عصرایران - قصّهها همزاد بشراند و همراه او از درون غارها تا عرصهی فضاهای مجازی سیر کردهاند؛ آنها، حامل فرهنگ و تمدن اقوام، تجلیبخش عواطف آدمیان، ابزار سرگرمی و فراغت انسان، و در بسیاری موارد، همچون قصههای شهرزاد، وسیلهی مهار سرکشیها و تندخوییهای بشری بودهاند. قصهها که متأثر از فرهنگ شفاهی، غالباً به صورت منثور روایت شدهاند و اشکال منظوم نیز گاه، صورت دیگری از همینها هستند، احوال و افکار و امیال طبقات مختلف جامعه، بهخصوص طبقهی فرودست را به تصویر میکشند و همچون ساغری بلورین، امواج فکری، فرهنگی، تاریخی و سرگذشت احوال بشر را در خود بازتاب میدهند.
همین قصهها، در سیر تکاملی خویش، چون به عصر حاضر میرسند و خود را در بازتاب زندگی بشر امروز ناتوان مییابند، دست به دامان داستانهای غربی میشوند. در عرصهی این درآمیختگی فرهنگی، داستانهای دونژادهای پدید میآیند که از آنها با عنوان «رمانس» یاد کردهاند و امروزه، همچنان آفریننده و خواننده دارد و به عامهی مردم متعلقاند؛ رمانسهایی چون بسیاری از داستانها که امروزه تسامحاً از آنها با نام رمانهای تاریخی، اجتماعی، عشقی و امثال اینها یاد میشود. بر این اساس، هرگز نباید تصور کرد که قصهها از بین رفته باشند. قصههای ایرانی در روزگاران جدید، صرفاً تغییر شکل داده، از صورت شفاهی یا مکتوب قدیم، در قالبهای نوینی چون انواع داستانهای عامهپسند، و حتّی کارتونها، انیمیشنها و فیلمها، درآمدهاند و به حیات خود ادامه میدهند.
تحقیقات ادبی امروز نیز از آغاز، اغلب منحصر در عرصهی شعر بوده و کمتر از محدودهی فرهنگ نخبگان و ادب رسمی تجاوز کرده است. امّا در چند دههی اخیر، به دلیل شکلگیری طبقات مختلف اجتماعی و اهمیّت یافتن طبقهی متوسط جامعه، پیدایش رمان و داستان و توجه به قصه و داستان در مطالعات رسمی دانشگاهی و در نهایت، راهاندازی رشتهی تحصیلی «ادبیات داستانی» در دانشگاهها، مطالعه و تحقیق در باب قصههای قدیم و داستانهای امروزین آغاز گردیده، طیف وسیعی از تحقیقات ادبی را در قالب مقاله، تکنگاری، پایاننامه و رسالهی دانشگاهی، به خود اختصاص داده است. در این میان، پیدایش نظریههای نوین و رویکردهای مختلف نقد ادبی نیز موجب شده تا شناخت بهتری از آثار ادبی داستانی به دست آید و راه برای تحلیلها و خوانشهای امروزین از متون ادبی دیروز هموارتر گردد. کاربست این نظریّهها عمدتاً به حوزهی ادبیات داستانی و روایی معطوف گردیده، و با وجود افتوخیزهای بسیار، زمینه را برای دریافتهای تازه از متون ادبی و انس بیشتر مخاطبان با آنها فراهم ساخته است.
کتاب «جستارهایی در قصهشناسی» شامل بیست مقالهی کوتاه و بلندی است که طی یکی دو دههی گذشته، در حیطهی ادبیات روایی فارسی و عموماً در نشریات دانشگاهی کشور به چاپ رسیده است؛ نشریاتی که معمولاً در شماری اندک چاپ میشوند و عموماً از دسترس و قضاوت مخاطبان عام بهدورند؛ این است دلیل چاپ مجدد مقالات حاضر در مجموعهی پیشِ رو تا مخاطبانی دیگر آنها را بخوانند و احیاناً در باب آنها داوری کنند.
عنوان کتاب را نیز با توجه به روح غالب نوشتهها و فزونتر بودن تعداد مقالات مربوط به «قصه»، برگزیدهایم. چنانکه ملاحظه خواهد شد، برخی نوشتهها وجهی نظری دارند و برخی دیگر، جنبهی عملی، که در آنها، با رویکردی خاص به نقد و تحلیل متنی روایی پرداخته شده است. مطالعه در قصههای سنّتی، به ویژه قصههای زیبای مثنوی معنوی، بخش اعظم حجم کتاب حاضر را تشکیل میدهد و البته، تعدادی از مقالات کتاب هم به آثار داستانی معاصر، بهویژه رمان فارسی، اختصاص دارند. از این رو، میتوان امیدوار بود که مجموعهی حاضر، بتواند به سهم خود، شناخت ما از ادبیات داستانی سنّتی و جدید فارسی را تا حدودی وسعت بخشد.
این کتاب با ۳۰۱ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار ریال در نشر چشمه منتشر شده است.
برای مطالعه خبرهای فرهنگی و هنری کلیک کنید.