معاون رییس جمهوری و رییس سازمان انرژی اتمی
ایران تصریح کرد که هیچ یک از تاسیسات هسته ای تعطیل نمی شود و قطعا چرخه
سوخت هسته ای ما ادامه خواهد یافت.
به گزارش ایرنا ، علی اکبر صالحی پنجشنبه شب با شرکت در
برنامه گفت و گوی ویژه خبری صدا و سیما به سوالات فنی و علمی برنامه هسته
ای و سیر تاریخی آن، مذاکرات لوزان ، بیانیه سوییس ، چرخه سوخت هسته ای،
فعالیت سایت نطنز و فردو ، سانتریفیوژها و فکت شیت پاسخ داد.
وی
در پاسخ به این که الان پنج هزار سانتریفیوژ از نسل یک قرار است در نظنز
فعال داشته باشیم؛ به نظر شما این میزان، کفاف همان میزان انرژی که ما در
ده سال آینده به میزان 190 هزار سو نیاز داریم را می دهد؟ گفت برای پاسخ به
این سوال باید سری به گذشته بزنیم، این فرصتی است که می خواهیم مسأله برای
ملت بزرگ ایران بخوبی جا بیفتد؛ پس از خاتمه جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی
تصمیم گرفت که مجدداً فعالیت های صلح آمیز هسته ای خود را به طور جدی آغاز
کند؛ اما از آنجایی که ما هم تجربه دوران جنگ را داشتیم و هم عهد شکنی طرف
مقابل را از زمان دوران انقلاب دیده بودیم و در طول جنگ دیدیم که کسی در
عرصه های دیگر به کمک ما نمی آید، متوجه شدیم که اگر بخواهیم نیروگاه های
هسته ای خودمان را بسازیم، قطعاً بایستی از تأمین سوخت مطمئن از ناحیه آنها
نیز اطمینانی حاصل کنیم.
ما نمی توانیم میلیاردها دلار هزینه کنیم و
نیروگاه بسازیم اما تأمین سوخت مورد نیاز آن را به دیگرانی واگذار کنیم که
اگر نخواستند سوخت مورد نیاز ما را تأمین کنند، در نتیجه میلیاردها دلار
سرمایه گذاری ما بدون نتیجه بماند.
لذا یک تصمیمی که جمهوری اسلامی
ایران اوایل دهه 70 یعنی درست پس از جنگ تحمیلی بدرستی گرفت، این بود که
اگر وارد این عرصه می شویم، فکر تأمین سوخت این نیروگاه ها در زمانی که
ساخت آن به اتمام رسید، باشیم. این به مفهوم آن که ما بخواهیم همه سوخت های
مورد نیازی که در یک چشم انداز بلند مدت دیده شده را در داخل تأمین کنیم،
نبود.
اما چنین برنامه ریزی شد که مقداری را تأمین کنیم که اگر طرف
مقابل از تأمین سوخت مورد نیاز ما سر باز زد، بداند که ما این توانمندی را
داریم که خود، آن را تأمین کنیم.
**سیاست امریکا در قبل و بعداز انقلاب
صالحی
گفت که شاید این سوال پیش بیاید که چرا ایران به دنبال غنی سازی است؛ از
قبل از انقلاب بر اساس توصیه هایی که خود آمریکایی ها در آن زمان داشتند و
شرکتی به نام اس.آی.آر گزارشی 20 جلدی را در ارتباط با توسعه اجتماعی-
اقتصادی ایران ارایه داده بود، چنین توصیه شده بود که ایران بایستی در سبد
انرژی خودش قریب به 20 هزار مگابایت نیروگاه هسته ای داشته باشد.
خیلی
جالب است که همین آمریکا و سیاستمداران این کشور، پس از انقلاب که ایران
تصمیم به احیای ورودش به عرصه هسته ای را گرفت، گفتند که ایران با این همه
منابع گازی و نفتی برای چه به دنبال راه اندازی نیروگاه هسته ای است؛ و
گویی خود آنها فراموش کرده بودند که در 20 جلد گزارش توجیهی، این توصیه را
به ایران کرده بودند.
البته ما به توصیه آنها نگاه نکردیم بلکه پس
از جنگ دیدیم که واقعاً از نظر جهات مختلف ازجمله اقتصادی، زیست محیطی و
موضوعات دیگر، ضرورتاً ما باید به سمت این فناوری برویم.
همانطور که
مقام معظم رهبری هم امروز بدرستی اشاره فرمودند، این فناوری یک فناوری
مهمی است که میعادگاه خیلی از فناوری های دیگر است. یعنی شما اگر بتوانید
فناوری هسته ای را بدرستی در کشور جا بیندازید و همه آن آستانه های این
فناوری را بدان دست پیدا کنید، این امر لاجرم شما را به سمتی می برد که
بایستی شمار بسیاری از فناوری های دیگر را احراز کنید و آنان را بدست
بیاورید و همین دلیل و نیاز بود که ما را به سمت غنی سازی سوق داد.
**کشورهای فعال در غنی سازی
صالحی
توضییح داد : در کشورهای در حال توسعه جز چند کشور از جمله هند و پاکستان و
کره شمالی ما کشور دیگری نداریم که بدان صورت کار غنی سازی هسته ای را
انجام دهد.علاوه بر اینها، پنج کشور عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد
یعنی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس هستند که دارندگان سلاح هسته ای
هستند، آب سنگین تولید می کنند و کالاهای استراتژی را نیز تولید می کنند؛
علاوه بر این ها رژیم غاصب صهیونیستی هم هست که در این زمینه فعالیت می
کند.
در مجموع 9 کشور در جهان وجود دارند که فعالیت گسترده ای در
این زمینه دارند. در کشورهای در حال توسعه همچنین کشور برزیل هست که مقداری
غنی سازی البته بمراتب کمتر از ما دارد؛ چرا که آنها هم نیروگاه هسته ای
دارند؛ همچنین آرژانتین نیز هست که آب سنگین تولید می کند؛ البته برزیل آب
سنگین تولید نمی کند و آرژانتین هم غنی سازی نمی کند.
جمهوری
اسلامی ایران تنها کشور در حال توسعه ای است که به لطف الهی توانسته است به
این فناوری ازجمله دستیابی به آب سنگین و غنی سازی دست پیدا کند. دستیابی
به کالاهای استراتژیک این فناوری در دنیا به گونه ای نیست که قابل ارایه به
دیگری باشد و شما بتوانید به عنوان مثال سانتریفیوژ و یا کیک زرد مورد
نیاز خود را از کشور دیگری خریدار کنید.
بنابر این جمهوری اسلامی
ایران بایستی به نحوی با اتکا به توانمندی ها و ظرفیت های داخلی خودش به
این کار مبادرت می ورزید و چاره دیگری نداشت.
سال 69-70 بود که
طبعاً ما از کشورهای دارای این فناوری درخواست کمک کردیم که نیازهای ما را
برآورده کنند که امتناع کردند. طبعاً ایران که نمی توانست هیچ اقدامی نکند؛
لذا ما به بازار سیاه مراجعه کردیم و این یک واقعیت است.
در سال 69
ما توانستیم تعدادی سانتریفیوژ به علاوه نقشه های نصب این سانتریفیوژها از
بازار سیاه تأمین کنیم. همکاران ما در سازمان انرژی اتمی در آن دوران زحمت
زیادی برای بهره گیری از این اقلامی که خریداری شده بود، کشیدند و در
نهایت در سال 1376 دو دستگاه از این سانتریفیوژها را راه اندازی شد.
دستگاه
سانتریفیوژ با وجود آن که ظاهر بسیار ساده ای دارد و از 100 قطعه بیشتر
تشکیل نمی شود، در عین حال یک صنعت و فناوری بسیار پیچیده ای است و نصب این
قطعات و راه اندازی آن کار بسیار سختی است زیرا باید در دقیقه 60 هزار دور
بزند؛ تکان نخورد و حتی صدایی هم بدان صورت از آن در نیاید و باید در خلاء
کار کند.
بدیهی است که این کار خیلی مشکلی بود و نخستین تجربه
جمهوری اسلامی ایران محسوب می شد. اما این که « ما می توانیم» را ما در
دوران جنگ بخوبی فرا گرفته بودیم. دوستان، دانشمندان و جوانان غیور ما همت
عالی را به خرج دادند و در نهایت پس از هفت سال توانستند دو دستگاه از این
سانتریفیوژها را به صورت پیوسته به همدیگر بکار بیندازند و کار غنی سازی را
آغاز کنند.
این روند تا سال 1385 ادامه پیدا کرد و در طول دوران
مدیریت آقای آقازاده بر سازمان انرژی اتمی یعنی از سال 1376 الی 85، تلاش
های بسیار ارزنده ای صورت گرفت تا ما توانستیم یک آبشار و یا به عبارت دیگر
زنجیره 164 عددی از سانتریفیوژها را از ماشین هایی که از خارج آورده بودیم
را راه اندازی کنیم.
در واقع 15 سال طول کشید تا ما با دانش و
تجربه ای که در طول این دوران از زمان خرید نخستین دستگاه هایی که به P-1
(یعنی پاکستان-1) معروف بود خریداری کرده بودیم تا سال 85 بتوانیم به
فناوری بومی سازی آنها دست پیدا کنیم و ماشین های تولید داخل را به نام
IR-1 (ایران یک) نامگذاری کردیم که ایران-1 نیز هم اندازه و هم ظرفیت همان
پاکستان-1 است و هم اینک نیز این دستگاهها در نطنز در حال فعالیت است و در
شرایط کنونی قریب به 19 هزار دستگاه از این ماشین ها را در اختیار داریم که
حدود 10 هزار دستگاه از آن در حال کار هستند. قریب به 10 هزار دستگاه دیگر
آن غیر فعال هستند.
**مدل ایرانی
معاون رییس جمهوری ادامه داد البته شماری از این دستگاهها از نوع IR-2M هستند و حدود سه هزار دستگاه از IR-1 در فُردو مستقر است.
این
ماشینها یک اشکال ذاتی در طراحی دارد و به رغم 25 سال تلاشی که روی انواع
این ماشین ها داشتیم، اما نتوانستیم اینها را آن گونه که واقعاً در بهره
برداری مورد اطمینان باشد، به آن درجه برسانیم. یعنی خرابی این دستگاه ها
نسبت به میانگین جهانی مقداری بیشتر است و به همین دلیل ما به طراحی نسل
های بعدی رفتیم که از طراحی آن از اساس با خود ما باشد و مانند آن دستگاه
IR-1 که بر اساس مهندسی معکوس ساخته بودیم و طراحی های آن را انجام نداده
بودیم، نیستند.
بعدها ما در طول زمان بر روی نسل های IR-8, IR-6, IR-5, IR-4, IR-2M کار کرده و اینها را خودمان طراحی کردیم.
در
میان نسل های جدید، مدل های IR-2M و IR-4 تست شد و مراحل اندازه گیری
زمان طول عمر تقریبی آنها را هم انجام دادیم و هر دو ماشین های خوبی هستند و
کمابیش میانگین های بین المللی را از نظر شاخصه های یک ماشین سانتریفیوژ
دارند.
در این میان مدل IR-4 ماشین بسیار خوبی است و ما این مدل را
به عنوان ماشین بالقوه ای که در آینده از آن استفاده خواهیم کرد، حفظ
کردیم؛ توان ظرفیت واقعی غنی سازی این ماشین حدود 5/5 سو هست که حدوداً
مطابق ظرفیت اسمی آن بازدهی دارد. بنابر این الان در نطنز حدود 10 هزار
دستگاه ماشین سانتریفیوژ فعال داریم.
در مجموع دستگاه های موجود
برای تأمین نیاز کشور به 190 هزار سو را اصلاً پاسخ نمی دهد. زیرا در عمل
قدرت هر دستگاه به یک سو رسیده و ما برای این که به آن عدد برسیم درواقع به
190 هزار دستگاه از نمونه موجود نیاز داریم و طبعاً این ماشینها نیز بسیار
گران قیمت هستند.
حتی اگر فرض کنیم که موضوع 1+ 5 نیز وجود نداشته
باشد و ما بخواهیم به سمتی برویم که غنی سازی که نسبت هزینه به فایده آن
همخوانی داشته باشد و اگر فرض کنیم که همین الان بدون فشارها و محدودیت های
موجود تصمیم بگیریم که به سمت 190 هزار سو فعالیت کنیم، قطعاً با IR-1 نمی
توانیم این کار را بکنیم چرا که صرف نظر از محدودیت ها و اشکالات این مدل
ماشین، اصلاً نطنز فضای کافی برای این تعداد ماشین را ندارد و حداکثر 48
هزار دستگاه سانتریفیوژ در آنجا قابل نصب و فعالیت است و فُردو نیز در
مقابل نطنز یک مجموعه بسیار کوچکی است و حداکثر قابلیت نصب و راه اندازی سه
هزار ماشین را داراست.
از اینجاست که ما نیاز داریم ماشینهای
پیشرفته را بکار بگیریم و برای این که به عدد 190 هزار سو برسیم، باید به
سمت استفاده از ماشین های پیشرفته برویم.
با توجه به اینکه فعالیت
واحد نطنز را هم داریم و نظر به این که باید به نحوی فعالیت کنیم که حداکثر
بهره برداری را از امکانات موجود داشته باشیم و در عین حال، این فعالیت
برای جمهوری اسلامی از صرفه و صلاح اقتصادی برخوردار باشد، لذا باید از راه
اندازی واحدهای دیگر مشابه نطنز بپرهیزیم و از حداکثر ظرفیت نطنز یعنی 48
هزار دستگاه بخوبی بهره برداری کنیم.
برای این منظور چنین تصور
کنید که اگر از مدل IR-8 که ظرفیت واقعی و عملی غنی سازی آن 24 سو هست
استفاده کنیم و با توجه به ابعاد بزرگتر آن به طور میانگین 40 هزار دستگاه
از آن در نطنز مورد استفاده قرار گیرد، این توان وجود خواهد داشت که حدود
یک میلیون سو تولید داشته باشیم که معادل سوخت مورد نیاز پنج رآکتور هسته
ای همانند بوشهر خواهد بود.
**زمان نصب سانتریفیوژها
وی
در باره این که تولید و نصب این تعداد دستگاه سانتریفیوژ چقدر زمان می
برد؟ افزود: کار ساخت و آزمایش بر روی مدل IR-8 آغاز شده بود که موضوع 1+5
پیش آمد و قرار شد که موقتاً کار را بر روی آن متوقف کنیم.
حال با
توجه به توافقی که قرار است انجام شود، طبق مفاد این توافق، از زمانی که
عملیاتی بشود، ما تست IR-8 را آغاز می کنیم و مراحل تحقیق و توسعه بر روی
این مدل را در نطنز انجام خواهیم داد. فُردو نیز صرفاً برای غنی سازی در
نظر گرفته شده است.
**فکت شیت ایران
صالحی در پاسخ
به این که موضوع فکت شیت ایران به کجا رسیده و چقدر با نمونه آمریکایی ها
تفاوت دارد؟، افزود: آن فکت شیتی که آمریکایی ها ارایه دادند، یک سری
اطلاعات درست و نادرست را بر اساس استنباط خودشان ارایه کردند که البته
خیلی هم جای تعجب نداشت؛ چرا که در طول مذاکرات اخیر در سوئیس نیز مواردی
پیش آمد که به رغم این که بحث های فنی با طرف آمریکایی در موردی به جمع
بندی رسیده و نهایی شده بود، با این حال بعد از دو ساعت تقاضای بازبینی
مجدد را داشتند و در مفاد مورد توافق تغییراتی را درخواست داشتند و چنین
اظهار می کردند که اروپایی ها فشار آورده اند که این موارد نیز تغییر کند و
این روند باز هم تکرار شد.
طبعاً هر فرایندی تابع یک سری اصولی
است و فرایند مذاکره نیز از این قاعده مستثنی نیست و ما نمی توانیم اصول
اخلاقی مذاکره را پایبند نباشیم و آنها را رعایت نکنیم و البته طرف
آمریکایی با اذعان به ضرورت این اصول، از طرف ایرانی عذرخواهی نیز کرد.
بنابر این، اینها وقتی که فکت شیت خودشان را نوشتند، متأسفانه درست بر همین سبک و سیاق دارند عمل می کنند که البته این درست نیست.
وی
در پاسخ به این که خانم وندی شرمن چنین ادعا کرده بود که در طول مذاکرات،
همه موارد بر روی تخته نوشته می شد و بعد بر روی آن بحث و در نهایت توافق
می شد؛ این ادعا صحت دارد؟، افزود: خیر اینطور نبود. البته تنها یک بار در
یک مسأله ای که مقداری به تشریح بیشتر نیاز داشت، تنها در همان مورد از
تخته برای بررسی موضوع استفاده شد.
ایران فکت شیت را تنظیم کرد و
البته سیاهه آن قبلاً در محل سوئیس برای ما و همکاران وزارت امور خارجه
موجود بوده و زمانی که صحبت از انتشار آن شد، سازمان انرژی اتمی به همراه
وزارت امور خارجه بر اساس مفاد همان سیاهه فکت شیت ایران را تنظیم کردند و
در اختیار جناب آقای دکتر ظریف به عنوان مسؤول هیأت مذاکره کننده هست و با
نمونه آمریکایی ها متفاوت است.
**واحد اراک
رییس
سازمان انرژی اتمی ایران در باره این که اگر اراک بازطراحی شود، خروجی و
ورودی آن چه خواهد بود، گفت : واحد اراک با آب سنگین و اورانیوم طبیعی کار
می کند. مخزنی که سوخت در آن قرار می گیرد، تقریباً تمام مخزن آن پر از
اورانیوم طبیعی می شود و همه سطح این مخزن را می گیرد و سالیانه طبق طراحی
قابلیت تولید 9 تن پلوتونیوم را دارد.
در مذاکرات، آنها تأکید
داشتند که واحد اراک و پروسه آب سنگین باید تعطیل و این رآکتور کاملاً بسته
شود و به ازای آن آب سبک به ایران تحویل خواهند داد.ما گفتیم که این کار
را نخواهیم کرد و یکی از خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری می فرمودند، همین
بود که آب سنگین باید آب سنگین بماند.
در این شرایط ما بایستی هم
این خط قرمز را رعایت می کردیم و هم آن نگرانی بی اساس آنها را که می
گفتند؛ شما ممکن است این پلوتونیوم را برای مصارف نظامی تولید کنید، پاسخ
می دادیم .الان بازطراحی که ما انجام می دهیم، اورانیوم غنی شده را در آن
مخزن قرار می دهیم. البته چه در طراحی قبلی و چه در طراحی جدید، آب سنگین
می ماند و تنها نوع اورانیوم مورد استفاده قرار گرفته از طبیعی به غنی شده
تغییر می کند.
**فردو
رییس سازمان انرژی اتمی در
باره این که هزار دستگاه سانتریفیوژ که در فُردو می ماند قرار است چه عملی
انجام دهد؟،ادامه داد : از این تعداد، بالغ بر 350 عدد آن در حال چرخش می
ماند؛ فُردو قرار است در این دوره مورد توافق اعتماد سازی ده ساله به یک
مرکز تولید ایزوتوپ های پایدار تبدیل شود.
ما انواع اورانیوم از
جمله اورانیوم 238، 236، 235 و یا اورانیوم 234 داریم که اینها را ایزوتوپ
های همزاد می نامند که همه آنها اورانیوم هستند اما با همدیگر مقداری تفاوت
دارند؛ همان طور که انواع اکسیژن ، انواع نیتروژن و انواع کربن موجود است.
کلاً در دنیا 105 عنصر شناسایی شده که این تعداد، 283 عنصر همزاد پایدار
دارند و همچنین 3200 عنصر همزاد ناپایدار نیز دارند.
این 283 عنصر
همزاد پایدار موارد استفاده فراوانی دارد و اینها باید تولید شود و همانند
فرایند غنی سازی است اما بجای غنی سازی اورانیوم، عنصر دیگری غنی سازی می
شود که با همین دستگاه های سانتریفیوژ این فراینده قابلیت اجرا دارد و برخی
از این عناصر، ارزش هر میلی گرم آن بالغ بر دهها هزار دلار ارزش دارد. لذا
آن دو آبشاری که قرار است به تعداد350 عدد در حال چرخش بماند، با کمک طرف
مقابل در توافق هسته ای به طرف تولید ایزوتوپ های همزاد پایدار خواهد رفت.
وی
در پاسخ به این که در خصوص مسأله برگشت پذیری گفتید که زمانی تغییرات در
رآکتور اراک صورت خواهد گرفت که از عملکرد طرف مقابل درخصوص تعهدات آنها
مطمئن شویم. این کار چگونه خواهد بود؟، افزود: در خصوص فُردو هیچ تجهیزاتی
دست نخواهد خورد و چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نباشد، پروسه غنی
سازی مجدداً از سر گرفته خواهد شد. فُردو برای یک هزار دستگاه ماشین هیچ
تغییراتی در آن صورت نخواهد گرفت و یک گالری آن به عنوان ضامن انجام تعهدات
طرف مقابل دستخوش هیچ تغییری نخواهد شد.
رییس سازمان انرژی اتمی
ایران در باره این که ذخایر بالغ بر 400 کیلو اورانیوم غنی سازی شده با
غلظت 20 درصد که اکسید شده آیا در فُردو دوباره به سوخت تبدیل خواهد شد؛
افزود: ما مقداری اورانیوم 20 درصدی داشتیم که آنها را به U 3.8 تبدیل
کردیم تا به صفحات سوخت تبدیل شود و الان ماهانه دو مجتمع سوخت از آنها
تولید می شود و اگر با همین نرخ موجود در رآکتور تهران کار بکند، به اندازه
قریب به نیاز سه الی چهار سال آن اورانیوم 20 درصد داریم.
در
مذاکرات، بنا شد اگر در طول دوره اعتماد سازی به اورانیوم 20 درصد نیاز
پیدا کردیم، آنها اورانیوم 20 درصد غنی شده را در اختیار ما قرار دهند و ما
در داخل کشور آنها را به صفحات سوخت تبدیل کنیم.
**بد عهدی طرف مقابل
صالحی
درباره این که چنانچه طرف مقابل بد عهدی کرد، شما در مقابل، چه مکانیسمی
در مورد رآکتور اراک اجرا خواهید کرد؟ گفت: رآکتور اراک را خودمان طراحی
کرده و ساخته ایم و چنانچه هرگونه بد عهدی مشاهده شود، باز هم خودمان قادر
خواهیم بود آن را بازطراحی کنیم. در مورد اورانیوم 20 درصدی نیز هرزمان که
طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نباشد، با به هم پیوستن دو آبشار از
سانتریفیوژها قادر خواهیم بود ماهانه بالغ بر پنج کیلو اورانیوم 20 درصد
دوباره تولید کنیم.
البته برای اینکه طرفین از انجام تعهدات طرف
مقابل اطمینان پیدا کنند، قراردادی میان دو طرف منعقد خواهد شد که بر اساس
آن ایران به عنوان کارفرما معرفی و یک شرکت مشترک همکاری از کشور دیگری
مانند چین، فرانسه و یا آمریکا برای تضمین انجام تعهدات در آن معرفی خواهد
شد.
** مرجع تخصصی
معاون رییس جمهوری در باره
آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت : تنها مرجع تخصصی در این خصوص همان آژانس
است و درواقع اگر ما بخواهیم مرجع دیگری قرار بدهیم، خیلی خطرناک خواهد
شد. در مجموع اگر این موضوع بدرستی پیش برود، آژانس هم علی القاعده باید
کار خود را بدرستی انجام بدهد چرا که اقدامات مورد تعهد ما اقداماتی ملموس
هست که آژانس نمی تواند منکر آنها بشود.
به عنوان مثال چنانچه مقرر
باشد که پنج هزار و 60 عدد ماشین سانتریفیوژ در نطنز فعال باشد، طبعاً
مابقی آنها به انبار منتقل خواهد شد و آژانس نمی تواند منکر این تعداد شود و
آمار آن را در گزارش های خود تغییر دهد و کاملاً اقدامات، ملموس خواهد بود
و یا مثال دیگر، در مورد اراک نیز چنانچه مخزن رآکتور تعویض شود، در آن
صورت دیگر این اقدام قابل انکار برای آژانس نخواهد بود.
در مجموع،
آنجایی که آژانس بدون سند و مدرک کار می کند، بحث مطالبات ادعایی است اما
در مورد فعالیت های هسته ای ما با توجه به اینکه همه آنها ماهیت فنی دارد،
لذا همواره به بن بست رسیده و نتوانسته هیچ ادعایی داشته باشد.
مثالی
دیگر، زمانی که بنده به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در آژانس بین المللی
انرژی اتمی در وین بودم، آژانس در آن زمان اعلام کرد که ایران بیش از 50
درصد غنی سازی انجام داده است که در پاسخ آنان گفته شد که این آلودگی است
که از خارج آمده و آژانس مدت سه سال از پذیرفتن این موضوع سر باز می زدند
اما از آنجایی که این موضوع باید در آزمایشگاه های مخصوص خود مورد ارزیابی
قرار می گرفت و با توجه به این که هرگونه آثار بجای مانده از این آلودگی ها
همانند اثر انگشت انسانها کاملاً اختصاصی بوده، بالاخره در آزمایشگاه مورد
بررسی قرار گرفت و در نهایت اذعان داشت که این آلودگی از خارج کشور وارد
شده بود و به ایران تعلق نداشت.
البته پروتکل الحاقی دست آژانس را
بازتر از قراردادها و توافقنامه های پادمانی که الان داریم می گذارد و این
امکان وجود خواهد داشت که فراتر از پادمان های موجود از اماکنی که متقاضی
است بازدید داشته باشد. در این صورت نیز ایران می تواند اجازه ندهد که همان
مکان را مورد بازدید قرار دهد اما این اجازه را خواهد داد که حوالی آن
مکان ها را نمونه برداری کند. و یا ممکن است اجازه بازدید مدیریت شده به
آنها بدهیم.
**تحقیق و توسعه
صالحی در باره این که
چنانچه به توافق نهایی برسیم شرایط ما در باره تحقیق و توسعه چطور خواهد
بود؟؛ افزود: ما هیچ چیزی را در ارتباط با تحقیق و توسعه از دست نخواهیم
داد؛ موضوع تحقیق و توسعه برای طرف مقابل آن قدر اهمیت داشت که تصور می شد،
اگر ما از تحقیق و توسعه صرف نظر کنیم، آنها حاضر بودند هرگونه امتیازی به
ایران بدهند. تحقیق و توسعه به دنبال آن است که یک فکر را به امر واقع
تبدیل کند و آنها نمی خواستند چنین امتیازی را به ما بدهند اما در نهایت
چنین توافق شد که کار تحقیق و توسعه روی ماشین های نسل جدیدی که روی آنها
کار کرده بودیم و از حیث بکارگیری ماشین های امیدبخشی هستند، در دوره
اعتماد سازی ادامه پیدا کند و زنجیره های میانی آنان را پیاده می کنیم و از
روز نخستی که توافق شد، بر اساس برنامه ریزی خودمان کار را آغاز می کنیم.
** لغو تحریم های اقتصادی
رییس
سازمان انرژی اتمی در پاسخ به این که موادی که به زعم و ظن آنها کاربری
دوگانه شاید داشته باشند، قرار شده که با محدودیتهایی همراه باشد. آیا این
امر ما را دچار مشکل خواهد کرد؟ همچنین در متن بیانیه سوئیس، تحقیق و توسعه
غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و
سطح توافق شده انجام خواهد شد. برخی از منتقدان چنین نظری دارند که در
بیانیه صراحتاً به اینکه ایران در این زمینه با محدودیت هایی همراه خواهد
بود، اشاره ای نکرده است؛ صالحی گفت : در مورد سوال اول، وقتی آنها تحریم
را بردارند، ابتدا تحریم های اقتصادی برداشته خواهد شد اما دو نوع تحریم با
شدت و ضعفی باقی خواهد ماند. یکی تحریم اشاعه ای. مانند فروش کیک زرد و
محدودیتی که ممکن است در فروش آن برای مدت مشخصی ایجاد شود و یا برخی
تجهیزات که استفاده دوگانه دارد و یا فروش سلاح با محدودیت هایی همراه
خواهد شد.
برای این که به این کالاها مقداری تخفیف داده شود بویژه
در خصوص کالاهایی که می تواند چنین بهانه گرفته شود که استفاده دوگانه
دارند، بنا شد پس از توافق، کمیته ای با ترکیب، شیوه و مکانیزم خاصی تشکیل
شود و از طریق آن کمیته خریدها مورد بررسی قرار گیرد و این کمیته در واقع
نه تنها مانع بر سر این خریدها نباشد، بلکه به صورت تسهیل کننده نیز عمل
کند و از مبدأ و مقصد کالاها، هرچند اگر در صنعت هسته ای نیز استفاده شود،
مطلع است.
**چرخه سوخت
وی در پاسخ به این که آیا ما در
پایان چرخه کامل سوخت هسته ای را خواهیم داشت؟ توضییح داد : بله کاملاً. در
واقع هیچ یک از تأسیسات ما تعطیل نخواهد شد. البته ممکن است فعالیت برخی
قسمتها در مدت محدودی با کندی همراه شوند اما در عوض با انجام تحقیقات و
توسعه، نتیجه آن سرعت و نتیجه کار رآکتورهای ما را به طرز محسوسی بمراتب
بالاتر خواهد برد.
معاون رییس جمهوری درباره این که آیا فکت شیت
ایران بزودی منتشر خواهد شد؛ گفت که انتشار فکت شیت در اختیار من نیست و
به حوزه وزارت امور خارجه و شخص آقای دکتر ظریف و دکتر روحانی است. البته
محتوای آن، چیزی بیشتر از آنچه که تاکنون بیان شده نخواهد بود.
**سخنان مقام معظم رهبری چراغ راه
صالحی
در باره سخنان روز پنجشنبه مقام معظم رهبری نیز گفت : سخنان مقام معظم
رهبری همواره التیام و اطمنیان بخش است به این اعتیار که معظم له به عنولن
رهبر انلاب ناخدای کشتی انقلاب هستند و آن را رصد می کند و درباره آفت های
بالقوه ای که ممکن است به انقلاب زیان و ضرر برسانند، تذکر می دهند.
تذکر
ایشان منافع فواید زیادی دارد، تا ما همواره با هوشیاری ، هوشمندی و
اختیاط لازم در مقابل کسی که خیر خواه ما نیست ، ظاهر شویم. این تذکر از یک
سو اخطاری است برای مذاکره کننده و هم طرف مقابل که فکر نکند که گروه
مذاکره کننده ایرانی حامی ندارد و می تواند زیاده خواهی های خود را بر گروه
مذاکره کننده ایرانی تحمیل کند.در واقع تکلیف ما و طرف مقابل را روشن و
راه را برای ما هموار می کند.
**عهد شکنی
صالحی
ادامه داد : در باب سابقه عهد شکنی طرف مقابل باید گفت که در قبل از انقلاب
با آلمان و فرانسه برای ساخت نیروگاه هسته ای در بوشهر و دارخوین قرار
دادی داشتیم .آلمانی ها قرار بود نیروگاه دوقلو هسته ای بوشهر را بسازند
نزدیک به 70 درصد پیشرفت داشته و زمان زیادی برای بهره برداری نمانده بود
که انقلاب شد آن را رها کردند و رفتند. ساخت آن دو نیروگاه با ظرفیت نزدیک
به 2 هزار مگاوات برق در زمانی که تولید برق در ایران 4 هزار مگاوات بود،
بسیار مهم بوده است.
فرانسوی ها هم قرار بود نیروگاه هسته ای
دارخوین را بسازند که کار زیادی نکرده بودند،ساخت ان را رها کردند و رفتند
همچنین در زمینه غنی سازی اورانیوم فرانسه قرار بود که زمینه ساخت مجتمع
سوخت را فراهم کنند امکاناتی را فراهم کرده بودند اما آن را رها کردند.
وی
گفت که قبل از انقلاب یک توافق نا نوشته بود که اجازه نمی داد، ایران
اورانیوم را غنی سازی کند لذا آن را به ما می دادند تا به مجتمع سوخت تبدیل
شود به همین منظور ایران در مجتمع اوریدف فرانسه سرمایه گذاری کرد تا از
این طریق سهمی در غنی سازی داشته باشد اما نه در داخل بلکه در خارج از کشور
. ایران در آن زمان چند تن UF6 داشت که بعد از انقلاب جلوی آن ر ا گرفتند و
نگذاشتند وارد کشور شود.