عصر ایران - ابتدا این سخنان معاون فرهنگی قوه قضائیه را بخوانید:
« موضوع دوم پرونده آقای م - ه است که با دقت، ظرافت و جدیت درحال بررسی و رسیدگی است و بسیار سنگین است؛ چراکه 12 اتهام در پرونده متوجه این فرد است و قاضی پرونده هم بسیار دقیقالنظر و عادل است که سوابق قضایی درخشانی هم دارد؛ اما متأسفانه بسیاری از رسانهها تنها یک سوی مسئله را میبینند، بهطور مثال عدهای که طالب اقتدار بهتنهایی (و نه عدالت) دستگاه قضایی هستند میگویند که باید محکومیت بهشدت سنگین باشد و با بیان قیاسهای نابهجا میگویند مثلاً اگر رحیمی 15 سال حبس محکوم شده وی باید به 150 سال زندان محکوم شود، که متأسفانه این سخنان نه منطق حقوقی و قضایی دارد و نه منطق عقلایی و حتی سیاسی.
این مسئول عالی قضایی کشور گفت: طرح این مباحث غلط باعث ایجاد اشتهای کاذب در توده مردم میشود تا انتظار از قوه بهصورت کاذب چنان بالا رود که دیگر هیچ حکمی جوابگوی انتظارات افکار عمومی نباشد.
حجتالاسلام هادی صادقی افزود: متأسفانه در این روزها شاهدیم که بسیاری گروهها بهجای قاضی حکم صادر میکنند، عدهای طومار مینویسند و عدهای فشار میآورند که این فشارها دو نوع است، یا فشار عوامانه است که هیجانات و انتظارات عموم را بالا میبرد و یا خواص است که با استفاده از رانت و رابطه میخواهند در روند پرونده خلل ایجاد کنند، که هر دو خیانت به مردم و جامعه است.
» خبرگزاری تسنیم
فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اینک در انتظار رأی دادگاه است؛ دادگاهی که بسیاری می کوشند بدان سمت و سوی سیاسی دهند و این، از شبی که مهدی هاشمی به ایران برگشت و در فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) با یک تجمع هماهنگ شده مواجه شد، کاملاً مشهود بود.
اینک همان جریان تجمع کننده، می کوشد با فشار به قوه قضائیه منویات خود را با ابزار قرار دادن دستگاه قضا، محقق سازد. از این روست که کمتر هفته ای است که خبری از جمع آوری تومار و نوشتن نامه های سرگشاده و انجام مصاحبه های آتشین در خصوص این پرونده منتشر نشود که وجه مشترک همه آنها این است که "ای قوه قضائیه! درباره مهدی هاشمی رأیی سنگین صادر کن و او را به خاک سیاه بنشان." گو این که همه این بیانیه ها و تومارها و ... از یک منشأ واحد صادر می شود.
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1 - نه مهدی هاشمی ، که حتی اگر پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی هم مرتکب جرمی شود، باید محاکمه و مجازات شود. فرزند هاشمی بودن، در هیچ جای قانون، مانعی برای محاکمه نیست.
بنابراین، باید از قوه قضائیه تقدیر کرد که اتهامات مهدی هاشمی را مورد بررسی قضایی قرار داده است چرا که این اقدام می تواند درسی برای همه آقازاده هایی باشد خود را مصون از برخورد تصور می کنند.
2 - درباره مجازات مهدی هاشمی، نه گروه های فشار تصمیم می گیرند و نه لابی های سیاسی حق صدور رأی دارند. این، تنها وظیفه قانونی دادگاه است و بس.
بنابراین، حکم او می تواند از "تبرئه" تا "مجازات های سنگین" باشد و هر حکمی صادر شد، باید بدان تمکین شود.
3 - کسانی که هر روز با تومار نگاری و اعمال فشار بر قوه قضائیه، می کوشند حکم سنگین تری برای مهدی هاشمی صادر شود، بیش از آن که علیه وی کار کنند، قوه قضائیه را تخریب می کنند چرا که اگر بعد از جوسازی ها، قوه قضائیه رأی سنگینی صادر کرد، این تفسیر شکل می گیرد که دستگاه قضا تسلیم جوسازی ها شد و حکم سنگین داد. اگر هم حکم تبرئه یا حکمی سبک صادر شد، جواب انتطارات کاذب انباشته شده چه خواهد بود؟!
بنابراین ، همان طور که در پرونده محمدرضا رحیمی، قوه قضائیه فارغ از تومار نویسی ها و شب نامه نگاری ها و بیانیه دادن ها، به پرونده رسیدگی کرد و حکم داد، در این مورد نیز باید قوه قضائیه را آزاد گذاشت تا آنچه به عدالت نزدیک تر است را محقق سازد.
4 - معاون قوه قضائیه جمله ای کلیدی گفته است:
"عده ای طالب اقتدار به تنهایی (و نه عدالت) دستگاه قضایی هستند".نکته بسیار جالب و معنی داری است: عده ای در صدد تحقق اقتدار بدون عدالت هستند و کیست که نداند اقتدار بدون عدالت ، یعنی "ظلم" و "دیکتاتوری"؟! چنین اقتداری یعنی تبدیل قوه قضائیه به ابزار دست یک سری اشخاص و جریان های سیاسی خاص که بتوانند صرفاً با قدرت و البته با هزینه قوه قضائیه ، کارها و منویات خود را پیش ببرند. این ها همان حامیان "برخورد با غیر همسوها" هستند.
نماد دستگاه قضا همواره فرشته عدالت بوده است که در یک دست شمشیری به علامت اقتدار دارد و در دست دیگرش ترازویی به نشانه عدالت. شمشیر بدون ترازو ، همان اقتدار بدون عدالت است و افسوس که عده ای در این کشور ، فقط در اندیشه شمشیر هستند.
این که معاون قوه قضائیه اعلام کرده است که "عده ای طالب اقتدار بهتنهایی (و نه عدالت) دستگاه قضایی هستند" نشانه خوبی است دال بر این که دستگاه قضایی بر پیوستگی "اقتدار" و "عدالت" واقف است و نخواهد گذاشت عده ای شمشیر قضاوت را به سلاح شخصی و گروهی خود تبدیل کنند چرا که در کنار این شمشیر ، ترازوی عدالت نیز همواره قرار خواهد داشت.
5 - آن طور که معاون قوه قضائیه گفته، برخی خواص با استفاده از رانت و رابطه میخواهند در روند پرونده ایجاد خلل کنند.
همان طور که اعمال فشار بر روی قوه قضائیه برای تشدید مجازات متهم این پرونده غیراخلاقی و غیرقانونی است ، لابی گری های پشت پرده برای رهانیدن متهم از برخورد قانونی هم، غیراخلاقی و غیرقانونی است.
اگر او واقعاً جرمی انجام داده، چرا باید مجازات نشود؟ مگر مهدی هاشمی با 80 میلیون ایرانی دیگر چه فرقی دارد؟ فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن نیز نه یک امتیاز که یک حساسیت ویژه است که باید آقازاده های همه مسوولان، مراقب این حساسیت باشند و کاری نکنند که نظام و کشور ، هزینه اش را بدهد.
6 - مدت هاست که گفته می شود مهدی هاشمی دارای اتهاماتی است ؛ طبیعتاً تا زمانی که حکم قطعی صادر نشده باشد، نمی توان این اتهامات را رسانه ای کرد ولی اگر در نهایت این پرونده به محکومیت وی منجر شد، باید اتهامات نیز به طور مشخص برای مردم بازگو شود تا خود مردم نیز در این باره به جمع بندی - ولو غیر قضایی - برسند. کلی گویی ، مردم را اقناع نمی کند.
امید که قوه قضائیه ، پرونده مهدی هاشمی را با "اقتدار" و "عدالت" بررسی کند و بی توجه به فشارهایی که له یا علیه وی در جریان است، و بدون توجه به غوغاسالاران، حکمی عادلانه دهد که هیچ کس را در قبری دیگر نخواهند نهاد.
مردم خوب ميفهمند همه چيزو
و نتیجه هر چه بود همگان بقبولند
مسولیت قوه قضاییه خیییلی سنگین است.
امید که عدالت واقعی اعمال شود... عدالت واقعی
با یک تجمع هماهنگ شده مواجه شد
:-)