صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۲۱۹۲۴
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۷ - ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - 07 October 2015
گشت و گذار عصرایران در شبکه های اجتماعی

بیچاره آدم فروش ها/ روز تعیین رنگ های پرچم/ راز چشمان آبی مجسمه ها / پروفسور انگلیسی بعد از بازدید تهران چه گفت؟

در یکی از خیابان های اصلی، تعداد کفپوش ها را شمردم،به عدد 17 رسیدم و ادامه ندادم.
شبکه گردی امروز عصر ایران را با همدیگر مرور می کنیم:

1- روز تعیین رنگ های پرچم

بابک برزویه فعال هنری و رسانه ای این متن را به مناسبت سالروز تعیین رنگ پرچم ایران در اینستاگرام منتشر کرده است.

امروز روز تعیین رنگ پرچم كشور ايران (1286 ش) است... اندازه و رنگ بيرق‏ها از دوران كهن تفاوت‏هاي متعددي داشته ولي گزينش رنگ‏هاي سه گانه سبز، سفيد و قرمز را مربوط به دوران ناصرالدين شاه قاجار دانسته‏ اند.
 در نهايت در جريان انقلاب مشروطيت اين سه رنگ تثبيت شد و از اين پرچم براي ساختمان‏هاي دولتي و يادمان‏هاي سلطنتي، قلعه‏ ها و بنادر و هر آن چه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده مي‏ كردند.

با تدوين قانون اساسي مشروطه، رنگ پرچم ايران معين گرديد كه بر اساس اصل پنجم متمم اين قانون، رنگ سبز در پرچم ايران به عنوان نشانه دين اسلام و مذهب شيعه و نيز خرّمي كشور و صفاي روح و باطن؛ رنگ سفيد نشان صلح‏ خواهي، دوستي و آرامش طلبي ملت ايران؛ و قرمز نشان مشروطيت ايران و آمادگي ملت براي دفاع از استقلال و آزادي به قيمت ريخته شدن خون فرزندان خود، به كار رفته است.



ابعاد و شكل دقيق پرچم ايران در سال 1336 ش دوباره تعيين شد و تا انقلاب اسلامي ايران بدون تغيير با همان شير و خورشيد و گاهي تاج پهلوي، باقي ماند. پس از انقلاب، نشانِ پرچم جاي خود را به طرحي شبيه به واژه "اللَّه" داد كه مانند لاله سرخي است كه از خونِ شهيدان انقلاب سربرآورده و چهار قسمت آن شبيه هلال و جزء قائم مياني، يادآور شمشير به نشانه قدرت و ايستادگي ملت مسلمان ايران است و مجموعاً كلمه توحيد (لااله الا اللَّه) را تشكيل مي‏ دهد.
همچنين عبارت "اللَّه اكبر" 22 بار در حاشيه پائين نوارِ سبز و حاشيه بالاي نوار قرمز كه نشانه و نماد 22 بهمن 1357، روز پيروزي انقلاب اسلامي ايران است، تكرار شده است.



2- بیچاره آدم فروش ها

این متن هم از گروه تلگرامی گعده مجازي انتخاب شده است:

لبوفروشها

تابستان استراحت دارند

بستنی فروش ها

زمستان

بیچاره آدم فروش ها!



3- نمایی از سفیدکوه

محسن پیریایی روزنامه نگار عکسی از طبیعت لرستان،سفیدکوه را در اینستاگرامش قرار داده است.



4- مجسمه های عجیب "سومری" با چشمانی بزرگ و آبی رنگ






این عکس نوشت هم از گروه فیسبوکی تاریخ جهان انتخاب شده است:

این پیکره‌ها همگی چشمان بزرگی دارند. برخی از محققین معتقدند چشم از دید مردم میان‌رودان دریچهٔ روح بوده است.

در مجموع می‌توان گفت آثار تمدن سومری حالتی اسطوره‌ای و غیرزمینی دارند.

اصطلاح سومری به ساکنان غیرسامی جنوب میان رودان توسط اکدیان سامی داده می‌شد.سومریان خود را با نام "اوگ ساگ گیگا " به خط میخی به معنی مردمان سیاه سر می‌نامیدند.

هرچند ساخته های دست سومریان که تا کنون به دست آمده است تاریخی حدود 2500 سال پیش از میلاد را نشان می دهند؛ اما برخی تاریخدانان بنابر کلمات و نام شهرهای روزگاران باستان قدمت تمدن سومریان را تا 5000 سال پیش از میلاد تخمین زده اند.

سومریان از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میانرودان (سرزمین میانِ دو رود دجله وفرات) و شمال خلیج فارس بودند.

سنگ‌نبشته‌های بدست آمده از سومر از اصلاحات اوروکاگینا، شاه لاگاش (حدود ۲۳۰۰ پ.م.) حکایت دارند.

وی سنت چندشوهری را بر انداخت و دستور داد هر زنی که چند شوهر اختیار کند با سنگ‌هایی که گناه وی رویشان حکاکی شده سنگسار شود.


5 - تالار  سفارت ایران در آنکارا نو نوار شد

 علیرضا بیگدلی سفیر ایران در ترکیه هم عکسی از تالار تشریفات سفارت ایران بعد از نقاشی جدید را در فیسبوکش قرار داده است.





6 - نظرات پروفسور انگلیسی درباره شهرسازی در ایران


این متن را صمد حاج امینی به نقل از کانال انجمن شهرسازی ایران در تلگرامش منتشر کرده است:

پروفسور سایمون بل ، پژوهشگر حوزه شهری و استاد دانشگاه ادینبورگ انگلستان، در تور یکروزه ای که از تهران داشت، به نکاتی اشاره کرد که در ذهن هر شهروندی این سوال مطرح می شود که "چرا در شهر تهران استانداردهاي شهري رعايت نمي شود ؟"

متن زیر گزارش مشاهدات یکروزه اوست که در اختیار شما عزیزان قرار گفته است.

فضاهایی را دیدم که معلوم نبود برای فرودگاه است، یا تهران!


در اتحادیه اروپا قانونی تصویب شده است به نام "کمربند سبز". این کمربند برای شهر دو فایده بزرگ دارد، یکی اینکه محدوده و مرز شهر را مشخص می کند و اجازه بزرگ شدن بیش از حد را نمی دهد و دوم اینکه با ایجاد نوار سبز، کمک بزرگی به محیط زیست شهری می کند و الزاما باید شهر به سمت درون رشد کند.

 این یک قانون کلی برای قاره اروپا است. اما وقتی من از فرودگاه امام به سمت شهر تهران حرکت کردم فضاهایی را دیدم که معلوم نبود برای فرودگاه است، یا تهران؟! و اصلا مربوط به کدام شهر است؟! و کاملا مشخص بود که محیط اصلا تحت کنترل نیست و مدیر ندارد و بزرگترین عیب این بود که اصلا معلوم نبود که شهر کجا تمام می شود و اصلا مرزی وجود ندارد.

17 مدل کفپوش متفاوت در یک خیابان!


وحدت، یک اصل مهم در طراحی شهری است ولی اصلا در شهر تهران چنین چیزی مشاهده نمی شود. من در یکی از خیابان های اصلی شهر (انقلاب - آزادی) ، تعداد کفپوش ها را شمردم و به عدد 17 رسیدم، همین جا دیگه از ادامه شمارش خسته شدم و دیگه ادامه ندادم.

شما با اینکار هزینه نگهداری را بالا می برید و در هنگام تعویض، گاهی اوقات خسته می شوید و سریع پیاده رو را آسفالت می کنید. در مرکز شهر ادینبورگ فقط یک مدل کفپوش برای تمامی پیاده رو ها استفاده شده است.
 نکته دیگر اینکه، سنگفرش های پیاده رو ها باید در مقابل بارش برف و باران طوری عمل کند که آب، یا جذب شود و یا به سمت پوشش گیاهی هدایت شود. اما متاسفانه من این تکنولوژی را در شهر تهران ندیدم و سیستم موجود در مواقع بارانی موجب آب گرفتگی معابر و خیابان ها می شود.



فقط شما در خیابان راه می روید؟!


متاسفم که این رو میگم ولی دلم برای سالمندانتان سوخت.
نکته دیگر اینکه شما مبلمان شهری دارید ولی مبلمان شهری که اصولی باشد و به افراد سرویس بدهد اصلا در شهر تهران وجود ندارد.
 من حدود 3 ساعت در شهر تهران پیاده روی کردم اما اصلا مبلمان شهری برای نشستن پیدا نکردم، افراد سالمند در این قضیه اصولا حذف می شوند، چون فضایی برای استفاده آن ها با توجه به ویژگی هایی که این قشر از جامعه دارد اصلا وجود ندارد.

تهران، شهر ماشین سوارها

اولین چیزی که در تهران برای من جلب توجه کرد این بود که بیشترین چیزی که در خیابان دیده می شود، ماشین است، ناخودآگاه وقتی ماشین هست، آلودگی صوتی هم هست و در کنارش آلودگی هوا نیز وجود دارد. این ها علاوه بر زشت کردن تصویر شهر، تاثیرات بسیار بدی در روحیات شهروندان دارد.

درست است که همه شهرها باید خیابان های اصلی داشته باشد و ماشین ها در آن تردد کنند، اما این دلیل نمی شود که تمام خیابان های ما بشود ماشین رو، باید یکسری از خیابان ها به عابر پیاده سرویس بدهد و این می تواند به صورت یک پیاده رو تمام عیار باشد و یا یک خیابانی که فقط حمل و نقل عمومی در آن انجام شود. و این موضوع اصلا در شهر تهران وجود ندارد. در کل شهر تهران، تنها مکانی که در آن تا حدودی به افراد پیاده توجه شده است خیابان پانزده خرداد است. (البته الان چند خیابان دیگر نیز به پیاده رو ها اختصاص داده شده است مانند خیابان صف یا همان راسته کفش فروشان تهران)

معلولین در تهران باید در پرش از روی موانع تخصص پیدا کنند

من ساکن شهر ادینبورگ هستم، در این شهر دسترسی به فضای باز برای تمامی افراد از جمله سالمندان و معلولین کاملا امکان پذیر است و جزئیات به دقت بررسی شده است . موتورسوارها و رانندگان اتومبیل ها به هیچوجه وارد پیاده رو نمی شوند و تمامی پیاده روها دارای یک رمپ مخصوص جهت عبور معلولان است، ولی من در کمال تعجب دیدم که در شهر تهران در ابتدای بسیاری از پیاده روها موانعی کار گذاشته شده تا موتورسوارها و ماشین ها امکان ورود نداشته باشند. هر چقدر فکر کردم که معلولان چطور از این موانع عبور می کنند به نتیجه نرسیدم. همچنین در پیاده رو ها سنگفرش هایی تعبیه شده است برای هدایت نابینایان، ولی به هیچوجه اصول اجرایی بین المللی در آن بکار نرفته است.

روشنایی، فقط برای تصادف نکردن ماشین ها


یکی از موارد زیبایی شناسی در حوزه شهری، روشنایی است. اما در شهر تهران، روشنایی فقط برای این است که ماشین ها با هم تصادف نکنند. همه روشنایی برای خیابان هاست و هیچ روشنایی برای پیاده روها و درختان موجود در پیاده روها و عناصر طبیعی وجود ندارد. این موضوع بسیار خطرناک است.

اماکن تاریخی تهران، فریز شده و متروک است

ادینبورگ شهری با قدمت تاریخی در انگلستان است، مرکز این شهر یک مکان تاریخی است ولی زندگی در آن جریان دارد و انسان ها زندگی روزمره شان را در آن سپری می کنند.

 

6- برای فکر کردن

این هم تصویری از اینستاگرام بنیاد فرهنگ زندگی 

 

 



7- زی رزمندگی

اکانت اینستاگرام فرامرزی هر چند وقت یک بار تصاویر جالبی از دوران دفاع مقدس منتشر می کند که یکی از این موارد را که ناهار(نان و طالبی) رزمنده ها را نشان می دهد می بینید.





8 - ائتلاف جاهل ها و متجاهل ها علیه ظریف

این متن را هم گروه تلگرامی "ایران دیپلمات" که برای حمایت از دیپلماسی عقلانیت و با شعار "آری به ظریف - نه به دلواپسان" راه اندازی شده و در همان ساعات اول  2000 نفر عضو آن شدند، منتشر کرده است. شما هم اگر می خواهید عضو گروه شوید، می توانید این لینک را کلیک کنید: https://telegram.me/irandiplomat

ایران دو مشکل دارد :
عده ای که چیزی نمی دانند درباره آن حرف می زنند
عده ای که می دانند و خود را به نفهمی می زنند
فاجعه این جاست که برخی از این دو گروه، پستی و مقامی هم بگیرند یا تریبونی مانند رسانه در اختیار داشته باشند.

حالا حکایت ظریف است و "نادان ها حراف" و "دانایان متجاهل"ی که با نادان های دسته اول، حرافی می کنند.

زمانی که ظریف در سازمان ملل بود، عکسی از وی منتشر شد که با امیر کویت در حال حرف زدن است. در این عکس ، امیر کویت روی صندلی خود در جایگاه هیأت کویتی در صحن سازمان ملل نشسته و ظریف هم روی زانوی خود نشسته و باهمدیگر صحبت می کنند.



بلافاصله بعد از انتشار این عکس، شروع کردند به تخریب ظریف که وااااای بر ما ! وزیر خارجه مان در برابر امیر کویت زانو زد ؛ این بود عزتی که دم از آن می زدید؟!!!!

فرق آنها و فردی مثل ظریف هم البته همین جاها مشخص می شود ( و البته خیلی جاهای دیگر).
ظریف بیش از نیمی از عمر خود را در کار دیپلماسی بوده است. او قبل از این که وزیر خارجه شود، نماینده ایران در سازمان ملل متحد بوده و به خوبی بر همه پروتکل های بین المللی و دیپلماتیک واقف است.

طبق پروتکل های دیپلماتیک، پادشاه، رئیس جمهور و رئیس دولت، دارای جایگاهی بالاتر از وزیر هستند و فرقی هم نمی کند که متعلق به کدام کشور باشند.
 هر گاه در جایی مانند صحن سازمان ملل که دیدارها و گفت و گوهای کوتاه چند دقیقه ای و برنامه ریزی نشده مدام پیش می آید، اگر یک وزیر ، مقامی بالاتر از خود را ببنید که روی صندلی اش نشسته و بخواهد با او حرف بزند، می تواند یکی از این دو کار را بکند:
1 - برود و بالای سرش بایستد و حداکثر کمی روی او خم بشود.
2 - کنار صندلی اش بنشیند و حرف های فوری شان را در همان حال بزنند.

حالت اول، از نظر پروتکل های دیپلماتیک ، مردود است و نشانه بی ادبی و آداب ندانی وزیر تلقی می شود. بنابر این وزیر خارجه آداب دان ایران، مانند همه دیپلمات های آداب دان همه دنیا، از الگوی تعریف شده و استاندارد پیروی کرد و چند لحظه ای که با امیر کویت صحبت می کرد را کنار صندلی او نشست.

حالا همین مورد ساده که امری متعارف و استاندارد است و اگر غیر از این بود باید تعجب می کردیم را دستمایه توهین و بی احترامی قرار داده اند و مدعی اند که ظریف با ذلت در برابر دیکتاتور کویت زانو زد و ... .

آنهایی که نمی دانند، حرجی بر ایشان نیست به شرط این که بر نادانی خود اصرار نکنند ولی خطاب به آنانی که می دانند و حتی خود سال ها به سازمان ملل رفت و آمد کرده و همه این پروتکل ها را به چشم دیده اند ولی باز هم توهین می کنند و تهمت می زنند، باید بگوییم: اگر دین ندارید، لااقل آزاده مرد باشید.
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۱۶
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
تاريخ تكرار شدني است از اين دست آدمها در هر دوره و زماني بوده و خواهد بود بنابراين تعجب ندارد كه اين چنين آدمها براي رفع نياز نان و آب خود متوسل به اين اراجيف لايق خود مي شوند.
"درود بر ظريف قهرمان نماينده نمونه و زيرك بين المللي ايران عزيز كه خار ي است بر دشمنان ايران اسلامي سرافراز"
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
اولا طرز نشستن و صحبت "وزير ظريف" با "امير كويت" كاملا صحيح و استاندارد هست .
ثانيا رابطه بدون تنش و دوستانه ما با اميران كويت رو كاملا نشون ميده اين تصوير .
ناشناس
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
عالی
شهروند
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
تهران رو نمیدونم اما شهر ما بازار متمرکز نیست و برای خرید هرچیزی فواصل زیادی رو باید بریم و سیستم حمل و نقل عمومی هم که افتضاح برای هر مسیر فقط یک اتوبوس که اونم هر یک ساعت میاد اون وقت من ماشین برندارم باید حداقل چهارساعت برای خرید نون و سبزی و یک سری خرت و پرت وقت بگذارم
ناشناس
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
نگاه از بیرون می تواند بسیاری از عیوبی را که برای ما در اثر استمرار عادی شده اند، بخوبی نمایان سازد
کریم
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
با سلام
آقای ظریف اینکار را نمی کرد بهتر بود چون اعراب در سالهای اخیر خیلی با ما سردشمنی داشته و دارند و از این عکسها سو استفاده می کنند
اکبر
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
..." اگر دین ندارید، لااقل آزاده مرد باشید."

چه کارهای سختی از این بینواها توقع دارید!
ناشناس
۰۸:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
فراموش نشود ما سيستم حمل ونقل شهري بسيار ضعيفي داريم كه فقط مي تواند جوابگوي يك روستا باشد ،بنابراين مردم ناچارند از وسيله نقليه شخصي براي رفع اموراتشان استفاده نمايند.
ناشناس
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
احسنت.درود بر عصر ایران
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
اشتباه منفی دادم
ناشناس
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
علاوه بر تاييد توضيحات شما من ميگويم:
اتفاقااگه به دستي كه ظريف روي ميز امير گذاشته دقت شود نشانه اينست كه نه تنها خفتي در بين نيست بلكه مقتدرانه وباتحكم در حال گفتگو با يك امير است
رستمی
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
ذلت این است که نفت ما را نخرند یا بخرند و پولش را ندهند یا جای پول آن، چای و دسته بیل بدهند.
دارو و هواپیما را یا نفروشند یا به چند برابر بفروشند.
امثال بابک زنجانی بوجود آیند و زحمت همه را به نام عده ای سند بزنند...
مهدی
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
مرسی
ناشناس
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
"محیط اصلا تحت کنترل نیست و مدیر ندارد و.."
کلا همش همینه
احمد
۱۹:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
درود بر امير كبير زمان آقاي ضريف
پاسخ ها
آمنه
| |
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
ضریف ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه کلاس دیکته برو احمد آقا
تعداد کاراکترهای مجاز:1200