴۴ و برای خصوصی سازی تاکید و سخنرانیهای متعددی داشتند اما تنگ نظری و انحصار طلبی برخیها نمیگذارد.
او با بیان اینکه احزاب ما باید بتوانند بدون توهین به یکدیگر فعالیت کنند، گفت: ما قاعده بازی را بلد نیستیم. وقتی حزب یا جریانی بر سر کار میآید و فرقی هم ندارد که چپ باشد یا راست، تمام آن طرف را میزند و حتی تا فراش مدرسه را هم عوض میکند.
ناطقنوری در مورد اینکه مردم به خاطر مشکلات از مسئولان ناراضی، ناراحت و غصهدار هستند، اظهار کرد: وقتی اخلاق از جامعه رخت ببندد و خدا کم شود، وضعیت این میشود. ما مرده پرست هستیم. وقتی بر بالای سرآقای هاشمی رفتم، بیاختیار نتوانستم خودم را کنترل کنم و همه آن توهین، تهمت و کج اندیشیها که به ایشان روا داشتند، لحظهای مرور شد.
او افزود: هم دیروز و هم امروز به حسینیه جماران رفتم و منقلب شدم اما این حس به خاطر از دنیا رفتن هاشمی نیست، بلکه جفایی است که به او شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مگر ما مسلمان نیستیم، اظهار کرد: من قائل به وجود نفوذی نیستم بلکه خودمان هستیم. زمانی که قرار بود برای صداوسیما رییس انتخاب شود، پیش مرحوم شهید بهشتی بودم که برای او لیستی آورند و او نظرات او با علامت زدن مشخص کرد. بعد لیست را به من داد تا نظرم را مطرح کنم. در آن لیست دیدم شهید بهشتی در مورد فردی که به او توهین و فحاشی میکند، نظر مثبت داده است. به او گفتم چرا به این فرد رای مثبت دادهاید که او گفت شاید او از چهره و قیافه بهشتی خوشش نیاد اما مدیر خوبی است.
ناطقنوری تاکید کرد: با این دیدگاه است که میتوان کشور را اداره کرد نه تنگ نظری. زمانی که شهید بهشتی خواست از مشهد بیاید، در چندین شهر به او اجازه سخنرانی ندادند اما وقتی که شهید شد، به دنبال تجلیل از او بودند.
او گفت: آقای هاشمی تا بود میگفتند او این چنین و آنچنان است اما بعد از خبر درگذشتش اگر همه شبکههای صداوسیما از او تجلیل کنند فایدهای ندارد چرا که هاشمی رفته است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان برنامه به یکی از اشعار اقبال لاهوری اشاره کرد و گفت:
تا که بودیم نبودیم کسی/کشت ما را غم بیهمنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند/خفتهایم و همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانیم چو هست/نه در آن وقت که افتاد و شکست