صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۹۶۸۵۱
تعداد نظرات: ۶۵۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۲۲ دی ۱۳۹۰ - 12 January 2012

بررسی افکار و رویکردهای استیفن هاوکینگ: فیزیکدان جنجالی

دکتر رضا منصوری
عصر ایران، هومان دوراندیش - در روزهای اخیر، استیفن هاوکینگ، فیزیکدان نظری و کیهان شناس بزرگ بریتانیایی، در صدر اخبار محافل علمی جهان قرار داشت. هشتم ژانویه 2012، استیفن هاوکینگ هفتاد ساله شد.

استیفن هاوکینگ مشهورترین فیزیکدان و کیهان شناس دنیای امروز است. نبوغ علمی، پشتکار حیرت انگیز علیرغم معلولیت جسمی شگفت انگیز، آرای جنجالی و نهایتاً حضور چشمگیرش در رسانه ها، علل اصلی شهرت هاوکینگ در این جهان پررویداد است.

هاوکینگ در سال 2011، از اعتقاد پیشین خود درباره خلقت جهان از جانب خداوند دست کشید و این ایده را مطرح کرد که جهان کنونی نیازمند آفریدگار نیست. وی البته خدا را انکار نکرد بلکه خلقت عالم از سوی خداوند را انکار کرد؛ ولی به هر حال رای تازه او درباره منشاء پیدایش عالم، موجی از خبر و تحلیل را در رسانه های علمی و غیرعلمی جهان برانگیخت.

آنچه در پی می آید، گفتگوی عصرایران است با دکتر رضا منصوری، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و موسس و مدیر مسئول مجله نجوم. رضا منصوری یکی از بنیان‌گذاران پژوهشگاه دانش‌های بنیادی است و چندین سال نیز ریاست انجمن فیزیک ایران را عهده داشت. وی در این گفتگو به نقد دیدگاه هاوکینگ درباره خلقت عالم و نیز نقش رسانه ای او به عنوان دانشمندی بزرگ در جهان امروز می پردازد. 

***

 ابتدا کمی دربارۀ جایگاه علمی هاوکینگ در فیزیک نظری و کیهان‌شناسی توضیح بفرمایید. بعضی‌ها هاوکینگ را یک شومن و برخی نیز او را دانشمندی بزرگ می‌دانند. شما چه نظری دربارۀ هاوکینگ دارید؟


هاوکینگ کسی است که در نسبیت عام و کیهان‌شناسی کارهای بنیادی خوبی انجام داده است.
در دهۀ 1960 قضایای تکینگی در کیهان را مطرح کرد که قضایای هاوکینگ – پنروز هم نامیده می‌شود. این قضایا برآمده از محاسباتی بود که این دو نفر در نیمۀ دوم دهه 1960 انجام دادند.

طرح این قضایا تقریباً همزمان بود با کشف تابش زمینۀ کیهانی و منجر به پذیرش مهبانگ یا انفجاربزرگ شد. این کار هاوکینگ و پنروز زمینه‌ساز تحولی جدی در کیهان‌شناسی شد.
پس از آن بالاخره کیهان‌شناسان پذیرفتند که عالم ما از یک انفجار بزرگ شروع شده و در حال انبساط است.

تکینگی یعنی چه؟

در فیزیک تکینگی به جایی در زمان و مکان گفته می‌شود که در آن بعضی از کمیت‌ها، مثل چگالی، بی‌نهایت می‌شوند و یا حجم صفر می‌شود.

هاوکینگ و پنروز، هر دو، نسبیت دان های ورزیده و مهمی هستند. فرق آن دو این است که پنروز دانش‌پیشه‌ای رسانه‌ای نیست ولی هاوکینگ از ابتدا رسانه‌ای و خبرساز بوده است.
علت این امر شاید وضعیت جسمانی هاوکینگ بوده باشد. بسیاری از نسبیت دان ها به‌رغم اهمیت شان وارد رسانه نشده‌اند و برای مردم شناخته شده نیستند.

وضعیت جسمانی هاوکینگ به گونه‌ای است که مردم مایلند رسانه‌ها به او بپردازند. یعنی آدمی که تمام بدنش فلج است ولی مغزش خیلی خوب کار می‌کند. این وضعیت موجب تحریک حس کنجکاوی مردم درباره هاوکینگ می‌شود.
رسانه‌ها هم یک طعمۀ خوب پیدا کرده‌اند و از او استفاده می‌کنند. او هم از رسانه‌ها استفاده می‌کند و از طریق حضور در رسانه‌ها کسب درآمد می‌کند.
هاوکینگ به پولی که از رسانه‌ها می‌گیرد احتیاج هم دارد زیرا خرج زندگی و درمان او خیلی زیاد است.

دربارۀ هاوکینگ این نکته هم گفته می‌شود که بعضی از کتاب‌های غیرتخصصی‌اش را با هدف تأمین مخارج بالای زندگی‌اش منتشر می‌کند.

بله. الان هر چه که هاوکینگ بنویسد و منتشر شود، درآمد بسیار زیادی برای ناشر و خود هاوکینگ دارد.

رویکرد رسانه‌ای هاوکینگ موجب پایین آمدن عیار علمی سخنانش شده است؟

بله. البته رویکرد رسانه‌ای علی‌الاصول نباید عیار علمی حرف یک دانشمند را پایین بیاورد. برخی از دانشمندان معتقدند که نباید رسانه‌ای شوند. اما این حرف درستی نیست.

بالاخره تلاش‌های علمی انسان هم بخشی از زندگی اجتماعی اوست و پیشرفت علم نیازمند حمایت لایه‌های گوناگون اجتماع است. بنابراین بخشی از کسانی که کار علمی می‌کنند، لازم است که وارد رسانه و یا رسانه‌ای شوند. اما وقتی که دانشمندی وارد رسانه می‌شود و به دلایل گوناگون حرف‌هایی می‌زند که فاقد صحت علمی‌اند، چنین فردی عیار علمی خودش را پایین آورده است. هاوکینگ کمابیش وارد این مرحله شده است.

یعنی حرف‌های او صحت علمی ندارد؟

بله، هاوکینگ حدود 25 سال پیش اعلام کرد علم کیهان‌شناسی به انتهای خودش رسیده و فقط اندازه‌گیری بعضی از کمیت‌ها باقی مانده است و اگر این کار انجام شود، ما دیگر مشکلی در کیهان‌شناسی نداریم. این حرف خیلی مسخره بود. یعنی همه در جهان علم، بدون استثناء، به این حرف هاوکینگ خندیدند.

چرا؟

برای اینکه همه می‌دانستند که کیهان‌شناسی با معضلات و پیچیدگی‌های بسیار زیادی مواجه است. یعنی هنوز خیلی چیزها باید در علم کیهان‌شناسی محاسبه می‌شد و نظریات و رصدهای جدیدی باید مطرح می‌شدند و صورت می‌گرفتند. اتفاقاً دهه 1360/1980 دهه‌ای بود که هنوز مسألۀ مادۀ تاریک حل نشده بود و نظریۀ تورم هنوز مبهم بود.
در چنین شرایطی وقتی که کسی بگوید کیها‌ن‌شناسی به اتمام رسیده است، حرف خیلی نادرستی را مطرح کرده است.

هاوکینگ دو سه سال بعد از آن حرف، در کنفرانسی در ژاپن، که اتفاقاً خود من  هم در آن جا حضور داشتم، بابت حرف قبلی‌اش عذرخواهی کرد و گفت که آن حرف من اشتباه بود. هر دو اظهارنظر هاویکنگ باعث رسانه‌ای شدن او شد. یعنی هم وقتی که گفت که کیهان‌شناسی در حال به پایان رسیدن است و هم وقتی که گفت کیهان‌شناسی هنوز راه درازی تا رسیدن به انتهای کار خود دارد، رسانه‌ها به او اقبال گسترده‌ای کردند. این شیوۀ عمل هاوکینگ نشان می‌دهد که او روالی را در برخورد با رسانه‌ها در پیش گرفته است که از نظر سایر دانش‌پیشگان قابل قبول نیست.

احتمالاً دانشجویان کیهان‌شناسی هم می‌دانند که این علم راه درازی تا رسیدن به نقطۀ پایان خودش دارد. به نظر شما چه انگیزه‌ای باعث می‌شود هاوکینگ چنان اظهارنظر عجیبی بکند؟ آیا او واقعاً به آن حرف خودش اعتقاد داشت؟

نه، من فکر می‌کنم او به حرف‌هایی از این دست معتقد نیست.
البته گاهی ما حرف‌هایی غیرجدی در محفلی خصوصی می‌زنیم. اما گاهی هم در محیطی علمی سخنان فکرشده و جدی می‌گوییم. وقتی که آدم به مرحله‌ای می‌رسد که رسانه‌ها حرفش را بزرگ می‌کنند و سخن او در جامعه تأثیر می‌گذارد، دیگر هر حرف فکرنشده و غیرجدی‌ای را نباید بر زبان بیاورد و به خورد افکار عمومی بدهد.

شما فرض کنید که رئیس بانک مرکزی ایران هر چند وقت یکبار مصاحبه کند و حرف‌هایی عجیب و غریب بر زبان بیاورد. مثلاً یک روز بگوید ما می‌خواهیم چهار تا صفر از اسکناس‌ها حذف کنیم، یک روز هم بگوید قرار است چند صفر دیگر به اسکناس‌ها اضافه کنیم و روز دیگر بگوید ما می‌خواهیم نرخ دلار را بالا ببریم و بعد بگوید نرخ دلار را پایین می‌آوریم. کاملاً طبیعی است که این حرف‌های او در جامعه و در فضای اقتصادی کشور ایجاد تلاطم می‌کند.

کسانی که در زمینه‌ای خاص مسئولیت، توانایی و اطلاعاتی ویژه دارند، نباید به‌صورت دلبخواهی هر حرفی را در فضای عمومی مطرح کنند و چند وقت بعد هم حرفی کاملاً متناقض با حرف نخست را پیش روی افکار عمومی بگذارند. این حکم شامل حال دانش‌پیشگان هم می‌شود. ولی هاوکینگ از بیان چنین سخنانی ابا ندارد و حرف‌هایی می‌زند که در جامعه ایجاد تلاطم می‌کند. او قطعاً از این رویه استفادۀ مالی می‌برد. حالا انگیزۀ هاوکینگ چه مادی باشد و چه غیرمادی، نتیجۀ این رویۀ او چیزی جز انتفاع مالی وگمراهی عموم نیست.



در واقع شما معتقدید که هاوکینگ تقوای علمی ندارد و به تعبیر دیگر، محققانه حرف نمی‌زند.

قطعاً ؛ هاوکینگ حرف‌هایی می‌زند که به هیچ‌وجه قابل دفاع نیست. خیلی‌ها به خدا اعتقاد ندارند. این نظر شخصی آنهاست و حق دارند که نظر خودشان را بیان کنند. ولی وقتی کسی مدعی شود که علم می‌گوید خدا وجود ندارد، حرفی غیرعلمی را مطرح کرده است.

من ممکن است بگویم به خدا اعتقاد دارم. من حق دارم این نظرم را، درست باشد یا نادرست، بیان کنم. اما اگر بگویم فیزیک اثبات می‌کند که خدا وجود دارد، این حرف نه تنها قابل قبول نیست بلکه من به‌عنوان یک فیزیکدان حق بیان آن را هم ندارم؛ زیرا اگر من بگویم علم فیزیک وجود خدا را اثبات می‌کند، سخنی غیر علمی گفته‌ام.

مگر هاوکینگ صراحتاً گفته است که علم می‌گوید خدا وجود ندارد؟

این جمله را به کار نبرده است. اما حرف او این است که کیهان‌شناسی مدرن نیازی به خدا ندارد. او می‌داند که رسانه‌ها و مردم تعبیر خواهند کرد که پس علم می‌گوید خدا وجود ندارد! این حرف هم درست است و هم غلط. از این رو درست است که کار علمی، چه کیهان‌شناسی چه فیزیک و چه ریاضیات، مانند هر حرفۀ دیگری نیازی به خدا ندارد. اما از این رو نادرست است که القاءکننده این دیدگاه است که خدا وجود ندارد. هاوکینگ هم به‌خوبی می‌داند که این حرف او چنین دیدگاهی را القاء می‌کند. قرار نیست که ما خدا را در علم وارد کنیم. خدا مقوله‌ای است و علم مقوله‌ای دیگر، همان‌گونه که نجار معتقد به خدا یک چیز است، کار نجاری چیز دیگر!

بشر در دوران قدیم میزانی از علم و دانش را در اختیار داشت. آیا او در دوران جدید ، با توجه به مجموعه اطلاعات علمی‌ای که ظرف چندهزار سال از طریق علوم گوناگون به‌دست آورده است، فارغ از اینکه نظرش درست باشد یا غلط، نمی‌تواند مدعی شود که خدا احتمالاً وجود دارد یا ندارد؟

نه، نمی‌تواند چنین حرفی بزند.

یعنی علم لزوماً باید درباره خدا سکوت کند؟

نه، علم انواع و اقسام مختلفی دارد.

منظور من علم به‌معنای science است.

علم به معنای science  کاری با وجود یا عدم وجود خدا ندارد. این علم نوعی حرفۀ پیچیده است که کارکردهایی در زندگی بشر دارد. شاید گفته شود که علم در پی کشف حقیقت است اما این‌گونه نیست. علم سوال‌هایی را مطرح کند و با ابزاری که در اختیار دارد، جواب‌هایی برای آن سوال‌ها پیدا می‌کند؛ فقط همین. علم از جامعه پول و امکانات می‌گیرد تا ابزار لازم را بدست آورد تا بتواند جواب سوال‌هایی را بدهد که پیش رویش قرار گرفته است. سوال‌ها هم ممکن است از داخل علم و یا از جای دیگری برخیزد. در واقع در حالت دوم، جامعه سوال‌هایی را در پیش روی علم می‌نهد.

پس به نظر شما سوال " آیا خدا وجود دارد؟ "، سوالی نیست که علم بتواند به آن پاسخ دهد.

بله. لااقل علمی که بشر تا به امروز داشته است، علمی نیست که بتواند به این سوال بپردازد. البته ما نمی‌دانیم هزار سال دیگر چه خواهد شد. اما علم کنونی بشر نمی‌تواند اساساً به این سوال بپردازد. ما الان می‌گوییم که بودن یا نبودن خدا مسأله‌ای اعتقادی است و علم به اعتقادات بشر نمی‌پردازد. به نظر من تنها اعتقادی که در علم مدرن وجود دارد، این است که علم پیشرفت می‌کند و به نتیجه می‌رسد و این اعتقاد کمی نیست!

منظورتان از اعتقاد، گزاره‌ای متکی به ایمان است؟

بله. این اعتقاد قطعاً متکی به ایمان است و در واقع اعتقادی است ورای علم. من از کجا می‌دانم که علم پیشرفت می‌کند؟ من از کجا می‌دانم که انسان می‌تواند راز کیهان را کشف کند؟ این یک اعتقاد است. دانش‌پیشگان معمولاً به این توانایی انسان ایمان دارند و نمی‌توانند آن را اثبات کنند!
البته برخی از دانشمندان چنین اعتقادی ندارند و می‌گویند علم روزی تمام می‌شود و به چنین مراحلی در شناخت عالم نمی‌رسد. اما اکثر دانشمندان وقتی که کار علمی می‌کنند، معتقدند که علم رشد می‌کند و ناشناخته‌ها را پیدا می‌کند.

به نظر شما فیلسوفان می‌توانند به فیزیکدانان و منجمان بگویند شما حق ندارید دربارۀ خدا اظهار نظر کنید ولی ما حق چنین حقی داریم.

فیلسوف ممکن است به خودش اجازه بدهد که دامنۀ موضوعات مورد تحقیق خودش را هر طور که می‌خواهد تعریف کند. اما علم جدید طوری تعریف شده است که اساساً کاری به خدا ندارد. اعتقادات فیزیکدانان دربارۀ خدا، هرچه باشد، جزئی از علم فیزیک و برخاسته از آن نیست. ممکن است فیزیکدانی کتابی در رد یا اثبات خدا بنویسد. این قبیل آثار فیزیکدانان در اجتماع فیزیکدانان، غیرفیزیک تلقی می‌شود نه بخشی از علم فیزیک.

ولی ظاهراً در عموم جوامع دینی، وقتی یک دانشمند بزرگ سخنی در تأیید وجود خدا می‌گوید، دینداران به‌شدت از حرف او استقبال می‌کنند اما اگر آن دانشمند سخنی در رد وجود خدا بگوید، می گویند علم و دانشمندان حق ندارند سخنی دربارۀ خدا بگویند.

علتش این است که انسان‌ها همیشه تمایل دارند که دیگران در تأیید باورهای آنها حرف بزنند. افراد مذهبی خیلی دوست دارند که کسی بگوید علم فلان اعتقاد شما را اثبات کرده است. ما انواع و اقسام کتاب‌ها را ترجمه کرده‌ایم تا نشان دهیم علم جدید فلان اعتقاد دینی ما را تأیید می‌کند. در کار ترجمه هم به سراغ آثار غربی‌هایی رفته‌ایم که با علم جدید آشنا بوده‌اند و در آثارشان نکاتی در تأیید باورهای ما وجود دارد. این یک گرایش طبیعی است. یعنی ما دوست داریم دیگران اعتقادات ما را تأیید کنند.

قرآن می گوید در آثار خدا بنگرید تا به وجود خدا پی ببرید. علوم طبیعی هم مشغول مطالعه پدیده‌هایی هستند که در قرآن به‌عنوان نشانه‌های وجود خدا قلمداد شده‌اند. اما سخن شما ظاهراً  مفروضی بر خلاف این توصیۀ قرآنی دارد. یعنی شما می‌فرمایید که ما نمی‌توانیم با مطالعۀ طبیعت مدعی شویم خدا وجود دارد.  

 ممکن است که یک دانشمند یا یک آدم معمولی بگوید این یافته‌های علمی دلیلی بر وجود خداست.  این‌ها دو چیز متفاوتند. کسی که کار علمی می‌کند، ممکن است با انگیزه‌های گوناگون (کشف آثار خدا، کشف رموز طبیعت، کسب ثروت و قدرت و شهرت و ... ) مشغول کار علمی باشد. علم امروزه یک حرفه است؛ حرفه‌ای که به‌دنبال ناشناخته‌ها می‌رود. اما این هم طبیعی است که انسان با کشف رموز بیشتر طبیعت تمایل دارد آنها را به‌ خدا نسبت دهد. ‌

حرف اصلی من این بود که قرآن به انسان می‌گوید تو حق داری به یافته‌های علمی استناد کنی تا به وجود خدا معتقد شوی. اگر انسان حق دارد که برای اثبات خدا به یافته‌های علمی استناد کند، منطقاً این حق را هم دارد که با استناد به یافته‌های علمی خدا را رد کند. می‌خواهم بگویم با این توصیه قرانی پای علم به بحث خداشناسی باز می‌شود.

نه، پای علم باز نمی‌شود. در طول تاریخ دیده شده است که وقتی که یک انسان در اضطرار شدید قرار می‌گیرد، بیشتر به یاد خدا می‌افتد. حالا آیا ما باید کاری کنیم که همه مضطر شوند تا خدا را بهتر بشناسند؟ بدیهی است که چنین کاری نمی‌کنیم. بشر به دنبال رفاه است نه به دنبال اضطرار. آیا این درست است که ما کاری کنیم که همه مردم دچار بیماری لاعلاج شوند تا به فکر خدا بیفتند؟

شما فرض کنید که یک منجم بزرگ بگوید من چهل سال در علم نجوم تحقیق کرده‌ام و معتقدم که یافته‌های علم نجوم مؤید وجود خدا هست ( یا نیست ). یعنی او از آن حیث که یک منجم ( نه یک انسان معمولی ) است، وارد بحث وجود خدا می‌شود.  

این کار اشتباه است. او به‌عنوان یک انسان وارد این بحث می‌شود؛ اما انسانی که چهل سال در یک رشتۀ علمی فعالیت کرده است. اینکه آن منجم فلان عقیده را دربارۀ خدا مطرح می‌کند به این معنا نیست که علم نجوم نیز همان رأی او را دربارۀ خدا دارد. ما به چیزی "یافتۀ علمی" می‌گوییم که اجتماع علمی آن را بپذیرد نه یک دانشمند خاص. اجتماع علمی هم هیچ‌وقت نمی‌گوید که ما خدا را دیده‌ایم ( یا ندیده‌ایم ). اصلاً غیرقابل باور است که اجتماع علمی در این باره حرفی بزند و موضعی بگیرد. اجتماع علمی مدرنی که از زمان نیوتن تکوین یافته و امروز در جهان وجود دارد، علم را حرفه‌ای می داند برای یافتن پاسخ پاره‌ای از سئوال ها.‌

پس دست علم از دامان خداشناسی کوتاه است.

من این تعبیر را نمی‌پسندم. بهتر است بگوییم علم مدرن نسبت به این سئوال خنثی است. یعنی تلاش برای یافتن پاسخ این سئوال در حیطۀ فعالیت او نیست. خنثی بودن علم غیر از کوتاه بودن دست اوست. علم وارد این قضیه نمی‌شود و نمی‌تواند بشود. حالا دیگر اینکه بگوییم یافته‌های علمی به کار اثبات یا رد وجود خدا می‌آید، رأی شخصی افراد است. واینبرگ هم فیزیکدانی مشهور در آمریکاست که معتقد است علم مدرن وجود خدا را رد می‌کند.


اگر رد مفهوم خدا از سوی دانشمندانی نظیر هاوکینگ و واینبرگ ارزش چندانی ندارد، پس اثبات خدا از سوی نیوتن و امثال او نیز مشمول همین حکم می‌شود.  

بله، همین طور است.

هاوکینگ در سخنان اخیرش گفته است: " با مشاهدات ماهوارۀ دبلیومپ از تابش زمینۀ  کیهانی، که شاهدی از جهان در روزگار بسیار ابتدایی است، بشر راز خلقت جهان را گشوده است. " نظر شما درباره این سخن هاوکینگ چیست؟

ببینید این حرف مثل یک شوخی است. ما وقتی که کار رصدی انجام می‌دهیم، داده‌هایی پیدا می‌کنیم که بعضی از مدل‌ها را تأیید نمی‌کنند و بعضی از مدل‌ها را نیز تأیید یا تصحیح می‌کنند. دبلیومپ هم این کار را انجام داده است. یعنی بعضی از اطلاعات ما در زمینۀ تابش زمینۀ کیهانی را تصحیح یا تکمیل کرده است. مثلاً ما الان اطمینان بیشتری داریم که چگالی عالم و انرژی تاریک چقدر است. این چه ربطی به ادعای کشف راز خلقت دارد؟ مهمترین راز خلقت این است که تکینگی اول عالم چیست؟ چون مهبانگ از آن جا شروع شده است.  ما نمی‌دانیم که عالم چگونه شروع شده است. اگر اغراق نباشد، می‌توانم بگویم که به تعداد کیهان‌شناسان مدل وجود دارد برای درک دوران مهبانگ. ما هنوز چیزی درباره مهبانگ نمی‌دانیم.

پس در این زمینه هنوز اجماعی هم بین دانشمندان حاصل نشده است.

تنها اجماعی که وجود دارد اجماع در این خصوص است که ما اصلاً نمی‌دانیم در دوران مهبانگ چه خبر بوده و چه اتفاقی افتاده است.

این‌طور که شما می‌فرمایید، ادعای کشف راز خلقت عالم سخن شاذی است.

این حرف خیلی بچه‌گانه است. دانشمندان تا پیش از این نسبت به میزان چگالی عالم تردید داشتند اما الان تقریباً مطمئن شده‌اند که چگالی عالم 1 است.

می‌توان گفت که هاوکینگ به‌لحاظ شخصیتی به گونه‌ای است که از یک کشف علمی چنان به سر شوق می‌آید که ناگهان احکام قاطع صادر می‌کند؟

بله، شاید! کیهان‌شناسان برخی از مسائل را غیرقابل حل می‌دانند و معتقدند که جواب آنها صد سال یا دویست سال بعد معلوم می‌شود. برخی از مسائل را نیز در ده سال یا بیست سال آینده قابل حل می‌دانند. وقتی که یک دانشمند به امکان حل قریب‌الوقوع پاره‌ای از مسائل علمی پی می‌برد، ‌بسیار خوشحال می‌شود و ممکن است چنین احساساتی از خودش بروز دهد. هاوکینگ، در خوش‌بینانه‌ترین حالت، چنین فردی است. یعنی اگر نگوییم این حرف‌ها ناشی از دغلبازی برای رسیدن به ثروت است، باید بگوییم که او از برخی از کشف‌های علمی به‌حدی ذوق زده می‌شود که ناگهان چنین احکامی صادر می‌کند.

فکر نمی‌کنید  شخصیت هاوکینگ و نوع حضورش در رسانه ها، عاملی انگیزه ساز برای روی آوردن دانش آموزان به علوم طبیعی باشد؟
 
نه، من اصلاً این حرف را قبول ندارم. این حرف‌ها نوعی اشتیاق کاذب در مردم و به‌ویژه جوان ها پدید می‌آورد و آنها را جذب علم می‌کند. شاید در ابتدا بعضی‌ها در نتیجۀ این حرف‌ها جذب علم شوند ولی اشتیاق آنها معمولاً دو سه سال بیشتر دوام نمی‌آورد؛ زیرا به‌تدریج در می‌یابند که علم عرصه‌ای کاملاً متفاوت از آن چیزی است که آنها در آغاز تصور کرده بودند. یعنی بعد از اینکه وارد کار علمی شوند، می‌بینند که یک دانش‌پیشه گاه باید ده‌ها سال زحمت بکشد تا یک یافته کوچک علمی به‌دست آورد. مثلاً گروه‌های علمی چندصد نفره یا چندهزار نفره باید زحمت بکشند تا یافته‌هایی کوچک در علم فیزیک به‌دست آید.

 در نشریات علمی مقالاتی با سه هزار اسم منتشر می‌شود. یعنی سه هزار نفر زحمت کشیده‌اند تا این مقاله منتشر شود. شما ببینید چقدر زحمت کشیده می‌شود تا چنین مقالاتی نوشته شود. تازه نهادهای علمی باید کلی تلاش کنند تا بودجه‌های لازم برای آنها تصویب شود و بعد سال ها کار می‌کنند تا نیم صفحه گزارش علمی منتشر شود.

در واقع شما می‌فرمایید هاوکینگ در علم مثل ویترینی است که ارتباط چندانی با داخل مغازه ندارد.

بله، دقیقاً. من معتقدم این نوع ورود دانشمندان به رسانه ها، نه تنها به علم بلکه به کل جامعه ضرر می‌زند.

هاوکینگ در سخنان اخیر خودش گفته است: "جهان می‌تواند به‌طور خود به خود، خودش را از هیچ به‌وجود بیاورد. " لطفاً این جمله را کمی بشکافید و بعد بفرمایید که این رأی در دنیای فیزیک و نجوم امروز تا چه حد قابل قبول است.

" هیچ " در فیزیک معنای خاصی دارد. یعنی متفاوت از لفظ هیچ در زبان مردم عادی است. هیچ در فیزیک یک میدان است. بنابراین هیچ در فیزیک چیز خاصی است. وقتی که ما در رسانه‌ها و برای مردم عادی می‌گوییم جهان می‌تواند خودش را از هیچ به‌وجود بیاورد، با توجه به معنای لفظ هیچ در ذهن عموم مردم، در واقع داریم می‌گوییم برای پیدایش جهان نه خدا لازم است و نه ماده. پس باید بیشتر توجه کرد و جلوی تعبیر اشتباه این گزاره را گرفت.

میدانی که در فیزیک " هیچ " نامیده می‌شود، چه ویژگی هایی دارد؟

این میدان تولید انرژی می‌کند و واقعیتی فیزیکی در پشت آن وجود دارد. کمااینکه خلاء در فیزیک ویژگی های زیادی دارد و اصلاً انرژی از خلاء بوجود می‌آید.
 
مفهوم " عدم " در فلسفه، در فیزیک معادلی دارد؟

نه. این مفهوم در فیزیک اصلاً به کار نمی‌رود. حتی مفهومی نزدیک به این مفهوم نیز در علم فیزیک وجود ندارد. ما در فیزیک خلاء و هیچ داریم اما عدم نداریم.

به نظر شما هاوکینگ " هیچ " را در معنای فیزیکی اش به کار برده است؟

بله. از اواسط دهه 1960، مدلی در کیهان شناسی پدید آمد که بر اساس این مدل، جهان و عالم ماده از هیچ تولید می‌شود. هنوز هم در کیهان‌شناسی کسانی طرفدار این مدل اند.

اما عموم افرادی که آن جمله هاوکینگ را می‌خوانند، هیچ را به معنای عدم تلقی می‌کنند.

بله. به همین دلیل می‌گویم که دانشمندان نباید در رسانه ها این‌گونه حرف بزنند. بسیاری از مفاهیمی که در فیزیک به‌کار می‌روند، معنایشان متفاوت از معنای همین مفاهیم در زبان محاوره است.

فیزیک و نجوم با  ماقبل " هیچ " کاری ندارند؟

هیچ چیزی نیست که با طبیعت مرتبط باشد و فیزیک با او کاری نداشته باشد. قبل از " هیچ " هم برای فیزیکدان ها مهم است. ما هر تعریفی که از " هیچ " بدهیم، ماقبل آن هم برایمان اهمیت دارد. مگر اینکه بگوییم ماقبل " هیچ " فاقد زمان بوده است؛ یعنی با آفرینش کیهان از هیچ زمان هم به‌وجود آمده است.

الان مفهوم " خدا " برای فیزیکدان ها و منجمان تا چه حد زنده است؟

این یک امر کاملاً شخصی است. ممکن است شما آمار بگیرید و بگویید فلان درصد دانشمندان به خدا اعتقاد دارند یا ندارند؛ مثلاً مجله نیچر هر چند وقت یکبار این کار را می‌کند. نتایج آمارگیری چند سال پیش این مجله – که الان درست به خاطر ندارم که جامعه مطالعاتی اش، دانش‌پیشگان انگلستان بود یا دنیا -  نشان می‌داد که در قیاس با صد سال پیش، درصد دانش‌پیشگانی که به خدا اعتقاد ندارند، افزایش یافته است.

الان اکثر چهره‌های جامعۀ علمی ( به همان معنای ساینتیست‌ها ) به خدا اعتقاد ندارند؟

هیچ معلوم نیست. اصلاً نمی‌توان با اطمینان چیزی در این باره گفت. هر اظهارنظری در این باره منوط به انجام تحقیقی گسترده است، که در آن باید عبارت "اعتقاد به خدا" معلوم باشد به چه معنی است!

ریچارد داوکینز در یکی از سخنرانی هایش خطاب به حاضرین در جلسه می‌گفت شما همه دانش‌پیشه هستید و بنابراین ممکن است ده درصدتان به خدا اعتقاد داشته باشید.

ولی او این حرف را در جمع خاصی بیان کرده است. اما ما در دنیا بیش از یک میلیون دانش‌پیشه داریم و باید از این یک میلیون نفر آمارگیری کنیم.

شما هیچ آمار دقیقی از میزان خداباوری دانشمندان علوم طبیعی کشورهای پیشرفته ندارید؟

آخرین آمارگیری در این زمینه، همان آمار مجله نیچر بوده است که نشان می‌داد بیش از پنجاه درصد از ساینتیست ها به خدا اعتقاد نداشتند. البته باید دید که نشریه نیچر از چه گروهی از و دقیقاً در چه کشورهایی آمار گرفته است.

به نظر شما چرا با پیشرفت علم اعتقاد به خدا هم در بین دانشمندان در حال کمرنگ شدن است؟

ببنیید ما باید این آمار را از لایه های مختلف اجتماعی بگیریم. مثلاً درباره میزان اعتقاد مردم عادی هم تحقیق کنیم. حدس من این است که درصد افراد نامعتقد به خدا در بین مردم عادی بیش از دانش‌پیشگان باشد. یعنی رشد بی‌اعتقادی در بین مردم عادی سریع‌تر بوده است. بنابراین، این امر ربطی به علم ندارد بلکه یک پدیدۀ اجتماعی است. البته اوضاع هر کشوری از این حیث متفاوت از کشورهای دیگر است. مثلاً آمریکا الان پیشرفته¬ترین کشور دنیاست اما تحقیقات نشان می‌دهد که هشتاد درصد آمریکایی¬ها به خدا اعتقاد دارند. احتمالاً در جهان سوم هم اوضاع به همین شکل است اما در مردم اروپا عدم اعتقاد به خدا بیشتر است. بنابراین عامل اصلی در این جا فقط پیشرفته بودن کشورها نیست بلکه نوع کشور هم مهم است.

شما مردم عادی را کنار بگذارید. سئوال من این بود چرا بي ديني در جهان فعلي در مقایسه با صد سال پیش بیشتر شده است؟
 
نقش تاریخی مذهب در اروپا در این جا اهمیت زیادی دارد. الان درصد کلیساگریزی در اروپا خیلی زیاد است. همزمان با نقش تاریخی و سلطۀ کلیسا در اروپا، علم هم رشد کرد و رشد علم موجب شکل گیری جدال علم و دین در اروپا شد. این جدال در آمریکا شکل نگرفت. وقتی چنین جدالی شکل می‌گیرد و مردم از منافع علم هم آگاه می‌شوند، طبیعی است که بی اعتقادی مذهبی رشد می‌کند. درمورد کشورهای اسلامی بسیار زود است اظهارنظر بکنیم. من نمی‌دانم پنجاه سال دیگر ایرانیان چگونه فکر بکنند. این بسیار بستگی دارد به نقش دین در جامعۀ فعلی ما.

این تبیین شما برای رشد بی اعتقادی مذهبی در قرون هفدهم تا بیستم کفایت می‌کند. اما در پنجاه سال اخیر که سلطۀ کلیسا در غرب وجود نداشته است. اما ظاهراً در  نيم قرن گذشته نیز عدم اعتقاد به خدا در بین دانشمندان علوم طبیعی بیشتر شده است. سئوال من این است که چرا چنین شده است؟

آمار مجلۀ نیچر متعلق به یک محدودۀ فرهنگی خاص است. اما وضع جامعۀ علمی آمریکا این‌طور نیست. این وظیفۀ جامعه¬شناسان است که در این باره تحقیق کنند. جامعه شناسان همچنین باید در این‌باره هم تحقیق کنند که درصد بی اعتقادی در بین مردم عادی بیشتر شده یا در بین دانشمندان. مردم فکر می‌کنند که دانشمندان ضد دین هستند. ولی مگر مردم اروپا این‌گونه نیستند؟ امروزه در سوئد کلیساهای زیادی متروک مانده است؛ به‌گونه ای که نگهداری آنها هم مشکل شده است. یعنی هزینۀ نگهداری این کلیساها از طرف مردم تأمین نمی‌شود؛ زیرا ظاهراً تعداد مردم معتقد به دین در سوئد چندان زیاد نیست. حالا باید در این باره تحقیق کرد که آیا رشد بی‌اعتقادی در بین دانشمندان سوئدی هم به همین اندازه بوده است؟ تحقیق در این باره و بررسی علل آن، چنانکه گفتم، وظیفۀ جامعه شناسان است.

به نظر شما، هاوکینگ در سخنان اخیرش خدا را انکار کرده است یا خلقت عالم از سوی خدا را؟

اگر در سخن او دقیق شویم، باید بگوییم که خلقت عالم از سوی خدا را انکار کرده است. اما وقتی که کسی این حرف را می‌زند، در واقع خدا را انکار می‌کند. اگر خدا این عالم را خلق نکرده، پس چه چیز را خلق کرده است؟

می‌توان گفت خدا امکان هایی را خلق کرده است که از دل آن امکان ها می‌تواند عالمی خاص شکل بگیرد یا شکل نگیرد.

این حرف، حرف درستی است. ما به‌ویژه در تشیع معتقد نیستیم که خلق عالم از سوی خداوند الزاماً بی‌واسطه بوده است. مثلاً درخت را ما می‌کاریم، ولی سبز شدن درخت مصداق خلقت خدا است. در این مثال، خدا انسان را به‌وجود آورده است تا درخت را بکارد. بنابراین می‌توان گفت خدا، به قول شما، امکاناتی را خلق کرده که از دل آنها عالم می‌توانسته پدید آید. هاوکینگ هم می‌تواند بگوید منظور من از آن جمله این است اما اگر شخصیت هاوکینگ را در نظر بگیریم، باید بگویم که به نظر من، او خواسته است حرفی بزند که مردم فکر کنند خدا وجود ندارد و جنجالی آفریده شود و او هم نفعش را ببرد.

هاوکینگ چه دلیلی در اثبات خلق نشدن عالم از سوی خدا ارائه کرده است؟

دلیلی ارائه نکرده است. مطلقاً دلیلی ندارد.
 
به نظر شما سخنان هاوکینگ دربارۀ خدا و زندگی پس از مرگ، سخنان عامیانه ای است که از دهان یک فرد خاص بیرون می‌آید.

دقیقاً. ضمناً این سخن به منظور خاص هم بیان شده است. یعنی هاوکینگ قصد روشنگری و هدایت مردم را ندارد. گاهی یک فیلسوف یا یک ریاضیدان حرفی می‌زند به قصد روشنگری. حالا فارغ از اینکه حرفش درست باشد یا نادرست. اما هاوکینگ چنین قصدی هم ندارد.

چرا؟ شما از کجا به قصد او پی برده اید؟

اگر قصد روشنگری داشت، بدون ابهام حرف می زد. مثلاً می گفت بر اساس مدل استاندارد کیهان‌شناسی، که فرضاً ماهواره دبلیومپ هم آن را تأیید کرده است، در این بحث خاص ما لزومی از خلاقیت خداوند نمی بینیم اما خدا می‌تواند کارهای دیگری در این عالم کرده باشد. ولی او به جای این‌طور حرف زدن، گفته است مغز انسان شبیه کامپیوتر است و انسان با مرگ تمام می‌شود.

تخصص هاوکینگ این صلاحیت را به او می‌دهد که دربارۀ مغز انسان اظهار نظر کند؟

به هیچ وجه. تخصص اش چنین اجازه ای را به او نمی دهد و آثارش هم نشان نمی دهد که او درباره مغز انسان مطالعه و تحقیق خاصی داشته است.  

ریچارد داوکینز در یکی از سخنرانی هایش می گوید خدایی که دانشمندانی چون آلبرت اینشتین از آن دم می زدند، هیچ ربطی به خدای ادیان ندارد. در واقع او اینشتین را ملحدی می داند که صرفاً از مفهوم خدا استفاده می کند. نظر شما در این باره چیست؟

اعتقاد به خدا با اعتقاد به مذهب فرق دارد. اینشتین به خدا اعتقاد داشت اما اینکه خدای او چه جور خدایی است، موضوعی است که هر کسی می تواند سخنی درباره آن بگوید. اینشتین که یهودی بود و از قوم یهود هم دفاع می کرد، خاستگاه و سابقه مذهبی داشت و به خدا معتقد بود. البته این حرف غیر از این است که بگوییم اینشتین پای بند تمام قواعد مذهبی بود.

شما دلیلی دارید که اینشتین ملحد نبود؟

نوشته های اینشتین بهترین دلیل است.

ولی داوکینز می گوید اینشتین مفهوم خدا را در اشاره به عظمت کیهان به کار می برد ولی خوانندۀ آثارش خدای مد نظر اینشتین را به‌عنوان خالق جهان می فهمد.

ممکن است این طور باشد ولی اینشتین هیچ وقت صراحتاً چنین چیزی نگفته است. کسی مثل واینبرگ صراحتاً می‌گوید خدا وجود ندارد. واینبرگ ممکن است در توصیف وجهی از عالم، از سر عادت، از مفهوم خدا هم استفاده کند ولی اینشتین این طور نبود.

از کدام حرف اینشتین برمی آید که او به خدای خالق عالم اعتقاد داشت؟

مثلاً اینشتین می گوید " خدا تاس نمی اندازد. " این سخن کسی است که ملحد نیست.

منظور اینشتین از این حرف دقیقاً چیست؟

منظورش این است که در این عالم نظمی وجود دارد و این نظم را خدا آفریده است. اینشتین، بر خلاف برخی از فیزیکدان ها و زیست شناسان و یا حتی مردم، هیچ‌وقت به صراحت خدا را انکار نکرد.

ماکس پلانک چه معنایی از مفهوم خدا مراد می کرد؟

او شبیه اینشتین بود. البته شاید بیش از اینشتین هم به خدا اعتقاد داشت. اما پلانک، بر خلاف اینشتین، هیچ‌وقت رسانه ای نشد و ما اطلاعات کمتری از زندگی او داریم. در واقع ما در این زمینه بیشتر از زبان دیگران درباره پلانک می¬دانیم نه از زبان خود پلانک. البته باید بیفزایم که رسانه ای شدن اینشتین از جنس رسانه ای شدن هاوکینگ نبود. اینشتین بالاجبار رسانه ای شد نه به اختیار. به علاوه، رسانه ای شدن اینشتین موجب کاهش عیار علمی سخنان او نشد.

پلانک به خدای خالق عالم اعتقاد داشت؟

بله. اما دیگران این اعتقاد او را نقل کرده اند. در نوشته های خود پلانک چیزی در این باره نیامده است.


ظاهراً یکی از آثار هاوکینگ در دهه 1980 دال بر اعتقاد او به وجود خدا است و این رای جدید او، ناقض رای قبلی اش است.

نه. نوشته های هاوکینگ وابسته به شرایط حال اوست. وقتی که او حرف صریحی نمی زند، از حرف او می توان به هر دو نظر موافق و مخالف وجود خدا رسید. البته هاوکینگ در سخنان اخیرش صریحاً اظهار نظر می‌کند. اما در نوشته های قبلی اش مثل سایر کیهان شناسان از تعبیر " خلقت عالم " استفاده می کند. این تعبیر قاعدتاً دال بر وجود خداست. اما هاوکینگ در آن زمان هم چیزی بیش از این درباره خدا نمی‌گوید.

پس او تا پیش از این به خدای خالق اعتقاد داشت.

بله. اما باز هم می¬گویم که سخنان قبلی هاوکینگ در این زمینه هم صراحت ندارد.

الان جو علمی دنیا غالباً آته ئیستی است یا لاادری گرا؟

جو غالب در جهان علم خدا را انکار نمی کند بلکه کاری به کار خدا ندارد. نوع کار دانش‌پیشگان، چه خداباور چه ملحد، ارتباطی به اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا ندارد.
   
برخی از منتقدین مدرن ورود دانشمندان به بحث خدا، معتقدند که گزاره های علمی در این بحث حجیت معرفت شناختی ندارد.

گزاره های علمی متافیزیکی نیستند اما مشمول تفسیرهای متافیزیکی می¬شوند. وقتی یک گزارۀ علمی مطرح می شود، افراد گوناگون از جمله خود دانش‌پیشه‌ها ممکن است تفسیر و استنباطی متافیزیکی از آن گزاره به‌دست دهند.

ولی این تفسیر خارج از حوزه علم است.

بله.

با توجه به فضای غالب در مراکز علمی معتبر دنیا، به نظر شما امروزه علم و دین در حال نزدیک شدن به یکدیگرند یا در حال دورشدن؟

سوال سختی است. پاسخ به این سوال تا حدی در گرو این است که ما چه تلقی ای از علم و دین داشته باشیم. به نظر من، این ها دو پدیدۀ کاملاً متفاوتند و تا زمانی که بشر وجود دارد، این دو پدیده نیز وجود خواهند داشت. علم و دین دو نوع معرفت تولید می کنند. این دو معرفت متفاوت گاه در کنار هم قرار می گیرند و گاه در برابر هم. گاهی بر هم منطبق اند و گاه با هم مخالف. اما اینکه مطلقاً بگوییم که علم و دین در حال دورشدن از یکدیگرند، این ادعای بسیار بزرگی است.

ریچارد داوکینز و امثال او در واقع می گویند که علم باید دین را از زندگی بشر بیرون کند؟

بله. البته این فقط  برخی دانش‌پیشگان نیستند که چنین حرفی می زنند. برخی از افراد عادی هم چنین حرفی می زنند. در شوروی هم کمونیست ها تلاش کردند چنین وضعی را محقق کنند.

چنین نگاهی به رابطه علم و دین، علم را تبدیل به نوعی ایدئولوژی نمی کند؟

بله. قطعاً این طور می شود و به همین دلیل باید گفت که این کار، کاری غیر علمی است. بررسی نقش دین در جامعه، وظیفۀ جامعه شناس است نه وظیفۀ یک فیزیکدان یا یک زیست شناس. یک فیزیکدان بر چه مبنایی دین را پدیده ای مضر در جامعه بشری می داند؟ من اصلاً با صحت و سقم حرف او کاری ندارم بلکه می گویم چنین ادعایی فراتر از علم فیزیک یعنی حوزه تخصصی آن فیزیکدان است.


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۶۵۱
در انتظار بررسی: ۱۱۹
غیر قابل انتشار: ۶۳
rm
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
میشه لطفا یه مقایسه هم بین کارهای علمی اقای منصور با این اقای ملحد از خدا بی خبر انجام بدین ببینیم که صلاحیت نظر دادن در این مورد دارن یا نه؟
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
جالبه حالا افکار بشر هم شد سه بعدی
رضا مرادی
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
با سلام
با توفیق خداوند من روی فیزیک قرآن تحقیق می کنم و به مسایلی از علم فیزیک که در قرآن اشاره شده است علاقمند هستم. کتابی را تالیف کرده ام با نام قرآن ام الکتاب، مثلث برمودا، اهرام ثلاثه، مثلث اژدها و بشقاب پرنده ها. در این کتاب اثبات می شود که اهرام ثلاثه توسط بشقاب پرنده ها در زمان حضرت ادریس(ع) ساخته شده اند و نوک اهرام به عنوان نصف النهار مبدا در 110 درجه بین دو مثلث فوق الذکر بنا شده اند. دیگر اینکه بشقاب پرنده ها روی زمین ساکن هستند و اینها همانهایی هستند که قوم لوط را در جنوب بحرالمیت بین سوریه و اردن امروزی منهدم کرده اند. کتاب به چاپ رسید و در اینترنت هم هست. بعلاو اینجانب به فضل خدا نظریه Big Bang نوشته آقای هاوکینگ را رد کرده ام و به سازمان انرژی اتمی و نهاد ریاست جمهوری ارایه داده ام اما افسوس که در ایران خریداری ندارد. جناب دکتر رضا منصوری، اگر می بینید که افکار آقای هاوکینگ در بین جوانان شایع می شود ایراد از خود ماست که حمایت های لازم را از علوم نظری بعمل نمی آوریم.
پدرام
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
بیشتر نقد شخصیت آقای هاوکینگ بود تا نقد نطریات ایشان.
خرگوش
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
بابا اینهمه اومدید نقد کردید حرف زدید.

به حای اینکه بگید خدا بوده از اول خیلی بزرگه ما نمیفهمیم یکیتون بیاد اثبات کنه خدا رو .

نظریه ندید برهان نظم و خلف

فکر کنید من کافرم برا من علمی اثبات کنید.

هر وقت شد بعد برید راجع به هاوکینگ نظر بدید

عجبا
سلیمانی
۲۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
واقعاً آدم دانشمند اگر مذهبی هم هست باید مثل ایشون باشه
به دور از تعصب و برخورد غیر علمی
امثال ایشون رو باید واقعاً پاس داشت
درود به شما
یه منجم
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
آخه آقای مجله نجوم ! گندکی که امسال تو اعلام زمان بارش اژدهایی زدید بستون نبود ؟؟؟ اومدی مصاحبه هم می کنی ؟؟ :)))))))))))))))))
علي
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
همين قدر كه يكنفر بگويد خدا نيست به وجود خدا اعتراف ميكند چون اگر خدا نبود اسمش هم نبود . خدا چي هست كه نيست ؟ اگر بگوئيم با علم ناقص فعلي بشر كه كمتر از 10 درصد مغزش استفاده ميكند نميتوانيم او را درك كنيم ، شايد بهتر باشد.
غلامحسين
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
طبق قاعده امكان اخس "هرموجود د.ن پايه وپستي سايه اي است از يك وجود شريف واين توالي ادامه دارد تابه تنها موجود لطيف صادره از ذات خداوندي برسد" پس حرف آقاي هاوكينگ خيلي هم بي ربط نيست
امیر
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
اصلا جالب نبود
اون آقا مثل اینکه چیز زیادی از علم و هاوکینگ نمیدونه.
هیچ وقت هاوکینگ وجود خدا رو نفی نکرده بلکه همیشه از دست داشتن خدا در خلقت کیهان نام برده
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
1- دكتر منصوري گفته اند در مواقع سختي و گرفتاري انسان بيشتر به ياد خدا مي افتد. بر اساس همين دليل مي توان گفت هاوكينگ با توجه به وضع جسماني اش بايد بشتر از بقيه به فكر خدا باشد و علت دغدغه ذهني او نيز همين است.
دوم اينكه به نظرم اگر هاوكينگ فقط به اين فكر كند كه چه نيرويي تاكنون او را زنده و فعال نگاه داشته، به راحتي نقش يك نيروي فراانساني و ماورايي يعني خدا را درمي يابد- چيزي كه به نظر مي رسد اغلب ما آن را شخصا تجربه مي كنيم.
2- علم مدرن به خدا نياز ندارد چون از مفروضات آن نيست. و اين حرف درستي است ولي علم مدرن ديگر در كليت خود مورد انقاد قرار گرفته و امروزه از علم پست مدرن صحبت مي شود آيا در اين علم نيز خدا جايگاهي در مفروضات ندارد؟
3- اما يك سوال: در علم حقوق مي گويند وقتي يك نفر به قاضي مراجعه مي كند و مسأله اي (پرونده) اي را طرح مي كند، قاضي نمي تواند به هر بهانه اي از رسيدگي به آن امتناع كند. حال اگر ديگران نپرسيده باشند هم من مي خواهم فيزيكدانان به من بگويند "خدا بر اساس قاونين فيزيكي آيا مي تواند به صورت يك مسأله فيزيكي طرح شود يا نه؟" يعني حتي اگر يك نفر عامي بگويد جهان را خدا خلق كرده، بر عهده جامعه فيزيك است به اين سوال يك جواب قانع كننده بدهد نه اينكه بگويد علم مدرن به اين سوال نياز ندارد. درواقع علم فيزيك بايد جواب اين سوال را تبيين گرانه بدهد و به نظرم هيچ سوالي مهمتر از اين براي علم فيزيك وجود ندارد. ضمنا فكر مي كنم چون فيزيكدانان احتمال اينكه بتوانند به اين سوال پاسخ بدهند را براي خودشان بسيار طاقت فرسا مي دانند صورت مسأله را مخدوش مي كنند و به الهيات حواله مي دهند . از اين رو فكر مي كنم دكتر منصوري حتي از هاوكينگ و مدرنيست ها هم در دين زدايي از علم راديكال تر هستند و بين تفكر اعتقادي ايشان با مهارت علمي شان در قراردادن مسأله در جاي اصلي خودش تناسب نمي بينم. نتيجه حرف دكتر منصوري همان كنارگذاشتن خدا است در حالي دانشمنداني چون اسپينوزا كه كارشان صرفا تفلسف نبود، گفته اند بالاترين كاري كه يك عالم مي تواند انجام دهد شناخت خدا است.
4- دكتر منصوري شايد فيزيكدان خوبي باشند اما بايد احترام ريش سفيدان را نگه دارند. هاوكينگ خود صاحب نظريه است و در دنياي فيزيك تحول ايجاد نموده. آقاي منصوري چقدر به دنياي فيزيك افزوده اند؟!!!! و اگر يك نفر حتما بايد كار تخصصي روي يك مسأله ( در اينجا: خدا) انجام داده باشد تا نظر دهد، چرا دكتر منصوري براحتي نظر مي دهند؟
5- يك فرد در عالم رسانه نمي تواند مسئول تفسير ديگران نيز باشد بلكه در خصوص اين جمله هاوكينگ بايد بر اساس كليت كارهاي ايشان و مقالاتشان نظر داد. اگر مردم بد مي فهمند، چه گناهي بر عهده هاوكينگ است، آن هم كسي كه اصلا نمي تواند حرف بزند و مجبور است از اقل كلمات براي منظور خود استفاده كند؟
6- با توجه به موضع گيري هاي ضد و نقيض اخير بانك مركزي در خصوص بازار سكه و ارز و ... (از جمله اينكه سكه نخريد ضرر مي كنيد ولي هر كسي نخريد ضرر كرد) دكتر منصوري نبايد طوري حرف بزنند كه حرف هاي ايشان در ذهن مردم سوال غير تخصصي ايجاد كند؟!!!!!!!!!!
4-
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
آنقدر جدل در نظرات زیاد است که نظرات جالب به سختی پیدا می شود، من نمی دانم چرا ایرانی ها همه دانشمند هستند و همیشه بیشتر از آنکه گوش کنند حرف می زنند
sina
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
اگر هاوكينگ مزدور رسانه ها ميباشد،

پس چرا جايزه چند ميليون دلاري ملكه اليزابت را براي شواليه شدن ( لقب سر ) را در اعتراض به بها ندادن دولت بريتانيا به هزينه هاي علمي رد كرد؟

اين جايزه ميليونها دلار ارزش داشت.
مهتاب
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
سلام . نااميدانه نظراتم را مي گويم. نااميد از اينكه آنرا منتشر كنيد.بسيار از اين مصاحبه لذت بردم. فرصتي بود برايم كه بينديشم به خدا و نيايش كنم وي را . لطفا باز هم از اين نوع مصاحبه ها و يا مقالات ارائه فرمائيد.
ناشناس
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
این آقا اصلاً معنی علم را میداند که به تحلیل شخصیت بزرگ دنیا میپردازد؟
.
آگاه
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
اگر ايشان 2 واحد بينش اسلامي 1 رو پاس كنه دقيقا مي فهمه كه يكي از برهان هاي خداشناسي ، برهان نظم است كه رابطه مستقيم با علم فيزيك دارد ...
تابان
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
از زماني که اين حرف هاوکينگ درباره خلقت جهان را شيده ام تا کنون که حدود يکسال است اعتقادم کمرنگ شده است و خيلي نگرانم دوست دارم در اين باره علما جواب دهند تا ما هم از سردر گمي نجات پيدا کنيم
بابک
۰۷:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
گفتگوی بسیار خوبی ود. که بنظر من، بار علمی ، حضور ذهن و مهارت پرسشگر به آن کمک زیادی کرده است. پاسخهای جناب منصوری البته گاهی محافظه کارانه و حد پرسش نبود و این نشانه کم سوادی ایشان نیست. چون جایگاه علمی ایشان مشخص است. بلکه بنظر من نوعی طفره رفتن از پاسخ صریح بود و خودسانسوری و ترس از اینکه در مورد ایشان قضاوت شود. چون این موضوع اعتقادیست
محمد
۰۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
این آقا منکر وجود خدا نشده است اخبار دروغ تحویل مردم ندید
ناشناس
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
سلام.
خیلی جالب است.
بخصوص که تا این لحظه 245 نظر درج شده است ولی در لیست پربحث ترین ها نیست!!!
ارش
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
احتمالا" کسانی که یک معادله تک مجهولی تو عمرشون حل نکردن بهتر از استفان هاوکینگ در مورد کیهان و جهان میتونن اظهار نظر کنن

نظر نیوتن و هاوکینگ مهم نیست ولی نظر ...
میژ
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
بحث خدا در ادبیات هاوکینگ بیشتر بر میگرده به خالق "مهبانگ". این یک مسئله ی محوری هست و جاش تو کل این بحث خالی بود.

صحبت هاوکینگ اینه که وقتی ما بتونیم قبل، حین، و بعد از مهبانگ رو توضیح بدیم که چه جوری و طی چه فرآیندی به وجود اومده دیگه نیازی به خدا نیست. خدائی که هاوکینگ ازش صحبت میکنه بیشتر اون خدایی هست که توی دهه ی 70 و 80 کشیش ها به مهبانگ چسبوندن و سعی کردن از نظریه ی مهبانگ برای نظریه ی خلقت استفاده کنند. این صحبت هاوکینگ در واقع پاسخ به این مسئله هست. متاسفانه در این مصاحبه به این زمینه ی تاریخی-فرهنگی در پشت این گزاره توجه نشد.

پ.ن: بهرحال مصاحبه خوبی بود و جای چنین مصاحبه هائی در فضای وب فارسی واقعا خالیه
دست مریزاد
'گل پسر
۱۷:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
با تشکر از عصر ایران
بهد از این مصاحبه علاقه مند شدم که درباره ی دکتر منصوری بیشتر بدانم به همین خاطر به پایگاه ایشان رفتم. جالب است که ایشان مطالب جالبی درباره ی دکتر حسابی نوشته که به نظر من جالبه. ایشان یا خیلی حالیشان است یا هیچی حالیشان نیست. یا ایشان از چیزهایی می دانند که ما نمی دانیم و یا چیزهایی را که می گویند کلا..... . به نظر بنده دوستان به پایگاه ایشان یه سری بزنند تا بالاخره جامعه ایرانی متوجه بشه که این اقا از روی اگاهی حرف میزنه یا........
http://www.rmansouri.ir/fa/
ناشناس
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
عصر ایران,
با سلام
بعد این نظریه اخیر هاوکینگ آقای دکتر محقق داماد استاد دانشگاه شهید بهشتی برای مناظره با ایشان اعلام آمادگی کردند.
لطفا اگه می تونید حتما با ایشان مصاحبه ای ترتیب بدید.
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
با توجه به امار در امریکا 95%به خدا معتقدند و بیش از 55% معتقدد که دنیا قبل از مرگ انها به انتها می رسد ولی در جامعه علمی امریکا 93% دانشمندان به خدا اعتقاد ندارند
بهزاد مهرانی
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
بسیار لذت بردم.هم پرسش های مصاحبه کننده عمیق و دقیق بود و هم پاسخ های مصاحبه شونده.عالی!
عصر ایران سپاس جناب مهرانی عزیز!
????
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
افکار بشر سه بعدی است و محدود، پس نمی توان اظهار نظر کرد
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
اتفاقا خدا بنحوی جهان را مستقل خلق کرده که ما هیچ تصوری از خدا نمیتوانیم داشته باشیم و مثلا میگیم خدا نور است
ناشناس
۰۷:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
اینم هاوکینگ ایران!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
واقعا
علیرضا
۰۳:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
درود
مصاحبه عالی ای بود. با سپاس از شما
سینا
۰۱:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
منظور او این می توانسته باشد که اگر با فرمول جهان را کنترل می کنیم خدا در کجای زندگی باید قرار بگیرد؟ و مفهوم خدا پس قرار است چکاری انجام دهد؟ و... به چه دردمان باید بخورد
حبیب
۰۱:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
وقتی ابن عربی و شیخ اشراق کافر باشتد باید برای شناخت خدا با تلسکوپ در آسمان ها بگردیم
اولا اثبات گرایی مرده و استقرا جای آنرا گرفته
خدا خود وجود است که در زمان تقسیم شده و در مکان شکل گرفته تا نیستی او را نشان دهد چیزی شبیه به دهر گرایی اما غیر از چهره ی محدود دهر و فراتر از چیستی!! که ذهنی است و ذهن یا علم هم هنوز خود ناشناخته و عجیب است!!!
بله آن خدایی که یک کسی باشد برای ما گریه کند و انتقام ما را بگیرد وجود ندارد زیرا کسی که ظلم می کند پاداشش همانست که تبدیل به ظالم می شود و از درک حرکت در مسیر خوبی باز می ماند ان کسی هم که در جنگ با ظالم می جنگد پاداشش اینست که در مسیر درستکاری اسیب بیند و در واقع این افتخار دارد و شکایت کردن فقط یعنی خود خواهی!
بقول امام آیا این که من در راه اسلام سیلی بخورم ایراد است؟
خلاصه آنکه مهم انکه چگونهزندگی کنیم و چه اتفاقی بیافتد نبوده مهم اینست که در چه مسیری حرکت کنیم و تلاشمان را کنیم بدون مهم بودن نتیجه ی آن
یه بی صواد
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام باور کنید حال کردم واقعا جای این چنین مباحثی در رسانه ها خالیه
وجود خدا را نمی توان اثبات کرد بلکه باید درک کرد که این اصلا در علم نمی گنجد. تمامی مباحث علمی بر اساس ملموسات است یعنی یا باید دیده شود یا باید لمس شود یا باید شنیده شود یا باید .... که وجود خدا در هیچ کدام نمی گنجد
اگر می خواهید وجود خدا برای شما پذیرفته شود کافی است چهل روز از گناه دوری کنید تا برای خود شما اثبات شود که خدایی هست واین اثبات به هیچ وجه علمی نیست البته باید توجه داشت که منظور از علمی نبودن، اشتباه بودن آن نیست منظور آن است که در تعریف علم امروزی نمی گنجد و گرنه قبول وجود خدا برای شما از حساب دو دو تا هم علمی تر است وقابل قبولتر.
من یه سوال علمی هم دارم اگر جوابش می دونید برام بفرستید
فرض کنید ما با یک فضانورد با سرعت خیلی خیلی برابر نور به سمت بالا به صورت مستقیم حرکت کنیم آخرش به کجا می رسیم یعنی ما از همه ستاره ها و... که رد شدیم آخرش به یه جای می رسیم که هیچ ستاره ای نیست. حالا اگر باز هم بریم و بریم و بریم و بریم و بریم آخرش می رسم به کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟yar.yavar90@gmail
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
فرمودی با سرعت نور، شما قبل از اینکه به آخرش برسی میمیری چون خیلی که عمر بکنی میشه 100 سال یعنی شما 100 سال نوری را طی کرده اید و هنوز از اولین کهکشان عبور نکرده اید! طبق اخرین تحقیقات دانشمندان در فضا امکان تولید مثل وجود ندارد پس فکر نکن با همسر گرامی بروید و نسل های بعدی با پشت کار فراوان مسیر شما را ادامه دهند! :) ضمنا همان طور که می دانید حداقل میلیاردها کهکشان وجود دارد که فاصله آنها از هم خود ده ها و صدها سال نوری است
ناشناس
| |
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
جواب سوال شما اینه : بر اساس تئوری نسبیت دو باره به مکان اول بر می گردید یعنی شما یک حلقه بسته را طی می کنید .داستان روایتی از حضرت علی (ع) است که اسمانها را همچون حلقه ای در آسمان بعدی تشبیه می نماید . اساسا در جهان هستی هیچ خط راستی وجود ندارد و هر خطی تنها قطعه ای از یک منحنی بزرگ و درایره وار می باشد . به عنوان مثال اگر دو خط متقاطع را به تدریج از هم باز کنید نقطه تقاطع آن از شما دور می شود ولی باز هم هم دیگر را قطع می کنند حال اگر دو خط را تا حالت موازی از هم باز کنید باز هم دو خط هم دیگر را در بی نهایت دور قطع می نمایند که این مسئله ساده نشان هیچ خط راستی در عالم وجود ندارد و تمامی خطوط به دلیل انحنا هم دیگر را قطع می نمایند این مسئله در تئوری نسبیت به صورت انحنای فضا و زمان مطرح گردیده است
م ه
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
سلام پیشنهاد می کنم در این زمینه مصاحبه ای هم با دکتر مهدی گلشنی داشته باشید و آن را هم منتشر کنید. این موضوع ابعاد دیگری هم دارد که در فیزیک خلاصه نمی شود
ناشناس
۲۲:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
درود بر این نظر آخر.
ناشناس
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
من پروفسور هاوكينك رادوست دارم .اوبدون شك يكي ازنوادرتاريخ علم است.
پاسخ ها
mahram ardookhani
| |
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
من هم بستنی وانیلی را خیلی دوست دارم خب که چی!!!
آوس
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
خیلی عالیه که بحث علمی هم گذاشتید واسه بحث.
ناشناس
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
فرد مصاحبه شونده طوری در مورد هاوکینگ صحبت کرده که انگار هاوکینگ یکی از دانشجویان تقریبا خوب (یا متوسط به بالای) خود ایشان بوده!!!

در ضمن تیترتان در صفحه اول طوری بود که انگار هاوکینگ نظرش در مورد نقش خداوند در خلقت عالم را تغییر داده که البته چنین نیست.
شیرزادی
۱۷:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
مصاحبه عالی و حرفه ای بود. سپاس از شما و مصاحبه کننده
ناشناس
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
عصر ایران بیا یک کاری کن و نظراتی که رای های بالا تری دارند را بالاتر قرار بده این جوری وقت خواننده ها کمتر تلف میشه و نظرات مهمتر بیشتر دیده میشوند
پاسخ ها
آزاد
| |
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
راست میگه عصر ایران.
لطفا ترتیبی بده که مثلا پیش فرض بر اساس زمان باشه ولی بتونیم بر اساس امتیاز هم اگه خواستیم اونا رو مرتب کنیم. بعضی سایتها این امکان رو دارند.
با سپاس
ardavan silee
| |
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
ناشناس محترم! رای بالاتر آنهم از طرف کسانی که معلوم نیست که هستند و چه صلاحیتی دارند نمیتواند معیار درستی یا نادرستی باشد!!
ناشناس
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
آقای منصوری باید بدانی که این اقا اگر هم با مصاحبه نتواند خرج بیماریش را بدهد ، اونقدر ارزش داره که دولت آمریکا خرجش را بدهد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
دولت آمریکا ؟
دولت آمریکا خرجش را بدهد.....
ناشناس
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
خداوند در سوره بقره آیه ای نازل فرموده درخصوص لزوم ثبت معاملات تجاری فیمابین انسانها . در آنجا افراد باسواد را مکلف کرده است که همانگونه که من نوشتن به شما آموختم شما موظف به ثبت معاملات برای افرادی می باشید که نوشتن نمیدانند
خدایی که حتی سواد نوشتن را از آیه های خود میداند چطور ممکن است بشر را در پیشرفت علم یاری ندهد؟؟؟
طاها
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
با سلام
ببینید هر علمی مقدماتی دارد که مبنای آن علم راتشکیل می دهند. اگر بنده مثلا فیزیک نخواندم چطور می توانم در مورد مسئله بر فرض کوانتوم اظهار نظر کنم؟؟؟
آقای هاوکینگ اصلا مهم نیست در زمینه متافیزیک چه می گوید. چون ایشان متخصص این امر نیستند. حرف زدن هم که مالیات ندارد. هر کسی هر حرفی میتواند بزند. اگر مثلا آقای مایکل پترسون که از فلاسفه هست(دانشگاه آزبری آمریکا) بیاید و چنین اظهار نظری بکند جای تامل دارد ولی فیزیکدان را چه به مسائل سنگین فلسفی و الهی؟؟؟؟
بنده برای جناب منصوری احترام خاصی قائلم. یک بار هم مفصل در باره مفهوم علم و حیطه آن بحث کردیم اما متاسفانه در این مصاحبه باز ایشان بر نظر اشتباه خود تاکید دارند. دوستان بدانید فیزیک با متا فیزیک زمین تا آسمان با هم متفاوتند اما به قد یک تار موی. اینگونه مسائل باید در جای خود و درمجامع علمی مختص به خود بحث شود. بدبختانه ما در مباحث تفکری بسیار بسیار ضعیف هستیم حال بماند که خود را علامه دهر می دانیم . این مباحث مقدمات صحیح می خواهد.تا نتیجه صحیح حاصل آید. ...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
آقای هاوکینگ اصلاً دربارۀ متافیزیک اظهار نظری نکرده اند که شما به این جرم محاکمه شان کردید! این کامنت شما من رو یاد آقای بلدالملک در "قهوۀ تلخ" انداخت.
مسعود
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
به جای این که با علم پاسخ بدید اومدید طرف زیر سوال میبرید واقعا احساس تاسف میکنم برای حامعه علمی کشورم
احمد
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
هاوکینگ در آثار اولیه خود به وجود خدا اشاره می کند برای مثال در کتاب پرفروش تاریخچه مختصر زمان می نویسد: «اگر ما بتوانیم فرضيه های لازم برای توضيح هر پديده و ماده موجود در هستی را کشف کنیم این کشف، یک پیروزی نهایی برای خرد انسانی است برای اینکه ما می توانیم فکر خدا را بخوانیم.» [۳] اما بعدها در کتاب طرح عظیم به این موضوع اشاره می کند که برای توضیح عالم هستی نیازی به یک آفریدگار نیست. البته برخی از دانشمندان دیدگاه های وی را تفسیر شخصی دانسته اند و معتقدند که هاوکینگ بعنوان یک دانشمند نمی تواند وجود یا عدم وجود خدا را اثبات کند.[۴]
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
اونجایی که از روش کپی پیست کردی اشتباه نوشته.
ناشناس
| |
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
خدایی که امروز در بین اندیشمندان غربی رواج دارد خدایی است یهودی مسلک، که آن خدایی است نعوذ بالله با دستان بسته که از دخل و تصرف در جهان عاجز است و بشر غربی با چنین دیدی در تلاش است خدا را شکست دهد و خود زمام همه چیز را بدست بگیرد. جملات کتاب ایشان هم حاوی چنین برداشتی است. البته چنین دیدی خیلی هم از الحاد دور نیست و اندیشمند قرن 21 امی در نهایت از چنان برداشتی از خدا به چنین الحادی می رسد.
ajorloo
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
با سلام. رویه و سیاست فرهنگی عصر ایران در مقایسه با دیگر رسانه های مشابه، قابل ستایش است. سپاسگزارم. آجورلو از دانشگاه هنر اسلامی تبریز.
مسعود رحیم پور
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
سلام بحث مفید و جالبی بود نتیجه ای که میتوان گرفت این است که اینکه خدا را میتوان هم در بعد فیزیک هم در بعد متافیزیک بحث کرد چه درست و چه غلط و اگر وجود یا عدم وجود خدا در علم مورد بررسی قرار میگیرد و برخی خدارا از دیدگاه علم رد یا تصدیق میکنند ریشه در اعتقادات خودشان دارد که با علمشان درآمیخته.چرا که شما میتوانی بگویی که مثلا در فعل و انفعالات کیهانی قدرت خدا قابل لمس است هم میتوانی این مسئله را خالی از قدرت خدا بدانی آنچه که مهم است این است که علم و نظریه هایی که در حوزه ی علم داده میشود نباید متاثر از عقاید و اعتقادات شخصی باشد. درجه ی علمی آقای استیفن هاوکینگ بر هیچ کس پوشیده نیست اما دیدگاه ایشان در مورد خدا بحث اعتقادی پیدا میکند که اگر با علم ایشان آمیخته شود جز ایجاد شبهه چیز دیگری به همراه نخواهد داشت چون برداشتهایی که در این مورد میشود باز هم ریشه در عقاید و اعتقادات شخصی مخاطبان ایشان خواهد داشت. با تشکر
علی
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
بنده به عنوان فارغ التحصیل رشته برق و دانشجوی فلسفه معتقدم هر بررسی شده ای پایین تر از بررسی کننده آن است و هر شناخته شده ای پایین تر از شناسنده آن است به عبارت دیگر وقتی دانشمندان میگویند فلان چیز عامل شکل گیری جهان است باید بدانند که ادراک آنان بالاتر از فلان چیز است این ادراک همان عالمی است که فلاسفه آن را تجرد می نامند یعنی شناخت هر امر نسبی نیاز به امر مطلق دارد که در جهان خارج نیست مثلا برای شناخت این که این درخت بلندتر است یا آن درخت مفهوم مطلق درخت را ما باید بدانیم که مفهوم بلندی در خارج نیست و در تجرد ماست.
این هم جواب استیفن هاوکینگ
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
اعتماد به نفست جای تقدیر داره
یه رو نوشت هم از کامنتت برا هاوکینگ بفرست تا ایشون جوابشونو بگیرن !!!
آفرین
ناشناس
| |
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
من به این چیزهایی که کپی پیست کردی کاری ندارم، فقط بگو الآن این اباطیل جواب کدوم حرف هاوکینگ بود؟!
ناشناس
| |
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
علی جان یا منظورت را خوب بیان نکردی یا فلسفه بافی کردی ! طبق این نظر تو خدا باید از انسانهای خداشناسی که به بررسی خدا می پردازند و ادعای وجود خدا را دارند ( مثلا پیغمبران ) کمتر باشه !
پس سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
من اینجا در هلند هستم و اخبار را روزانه از طریق وسایل ارتباطی هلند و انگلیس و خلاصه همه غرب دارم دنبال می کنم. در این مطلب آنچنان از این هاوکینگ و 70 ساله شدنش و اینکه در همه دنیا صحبت اوست نوشته که من مطمئنم الان کسانی که در ایران هستند فکر خواهند کرد که در غرب امروز هر روزنامه ای را بگیری صفحه اولش عکس این آقا را بزرگ انداخته و مطلب اصلی اش مربوط به اوست در حالی که من هیچ جا حتی یک مطلب کوچک در مورد او ندیدم. بعضی ها انگار در ایران ماموریت دارند که این انگلیسی ها را در افکار عمومی ایرانی ها بزرگ کنند و از آنها غول های جهانی بسازند تا به این وسیله سلطه آنها بر ما را توجیه کنند. در خود غرب هیچ کس اسم این آدم را هم نمی برد.
قدرشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
اول که این مصاحبه را خواندم از دیدن موضوع و سطح هر دو طرف مصاحبه و مقایسه آنها با آنچه که معمولاً در رسانه ها می بینم و می شنوم بسیار هیجان زده شدم و کامنت زیر راگذاشتم و دلیل آن هم اعتقاد ویا عدم اعتقاد مصاحبه شونده به خدا نبود (وهنوز هم از اعتقادات آقای دکتر منصوری بی اطلاعم) بلکه بند بازی ماهرانه ایشان برای پاسخ ندادن به سوالاتی بودکه جواب آنها برای خود ایشان یا خطرناک بود و نباید جواب می داد و یا مفید بود ولی نمی خواست در سطحی که بین عوام رایج است حرف بزند. و اما جدا از پاسخ ایشان در این مورد باید بگویم که تنها نظری که با عقل و علم می شود در مورد خدا داد همین واژه ی فارسی "خدا" به معنی چیزی است که خودش آمده و آورنده ای ندارد. بیش از این هیچ حرفی در توصیف خدا نمی توان زد چه با علم وچه با عقل ، چه حالا و چه تا بینهایت زمان زیرا عقل و علم تا جایی می تواند برود که چیزی وجود داشته باشد اما وقتی که چیزی وجود مادی نداشته باشد تا به آن فکر کنی (منظورم خلاء نیست چراکه وجود خلاء مشروط به وجود یک محیط مادی است و بدون آن خلاء هم معنی ندارد، بلکه منظورم عدم یا نیستی مطلق است حتی نیستی خلاء) دیگر همه ابزارهای بشر برای تفکر از کار می افتد حتی واژه ها). از آن به بعد، یعنی در عدم، دیگر فرقی بین عامی و دانشمند وجود ندارد و همه کور و کر و گنگ اند و فاقد هر نوع دانشی که یکی را به دیگری برتری دهد. و اما معمولاً برخی بطور رایج استدلال می کنند که خیلی چیزها هست که وجود دارند اما عقل و علم نمی تواند پی به آنها ببرد مثل آگاهی از آنچه که در پشت دیواری پنهان است و کسی که آنرا نمی بیند وجودش را انکار می کند. در پاسخ به این افراد باید گفت که این استدلال می تواند درست باشد اما در عالم هستی نه در عدم چرا که در عدم همه صفر مطلق اند و کسی را بر کسی برتری نیست، نه دیواری هست نه چیزی که در پشت آن پنهان شود. ماقبل آن را خدا می نامیم و حز این اسم زیبا که من آن را "چیزی که خودش آمده و آورنده ای ندارد" تعبیر می کنم، در توصیفش هیچ نتوان گفت جز ادعای محض.
ضمناً من هم مثل اغلب منتقدین آقای دکتر منصوری معتقدم که دلیل مصاحبه های دانشمند بزرگی مثل جناب آقای هاوکینگ هرچه باشد نیاز مالی نیست و علاوه بر این در انتقاد از هاوکینگ به هر دلیل که باشدباید به خاطر معلولیت بسیار شدید ایشان که عواطف لطیف انسانی را در بین انسانهای خوب و بی غرض بر می انگیزد باید محتاط بود.
و اما کامنت قبلی من:
“بی نظیر بود و ای کاش چنین متفکرانی درهمه حوزه ها جوامع بشری را مدیریت و هدایت می کردند هرچند که خود ایشان به عنوان دانشمند فیزیک شکسته نفسی می کنند. ببینید این انسان دانشمند کلمات را با چه وسواسی به کار می برند و مقایسه کنید با حرفهایی که بعضی ها ساعتها با حرارت و اشتیاق بسیار می زنند اما گویی کلمات را از درون یک گونی بیرون می ریزند و هیچ انتخابی درکاربرد آنها صورت نمی گیرد و در مقابل هر جمله آنها چندین سوال بی جواب در ذهن انسان شکل می گیرد. بیجا نخواهد بود اگر آدم (آدمهایی مثل خودم) آرزو کنند که: خدایا .. از عمر ما بکاه و بر عمر او (امثال این انسان والا، دکتر رضا منصوری) بیافزا”
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
گاهی اوقات ما آدما خدا رو از شدت حضور نمیبیتیم. اما اینم بگم ایمان به خدا ته تهش قلبیه. استدلالات عقلی فقط کمک کننده است.
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
در مورد انگیزه مالی ایشان واقعا بی انصافی بود. این جوابها خیلی عامه پسندانه بود.
احسان
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
به نظر من با این حجم اطلاعات روزانه ای که به افکار ما حمله ور میشه و با در نظر گرفتن عمر کوتاهمان و شرایط محیطی و زمانی و مکانی متفاوت هر کسی نسبت به دیگری نظر همه در مورد خدا به نوعی میتواند درست باشد مهم اینه که در پایان عمر با اعتقادمون احساس راحتی بکنیم و باورهامون خالص و حاصل مجموع تمام افکار و تجربیاتمون باشه.و نه توجیه اعمالمون
ناشناس
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
صرف نظر از موضوع مصاحبه، انتشار این نظرات مختلف و فضای آزاد نقد و اعتراض های کوبنده(و از نظر من حتی بی ربط) است که مصاحبه را آبدیده می کند. به نظر من جناب دکتر از این نظر ها در ارائه ی مصاحبه ای بهتر و با تاکید بیشتر بر نقاطی که از ذهن مخاطب دور مانده می تواند استفاده کند.
چنین فضایی است که موجب اندیشیدن می شود. اما دیر زمانی است که این فضا در کشور ما وجود ندارد و به دلیل عدم نقد است که ایده های نپخته و مشکل دار، بهترین ایده ها ارزیابی شده و در عمل مشکلات را پدید می آورند!
علی
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
من کاری به هاوکینگ و غیره ندارم من هم یک معلول (فلج اطفال) هستم و در اوج موفقیت در زندگی . هم علمی وهم اجتماعی و اقتصادی. باید بگویم من خدا را بارها و بارها باچشم خود دیده ام وحضورش در زندگی من قابل انکار نیست.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
علی جان ناراحت نشو چرا ما باید تصورات واهی شما را بپذیریم . حالا چون شما خدا را بارها با چشم خود دیدی دلیل نمی شود حرفای شما را باور کنیم .
ناشناس
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
اگه با علم نمیشه وجود خدارو ثابت کرد .......بهتره یه مصاحبه با پروفسور سمیعی درباره ی پیچیدگی مغز انسان وقدرت افریننده ی اون داشته باشید.متشکرم عصر ایران
دانشمند
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
مصاحبه شما را تا سوال "دوران قدیم میزانی از علم و دانش را در اختیار داشت. آیا او در دوران جدید ، با توجه به مجموعه اطلاعات علمی‌ای که ظرف چندهزار سال از طریق علوم گوناگون به‌دست آورده است، فارغ از اینکه نظرش درست باشد یا غلط، نمی‌تواند مدعی شود که خدا احتمالاً وجود دارد یا ندارد؟ " و جواب جناب دکتر منصوری که گفتن" نه، نمی‌تواند چنین حرفی بزند!!!" خوندم و بعدش فهمیدم جناب دکتر دانشمند منصوری دارن از سر تعصب دینی حرف می زنند نه علمی . شاید درآمد خود ایشان هم توی اینطور حرف زدن باشد.
من بالشخصه به خداوند خالق عالمیان و عالم بسیار کوچکتر دنیا، اعتقاد دارم ولی حاضرم با شیطان هم مناظره عقلی و علمی و بدور از تعصب داشته باشم.
ناشناس
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
نه میخام بگم حرف هاکینگ درسته نه میخام بگم غلطه. ولی همیشه وقتی همچنین آدمی که نابغه ی فیزیک و ... هست حرفی میزنه، برای ردش باید یه نفر در حد خودش بیاد حرف برنه.

نه اینکه خیلی راحت تو دو جمله بگن نه حرفای اون اصلا مبنای علمی نداره و ایشون تقوای علمی ندارن
ناشناس
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
هر کسی هر اندازه هم عالم باشه و لو عالم دینی نمی تونه نظرات شخصی خودش رو به علم مرتبط کنه.نادان ترین انسانها هم با دلایل ساده می تونن خدا رو اثبات کنن.به همین دلیل هستش که در اهل سنت فلسفه زیاد مقبولیت نداره.چون این گردش دلیل و معلول به کفر منجر می شه
ايراني
۰۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
بحث بسيار جالبي بود .ممنونم از شما .من يه سوال از اقاي دكتر منصوري دارم .آقاي دكتر اگرآقاي هاوكينگ به صراحت تمام ميگفت كه براساس يافته هاي بنده وجود خدا كاملا اثبات شده هست .شما ازش دعوت نميكرديد كه تو تلويزيون ايران يافته هايش را براي مردم ما تشريح كنه ؟خواهشا شما كه دستي از دور بر علم داريد به عقايد علمي ديگران ارزش بگذاريد(.لطفا چاپ كنيد)بازم ممنونم از شما به خاطر چنين بحث جالبي .
جواد
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
هاوکینگ اگه اینجابودی بادستای خودم میکشتمت...
ناشناس
۰۶:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
مصاحبه کننده اصلا درک عمیقی از اصول علم جدید ندارد و بنابراين مصاحبه وجهه ای کاملا غیر علمی و ژورنالیستی پیدا می کند که از آقای دکتر منصوری بعید بود در چنین مهلکه ای خودشان را گیر بیندازند. بگذارید نمونه ای از اینگونه بحث ها را شاهد مثال بیاورم. فردی دهری با یک مسلمان بحث می کردند دهری می گفت خدایی وجود ندارد و جواب او این بود که در قرآن آمده که خدا هست تو چطوری قبول نداری؟
افشین
۰۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
ضمن تشکرازاین مصاحبه،بایدبگم اون قسمتی که دکترمنصوری اشاره به هزینههای بالای پزشکی هاوکینگ میکنه خیلی سخیف وتوهین آمیزه تازمانی که اطلاع دقیق دراین خصوص نداشته باشیم نبایدراجع به یک دانشمنداینگونه اظهارنظرکرد،تصورم اینه که اگرامکانش بودحتماًخوددکترمنصوری این قسمت ازصحبت هاشون رواصلاح می کردن واجازه انتشارنمی دادن حیفه در یک مصاحبه علمی حرفایی زده بشه که ازاون بوی غرض ورزی به مشام بیاد.ای کاش مصاحبه کننده گرامی هم اینقدردرموردخداواثبات یاردش درنزدفیزیکدانان وقت نمی گذاشت وراجع به سایرموضوعات فیزیک مدرن نیزسوالاتی روازدکترمی پرسیدندباتمام اینهاازابتکارقشنگتون سپاسگزارم
مطلوب
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
عصر ایران دمت گرم. تفاوتو با بقیه ی سایت های خبری نشون دادی.
امیدوارم هرچه زودتر یه سراغ computer scientist ها و cognitive scientist ها هم بروی.
بازهم ممنون
ناشناس
۰۱:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
متاسفانه دکتر منصوری عزیز رو دنیا میشناسه خودمون نمیشناسیم، بعد یه عده قلدر هیچی ندون میان تو سایت علیه ش چرت و پرت می نویسن، آقایون دکتر منصوری یه شخصیت علمی برچسته جهانیه و نظریاتش در مورد سیاه چاله ها در ژورنال های معتبر جهان چاپ شده نمی دونستید بدونید یکیشم آدرسش رو میدم برید ببینید وقتی طفل بودید این مقاله رو در مورد نسبیت فرستاده و چاپ کرده
http://www.springerlink.com/content/q00455526v57n113/
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
من کاری به آقای منصوری ندارم ولی مگر هرکس که مقاله میدهد دنیا او را می شناسد؟!
علی
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
تا صحبتی و مصاحبه ای میشه که به نوعی در رابطه با خدا وادیان هست عده ای عادت کردن بلافاصله دنبال سیاسی کردنش باشند بنده دکتر منصوری را برای اولین بار اسمشان را شنیدم و تاحدودکمی هم هاوکینگ را میشناختم و عصر ایران هم در قالب مصاحبه حرفهای دو طرف را آورده که هیچکدام هم از طریق علم فیزیک نتوانستن خدا را رد کنند ونه اثبات بلکه دو نظر متفاوت ارائه شده است چرا اینقدر داغش میکنیم که این کوچک واون بزرگ و.... هر انسانی حق اظهارنظر دارد مشکل اکثر ماها اینکه فکر میکنیم علم خیلی بالغ شده وهر حرف دانشمند بزرگی بی نقصه ولی بقول حافظ که میگه حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد .و در اخراینکه اگه آقای هاوکینگ اگه مثلا چند سال بعد هم بیاد و ازحرفهای امروزش عذرخواهی کنه چی ؟ همش که نمیشه گفت این شهامتش اون موقع دیگه میشه ندانسته حرف زدن .
سعید بوشهری
۰۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
عنایت درست گفت که هگل از تفکرات اسلامی اطلاع نداشت والا بعضی حرف ها را معطوف به تفکر دینی به طور اعم نمی کرد.
وقتی هایدگر می گوید ما در جهان پرتاب شده ایم به مطهری جواب نمی دهد بل که تفکر عوامانه که برای هر رطب ویابسی می خواهد خدا را محاکمه کند ودر دنیای مسیحیت عمومیت بیشتری دارد مورد نقد و اشاره است .
توجه به بستر تفکر مذهبی در فضایی که این ها در ان هستند خیلی از اشارات را تلطیف می کند.چه بسا حمله به دین در جائی با تفکر دینی ما منطبق باشد.
بهقول
۰۰:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
بسیار زیبا بود؛ اعتقاد به خدا یک پدیده شخصی است و اگر کسی بتواند وجود خدا رو از شیوه رویکرد پسین (نه پیشین یعنی متکی به آزمایش و تجربه و نظریه) و نه فلسفی (که قابل چالش است) اثبات یا رد نماید تمام مشکلات بشریت پایان می پذیرد. من به شخصه در تکاپوی یافتن متودی برای شبیه سازی خلقتم و در آینده اسم من رو خواهید شنید... من فقط چند سوال از هاوکینگ دارم که حضوری ازش میپرسم، چه عاملی باعث بروز بینگ بنگ شده آیا عامل بینگ بنگ خود در دام زمان گرفتار بوده یا خیر؟ اگر در دام زمان بوده در قبل از بینگ بنگ چه احتمالی برای وقوع داشته و آیا بینگ بنگ میتوانسته قبلتر و بعدتر رخ میداده؟ و اگر در دام زمان نبوده (که اینطور است) پس یعنی زمان با بینگ بنگ ایجاد شده پس چه عاملی است که گرفتار زمان نیست؟، آیا عاملی که در گرفتار بعد زمان نیست منطقا میتواند الان هم وجود داشته باشد؟ آیا می تواند بیگ بنگی دیگر ایجاد کند؟ چرا در آن زمان ایجاد کرده و چرا مجددا ایجاد نمیکند؟ عامل خارج از بعد از زمان در چهارچوب زمان قابل شناسایی است؟ اینها سوالاتی است که ذهن بشر را تا آخر الزمان به خود معطوف میکند و خداوند خواسته تا افراد با دل ایمان بیاورند نه با علم، که اگر میخواست هر کس که به دنیا میومد زیر پاش مینوشت:
Made in God
واگر البته نمیزد
Made in China!!!
wer
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
با سلام . فارغ از بحث مطرح شده واقعا خوشحالم که این همه بحث و تحلیل از دوستان اومده جای این بحثهای علمی توی کشور ما واقعا خالیه....با تشکر از عصر ایران .
ناشناس
۰۰:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
این آقای منصوری وقتی میگه هاوکینگ خرجش زیاده و هزینه درمانش رو میده ، معلوم میشه که سطح سوادش چقدره . اون اصلا نیاز به درآمد و پول نداره که بخواد به خاطرش با رسانه ها صحبت کنه. اونجا که مثل مملکت ما نیست استاد دانشگاه برای رفع هزینه های زندگیش به مسافر کشی رو بیاره
پاسخ ها
مهدی
| |
۰۱:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
اولاً شما که دکتر منصوری رو نمی شناسی چرا فکر می کنی باید سنگ هاوکینگ رو به سینه بزنی؟ این که آقای هاوکینگ با هدف رسانه ای شدن اظهار نظر می کنه با توجه به این نکته بیان شد که بسیاری نظرات کاملاً ساده انگارانه و تنها باب میل رسانه ها از ایشان وجود دارد که بسیاری را هم خودش بعدا گفته که اشتباه کردم. با این اوصاف پس معلوم میشه که سواد ما هم خیلی داغونه!
ناشناس
| |
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
دوست عزیز متوجه باش در مورد کی داری صحبت می کنی، دکتر منصوری یک فیزیک دانه و خیلی بیشتر از من و شما از کسی مثل هاوکینگ اطلاع داره. تو رو خدا روی حرفی که می خواهید بزنید یه کم فکر کنید.
ناشناس
| |
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
کاملا درست می فرمایید. استاد و پرفسور بزرگ دانشگاه کمبریج نیاز به پول جهت درمان دارد.؟؟؟؟؟ خنده داره. ایران هم بود دانشگاه خرج درمونش رو میداد
ناشناس
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
به این میگند مصاحبه حرفه ای. هم مصاحبه کننده و هم مصاحبه شونده، نمره قبولی برای یک مصاحبه خوب میگیرند.
ناشناس
۲۳:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
به این میگند مصاحبه حرفه ای. هم مصاحبه کننده و هم مصاحبه شونده، نمره قبولی برای یک مصاحبه خوب میگیرند.
F4rshid
۲۳:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
متاسفم برا عصر ایران

الان فکر میکنیدشما و آقای منصوری تونستید افکار و عقاید هاوکینگ رو به چالش بکشید؟؟؟

یعنی از نظر منصوری ؛ هاوکینگ بعضی از کتاب هاش رو واسه خاطر پول نوشته ؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
دوست عزیز خود هاوکینگ تو مقدمه ی کتاب جهان در پوست گردو گفته که این کتاب رو به خاطر پول نوشته.
ناشناس
| |
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
یک نظره . امکانش هم زیاده. خیلی ها دنبال شهرتن .
ناشناس
| |
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
واقعا خنده داره و جای تاسف داره که کسی بگه هاوگینگ به خاطر پول می نویسه و رسانه ای می شه. پرفسور کمبریج و نیاز مالییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟/
F4rshid
| |
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
عزیزم هاوکینگ کجای مقدمه اش در کتاب جهان در پوست گردو گفته که این کتاب رو واسه خاطر پول نوشته ؟؟؟کاش امکانش بود تا من مقدمه اش رو اسکن میکردم و همین جا میزاشتم.تایپ همه اش زمان میبره که متاسفانه من ندارم.
تو مطمعنی که که مقدمه مترجم این کتاب رو نخوندی؟؟؟
اصلا جهان در پوست گردو رو خوندی یا یه جستجو تو گوگل اسم یه کتابشو دیدی و همینجوری خواستی یه نپر داده باشی
مهدی اکبری فر
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
آقا اصلا شما درست میگید... هاوکینگ انقدرها بزرگ نیست... فکر می کنید در آمریکا هم الکی به یکی پست و کرسی میدن؟
کرسی نیوتون رو عمه ی من داده به هاوکینگ؟ لابد کسی از اون شایسته تر نبوده
این آقای دکتر منصوری کجای علم جهانه؟
خب من یک آدم بی سواد.. ولی این چه جور ادبیاتیه برای یک دکتر؟... چطور متهمش می کنید به پول دوستی؟
هزینه های درمان و زندگی هاوکینگ از طرف دولت و دانشگاه همیشه تامینه .. نیازی به پول درآوردن از این راه نداره
پاسخ ها
مهدی
| |
۰۱:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
در آمریکا؟!!!!

هاوکینگ خیلی هم بزرگه ولی در علم وزن سخن هرکس را به محک علم می سنجند نه به بزرگی گوینده. حالا اگر حرفش اثبات شد بیشتر به بزرگیش پی می برند و اگر نتوانست اثبات کند نظرش رد می شود. به همین سادگی.
رادمان
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
"اگر من بگویم علم فیزیک وجود خدا را اثبات می‌کند، سخنی غیر علمی گفته‌ام"... از جناب هاوكينگ كه بگذريم، اين سخن دكتر منصوري هم جاي تامل دارد!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
با اتهاماتی که آقای منصوری به هاوکینگ زده اند مخالفم ولی این سخن ایشان کاملاً درست است.
سیدمهدی موسوی
۲۲:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
اسم چیست؟
واضح تر عرض کنم اگر کسی از مکانی بیاید که با برخی مصنوعات جامعه امروزی شهر آشنا نباشد و یکی از این مصنوعات جدید بشری را به ایشان نشان دهیم ابتدا او می پرسد این چیست؟ آنگاه سازنده یا دانای به امور آنرا برای او شرح می دهد تا او به اسرار آن پی ببرد
خداوند در قرآن می فرماید : وعلم ادم اسما کلها همانا ما به آدم تمامی اسما را آموزش دادیم
حال آدمی که دانش او صفر است و هیچ نمی داند و سابقه شناختی از هیچ مصنوع و پدیده را ندارد خداوند کلیه دانش و اسامی را جهت معرفت ایشان به او یاد می دهد حال این دانشمند مغرور چگونه به این جا رسیده که منکر عالمی می گردد که او به همه کس علم داده حال رفتار ایشان را با ابن سینا خود مقایسه کنیم آنجا که می گوید دانش من به آن پایه رسید که همی دانم هیچ نمی دانم بدون تعارف باید بگوئیم جناب هاوکینگ فقط آنچه را می بیند می پذیرد حکایت ایشان همانند کسی است که سراغ ماه را از ما می گیرد ما با انگشت اشاره در آسمان ماه را نشانش می دهیم حال او فقط به نوک انگشت ما خیره می شود.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
دوست عزیز
کلا بحث فرق میکنه.
فقط ایران
۲۲:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
نظرات این جنابی که باهاش مصاحبه کردین نظر شخصی این جناب درباره ی استیئن هاوکینگ است!استیون هاوکینگ هیچگاه در سخناش خدا را چه مستقیم و چه غیر مستقیم خدا را انکار نکرده !در ضمن این اقا بهتر برن این موضوع رو درک کنن که خدا از علم جدا نیست و علم راهی است برای خدا شناسی!و خیلی هم معلومه از روی احساسات حرف زده و علاقه داشته استیون هاوکینگ رو بکوبونه!
ناشناس
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
فارغ از نتیجه بحث بسیار پربار بود و تا حد زیادی مبتنی بر منطق و بی طرفانه
علی
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
بسمه تعالی
نظرات آقای دکتر منصوری را در مورد حوزه فیزیک که در سئوالات اول مصاحبه بیان شده با دقت بیشتر بخوانیم. او نیز معتقد است که فیزیک نمی تواند در مورد وجود و عدم وجود خداوند حرفی بزند و اگر حرفی زد بیرون از حوزه تخصصی خود است. لذا به جز بحث اینکه هاوکینگ ژوزنالیستی شده که البته حرف درستی است و خود دکتر منصوری هم دارد همین کار را می کند، دیگر تفاوتی بین آقای دکتر منصوری و هاوکینگ در حوزه فیزیک نمی بینم. جز اینکه ممکن است آقای منصوری در حوزه غیر فیزیک و از طریق دلائلی غیر علمی به خداوند ایمان داشته باشد.
اما جالب تر اینکه وقتی مصاحبه کننده محترم از قرآن در رد نظر آقای دکتر منصوری شاهد مثال می آورد. ایشان بدون ارائه دلیل باز سخن خود را تکرار می کند و پاسخ قانع کننده ای ارائه نمی دهد.
ننجون
۲۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
حتمن اسمش رابرای نمایندگی ی مجلس نوشته وکاندیداست وبه این طریق دارند مطرحش می کنند آخه ماهابرای رضای خداهیچ کاری نمی کنیم مگراینکه منافعی داشته باشیم هاوکینگ هرکی هست وهرنظری دارد باوجودمعلولیت برای برتری سطح علمی کشورش زحمت کشیده ومی کشدمامدرک می گیریم ورئیس می شویم وپزمی دهیم وپول درمی آوریم درجیب خودمان می گذاریم هاوکینگ لااقل سربارجامعه اش نیست وباوجودمعلول بودن همچنان تلاش می کند ماهم سعی می کنیم بی هیچ زحمتی درجامعه معروف واحتمالن نماینده یایک چیزی دراین مایه هاشویم آی دم خودمان گرم آقا!!!اگرراست می گویی چاپش کن عصرایران
محمد
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
جناب دکتر منصوری به صراحت لهجه در جامعه علمی فیزیک و ریاضی شهره هسند؛ به باور من صرف نظر از درستی یا نادرستی جوابها نوع مصاحبه و البته سواد مصاحبه گر در روزنامه های فعلی کم نظیر بود و انشاا.. این روال از طرف روزنامه پر مخاطب عصر ایران ادامه داشته باشد.
ناشناس
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
دکترای مهندسی
۲۱:۱۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
به نظر من بسیاری از صحبتهای آقای دکتر منصوری اصلاً دارای جنبه علمی نبود. به عنوان مثال ایشان صحبتی کردند که بعداً به نوعی چندبار تکرار شده:
"من ممکن است بگویم به خدا اعتقاد دارم. من حق دارم این نظرم را، درست باشد یا نادرست، بیان کنم. اما اگر بگویم فیزیک اثبات می‌کند که خدا وجود دارد، این حرف نه تنها قابل قبول نیست بلکه من به‌عنوان یک فیزیکدان حق بیان آن را هم ندارم؛ زیرا اگر من بگویم علم فیزیک وجود خدا را اثبات می‌کند، سخنی غیر علمی گفته‌ام". کجای این حرف ایشان علمی است؟
به نظر من اگر کسی بگوید که علم فیزیک وجود خدا را اثبات یا نفی می کند، عاقلانه ترین کار این است بگوییم چرا و چطور؟ و جواب او را از نظر فیزیکی بررسی و بگوییم دلایل شما به دلایل مختلف اصلاً فیزیکی نمی باشد یا اگر هم آن نظرات فیزیکی است با دلایل فیزیکی آنها را تأیید یا رد کنیم؛ نه اینکه پاسخی شبیه پاسخ آقای دکتر بدهیم.
علیرضا
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
از خواندن این مقاله بسیار لذت بردم. هرچند با همه آن موافق نیستم. در ضمن از این همه نظر موافق و مخالف بیشتر شاد شدم. بنظر من تمرین خوبیست برای گفتن و شنیدن نظرات متفاوت. کاش جامعه ما هم به همین سو برود.
امير
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
عصر ايران مثل هميشه عمل ميکني ديگه دستت براي همه رو شده. ميري سراغ يک آدم شديدا مذهبي که همه تلاششو با سفسته بازي بکنه تا مثلا يک همچين شخصيت معتبر علمي رو نخريب کنه...براتون متاسفم
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
شما نقد و تخریب رو با هم خلط کردی امیر جان. عصرایران در این گفت و گو کلی با دکتر منصوری چالش کرده است. ضمن این که برای نقد عقاید یک شخصیت باید سراغ مخالفش رفت نه موافقش و عصرایران از این نظر هم حرفه ای عمل کرد.
ناشناس
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
زیباترین مصاحبه ای بود که در این چند وقت خوندم ،برای بنده که بسیاری از مصاحبه ها و نوشته هیای آقای هاوکینگ را دیدم و خواندم جالب بود، بسی لذت بردم از این گفتگو و تشکر وافر از عصرایران عزیز و مهمان گرامتان که با این رویکرد بسیار حرفه ای و فارغ از هر گونه حب و بغض یک بحث جالب را رقم زدید
متشکرم
ساسان
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
دقيقا مدل ايراني؛اين آدم هاپکينز هم قبول نداره.ما ايراني ها هيچ وقت هيچکسي رو قبول نداريم وهمه خودشونو عقل کل ميدونند, يک هنرمند هنرمند ديگه ايي رو قبول نداره,يه ورزشکار ديگري رو يه استاد دانشگاه همکارشو ووووو..
حالا شده حکايت اين مثلا استاد فيزيک که چون عقايدش با پرفسور هاپکينز همگام نيست هر چي دلش ميخواد بهش مي چسبونه....واقعا متاسفم
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
"هاوکینگ" نه "هاپکینز"!
soso
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
ماها که از این چنین اظهار نظراتی در مورد هاوکینگ ناراحت میشیم و میگیم کسی باید در حد خودش باشه تا بتونه اونو نقد کنه پس چطور ایشون خودشونو در حدی دیدند که این نظر در مورد آفریدگاره خودش بده
چه صبری داره خدااااااااااااااااااااااااااااا
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
عجب استدلال محكمي كردي!!!!!!!!!
ناشناس
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
به نظر من این استفان هاوکینگ رو انگلیسی ها الکی گنده اش کرده اند از طریق مدیا. آخه کسی که ار جوانی اش فلج بوده و حتی قادر به راه رفتن هم نبوده چطوری به چنین سطحی از علم فیزیک که نیاز به تلاش و کوشش زیادی دارد دست پیدا کرده؟ علم فیزیک مثل فلسفه نیست که کسی در اتاقش بنشیند و فقط کتاب بخواند و بعدش هم ذهنیات و استدلال های ذهنی خودش را بر کاغذ بیاورد و فیلسوف بشود. علم فیزیک هم کسبش و هم ارتقاء و توسعه اش نیاز به تلاش فیزیکی در کنار تلاش ذهنی دارد. چیزی که این فرد از جوانی امکانش را نداشته است.
محمد
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
این که هر دو نفر یعنی منصوری و استیفن هاوکینگ هر دو خدا را به گونه از موضوعات علمی حذف کرده اند با توجه به پاسخ ها یعنی که در زمین ملحدین بازی میکنند امیرالمومنین میگوید من چیزی را ندیدم مگر انکه قبل و بعد و همراه ان خدا را مشاهده کردم(نقل به مضمون) حالا کسی بگوید امیذ المومین که مظهر تامه علمی است حرف علمی زده؟یا نزده؟ این مدعیان علم که قطره ای از علم ان وجود شریف را ندارند در ضمن این اقای استیفن هاوکینگ گفته من قبلا به خاطر نظمی که در کهکشان میدیدم حس میکردم خدایی این نظم را به وجود اورده ولی با تحقیق بیشتر چون دیدم این نظم تکرار شده دیدم نیازی به خالق ندارد که این یک اظهار نظر بیشتر به یک بلاهت شباهت دارد چرا وتی نظم بیشتر میشود و هماهنگی زیادتر نیز به مدبری قویتر دارد نه اینکه بگوییم چون نظم بیشتر شده پس اصلا کلا ناظم نیاز نداریم . و در اخر ایه ای از سوره مبارکه کهف
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً
همراه او در حالى كه با او گفت و گو مى‏كرد به او گفت آيا به آن كسى كه تو را از خاك سپس از نطفه آفريد آنگاه تو را [به صورت] مردى درآورد كافر شدى
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
عزيز دل برادر! استدلال عقلي بكن. باور هاي مذهبي شما محترم ولي اينجا عرصه استدلال است.
ناشناس
۱۹:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
به وجود و یا عدم وجود خدا کاری ندارم. متاسفانه بعضی آدمها فکر میکنند وکیل و یا وصی اثبات وجود خدا هستند.
نقی
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
خاهش میکنم باطیف های مختلف در باره نظریات هاوکینک گفتگو کنید بصورت میزگرد وجمعی صاحب نظر بهتر است
farshad
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
خود خدا اینگونه اراده کرده که فقط با قلبت اونا در یابی پس بدانید اگر میلیاردها سال دیگر علم نیز پیشرفت کند دلیلی به شما نخواهد داد که مثلا بگوید 2+2=4 و از این راه خدا اثبات شود چون در این صورت پرده ها خواهد افتاد و ایمان و یقین و کار نیک ارزشی ندارد و این حریم خداست وعلم به آن حریم تجاوز نتواند کرد اما قلبت او را میابد ااگر به او نظر کنی این است مشکل اونایی که در علم به دنبالش میگردن و گیج میشن
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
اين قلب كه مي گي دقيقا كارش چيه؟!
مهدي
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
رضايتي كه از دانش جمع شده است گاهي اوقات انسان را نسبت به آنچه كه دارد، كور مي كند، مفاهيم ماترياليستي و مكانيكي، احتمالا بهتر يا بدتر از تعليمات خدا، كه از مذهب گرفته شده است؛ نيست. يكي بدون هيچ دليلِ منطقي به خدا ايمان دارد و ديگري وجود خدا را بدون هيچ دليل منطقي انكار مي كند. من تصور مي كنم كه يك قديس فيض بخش و لايتناهي با يك نگاه تاسف بار يكسان، به هر دوي اين گروه نگاه خواهد كرد. عليرغم همه ي شك ها و بن بست ها، جهان هرگز جستجو براي خدا را متوقف نخواهدكرد.

كتاب : مسير استادان – نويسنده : دكتر جوليان جانسون
خیلی ناشناس
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
رسانه ای بودن آقای دکتر منصوری در ایران(گرایش خاص منطورمه) دسته کمی از آقای هاوکینگ نداره! بهتره مقایسه ای بین دانشگاه هایی که تحصیل کردن این دو شخص یعنی دکتر منصوری و دکتر هاوکینگ کنید!!
حرفهای آقای دکتر منصوری خیلی صریح و آشکار بود! یک شخص علمی نباید طراحتا در مورد یک موضوع از نظر شخصی نظر خودشون رو قالب نظر عموم و جامعه کنه!!
فیزیکدان های نابغه ای در کشور وجود داره که اصلا اسمی ازشون نمی بریم ولی در مورد فیزیک هر چیزی شد باید رفت سراغ دکتر منصوری!؟ (دیگ به دیگ میگه روت سیاه! محور اصلی این مقاله بود!)
اعتقاد های مردم رو میشه از لایک های + و - فهمید!!! فکر می کنم مخاطب این مقاله سطح فکری محدودی دارند!!!
ناشناس
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
زیباترین تفسیر عالم را در این باره از حضرت لسان الغیب شنیده ام:
گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام
گفتا منش فرموده ام تا با تو طراری کند
این عالم قرار است تا با ما طراری کند. سخن جناب هاوکینگ البته سخن تازه ای نیست و همه ماتریالیستها و بسیاری از سیانتیستها نیز چنین گفته، می گویند و خواهند گفت. اما هیچ فکر کرده اید که چرا از میان همه گونه های حیات، همین انسان است فکر می کند و دروغ می گوید و می خندد و می گرید!؟
جالب است همین سیانتیستها درباره موهای بدن انسان می گویند برای تشخیص حرکت حشرات بر پوست بوجود آمده اند لکن هر غایتی را برای کل آفرینش رد می کنند!!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
ولی همه اینها رو هوش مصنوعی هم یکروزی می تونه انجام بده
علیرضا
| |
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
فکر کنم هم حرف حضرت لسان الغیب را و هم حرف سیانتیستها را اشتباه فهمیدی
یک منجم
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
این چه حرفیه که آقای منصوری میزنه ؟! علم از جامعه پول و امکانات می‌گیرد تا ابزار لازم را بدست آورد!!!!!!!!!!

از نظر ایشان علم انقدر حقیر و بدبخت و خاک بر سره ؟ ایشون به همچین تفسیر سافلی از علم دارن ؟

بهتر نبود با کسی با درک بالاتری از علم مصاحبه می کردید ؟!
پاسخ ها
هادی
| |
۱۹:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
باهات موافقم
دکتر
| |
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
مخالفم.علم پس از تبدیل شدتن به دانش خودش رو بازتولید میکنه.علم از طریق خدمت رسانی به عام درامدی رو تهیه میکنه که صرف هزینه ی پیشرفت خودش میشه.در حقیقت این خودس حاصل تکامل تاریخی علمه.مثال:سیستم ترمزABS وقتی رو ماشین قرار میگیره قیمت مازادی رو میاره رو ماشین که این قیمت مازاد صرف تولید سیستم ترمز بهتر و یا اختراع سیستم جدید ترمز میشه.یکی از ابزار تولید علم شخص عالم هست که باید هزینه هاش رو از طریق همین علمی که به جامعه تقدیم کرده در بیاره.هر چقدر این گردش مالی بیشتر باشه جامعه پیشرفته تر میشه.نمونه ی ساده ی این گردش مالی صنعت ودانشگاست که حتما" میدونید دوست عزیز
ناشناس
| |
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
کجای جوابم غیر قابل انتشار بود عزیز؟ چرا چاپش نمیکنی
جم
| |
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
شما که انقدر عالمی و درد علمت گرفته یه سرچی تحت عنوان economic analysis of science یا science and economic تو بانک مقالات معتبر مثل jstor و heinonline بکن بعد بیا تا با شما که درک بالاتری از علم داری مصاحبه کنن
احسان
| |
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
دکتر عزیز:‌

آیا عده ای جمع شدند و برای اختراع کردن ترمز ABS از مردم پول گرفتند و بعد اختراعش کردند ؟ یا عده ای برای نجات جان و کاهش خطرات تصادف تلاش کردند و ترمز ABS ساخته شد ؟‌

هدف علم اینه که پول بگیرن و کار کنن ؟‌اینکه هدف کارگرهای روز مزده! نه عالم ها و داشمندها!

هدف علم اینه که راه حل پیدا کنه. مشکلات رو حل کنه و به بشر خدمت کنه.

کمی زندگی مخترعین و دانشمندان را بخوانید! ببینید کدومشون از مردم پول می گرفتند؟! چند نفرشون در فقر مردند ؟ چقدرشون بعد از سالها معروف شدند ؟ در بهترین حالت حکومتها از پروژه هاشون حمایت می کردند نه جامعه!

نکته دیگه اینکه آقای هاوکینگ برادریشو ثابت کرده! این همه افتخار جهانی داره و حقشه اگر کتابهاش فروش بره. مردم از تفکرش خوششون میاد و براش پول میدن ولی این به این معنی نیست که ایشون برای پول در آوردن بنویسه. ایشون برای نشر تفکراتش می نویسه که کار با ارزشیه.
دکتر
| |
۱۹:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴
با سپاس از جواب شما احسان عزیز .
1)بنده نگفتم هدف علم اینه که پول بگیره و کار کنه !!! حتی هدف عالمان هم این نیست!! هدف با راه رسیدن فرق داره.روش به این صورت هست که با پول پروژه ها پیش میره.لطفا مجدد پاسخ من و کامنت نفر اول رو بخونید.حتما تا حالا کار تحقیقاتیتون به مشکل مالی بر نخورده.
2)برای من جالبه که دارید برای علم هدف و شخصیت قائل میشید.علم تنها در سیر تکامل میتونه قرار بگیره و طبق اهداف بشر به هدف بشر برسه.
3)چشم حتما مطالعاتم رو در مورد دانشمندان بیشتر میکنم.اما اینکه دانشمندان چه جوری زندگی کردن ربطی نداره به اینکه اصول و سلوک ثبت علم چی باشه.حتما دانشمندای مختلفی که در رفاه بودند رو هم مطالعه کنید .احساس میکنم صحبتای من درست درک نشد.بنده عرض کردم پیشرفت دانش بشر و گسترش علم نیاز به گردش مالی داره.چجوری تونستید بین فقر و دانشمندای فقیر و... با صحبت های من ارتباط بذارید!! نه فقر باعث پیشرفت میشه ونه ثروت محض.بلکه تعامل بین ثروت و عقل بشر هست که باعث پیشرفت علم میشه.اینکه در گذشته هیچ گونه نظام آکادمیک علم محور نبوده دلیل بر این نیست که پس ثروت به علم ارتباطی نداره!!!
4)بنده کجای پاسخم صحبت از هاوکینگ بود!! بنده 8 سال پیش با صحبت های هاوکینگ اشنا شدم.مطمئن باشید انواع و اقسام اطلاعات مختلف رو در مورد این دانشمند دارم.ببینید منظور من به صورت کل با این مثال مناسبه که اگر هاوکینگ توسط کمبریج و آکسفورد و دولت انگلستان حمایت نمیشد(حقوق کافی دریافت نمیکرد،سد راه های مختلف همانطور که الان برای بنده وجود داره برایشان بوجود می امد،اتاق کار و حتی ویلچر مجهز برایشان تهیه نمیشدو...) ممکن بود به همه ی این نظریات و فرضیاتی که الان دارند ، نمیرسید.این یعنی تعامل بین نیاز جامعه(کنجکاوی و خریدن کتابهای ایشان و حضور شلوغ در کنفرانسهایشان)دولت های علمی(حمایت از پروژه ها به علت حفظ وجهه و اینده نگری و...)و تلاش شخص هاوکینگ(هوش و پشتکار) نبود ممکن بود نظریات هاوکینگ به این درجه از تکامل نمیرسید.
مطمئن هستم شما احسان عزیز صحبت های منو درک کردید و متوجه همسو بودن با بعضی بندهای صحبتتون و همینطور علت مخالفتم با کامنت شده اید.اینکه علم برای پیشرفت به پول جامعه نیاز داشته باشه عیب نیست همانطور که پروژه سرن با این هزینه های هنگفتش از منبع مالیات بیش از 80 کشور از جمله ایران داره فعالیت میکنه و نتایجی رو بدست اورده که گفته های هاوکینگ رو تایید میکنه.دقیقا علم نوئتیک و نجوم و فیزیک ذرات بنیادین در پروژه سرن از جامعه پول گرفت و ابزار خودش(شتابدهنده ی بزرگ هادرونی)
رو تولید کرد تا بتونه باعث پیشرفت بشر بشه و درک سیاهچاله ها و بینگ بنگ و ریسمانهای کیهانی و بوزون هیگز و علت جرم و... رو برای بشر تسهیل کنه.
از مباحثه با شما لذت بردم.
روجا
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
ممنون عصر ایران ،خیلی خوب بود .
طالب
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
عصر ایران دمت گرم. تفاوتو با بقیه ی سایت های خبری نشون دادی.
امیدوارم هرچه زودتر یه سراغ computer scientist ها و cognitive scientist ها هم بروی.
بازهم ممنون
ناشناس
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۲
دکتر منصوری با این حرفاش نشون داد که بارش پنبه ست! حتی در حدی نبود که بشه به عنوان یک نقاد روش حساب کرد!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
مخالفم . بنده خدا این همه استدلال کرده . حالا شما استدلالات ایشون را نمی پسندی که نباید بی ادبی کنی
تعداد کاراکترهای مجاز:1200