صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۸۹۴۴۶
تعداد نظرات: ۲۳۹ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۲ - ۲۲ آبان ۱۳۹۰ - 13 November 2011

تفنگت را زمین بگذار

احسان محمدی
عصرایران - فصل شکار در ایران شروع شده است، شکارچی ها به ادارات محیط زیست مراجعه می کنند و پروانه شکار می گیرند، اسحله هایشان را روغن کاری می کنند، فشنگ ها را با حوصله توی جافشنگی می چینند، پوتین ها و چکمه های کوهنوردی شان را با لباس های شکار ست می کنند و برای شکار به کوه می زنند.

شكار و شكارگری در ایران ریشه ای دیرینه دارد. هخامنشیان و ساسانیان شكار را مناسب ترین مكتب برای تعلیم و تربیت و آموزگار حقیقی فنون جنگ، سحرخیزی، بردباری، تحمل سختی ها، آموختن نظم و ترتیب به كودكان و نوجوانان می دانستند و فرزندانشان را از كودكی در این مكتب می پروراندند.

در آثار با جا مانده از گذشتگان نبردی بی پایان میان میان شکار و شکارچیان وجود دارد که حتی در سنگ نگاره ها هم می توان نشانه های پیروزی انسان خنجر به دست را مقابل حیوانی که تنها دندان و پنجه دارد را شاهد بود.

دوران حكومت قاجاریه، خصوصاً سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، دوران رواج انواع تفریحات و شكار و گرمی بازار قوشدارباشی ها، میرشكارباشی ها و تفنگدارباشی هاست.

در این زمان مناطق و املاك بسیاری به قرقگاههای سلطنتی و خصوصی برای شكار اختصاص داده شد که از آن میان خجیر و سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین مناطق تحت حفاظت در دنیا هنوز به یادگار مانده اند.

دست نوشته ها و خاطراتی كه از حكام، سلاطین و شاهزادگان به جای مانده خود نشان دهنده بسیاری از سهل انگاریهای ایشان در قبال حفظ نسل حیات وحش ایران است.



پس از انقلاب مشروطه و انقراض قاجاریه، مالكان بزرگ و سران ایلات و عشایر رونق دوباره ای به شكار بخشیدند.
قبل از شكل گیری طبقه شكارچیان محلی، شكار منحصر به طبقه ای خاص بود كه شكارگاههای اختصاصی و كلیه لوازم و امكانات شكار را در اختیار داشت ولی با بركناری این طبقه شكارگاههای اختصاصی نیز در معرض تجاوز دیگران بویژه شكارچیان محلی قرار گرفت و موجب كاهش قابل توجه جمعیت بسیاری از جانوران قابل شكار ایران شد به گونه ای که امروز بسیاری از گونه های ارزشمند جانوری در معرض انقراض قرار گرفته اند. ببر و شیر ایرانی با تلاش خستگی ناپذیر!! شکارچیان منقرض شده اند و گونه هایی مانند گور ایرانی و یوزپلنگ و پلنگ نیز قربانی گلوله شده اند و تعدادشان به شماره افتاده است.

چرا شکار؟

شکار رمز بقای انسان بوده است، در روزهای غارنشینی علاوه بر تغذیه از ریشه و برگ و میوه درختان به شکار حیوانات می پرداخت، اما در قرن بیست و یکم چند نفر را می توان یافت که از غم نان دست به شکار می زنند؟ چه لذتی در « کُشتن» وجود دارد که آدمهایی با هیجان کمین می کنند و دست و پا زدن حیوانی را در خاک و خون تماشا می کنند و بعد از جا می جهند و چاقو از کمر بیرون می آورند و گلوی حیوان را می برند تا به قول خودشان "راحت " اش کنند که زجر نکشد!

تعدد مغازه هایی که اسلحه و وسایل شکار می فروشند به همراه مجلات خوش آب و رنگی که موضوع شکار را با زیرکی در پوشش گردشگری و طبیعت گردی تشویق می کنند به سود چه کسی است؟

این اخلاق به یادگار مانده از قرون گذشته چه کسی را خوش می آید؟ باز شدن پای شکارچیان بین المللی به ایران از شیوخ کشورهای عربی گرفته تا چشم آبی ها و موبورها چه منفعتی دارد؟ آیا یک مشت دلار و ارز به این می ارزد که گلوله ی بر سینه قوچ ایرانی بنشیند و صدای نفیر گلوله زیستگاهها را برای سایر جانداران ناامن کند؟

این چه افتخاری است که دل خوش شویم آن شکارچیان با افتخار در بازگشت به کشورشان عکس خود و شکار ایرانی شان را در مجلات و وب سایت ها منتشر کنند که : "یس! ایران ایز گود کانتری!!!" فقط به خاطر یک مشت دلار یا تعریف و تعارف آبکی؟!

برخی توجیه می کنند که شکارچی خارجی تیر بیخودی نمی زند، دنبال ثبت رکورد است و ...! این گونه توجیهات باید شکارچی خارجی را خوش بیاید یا شکار ایرانی را؟ ما مدافع کدام هستیم؟

البته دکتر اصغر محمدي فاضل سرپرست دانشگاه محیط زیست كه به تازگي پست معاونت محيط طبيعي سازمان محيط زيست را به عهده گرفته در اقدامی قابل ستایش طی نامه ای به ادارات کل حفاظت محیط زیست کشور با بین اینکه " تغییرات وسیع اقلیمی، بروز خشکسالی های مکرر، افزایش بهره بردای از منابع زیستی، دخالت های انسانی در زیستگاههای طبیعی و از هم گسیختگی و همچنین شیوع برخی بیماری ها در تعدادی از زیستگاهها موجب تهدید جمعیت های حیات وحش شده است، خواستار آن شد که این اداران حداکثر محدودیت در صدور مجوزهای شکار و صید ( اعم از عادی و ویژه) را اعمال دارند و از صدور اطلاعیه و انجام مصاحبه برای فراخوان شکارچیان و همچنین حضور و مشارکت در نمایشگاههای شکار که مصداق تشویق و تائید شکار است خودداری کنند".
او پیش تر نیز در نشستي در دانشگاه تهران گفت: «در دوران تصدي بر معاونت محيط طبيعي هرگز من زیر هیچ مجوز شکاری را امضا نخواهم کرد.»

دلیل منطقی یا بهانه علمی؟

هفته پیش در یک برنامه تلویزیونی با حضور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و جمعی از محیط بانان، آقای اینانلو که عشق و ارادت عمیقی به محیط زیست و البته عکس های بسیاری هم با اسلحه و شکار دارد موضوع را به سمتی سوق داد که یک محیط بان در کمال حیرت و در حالیکه دهان همکارانش از تعجب باز مانده بود سخن از "دوستی" میان محیط زیست و شکارچی ها راند!



برخی از اهل فن بر این باورند که شکارچی ها با حذف گونه های پیر و بیمار به محیط زیست کمک می کنند، آنها می گویند گونه های پیر و بیمار باید از چرخه حیات حذف شوند تا مانع تولید نسل های ضعیف و رنجور در طبیعت شوند، آنها ایمان دارند که این نوع پاکسازی طبعیت در دراز مدت به سود طبیعت و گونه های حیات وحش است.

 از گونه های مهاجم و مضر مانند گراز مثال می آورند که مزارع را به نابودی می کشاندند و اگر شکارچی ها دست به اسلحه نبرند خسارت های جبران ناپذیری به کشاورزی وارد می کنند اما حقیقت این است که تعداد شکارچی های منصف و زیست شناس که حوصله و درنگی برای تعیین جنس و سلامت گونه ها داشته باشند و بعد ماشه را بچکانند از انگشتان یک دست فراتر نمی روند.

تعداد گونه ها هم چنان کم تعداد و انگشت شمار است که شکارچی های خسته و حریص به محض دیدن جنبنده ای تیرشان را رها می کنند.
 دیگر دوران شاهان قاجار سرآمده که در کوههای اطراف تهران روزی صد شکار می زدند و هنوز درنده و چرنده در کمرکش کوهها بر «طهران» و کوشک ها خیره می ماند.

هنوز عکس شکارچیانی که آخرین نمونه ببر ایرانی را با آن هیبیت منحصر به فرد و خیره کننده شکار کردند در دسترس است، پوست آن ببر هم دست به دست میان آزمایشگاهها می چرخد که شاید معجزه ژنتیک جان دوباره ای به این گونه منحصر به فرد و منقرض شده ایرانی بدهد تا علاقمندان محیط زیست با افسوس از جای خالی اش سخن به میان نیاورند، تا مجبور نباشیم ببر سیبری را در بسته بندی روسی تحویل بگیریم و بعد از مرگش از تهران تا لندن سوگواره برایش برگزار کنیم که افسوس و دریغا آن مه پیکر از میان ما رفت!

دل و دین و شکار!

گاندی بر این باور بود که عظمت و فضائل یک ملت را از طرز رفتار آنان با حیوانات برآورد. در باورهای دینی ایرانیان مسلمان احترام و پاسداشت تمام مخلوقات خدا بارها یادآوری شده است، پرهیز از پا گذاشتن بر روی موری دانه کش تا خراب کردن لانه پرنده ای کوچک یا شکستن شاخه ای درخت، همه ناپسند و مکروه شمرده می شوند.

 البخاری نقل کرده است که رسول‌الله(ص) شخصاً با پیراهن خود صورت اسبش را پاک می کرد، و می فرمود که دادن حتی دانه ای گندم به اسب عملی خیر است ؛ این مثال را می توان مجاز از کل موجودات گرفت .همچنین مسلمانان از دور کردن حیوانی از مادرش یا سوزاندن لانه مورچگان منع شده‌اند.

در حدیث آمده است که کشتن یا شکار حیوان برای تفریح حرام بوده و از گناهان کبیره محسوب می شود حتی اگر صید ماهی یا جانداران دیگر آبزی با عنوان ورزش و تفریح باشد طبق استفتا به عمل آمده از مقام معظم رهبری نیز هر گونه " شکار لهوی حرام است".
پیامبر اسلام می گویند: لعن الله من مثل بالحیوان او حبس؛ ؛ «خداوند لعنت کند کسی را که حیوانی را مثله کند یا آن را زندانی کند .»
امام صادق به جنگ انداختن عمدی دو حیوان را مکروه می دانند و در روایتی دیگر حرام و زشت ترین کارها نام می برند.
از منظر دیگر بزرگترین زیارتگاه ایرانیان در کشور حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد است که با نام "ضامن آهو" از او یاد می شود اما کسانی در همین آب و خاک که شاید به نشان حرمت، ضریح این ضامن را هم بوسیده باشند ، آهوی نگون بخت را در دشت به گلوله می بندند و بند از بندش وا می کنند!

جدال گلوله و قانون

کسانی که در وادی محیط زیست دستی بر آتش دادند نمونه های مختلفی را از شکار و صیدهای عجیب و غریب سراغ دارند، شکار ماهی با پرتاب نارنجک به رودخانه و برکه که در نتیجه ترکش ها و موج وحشتناک باعث مرگ هر جانداری در آب از قورباغه و خرچنگ تا ماهی می شود، شلیک کردن به آهوی باردار، سلاخی خرس ها در سمیرم، باز کردن کپسول گاز در زیر آب و به کیسه کشیدن ماهی هایی که در نتیجه کمبود اکسیژن جان داده اند! شلیک به کل و بز با اسلحه های خودکار مانند ژ- 3 و کلاشینکف، منفجر کردن آهو با اسلحه وینچستر! صید ماهی با استفاده از موتور برق و ... همه نمونه هایی از این دست هستند.

اگر کسی به حرمت این آب و خاک ایمان دارد باید بداند تاریخ اش تنها آرامگاه کوروش نیست، ستون های ریخته و نریخته تخت جمشید هم نیست، فراخ کردن گلو و فریاد زدن ای ایران ای مرز پرگهر هم به تنهایی نشانه وطن پرستی نیست، دوست داشتن تمام موجوداتش نشان وطن پرستی است، هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که نشان بدهد ما از آن قوچی که بر فراز کوههای زاگرس ایستاده است ایرانی تر هستیم، تمام موجودات این آب و خاک از آن کرم خاکی که زمین را شخم می زند و هوای تازه به ریشه ها می رساند تا آن عقاب که آسمان را می شکافد همه متعلق به این سرزمین هستند و باید حرمت شان حفظ شود.

اما چه سود که از دوران کودکی به جای آموختن این مفاهیم دنبال کردن سگ و گربه با چوب و درآوردن چشم مور و ملخ و به سیخ کشیدن گنجشک و پا گذاشتن روی شکار و دست به کمر زدن نشانه های چابکی و زیرکی و جسارت به شمار می رود!

تا مدتها تنها جمله ای که در کتاب فارسی دبستان در خصوص محیط زیست به دانش آموزان خردسال آموزش داده می شد این بود: آهو حیوان زیبایی است و گوشت لذیذی دارد!

در فضایی که گونه های جانوری به سرعت رو به انقراض می روند و دیگر حتی در مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست هم پیدا کردن برخی از گونه ها کار بسیار دشواری است آموزش دادن فرهنگ دوست داشتن موجودات در اولویت قرار دارد یا صادر کردن پروانه شکار؟ سازمان محیط زیست البته طبق مقرراتی اقدام به صدور پروانه شکار می کند از قبیل اینکه :
 
- شکار كلیه پستانداران، پرندگان و خزندگان قابل شكار و آبزیان قابل صید به استثنای جانوران زیانكار از یك ساعت بعد از غروب آفتاب تا یك ساعت قبل از طلوع خورشید ممنوع است.

- شكار با اسلحه خودكار (مسلسل) و تفنگهای گلوله زنی نیمه خودكار ممنوع است.

  - شكار پستانداران وحشی از طریق كومه و امثال آن بطور كلی و همچنین ایجاد و استفاده از كومه برای شكار پرندگان وحشی در كنار چشمه ها و آبشخورها تا شعاع ۲۰۰ متر ممنوع است.

- شكار از طریق استعمال هرگونه سموم و مواد مخدر و منفجره ممنوع است.

- تعقیب و شكار پرندگان آبی با قایق موتوری ممنوع است.

- از بین بردن یا برداشتن تخم پرندگان وحشی ممنوع است.

و ...

می توان لیست بالا بلندی از این " ممنوع است " ها را ردیف کرد اما کافیست سری به ادارات محیط زیست بزنید تا انبوهی از اسلحه ها، تورها، قلاب ها و پرونده های شکارچیان متخلف را شاهد باشید که بی اعتنا به این قوانین به طبیعت کشورشان خیانت کرده اند.

کوتاه سخن آنکه سازمان حفاظت محیط زیست به تنهایی قادر به حفاظت از عرصه های طبیعی این آب و خاک نیست، تعداد محیط بانان با توجه به گستردگی مناطق تحت حفاظت، صعب العبور بودن مسیرها، پراکندگی شکارچیان، در اختیار داشتن وسایل و تجهیزات مدرن و ماشین های گران قیمت و کوه پیما توسط متخفلین و ... برای کنترل آفت شکار کفایت نمی کند.

باید هر ایرانی که دلش برای این آب و خاک می تپد موجودات زنده اش را نیز دوست داشته باشد، به جای شکار تفریحی و بی جان کردن جانداران تلاش کند حریم امنی را برای زندگی آنها ایجاد کند.

چندی پیش در یک برنامه که از تلویزیون پخش می شد راننده ای در آمریکا وقتی متوجه شد در کنار اتوبان گوزنی در حالا زایمان است، ماشین اش را متوقف کرد و به گوزن که در زایمان دچار مشکل شده بود کمک کرد و به گوزن کوچکی که به دنیا آمده بود و در میان خاک و خون ناشی از زایمان به دلیل مشکلی که داشت قادر به تنفس نبود به صورت دهان به دهان تنفس مصنوعی می داد!

شاید شما هم نمونه هایی از این برخوردها نسبت به جانداران در جاده ها را شاهد بوده اید که رانندگانی با سرعت خرگوش و روباه را که قصد عبور از عرض جاده ای را دارند دنبال می کنند که زیر بگیرند و بکشند و احتمالاً برگ زرینی به خاطرات خود اضافه کنند و در مهمانی های خانوادگی با افتخار بگویند بله! در جنگل گلستان با پراید روباه را جوری زیر گرفتم که با خاک انداز هم نمی شد جمع اش کرد!!

اگر برای نفت این کشور دل می سوزانید، اگر هدر دادن بنزین و آب و گاز دغدغه تان است، اگر دور ریختن نان و پسماند مواد غذایی را اسراف می دانید، اگر از درشتی کلمه ای به خشم می آئید و آن را توهین به فرهنگ و لهجه تان می دانید، اگر از دیدن فیلم ضد ایرانی 300 و کتاب« بدون دخترم هرگز » دل چرکین می شوید، اگر حاضرید مقابل هر تهدید خارجی و نشانه رفتن اسلحه ای به سوی این کشور سینه سپر کنید، اگر به گذشتگان و بزرگان این سرزمین احساس دین و ارادت می کنید ایمان داشته باشید در مقابل تمام موجودات این سرزمین مسئول هستید.
جاندارانی که در مقابل بی پروایی و خشونت ما حتی نمی توانند فریاد بزنند، با بی بی سی مصاحبه کنند یا برای « بان کی مون» در سازمان ملل رنجنامه بنویسند!
تفنگت را زمین بگذار، شکارچی!
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۳۹
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۴۹
مجید
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
مطلب بسیار جالبی بود. از توجه شما به علاقه مندی به تمام ایران و نه بخشی از آن سپاسگزارم. واقعاً ایران را باید با همه مواهبش دوست بداریم و نگهبانش باشیم.
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
behet eftekhar mikonam asreiran.zendeh bashi
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
غالب شکارچی ها اسیر ناله ها و زجر طبیعت می شوند
آرش
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
عالی نوشتی آقای احسان محمدی. نمیدونم آیا شما برادر جعفر محمدی هستید یا خیر ولی معرکه بود کارتان. آفرین به شرفت.
علی
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
عصر ایران دمت گرم تورو خدا از این مقاله ها بیشتر بنویسید. به خدا طبیعتمون داره نابود میشه هیچ کس به فکرش نیست. یه روزی می فهمیم که خیلی دیر شده. عصر ایران باز هم ممنون . دوست داریم.
ali
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
ايكاش فرهنگ دوستي چه با انسانها چه با حيوانات در ايران شكوفا شود
ب ش
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
استعمار و مزدورانش تا اين کشور را مثل افريقا بيابان بي اب و علف نکند دست بردار نيست.
سعيد
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
سك شكارچي ميتواند در يك روز كاري خود تنها چند حيوان را شكار كند يك شركت پتروشيمي ميتواند در يك روز به اندازه چندين سال محيط را آلوده كند. بنده با مقاله شما مخالف نيستم ولي اگر امكان دارد ليست انواع تفريحاتي كه يك انسان ميتواند در ايران داشته باشد كدام است؟
كارمند محيط زيست
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
ممنون از اينكه به موضوعي پرداختيد كه كمتر در كشور مورد بحث قرار مي گيره،اما در مجموع با اينكه كلا مجوزي جهت شكار صادر نشود موافق نيستم بلكه بايدضمن بررسي صلاحيت شكارچيان در زمان صدور مجوز شكار براي آنها دوره هاي آموزشي توجيهي در نظر گرفته شود.در بحث قوانين نيز ضعف هايي وجود دارد به گونه اي كه هم اكنون صدور حكم اعدام محيط بان منطقه حفاظت شده دنا از دلايل اين نقيصه هاست ،در حالي محيط بان منطقه دنا به پاي چوبه دار مي رود كه سازمان حفاظت محيط زيست داراي بيش از 100 محيط بان شهيد مي باشد كه در مواجهه با شكارچيان متخلف و بدست آنان به شهادت رسيده اند.حال اين سئوال مطرح است در حالتي كه محيط بان در مواجهه با شكارچي اگر از اسلحه اش استفاده كند قاتل مي شود و محكوم به اعدام و اگر استفاده نكند تبديل به محيط بان شهيد مي شود چگونه مي تواند از عرصه هاي طبيعي محافظت كند؟
محسن
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
مقاله خوبي بود ولي سئوال اينه كه در كشورهاي اروپايي كه بعضاً يك دهم ما هم سرزمينشون نيست ايا تفنگ رو شكارچياش زمين گذاشتن.جوابش واضحه نه و دارن از شكار لذت ميبرن ولي دوليت و سازمان محيط زيستشون داراي سواد-مديريت-....ميباشد و تونستن با مديريت منابع و استفاده از بخش خصوصي هم محيط زيست شون رو حفظ كنن و هم شكارچياش شكار كنن.اين مقاله ها هم فايده نداره شكارچي كه اسلحه داره فصلش ميره شكار و لذتشو ميبره لطفا بريد به سازمان به اصطلاح محيط زيس كه يكي از خنثي ترين سازماناي دولتي گير بدين.البته اگه ميتونين
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
درود بر شرافت قلم نویسنده . جای چنین مقالاتی در فضای رسانه ای ما بشدت خالی است .
شكارچي
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
با سلام. من يك شكارچي هستم و سالهاست كه تنفگهايم بر زمين است همچون بسياري از شكارچيان ديگر. شكار يك موضوعيست كه برخي دوست دارند و برخي دوست ندارند مثل خوردن گوشت كه عده‌اي نمي‌خورند و خيلي‌ها هم مصرف مي‌كنند. بنابراين به نظر نمي‌رسد ورود به اين بحث از اين ناحيه باشد بلكه بحث بر سر وضعيت محيط زيست و حيات وحش است. حالا بياييد فرض كنيم همه شكارچيان مجاز و غيرمجاز توصيه‌ي شما را پذيرفتند و تفنگهايشان را زمين گذاشتند. آيا فكر مي‌كنيد مشكل تخريب طبيعت و نابودي حيات وحش متوقف خواهد شد؟ لطفاً نشاني غلط ندهيد. شكار بي‌رويه يكي از دلايل تخريب طبيعت و نابودي محيط زيست است كه حتما و بايد بسامان شود. اما مطمئنا رتبه نخست را در اين فهرست اشغال نكرده است. اگر مي‌خواهيد براي محيط زيست اين مملكت كاري كنيد لطفاً عميقتر ببينيد و دقيق‌تر تحليل كنيد. شكار غير از بخش احساسي آن كه يك امر فردي است، مي‌تواند يك امر پذيرفته شده باشد اما در محيطي كه بسامان مديريت شده باشد، همچون بسياري از كشورهاي ديگر كه ارقام بهره‌برداري سالانه از طبيعت در آن كشورها سر به فلك مي‌زند بي‌آنكه ذره‌اي موجب نابودي محيط و حيات وحش شود. آن مدير محترمي كه حاضر نيست زير يك مجوز شكار را امضا كند بهتر است كلاهش را كمي بالاتر بگذارد كه سياستها، اقدامات و برنامه‌هاي مغلوط كرور كرور از حيوانات اين مرزوبوم را با نابودي زيستگاه به ورطه نيستي مي‌كشاند و هكتار هكتار از محيط زيست را نابود مي‌كند. بند ب ماده 67 برنامه چهارم مي‌گويد: «به منظور جلوگيري از شكار بي‌رويه و نابودي تنوع‌زيستي، دولت مكلف است با همكاري مراجع ذي‌ربط در نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران ترتيبي اتخاذ نمايد تا ضمن محدود كردن پروانه حمل اسلحه شكاري و بازنگري در ضوابط صدور پروانه‌هاي مذكور، تعداد سلاحهاي شكاري را متناسب با جمعيت قابل برداشت از حيات وحش به تشخيص سازمان حفاظت محيط زيست برساند و نسبت به جمع آوري سلاحهاي غيرمجاز تا پايان برنامه چهارم اقدام نمايد. » در حالي كه طي همين برنامه توليد سلاح شكاري ايراني افزايش يافت، سلاحهاي شكاري از تركيه و روسيه و غيره آغاز شد و توزيع سلاح شكاري در ميان كساني كه سابقه شكار نداشتند فزوني يافت. من مخالف سهولت خريد و فروش سلاح نيستم اما نه در شرايطي كه نمي‌توانيم استفاده از سلاح را مديريت كنيم. حرف بسيار است و فرصت اندك. لطفاً دقيق‌تر ببينيد.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
movafegam.
علی
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
آفرین. از مطلب زیبایی که نوشتید ممنونم.
رحم و شفقت ما نسبت به موجودات طبیعت نشان از بلوغ فکری ما می باشد
ايران
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
سلام خدمت دوست عزيز و قديمي خودم در آموزشكده محيط زيست كرج 1379-1381 احسان عزير در اين مملكت خون آدم ها هم ارزش نداره تو نگران جون روباهي!!!!! فقط داريم زحمت بيخود مي كشيم!!!!!
ناشناس
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
این آقا احسان فامیل جعفر خان که نیست!؟
فامیل بازی تباشه
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
هم جعفر محمدی و هم احسان محمدی قلم های توانمندی دارند. حالا نسبت فامیلی دارند یا نه نمی دونم
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
در بين مخلوقات فقط نوع بشر است كه براي تفريح و لذت دست به كشتار زده.
اسم خودمونم گذاشتيم اشرف مخلوقات
ناشناس
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
من به عنوان یه گیاه خوار به شدت از عصر ایران به خاطر این مقاله تشکر میکنم .
علی
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
آفرین. دمت گرم و سرت خوش باد. عنوان خوبی هم انتخاب کرده ای برای مطلبت. من اما وقتی از اصلاح وضع محیط زیست ناامید شدم که با دو چشم خودم دیدم که رئیس سازمان محیط زیست در برنامه صبحگاهی تلویزیون با حدت و شدت از شکار دفاع می کرد!!!!! وای به روزی که بگندد نمک!
ناشناس
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
آفرین.خیلی خوشم اومد
میر مصطفی
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
میگم فقط باید تفنگها را زمین بگذاریم؟؟؟؟؟؟!!!!
پرایدها را که تو جنگل گلستان روباه زیر میگرین اونها را هم کنار بگذاریم.!!!!!!!!!!!
ضد آفتابتو بزن -شیرموزت را بخور مسواک هم یادت نره.سسول
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
سلام.استفاده ازواژه "وطن دوستی"بجای "وطن پرستی!"مناسبتراست.
آرش
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
درودبرشمابااين مطلب زيبا ووزينتان.بنده به عنوان يك فعال اجتماعي وعاشق محيط زيست آمادگي خودراجهت تهيه مستنداتي ازآخرين وضعيت شكاردركشورباآن رسانه اعلام مي كنم.
ناشناس
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
راه می افتند سمت دشت و کوه و جنگل به قصد ریختن خون حیواناتی بی گناه و بی پناه .که چه بشود ؟ تفریح کرده باشند مثلا ! و پز بدهند به در و همسایه و آشنا و فامیل که ببینید این کل بینوا را که چه قشنگ سرش را گوش تا گوش بریده ایم ... و سر قربانیان قساوتهایشان می شود آویزه ای برای خانه هایشان .تازه این سناریوی شکار قانونی است .اینها برای کشتن مرز و قانون نمی شناسند و دست بدهد آدم هم می کشند ... اینها دد و دیوند به خدا .
امير
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
خيلي ممنون از مقاله قشنگ و نقطه نظرات و كالبد شكافي آقاي احسان محمدي؛ اي كاش مسئولين قانوني وضع نمايند كه شكار هر حيواني ممنوع باشد و شكار حيوانات موذي و زيانبار فقط توسط كاركنان محيط زيست باشد.
محسن
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
دست مريزاد!
ناشناس
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
هم خودتو خيلي زرنگ تصور ميكني ، هم ملت را كودن فرض كرده و با اين مزخرفات آنها را سر كار گذاشته اي !! آخه يعني چي ؟! موضوع شكار با رعايت موازين شرعي و قانوني كاري است حلال و مسئول قانوني و متولي اين امر هم سازمان حفاظت از محيط زيست است . اين كار در تمام كشور هاي دنيا اعم از اروپا و آمريكا جاري و ساري است . حالا يعني كه چي ؟! به نوحه سرايي براي حيوانات و كرمها و مگس ها پرداخته ايد !! بايد بگويم موضوعي به اين مسخرگي و نيتي تا به اين حد رذيلانه تا به حال نديده بودم ! ايكاش نوسنده اين مقاله محير العقول شهامت داشت كه خود را پشت اين مطالب بي ربط و گرگ و خوك و گراز و روباه و سگ و موش وپشه و كرم خاكي پنهان نميكرد و منظور سياسي خودش را شجاعانه بيان ميكرد كه مزخرفات چه كسي را يا آوري كرده و دلش هواي كدام بي وطن را كرده است ! اما بايد به عرض آقاي نويسنده و سايت وزين !! عصر ايران برسانم كه در باور مردم ايران بعضي ها ارزششان از روباه و شغال و سگ و كرم خاكي و پشه هم كمتر است . زيرا به قول خودت اين حيوانات هم جايي به نام سرزمين و لانه دارند كه خيلي هم از حدود وقلمرو آن دفاع حدي ميكنند ، اما بعضي آدمها چيزي به نام وطن نمي شناسند و ارزششان از يك كرم خاكي هم كمتر است . اما در انديشه مردم برخلاف توصيه نويسنده و مراد او !! اين شعار دارد شكل ميگيرد كه برادر تفنگت را بر دار ، صداي زوزه كفتار هاي مردار خوار و شغالها و گرگ هاي درنده مي آيد !
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
فقط میتونم بگم برات متاسفم و آرزوی شفای عاجل میکنم برات . اگر تو ایران از هر 1000 نفر یکنفر با طرز تفکر شما باشه دیگه باید در این مملکتو سیمان سفید گرفت! توی همون شرعی که میگی محبت به حیوانات توصیه شده و آزارشان گناه دارد ، شکار حیوانات هم از روی نیاز به تغذیه یا امرار معاش مجاز شمرده شده نه برای تفریح و سیراب کردن خوی حیوانی بعضی انسان نماها ! شک نکن ارزش همون کرم و مگس و سایر حیوانات از امثال شما خیلی بیشتره چون حیوانات برای تفریح همدیگرو نمیکشن ولی بعضی از شما حیوانات دو پا این کارو میکنید ! در ضمن این مطلب هم سیاسی نیست اگه شعورشو داشته باشی . ...
ناشناس
| |
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
چقدر نفرت ؟!!
ناشناس
| |
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
boro baba.halet khoobe?tab nadari?
علي
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
در تمام دنيا شكارو كشتن بعنوان ارضاي خوي وحشي تعدادي از انسانها كاربرد دارد وآن نبردي است با شرايط و قوانيني خاص كه هيچوقت در ايران رعايت نگرديده شكارچي اي كه در روي تنها چشمه آبي كه در كو هستان وجود دارد كمين نموده و شكار مي نمايد قاتلي است كه فقط مي كشد بدون رعايت قانون مبارزه كشتن ؟؟
ناشناس
۰۸:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
عالی بود
ناشناس
۰۸:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
مقاله بسيار زيبايي بود با تشكر از نويسنده آن اميدوارم روزي برسه كه ما ايرانيها به چندان بينشي برسيم كه نه تنها دنبال شكار حيوانات نباشيم بلكه بيشتر به حيوانات دور و برمان توجه كنيم و حيوانات شهري مثل گربه ها و سگها را بخصوص در اين سرماي زمستان اذيت و آزار نكنيم و حتي غذايي برايشان بريزيم
ناشناس
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
حفظ محیط زیست مربوط به ایران و ایرانی بودن نمی شود. معلوم نیست هدف شما از قاطی کردن مسئله ایران و ایرانی بودن با حفظ محیط زیست چیست؟
ناشناس
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
قصد توهین به کسی رو ندارم
ولی آدمی که از نظر روانی سالم باشه از کشتن و خونریزی لذت نمی بره
محمد سوزنچی
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
بسیار عالی و زیبا بود
تبریک می گم مقالتون جامع و کامل بود
محسن
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
دست مريزاد!
دیاکو
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
«میازار موری که دانه کش است» را در فارسی سوم دبستان نگفتی! شاید ترسیدی که برداشت سیاسی کنند؟!
ناشناس
۰۷:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
من یک فرزند دو ساله دختر دارم در تلویزیون برنامه مستند نگاه می کردیم که یک پلنگ یک خرگوش گرفت و خورد این دختر بچه تا چند دقیقه گریه می کرد و می گفت چرا این اتفاق افتاده است. حال یک نفر از خدا بی خبر خرس را می کشد و بچه هایش هم پرتاب می کند و بچه ها زجه می زدند و خود را روی مادر می انداختند صحنه دلخراشی بود. گفتند اینها ازاهالی سیمرم هستند. ردم سیمرم مردم با فرهنگ و دوستدارمحیط زیست هستند. به نظر بنده خود اهالی این شهر این دو نفر را به سزای اعمالشان می رسانند و این لکه ننگ از دامن شهر خود پاک می کنند
شیدا
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
چرا شکار؟من میگم بهتون چرا؟تا وقتی که واسه شکاربان ها و جنگلبانهای ما حکم قصاص میبرن و باید بخاطر شلیک به یه قاچاقچی چوب یا شکارچی تا آخر عمرشون تو زندون باشن و یا در خوشبینانه ترین حالت با فرختن خونه و زندگیشون دیه بدن و آزاد شن معلومه که شکارچی به راحتی شلیک میکنه و...
به این میکن خلا قانون ....
حامد
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
اين خيلي مهمه كه از كودكي به بچه ها آموزش دوست داشتن حيوانات و محيط زيست داده بشه متاسفانه در كتاب هاي درسي ما اين مسائل خيلي بها بهش داده نشده. من خودم موقعي كه بچه بودم رفتارهايي باحيوانات داشتم كه همه اش بيشتر به خاطر تفريح و خنده با دوستانم بود و الان كه به اون دوران نگاه مي كنم از عملكرد گذشته خودم پشيمونم اگر آموزش درستي داشتم شايد اون كارها رو نمي كردم. به هر حال خودمان به بچه هامون آموزش درست بدهيم
ناشناس
۰۷:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
برای همین است که این خارجکی های همه کاره از نظر البته ما اولین امورات خیرشان به حیوانات میرسد ولی ما شکاربان را هم میکشیم وشکاربان باید کشته بشود هم از طرف شکارچی هم برای دادن دیه!!!! ای دل ای دل::میان مه من تا ماه گردون... از اینجا فاصله تا آسمون است !!!!!!!!
وحيد
۰۷:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
دوست عزيز ، بيشتر ازاينكه تفنگها حيوانات رو ازبين ببرند ، رفتار غير مسئولانه همه مردم با طبيعت باعث ازبين رفتن طبيعت ميشود ، اگه يك روز تعطيل به خارج از شهر برويد آلوده كردن محيط رو با چشماتون مي بينيد - ساخت ويلاهارو در مناطق محيط زيست مي بينيد و خيلي چيزهاي ديگر، خود شما كه اين مقاله رو نوشتي ، وقتي كه براي طفريح به خارج از شهر ميري ، چقدر زباله به طبيعت ازافه مي كني ؟
Arvand
۰۳:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
یکی از بدیهی ترین قواعدی که به شکار در برخی از جوامع غربی نسبت به شکار انجام میگیرد ،به ویژه در مورد شکآر چها ر پایان ،متقاضی شکار ،در آغاز هر فصل باید در امتحان تیراندازی شرکت کند ،به عبارتی دیگر جدا از امتحانات نخست ،که حاوی قوانین شکار و بیولوژی آنها میباشد ،در این امتحان متقاضی باید بتواند از پنج گلوله خود،هر پنج عدد ان را به درستی در سیبیل مرکزی جای دهد در صورتیکه متقاضی نتواند از پس این امتحان بر اید اجازه شکار فصل از او ساقط میشود .متاسفانه در ایران نه تنها هیچ کدام از این قوانین اجرا میشود ،و گاهن از سوی سازمان تسلیحات نظامی گونه های از گلوله های شکاری را در اختیار شکارچیان میگذارند ،که در قانون شکار ممنوع است ،به عبارتی دیگر همان سر گلوله های جنگی است ،که متاسفانه پس از اصابت بازدهی خوبی ندارند ،و منجر به آزار بیش از حد حیوان شکار شده میشود ،و گاهن در خیلی از موارد شکار تیر خورده نصیب شکارچی نمیشود .
مشکلات محیط زیست ایران بیش از این مواردی که جناابلی نامبردی میباشد .
۱.عدم کیفی آموزش شکارچیان
۲.عدم کیفیت گونه ای کاربردی فشنگ های شکاری ،
۳.شکاف عمیق بین شکار چیان ،و شکاربانان ،که متاسفانه تا امروز منجر به قربانی شدن هم شکارچی شده است ،و هم شکاربان .
۴.متاسفانه و گاهن رشوه و فساد هم مزید بر علت ،
۵.دردناک ترین موردی که میتواند حیات وحش ایران را تهدید کند ،سید شکارچیان متخلف ،در غیر فصل ،به ویژه در فصل بهار و زایمان آنهاست .
امیر نعیمی
۰۲:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
درود بر دغه دغه های فرا سیاسی ات ای نویسنده محترم....خدا رو شکر که بالاخره یکی درد هاش از نوعی دیگر بود.عالی بود
ناشناس
۰۱:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
احتمالا نویسنده مقاله از جمله گیاهخواران است ؛ اصلا کشتن و سر بریدن مرغ و گوسفند هم منزجر کننده است یا صحنه جان دادن ماهی وقتی روی خاک بالا و پایین می پره؛شما با اون دل نازکتون تشریف ببرید هویج میل کنید؛ اگر خیلی نگران از بین رفتن حیات وحشی لطف کنید بفرمایید دوستانتان گوشه ای از 3000 میلیارد اختلاسی را صرف پرورش صنعتی حیوانات وحشی نمایند همچون پرورش کبک یا قرقاول هم اکنون در بعضی از استانها انجام می شود ؛ کبکها و آهو ها را می توان تکثیر کرد؛ اما صورتها و دستهای سوخته بچه های مدرسه درود زن را میتوانی به شکل اول در آوری؟ اصلا تا حالا یکبار عکساشونو تو اینترنت سرچ کردی تا از خودت خجالت بکشی که تا حالا چندتا مقاله راجبه اونا و میلیاردها پول که بجای صرف خرید بخاری برای این بچه های معصوم این آب و خاک باید بشه سر از کدوم کشورها در میاره و صرف چه برنامه هایی میشه؟ اما سهم بچه های ایران سوختنه؟ نویسنده مقاله تا زمانیکه اصل را فدای فرع میکنی یا جرات نوشتن از ظلمها به بچه های ایرانی را نداری تو هم قلمت را به زمین بگذار. که پرندگان و چرندگان این مرزو بوم نیازی به دلسوزی تو ندارند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
چه ربطی داره آسمون و ریسمون به هم میبافی !؟ هر چیزی جای خودشو داره . شکار حیوانات از روی تفریح کار درستیه ؟ حیوانات در حال انقراض چطور ؟ این وحشیگری نیست ؟ یعنی عصر ایران راجع به اختلاس یا اخبار دیگه چیزی چاپ نکرده تا حالا ؟ در ضمن پرندگان و چرندگان خودشون به شما گفتن که وکیل و وصی نمیخوان ؟
ناشناس
| |
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
halet khoob nist.ye kam bekhab
ناشناس
۰۰:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
گذشته از جنبه انسانی عقلانی و دینی و زیست محیطی و..... فقط بخاط جنبه ملی ان عصر ایران
اففففففففففففففرررررررررررررررررریییییییییییییییییین
ای کاش کار فرهنگی میشد
ایرانی
۰۰:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
کسانی که به آفریده های خدا رحم نکنند و اونها رو برای خوش گذرانی و تفریح بکشند و سلاخی کنند مطمئن باشید خدا هم در دنیا و آخرت به اونها رحم نخواهد کرد
هر چند که خدا این افراد رو در همین دنیا قصاص کرده و سیلیء محکم و دردناکی بر صورتشان خواهد کوبید اما ما هم باید به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین ایزد یکتا در زمین و موجوداتی که دارای قدرت تعقل و تفکر هستیم قوانینی رو در سرزمینمون وضع و اجرا کنیم تا از این طریق جلوی شکار تفریحی این زبان بسته ها رو بگیریم
ناشناس
۰۰:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
یه شعار جالب یه جا خوندم نوشته بود

" پاسداشت طبیعت سپاسداشت خداست "
یه روز حضرت موسی که کلیمه الله بود بخ خدا گفت : از بین این همه مردم جرا من رو به پیامبری انتخاب کردی و کلیم الله ؟ خدا گفت بخاطر آن بره ای که از گله و مادرش جدا افتاده بود خیلی دنبالش دویدی تا بگیریش و نوازش کردی و به مادرش رسوندی
بله محبت به یک حیوان میتواند از انسانی پیامبر بزرگی بسازد
علی
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
از مقاله ی خوبتون ممنونم اما....
ما در روستای خودمان حیوانات زیادی داریم
از خرس و پلنگ و گرگ بگیر تا موش و ملخ!
تمام این حیوانات علیرغم زیبایی هایی که به طبیعت میدهند بدی هایی هم دارند؛
مثلا چند وقت قبل گرگ به گله گوسفندی در روستای ما حمله می کنه و 100راس گوسفند و تلف می کنه؛آیا می دونید گوسفند شیرده جفتی 1000000تومانه؟!
پس اون گله دار بدبخت 50000000تومان
ضرر کرده جواب این ضررو کی میده؟؟
یا از شروع بهار خرسها هجوم میارن برای خوردن میوه ها از گیلاس شروع می کنن تا گلابی؛تازه بعد این میرن سراغ کندوههای عسل و شروع می کنن عسل خوردن تا یه وقت سردیشون نکنه!! جوری شده که چندتا از کندو دارا دور کندوهاشون دزدگیر نصب کردن تا خرس به سمت آنها نره.
به هرحال این گوی این میدان عصر ایران یه راهی پیش پای ما بزار که نه سیخ بسوزه نه کباب.
ebi
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
خیلی زیبا و به جا,موضوع های مهم دیگه ای با این مقاله تلفیق شد.مثل ستون های ریخته و نریخته تخت جمشید و مصاحبه با بی بی سی.درود بر بینش وسیع اقای محمدی.
ناشناس
۲۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
امیدوارم روزگار انتقام این زبان بسته ها را از این قاتلان بگیرد.
ناشناس
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
سلام
دوست عزیز مقاله قشنگی بود ما هر وقت به جانوران و محیط زیستمان رحم کردیم به خودمان هم رحم می کنیم
خدا پشت وپناهت به راهت ادامه بده
ناشناس
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
حرف حق زدی.
عبداله
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
بچه به باباش می گه بابا روباه در خونمون لانه کرده میگه مال زرنگی سگ مان است
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
عصر ایران این مقالت حرف نداشت. واقعا حرف نداشت. ایکاش بجای بحای تیتر کردن مهملات برخی افراد نه چندان مهم و خراب کردن اعصاب خوانندگان و حرص دادن خوانندگان به سبب خواندن نظرات برخی انسان های عقب مانده ذهنی بیشتر اخبار اصلی مملکت را پوشش بدهی و برای پر کردن وب سایتت از چنین مقالات مفید یا اخباری که می توانند از ما آدم های بهتری بسازد استفاده کنی.
ناشناس
۲۲:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
bad tarin maghale asr iran ta emrooz
age in shekarchia nabashan
too mohite zistetoon
az bi pooli hame bas alaf bekhoran
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
من فقط یه فاتحه باید برای شما بخوانم. !!!!
امیر
| |
۲۳:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
امیدوارم کامنتتون اگه پیوست نداره حداقل پیرو داشته باشه ما هم بفهمیم چی میگی
ناشناس
| |
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
از اینکه هموطن شما هستم شرمسارم!
ناشناس
| |
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
daaroohato khordi?
ب.ش
۲۲:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
از وقتی انسانها را شناختم گرگها رابیشثر تحسین میکنم
ف
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
ممنون از مطلبتون. به عنوان یک پیشنهاد میشه برای ارضای اونهایی که ولع تیراندازی دارن، خود محیط زیست در مقیاسی انبوه اقدام به تولید انواع مصنوعی و شبه طبیعی حیوانات بکند و تو مناطقی خاص مستقر بکند. تو خیلی از نقاط دنیا این کار با استقبال زیادی رو به رو شده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
کاملا موافقم پیشنهاد بسیار خوبی است.
ناشناس
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
حالا همه کارای ما درسته !!!!!!!!!!!!!!! فقط مونده تفنگامون رو بذاریم زمین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
ما از شما هیچ توقعی نداریم! درکتان همین حد است! زور که نیست!
ناشناس
| |
۰۹:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
بالاخره از يك جايي بايد شروع كرد
ناشناس
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
در کشورهای پیشرفته هر کسی حق شکار ندارد و فقط کسانی که پروانه شکار دارند و آن هم در فصول مشخص سال و فقط حیوانات خاصی را می توانند شکار کنند و با رعایت همه قوانین و ضوابط مربوطه. هر کس می خواهد پروانه شکار بگیرد باید اولا با قوانین مربوط به آن کاملا آشنا باشد و برای آن امتحان دشواری را با موفقیت بگذراند (امتحان شامل شناخت محیط زیست و اهمیت آن و قوانین مربوط به آن است و همچنین شناخت سلاحی که می خواهد برای آن پروانه بگیرد و نحوه تهیه مهمات و نگهداری آن و قوانین مربوطه). تنها پس از موفقیت در این امتحان دشوار است که فرد می تواند پروانه اسلحه شکاری دریافت کند اگر سوءسابقه جنایی و پرونده قضایی نداشته باشد. بعد از گرفتن پروانه شکار و خرید سلاح هم باید همیشه قبل از رفتن به شکار اجازه رسمی و قانونی برای آن از مراجع ذیصلاح دریافت کند و بدون اجازه نامه رسمی شکار (که در آن تاریخ، مکان و نوع و مشخصات شکار درج می شود) حتی با داشتن پروانه مجرم شناخته می شود. بنابرین می بینیم که باید از هفت خوان گذر کرد تا بتوانی به شکار بروی و تازه آن هم نه هر شکاری که دلت می خواهد بلکه شکاری که اجازه آن را گرفته ای و در محدوده زمانی و مکانی که اجازه آن را داری. با چنین شرایطی اکثریت مطلق مردم قادر به شکار کردن نیستند و فقط کسانی که واقعا حرفه ای عمل می کنند مجاز به شکار می باشند. اینطور است که آنها محیط زیست خود را حفظ می کنند. اما آیا در ایران هم به همین سختی است؟ گمان نمی کنم.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
اینجا اگه پول داشته باشی هیچ قانونی جلودارت نیست
ناشناس
۲۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
چرا شکار ؟
خواستم بدونم واقعا" « عصر ایران » نمیدونه چرا شکار ؟
برای اینکه گوشت بز رو بت میدن کیلویی18000 تومن !!! گوشت الاغ رو جای گوشت گاو ، کیلویی 12000 تومن به خوردت میدن . جوجه یک روزه رو به ضرب آمپولهای هورمونی سرطان زا یه هفته ای 4 کیلوش میکنن و میدن به خوردت کیلویی 3500 تومن . حالا توجیه شدی برای چی شکار ؟
پاسخ ها
رضا
| |
۰۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
نه نمی داند! تو شبه انسان درنده خو به خوبی می دانی. می دانی که چگونه با شکار حیوانات بی گناه مشکلات روحی خود را تسکین بخشی و بعد برای توجیه حرکت وحشیانه خود شروع به آوردن دلایل به ظاهر زیبا کنی. فرض می کنیم دلایلی که آورده ای همگی واقعیت مطلق و دائمی باشند، اگر وضعیت کمی حادتر از آن چیزی که گفته ای شود احتمالا اطرافیان نزدیکت را هدف خود قرار خواهی داد.
سعیدی
| |
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
اینها هت همش حرف نامربوط است ، این همه توضیح تو این مقاله نوشته شده آنوقت نزدیک 300 تا مثبت به این ادعای میدهند ، شما اصلا فرق گوشت الاغ و گاو را میدانی که نظر میدهید ، یا تا حالا خودت با چشمهات مرغ هورمونی دیدی چه شکلیه ، آخه چرا اینقدر ما ملت سطحی نگر و شایعه پذیر هستیم ..... چرا ؟
ايراني
| |
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
حالت خوبه پدرجان؟ يعني شما گوشت خونه رو از راه شكار تامين ميكني كه اينارو ميگي؟ شما مگه تو عصر پارينه سنگي زندگي ميكني؟ الان قرنهاست كه بشر با پرورش حيوانات اهلي گوشت موردنيازشو تامين ميكنه. يه سري به دكتر بزني بدنيست بخدا.
ناشناس
| |
۰۸:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
براي همين ميري بچه آهو شكار ميكني جلوي چشم مادرش؟؟؟؟؟
ناشناس
| |
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
شما می فهمی که تعداد گونه های جانوری محیط زیست بسیار کم شده و رو به انقراض هستند؟! واقعا می فهمی که همه بخوان مثل شما فکر و عمل کنند چند وقته دیگه که خیلی هم طول نمیکشه شما مجبوری همنوعات رو هم بکشی و بخوری!
ناشناس
| |
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
1- اين كه دليل نميشه بري حيوانهاي زبون بسته رو بكشي
2- بنده با صنعت مرغداري آشنايي دارم كدوم آمپول؟ جوجه ظرف يك هفته بشه چهار كيلو؟ آخه يه كم مطالعه قبل از اظهار نظر بد نيست.
ناشناس
۲۱:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
doood bar shoma
ناشناس
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
من به عنوان یک ایرانی با این رفتارشون مخالف و اون دننیا باید جواب پس بدند
حامد
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
1000 تا + به تیتر مقاله !
هادی
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
دریاچه ارومیه یادتون نره%
شما را به خدا به دادش برسید%
پاسخ ها
ناشناس
| |
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
من به عنوان اولین نفری که با هادی موافقم کامنت میذارم و امیدوارم عصر ایران یه نظر سنجیی چیزی بذاره و با طوماری که مردم ایران تو این سایت پر بیننده تهیه میکنن و ارائه به یه سازمانی یه ارگانی یه جایی حتی تو دنیا یه کاری برای این دریاچه ی دیرینه که تو دنیا به خواهر بحر المیت معروفه بکنه.
ناشناس
۲۱:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
مطالب مندرج را با یک استثناء قبول دارم و اون اینکه : تفنگها را باید از روی زمین برداشت و مسلح کرد و از ضامن خارج کرده به حالت رگبار قرار داده و با یک حمله چریکی و با استفاده از اصل غافلگیری به موشهای نسل سومی پرورش یافته در دامان جوی های شهر تهران یورش برد .
ناشناس
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
طبق معمول ریش و قیچی در دست دولته
امیدوارم به ماجرا مادی نگاه نکنند
ناشناس
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
بالاخره یک مقاله زیست محیطی واقعا ممنون.
ناشناس
۲۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
ممنون از مقاله قشنگتون، فقط افسوس که شکارچی ها در نهایت کار خودشونو میکنند و شکاربانها حتی جرات مقابله با آنها را ندارند به دلیل خلا قانونی در زمینه محیط زیست . امیدوارم هر ماه از این دست مقالات بگذارید بلکه این میخ آهنین در سنگ فرو رود !
ناشناس
۲۱:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
دمت گرم
عالی نوشتی
ناشناس
۲۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
نوشتارتان عالی بود دوست عزیز
امیدوارم فرهنگ این کار هم ایجاد شود
Abay
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
کجایند مردان بی ادعا؟!؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
چه ربطي داشت؟
ايراني
| |
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
ربطشو شما درك نميكنه
ناشناس
۲۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
وای یکی از بهترین مقالاتی که از عصر ایران خوندم

یعنی میشه یه روز بیاد که حتی یه گلوله به سمت هیچ جانداری شلیک نشه؟؟؟؟؟
ناشناس
۲۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
رفتاری که بشر با محیط زیست داره شرم آوره
پاسخ ها
ناشناس
| |
۲۲:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۲
البته بیشتر رفتار ایرانی ها با محیط زیست شرم آوره
ناشناس
| |
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۳
من این حرف شما رو تایید می کنم ، چراکه شخصی رو دیدم که بزکوهی ماده ای رو که بچه تو شکمش بود زده بود. حتی رعایت فصل شکار رو هم نکرده بود.
یا شخصی رو دیدم که 35تا کپک در منطقه میانه از توابع تبریز طی دو روز شکار کرده بود.
اینها واقعا ظلم هست
تعداد کاراکترهای مجاز:1200