عصر ایران- درست است که 73 میلیون ایرانی برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کرده اند اما این سکه یک روی دیگر هم دارد: این که دو میلیون و 400 هزار نفر که یپش تر یارانه نقدی دریافت می کردند از ثبت نام مجدد اجتناب کردند. بزرگی عدد اول اما موجب شده که انگیزه این گروه دو میلیون و 400 هزار نفری چندان دیده و شنیده نشود.
درباره استقبال از یارانه نقدی دلایل متفاوتی ذکر شده مهم تر از همه این که وقتی با هدیه و تعارفی رو به رو می شویم این پیشنهاد را معمولا رد نمی کنیم مگر آن که انتظار ناحقی در آن باشد حال آن که یارانه در 40 ماه گذشته قرین زندگی مردم بوده و به بخشی از حقوق آنان بدل شده است.
انگیزه خیل ثبت نام کنندگان البته روشن است از نیاز تا احساس نیاز و مهم تر از همه نگرانی نسبت به تامین هزینه ها در آینده و احساس این که بخشی از حق مسلم خود را دریافت می کنند نه بیشتر. اما آنها که ثبت نام نکردند چه انگیزه ای داشتند؟
مقاله حاضر را یکی از کاربران عصر ایران ( آقای
جواد یوسف زاده) فرستاده اند که به پرسش اخیر پاسخ داده و هر چند حاوی نکات قابل تامل و احترامی است اما طبعا به تمامی موضع سایت تلقی نمی شود:
موضوع انصراف از یارانه محک جالبی برای سنجش رفتار جامعه شد و جا دارد کارشناسان علوم اجتماعی و سیاسی به تحلیل دقیق آن بپردازند.
از ابتدا اقتصاددانان نسبت به این وضعیت هشدار داده بودند. اجرای نادرست هدفمندی یارانه ها در فاز اول نه تنها به اهداف اصلی خود نرسید بلکه به افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم، افزایش هزینه های دولت ، رکود تولید و بدتر از همه وابسته شدن جمعیت کشور به دریافت یارانه انجامید.
نوع اجرا تبعات دیگری چون تشدید نرخ بیکاری و افزایش واردات را هم داشت. از ابتدا حدس زده می شد که پرداخت نقدی یارانه به این صورت آن را به حق مسلمی تبدیل می کند که وقتی نیازی هم به آن وجود نداشته باشد به آسانی حذف شدن نیست.
به عبارت دیگر نوع اجرای آن بدعتی بود که بر چیدن آن بسیار دشوار است. به هر حال اتفاقی است که افتاده وم سوولیت آن هم برعهده کسانی است آن سیاست های غیر علمی و عوام گرایانه را بنا گذاشتند و کسانی که به سخن ناصحان وقعی ننهادند.
اکنون اما دولتی بر سر کار آمده که در صدد رشد اقتصادی وباز گرداندن جریان آن به مسیر اصولی خود است. هر چند که به اذعان کارشناسان سال ها طول می کشد تا انحرافات گذشته جبران شود و این بیماری بهبود یابد. این دولت را اما مردم به امید اصلاح امور ورفع تنگناها ورونق اقتصادی انتخاب کرده اند و واضح است که از وضع گذشته ناراضی و به جد خواهان تغییر بودند. طبیعتا انتظار متقابل از همین مردم گزاف نبود و نیست که اعتماد کنند و از برنامه های دولت استقبال.
رفتار جامعه اما اسباب شگفتی شد. چرا که دولتی که به اراده آنها وبرای رفع تنگناهای اقتصادی بر سر کار آمده توصیه کرد چنانچه نیاز ندارید ثبت نام نکنید هر چند که خود زمینه ثبت نام آسان را برای همگان فراهم ساخت. اگر مثلا ساکنان واحد های مختلف یک ساختمان نخواهند هزینه های تعمیرات عمومی را بپردازند؛ چه برسر آسایش ورفاه شان خواهد آمد؟
چرا برای انصراف از یارانه پاسخ مورد انتظار از جامعه دریافت نشد؟ در حالی که با یک تخمین سر انگشتی می توان گفت لا اقل سی در صد مردم نیازی به دریافت یارانه ندارند، چه انگیزه ای اکثر آنها را وادار به کم توجهی به منافع عمومی می کند؟ بیایید چند عامل را محتمل بدانیم:
- گمان می کنند که اگر یارانه نگیرند پردر آمد و ثروتمند شناخته خواهند شد وممکن است از امکانات وتسهیلات دیگر در آینده محروم شوند.
- احساس می کنند با آنها صادقانه رفتار نمی شود و به نفع مردم تصمیم نمی گیرند . استدلال آنها ممکن است این باشد که وقتی کسانی که سوء استفاده های کلانی کرده اند در حاشیه امن به سر می برند وکسی جرات ویا اراده برخورد با آنها را ندارد لابد عزم برقراری عدالت وجود ندارد؛ پس چرا ما باید فداکاری کنیم؟
- بر این باورند که رسیدن به حقوق قانونی با مشکلات زیادی همراه است. از این رو نوعی مقاومت منفی ابراز می کنند.
اینها شاید نمونه های معدودی باشد و موارد دیگری هم قطعا وجود دارد .با این حال چگونه می توان پذیرفت کثیری که در دوران جنگ آن چنان از جان و مال و فرزند خود گذشتند، دل به دریا زدند و هستی خود را در راه آرمان شان نهادند ،اکنون حاضرنیستند از گوشه ای کم تاثیر درزندگی خود- آن هم برای رفع مشکلات جامعه خودشان- بگذرند؟
گمان می کنم مردم همان مردم اند و همچنان کشور خود را دوست دارند، اما بیش از این دوست داشتن نگران معیشت آینده خود وفرزندان شان هستند .
همین که شیوه های نابه جایی را که در چند سال گذشته با آثار نامطلوب مشاهده کرده اند، امید آنها را نسبت به آینده خود وفرزندان شان کم رنگ ساخته و مدت ها زمان لازم است تا دوباره اعتماد واطمینان به دل شان راه یابد.
در این میان هم حاکمان و هم مردم تکالیفی انسانی واجتماعی دارند و هرکدام باید به آنها پای بند باشند. حاکمان -شامل نهاد های حکومتی و دولت- باید چشمان خود را باز تر و گذشته ها رانقد کنند واگر خطایی داشته اند اذعان واستغفار کنند.
استغفاری که بنا به قول مولاعلی(ع) در آن پشیمانی وباز گرداندن حقوق ضایع شده، عذر خواهی از مردم، مجازات متعدیان، به کار گماردن صالحان وتصمیم برای در پیش گرفتن حکمرانی بهتر باشد.
همچنین مردم باید این نکته را بپذیرند که تنها با حمایت از دولت منتخب خود می توانند امید به آینده ای مطلوب داشته باشند .آنها باید ضمن حفظ هوشیاری در شناختن راه از چاه منتخب خود را یاری کنند ودل به خدای مهربان بسپارند و بدانند درمقابل یک بخشش، او صدها مقابل عوض خواهد داد.
بگذریم از دل های بیماری که حاضر به پذیرش خطاها ی خود نیستند وبر طبل سیاست های ناصواب گذشته می کوبند و بجای مساعدت ، فضای منفی ایجاد می کنند.
من به امید فردایی مطمئن وجامعه ای همبسته ومردمی که اخلاق را در رعایت حقوق مردم می جویند از ثبت نام مجدد برای دریافت یارانه نقدی خودداری ورزیدم در عین این که انگیزه های هموطنان ثبت نام کننده را درک می کنم.
ضمن تشكر از نگارنده عزيز بطور حتم تك تك ايرانياني كه از گذشته 8ساله عبرت گرفته اند بانگاه به افق آينده اي با عزت و رفاه براي همه هموطنان خود از خدا خواهانند فرصت دارند تا با انصراف از يادگار آن دوران شوم در ياري دولت بر خواسته از راي ملت سهيم باشند .انشاء اله
من نيز به همان دلايلي كه توسط جناب آقاي یوسف زاده به خوبي بيان شده است با افتخار و با احساس مسئوليت قانوني و اجتماعي از ثبت نام براي يارانه انصراف داده ام. ولي اكنون بنا به دلايل ذيل به شدت از كرده خود پشيمانم :
1- متاسفانه بر خلاف تصريح قانون و وعده هاي داده شده ، دولت به همه ثبت نام كنندگان يارانه پرداخت مي كند. در واقع رفتار دولت صادقانه نبود.
2- به دروغگويي پاداش داده شده است.
3- از حقوق خانواده ام به خاطر توسعه كشور و حمايت از اقشار نيازمند گذشتم ولي اخلاقا و شرعا نمي توانم بپذيرم اين مبلغ در كمال بي عدالتي به افرادي پرداخت دمي شود كه چندين برابر من درآمد دارند.
4- احساس ساده لوحي و فريب خوردن دارم.
5- با توجه به مخالفت اوليه همسرم با انصراف از يارانه، دچار مشكلات خانوادگي شده ام.
6- به شخصيت ، شعور ، احساس مسئوليت و صداقتم توهين شده است.
7- از سوي اطرافيان و دوستان موجب شماتت و استهزاء قرار گرفته ام.
8- اعتمادم را از دست داده ام
9- و...
انتظار دارم دولت با جسارت قانون را اجرا كند در غير اين صورت فرصت ثبت نام مجدد براي افرادي مانند من فراهم شود.