صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۰۸۴۳۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۳ - ۲۰ فروردين ۱۳۹۱ - 08 April 2012

BRICS غوطه ور در آرزوها

سعيد منصور افشار
اواخر ماه مارس 2012، رهبران پنج كشور برزيل، روسيه، هند، چين و آفريقاي جنوبي موسوم به BRICS (حروف اول انگليسي پنج كشور) چند سال پس از آغاز فعاليت تصميم گرفتند كه يك شبكه بانكي موسوم به بانك توسعه با هدف جايگزيني بانك جهاني و جلوگيري از تاثيرپذيري از بحران هاي مالي جهاني تشكيل دهند.

اين پنج كشور با اين تصور كه نزديك 30 درصد مبادلات اقتصاد جهاني و قريب نيمي از جمعيت جهان را در خود جاي داده اند، هدف ديگر خود را افزايش نفوذ سياسي در سازمان هاي جهاني از جمله سازمان ملل متحد قرار داده اند.

اينكه اين طرح تا كجا مي تواند ادامه يافته و عملي گردد بديهي است كه نياز به گذشت زمان دارد، اما در همين اول كار چندين نكته ابهام و سوال بوجود آمده كه بد نيست به آنها پرداخته شود.

پررنگ ترين بخش علت این تصميم، جلوگيري از نفوذ بحرانهاي اقتصادي جهان به اين كشورهاست كه كمي ساده انگارانه به نظر مي رسد.
درست است كه بحران اقتصادي در منطقه يورو جدي است و ركود اقتصادي تا حدودي انگليس و آمريكا را هم در برگرفته، اما براي تشكيل بلوك هاي جايگزين دلايل محكمتري لازم است. مگر قرار است به ازاء هر بحران به صورتي جزيره اي كشورهاي ديگر دنبال آلترناتيو بگردند، مگر همين دو دهه پيش نبود كه توفان بحران شديد اقتصادي كشورهاي شرق آسيا را در نورديد و ببرهاي آسيا يكي پس از ديگري در باتلاق بحران هاي مالي و تورم فرو مي رفتند و در نهايت نهادهاي بين المللي معتبري مانند صندوق بين المللي پول و بانك جهاني به ياريشان شتافتند.



علم اقتصاد كه منطق رياضي خود را دارا مي باشد، قرابت بسيار جدي با ميزان سطح توسعه اجتماعي، سياسي و فرهنگي ملل دارد. جوامعي مانند چين، همانطور كه بارها در محافل علمي بحث شده، به دليل عدم پايبندي به مبحث توسعه پايدار از طريق حفظ محيط زيست و داشتن سهم فراوان در آلودگي آب، هوا و خاك بخش بزرگي از كره زمين و عدم توسعه سياسي، اجتماعي و فرهنگي، نمي توانند شريك قابل اطميناني در دراز مدت براي حركت هاي جمعي سازمان هايي مانند BRICS به حساب آيند.

توسعه اقتصادي چين نوعي خاص از توسعه است كه بدليل تجميع اغلب صنايع آلوده كننده جهان در آن كشور و عدم وجود دولتي مسئول و يا NGOهاي مستقل جهت تبيين وضعيت وخيم محيط زيست، نمي تواند پايدار باشد و در نتيجه به عهده گرفتن مسئوليت در تشكيلاتي مانند BRICS زير سوال مي رود.

از سوي ديگر، روسيه، هنوز هم وارث بلامنازع سياست هاي اقتصاد متمركز و تا حدودي مافيايي حكومت توتاليتر شوروي سابق به شمار مي رود و عدم باور به اقتصاد بازار آزاد، هنوز در تار و پود اين كشور ريشه دارد كه نمود صادق آن را شايد بتوان در بلاروس ديد.

مساله عدم توسعه اجتماعي و فرهنگي و مسئوليت پذيري نخبگان و شكل نگرفتن و قدرت نيافتن طبقه متوسط در جوامعي مانند چين و روسيه و حتي تا حدودي هند موضوع ساده اي نيست.



اگرچه هند به عنوان بزرگترين دموكراسي دنيا از لحاظ جمعيت ، پس از روي كار آمدن مجدد حزب كنگره و آقاي موهامو سينگ تا حدودي ليبراليسم اقتصادي در كشور حاكم گردانيده و توسعه متوازن را تجربه مي نمايد اما بدليل داشتن جمعيت فراوان راه دشواري براي رسيدن به مقاصد BRICS تجربه خواهد كرد.

در مورد كشور برزيل، پس از آنكه نظاميان سنگ بناي توسعه اقتصادي را نهادند، با شروع واگذاري حكومت از سوي نظامي ها به رهبران غيرنظامي، زير ساخت محكمي براي توسعه بوجود آمده است تا جايي كه آن كشور هم اكنون جز بيست قدرت برتر اقتصادي جهان است پس بنابراين مي تواند كمك حال BRICS باشد.

آفريقاي جنوبي هم گذشته از گرفتاري در بحث ديرينه آپارتايد، پس از رفع آن و قرارگرفتن مديريت كشور در دستان اشخاص معتبري مانند نلسون ماندلا و حزب اش فرصتي پيدا كرد تا خود را در جمع بزرگان اقتصاد جهان مطرح كند، آفريقاي جنوبي داراي زيرساخت هاي تاحدي محكم براي توسعه است كه كفه را به نفع آنها سنگين مي كند.

موارد فوق و اشاره به بخشي از تاريخ سياسي ـ اجتماعي پنج كشور به اين دليل بود كه براي تشكيل بلوك هاي اقتصادي ـ كه نمونه هاي شكست خورده آن ها كم نيستند‌، تنها آرزو كردن كافي نيست.

 به نظر نگارنده اعضاء BRICS بهتر است بازتعريف مجددي از انسجام دروني جوامع خود داشته باشند و بررسي كنند كه تا چه حد قشر متوسط جوامع شان رشد يافته و تثبيت شده است.

صرف داشتن هدف جايگزيني دلار يا يورو يا ذكر مصيبت بحرانهاي اقتصادي غرب براي تشكيل اتحاديه مالي كافي به نظر نمي رسد.

به علاوه راه حل هاي ساده تري مي توان براي حل مشكلات ذكر كرد؛ به عنوان مثال سازمان هاي اقتصادي بين المللي مانند بانك جهاني يا صندوق بين المللي پول را ارتقا برنامه داد و با تغيير دادن اهداف،تاكتيك ها و استراتژي ها، البته در صورت ضرورت، برنامه هاي اصلاحات و توسعه پايدار را براي كل كشورهاي جهان پياده نمود.



از سوي ديگر سال ها تلاش شده تا سازمان تجارت جهاني WTO به ثمر بنشيند و تا حدودي هم جايگاه حقيقي خود را پيدا كرده است، بنابراين تقويت بنيان هاي آن اولويت بيشتري دارد تا تشكيل بلوك هاي جديد.
 در حال حاضر كشورهاي جهان با مصائب بيشتري روبرو هستند كه حل آنها اولويت دارد، مسائلي مانند گرم شده كره زمين، آب شدن يخ هاي قطبي، تغييرات آب و هوايي، گازهاي گلخانه اي، افزايش جمعيت، كم شدن منابع آب شيرين و غذا در بسياري از كشورهاي جهان و ... بنابراين بهتر است تحت لواي سازمان هاي بين المللي موجود مانند سازمان ملل متحد، فائو، يونسكو، يونيسف، بانك جهاني، صندوق بين المللي پول و ... اقداماتي عاجل در جهت حل مشكلات ياد شده صورت گيرد. اشاعه تفكر تشكيل سازمان هاي جديد مانند BRICS كه البته بارها قبلا با اسامي مختلف آزمايش شده، نه تنها راه حل مشكلات نيست، بلكه باعث اتلاف وقت و انرژي از بخشي از مردم جهان خواهد شد، و كلام آخر كه بعنوان درد دل بايد گفت، كه بالاخره چه كساني مسئول گردش دوره اي رشد عوام زدگي و عوام گرايي در جهان هستند.
    
-
 
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
ysypobhe
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
20
sh
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۲
می گویند پلیکان درزمانی که نمی تواندشکم بچه هایش راسیر کند ازگوشت بدن خودبه انها میدهد تاسیرشوند تاجا یی که خود قربانی می شود زمین ماهم داردقربانی زیاده خواهی های بشر میشود بااین تفاوت که این بار هم پلیکان ازبین می رود هم بچه هایش.
سیامک
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۱
به سلام به نظر میرسد که پاسخ به این سوالات می تواند مارا دردرک بیشتر این مقاله کمک کند ضمن اینکه از استاد محترم درنوشتن این مقاله وجلب توجه کاربران به بحث محیط زیست بسیار متشکرم..... 1- چند درصد اقتصادجهان توسط این 5کشور کنترل میشود..2- میزان سرمایه گذاری این 5کشور درکشورهای همدیگر بطور متقابل چقدر است .3- درصورت عدم خرید کالاهای تولیدی این کشورها درامریکا/ژاپن وکشورهای اروپایی واسلامی اقتصاد این کشورها چه مدت پابرجا خواهدبود...4- با توجه به عضویت این کشورها در گروه 20 نحوه تعامل انها با سایر اعضاء گروه مذکور با توجه به تعهدات فی مابین چگونه است ....متشکرم
تعداد کاراکترهای مجاز:1200