عصرایران ؛ جعفر محمدی - ادبیات حاکم بر فضای عمومی کشور و مدیران آن به ویژه در دولت و مجلس چیست؟! ادبیات توسعه ای یا شعاری؟!
این یک سؤال راهبردی است اما یافتن پاسخ، کار سختی نیست ؛ کافی است به سخنرانی ها ، مصاحبه ها ، تیترها، سرمقاله ها و بیانیه ها توجه کنیم که آکنده از مفاهیم سیاسی و شعاری است و پر از ادعاهای ارزشی.
به محتوای اختلافات دولتمردان و مجلسی ها و فعالان سیاسی بنگریم که اساساً دعوایی بر سر مفاهیم توسعه ای ندارند ولی تا دلتان بخواهد درباره مفاهیم سیاسی مانند فتنه با یکدیگر بحث می کنند و این که آیا فلانی فتنه گر است یا نه؟ درباره این که اگر با فلان کشور مذاکره یا رابطه داشته باشیم ، عزت مان خدشه دار می شود هم کلی بحث بی حاصل می شود. درباره یک عکس یا یک مقاله که در یک روزنامه منتشر شده است هم می شود برای مدت ها بحث و جدل داشت و حتی پای وزیر و مجلس را هم به میان کشید، این که در گوشه ای از سالن اجرای یک کنسرت در فلان شهرستان هم چه اتفاقی افتاده نیز می تواند دستمایه خوبی باشد که تا مدت ها دعوا و جار و جنجال به راه انداخت و آن را موضوع اول کشور کرد و ... .
اما کمتر پیش می آید که در بین آقایان و خانم های مسؤول، این بحث به طور جدی در بگیرد که آینده نظام بازنشستگی در کشور چه خواهد شد چرا که بحث های سیاسی و جناحی و شعاری، اجازه نمی دهد که یادشان بیفتد 10 سال بعد، کل بودجه کشور باید صرف پرداخت حقوق بازنشستگان شود.
هیچ وقت دغدغه جدی این نبوده است که برای گذر از بحران بی آبی باید صنایع آب بر از دل شهرهای کویری و مرکزی به حاشیه خلیج فارس و عمان منتقل شود و ای کاش روزی می رسید که دعوا و اختلاف بر سر این موضوع و راهکارهای اجرایی اش بود!
اصلاً یادتان می آید که تا مدت ها اختلاف نظرها حول این موضوع باشد که برای نجات تالاب های کشور چه راهی را در پیش بگیریم؟
یا درباره نظام مالیاتی کشور و این که چه راه هایی برای عادلانه کردن سیستم مالیاتی داشته باشیم، بحث های فراگیر انجام می شود و تیتر یک رسانه ها به موافقان و مخالفان راه های پیشنهادی تبدیل می شود؟
چرا به جای دعواهای بیهوده سیاسی، تا کنون مجلسی ها بر سر این موضوع با یکدیگر درگیری فکری نداشته اند که چگونه می توانیم صادرات محصولات مبتنی بر IT مانند نرم افزار و بازی های رایانه ای را گسترش دهیم و درآمد ارزی قابل توجهی داشته باشیم؟
آیا شنیده اید که بحث اصلی مسؤولان این باشد که چگونه می توانیم بخشی از درآمد نفتی مان را در خارج سرمایه گذاری کنیم تا سودآوری مستمر برای کشور داشته باشد؟ مانند خرید سهام شرکت ها و معادن بزرگ، راه اندازی پمپ بنزین در خارج ، مشارکت در مجتمع های تولیدی و ... .
آخرین باری که موضوع اصلی کشور، به جای بحث های سیاسی و شعاری، این بود که "چگونه حمل و نقل ریلی را گسترش دهیم" کی بود؟
اصلاً یادتان هست که وقتی موضوع دانشگاه ها در میان است، به جای بحث هایی مانند این که "در فلان تجمع دانشجویی فلان شعار را دادند و باید برخورد شود"، موضوع اصلی بحث این باشد که چگونه می توانیم آخرین دستاوردها و تجربیات دانشگاه های برتر دنیا مانند هاروارد، آکسفورد، استفنورد و ... را به دانشگاه های کشور منتقل کنیم؟
فضای گفتمانی کشور ، متأسفانه فضای توسعه محور نیست و این علامت وحشتناکی است. نشانه ای از این است که عقلا در حاشیه اند و افراطیونی که تا نوک دماغ شان را بیشتر نمی بینند، گفتمان سازی می کنند و بازی را به دست گرفته اند. نان آنهان در همین دعواهای سیاسی و شعاری است اما هیزم تنوری که نان شان را می پزد، آینده کشور است.
عقلای کشور، خاموش نباشند و بدانند که اگر برخیزند و سخن بگویند، جامعه خسته از افراط و تشنه عقلانیت، در کنارشان خواهد بود زیرا مردم نیز نگران آینده فرزندان شان هستند.
مشکل ما اینست که چیزهای با اهمیت بی اهمیت و چیزهای بی اهمیت برایمان مهم اند.
این خاصیت تمام کشورهای جهان سوم و عقب مانده است.
استفاده ی بهینه ای است از قلم
ای برادر سخن به سان ظرف است و معنی اندرون با سان دانه است، دونه رو بچسب نگاه نکن اگه غلط املایی یا کلمه ای داره
جناب محمدي گرامي هر وقت مطالبتون را ميخونم بسيار بسيار افسرده و ناراحت ميشم از اينكه هيچكس گوش شنوايي برا اين حرفها نداره
بدبختی این که بسیاری از مسئولان و سیاستگزاران ما نه دانش سیاسی دارند ، نه منافع ملی رو می شناسند ، نه مقوله ایی به نام فردای ایران براشون اهمیتی داره.
و عزم جزم برای اصلاح دایمی و بهبود مستمر پاسخ بخش عمده ای از سوالات شما می باشد...
واقعا سرمقاله هاتون رو دوست دارم چون مشکلات رو میبینید
خستههههههه نباشیددددددددددددددددددد واقعا. احسنت
واقعا سرمقاله هاتون رو دوست دارم چون مشکلات رو میبینید
خستههههههه نباشیددددددددددددددددددد واقعا. احسنت
ضمنا" عفلا خودشان به دلخواه خاموش نشده اند
البته این نکته را نباید فراموش کرد که قاطبه مجلس نشینان از گروه سیاسیون هستند و با شعارها ووعده هایی پوپولیستی بر سر کار آمده اند.سطح سواد کارشناسیشان در حد شعارهای توداخلی است.
والبته تقصر خود ما هست، وقتی من نوعی دارم فلان نماینده مجلس رو انتخاب می کنم به جای اینکه بیام به تخصصش نگاه کنم، از روی چهره، حرف های احساسی دم انتخابات، مسائل سیاسی و ...رای بدم، نتیجش می شه اینی که شما می گید.
ولي افسوس از همچين مجلسي انتظار چيز ديگري داريد
شما از عقلا دعوت بعمل میاورید حال آنکه اگر به بطن جامعه و بحثهای مکرری که در مجالس عمومی مردم در خانه و کوچه وبازار و سر هر کوی و برزن در جریان است نگاهی بیندازید همه از بلایی که بر سر مملکت آمده و میآید کاملا اگاه هستند و میدانند علاج چیست و کجاست من نمیدانم چرا آقایان خود را به کر گوشی زده اند ...
اگر در تمام اجتماعات دولتی و غیر دولتی همه بر سر مسائل اصلی که به ایشان محول شده بحث میکردند
میشد به دانشجویان هم خرده گرفت که چرا به جای صحبت در مورد کمبودهای علمی وارد سیاست میشوند و بیشتر در زمینه های سیاسی فعالیت میکنند!
اما فقط وقتی دانشجویان در مورد مسائل سیاسی شعار میدهند همه تذکر میدهند که شما در مورد کمبودهای علمی صبحت کنید ...
درود بر نویسنده
اساسا ما مردماني هستيم كه دنباله رو مسائل هستيم و لذا شما ميتوانيد با پرسش چينين سوال اساسي در سايت اين امر خطير را در پيش بگيريد و جاي يك خبر هات دو خبر هات داشته باشيد كه يكي از اين خبرهاي هات را براي اين مهم استفاده نماييد.
انصافا جاي چنين نگاهي در تحليلهاي بيطرفانه
و آينده نگرانه خالي است.
مسئولان ما بيشتر از هر چيز به فكر صندلي هاي خودشان هستند تا توجه به مصالح ملي و استرتژيك و بنيادين.
نمونه اش همين كشمكشهاي بيهوده بر سر انتخاب وزير علوم بود.
خداوند عاقبت اين كشور را به خير كند با اين همه رياكاري كه در تار و پود جامعه رخنه كرده است.
بازگشت همه به سيره بزرگان ديني و اهداف روشن انقلاب تنها راه حل است.
واي بر ما و اين جماعت خودخواه و خودبيني كه همه را با چوب تكفير سياسي و اجتماعي مي راند و خودش را محور عالم و آدم ميداند.
سپاس
علت آشنا نبودن جامعه به حق حقوقشان میباشد
فرق ما جهان سومی ها با اونها "فقط" تو همینه..