فردا سی و چهارمین سالگرد شهادت حاج مصطفی خمینی است، «مرگ مشکوکی» که انقلابیون آن را شهادت نامیدند و مراسم چهلم آن زنجیرهای از اعتراضات را رقم زد که به انقلاب بهمن 1357 انجامید، به همین مناسبت نگاهی به خانواده شهید مصطفی خمینی میاندازیم، خانوادهای که ویژگی مشترکشان بیعلاقگی به دیده شدن در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی است.
به گزارش قانون، همسر حاج مصطفی خمینی، دختر مرتضی حائری است. خدیجه ثقفی، همسر امام خمینی(ره) درباره اینکه چگونه این وصلت صورت گرفته است، میگوید: «یک وقت شایع شد که با آقا مرتضی حائری وصلت کردهایم، بهطوری که مصطفی میگوید: وقتی آقای حائری از صحن حرم بیرون میآید، رفقا میگویند که پدر زنت آمد.
این شایعه به گوش آقا رسیده بود و یک شب آقا از من پرسید که دختر آقای حائری را دیدهای؟ من هم کمی توضیح دادم.
آقا گفت: چطور است این دروغ را راست کنیم؟ گفتم که هر طوری صلاح میدانید. فردا صبح هم آقا پیغام فرستاده بود و ظهر، آنها جواب داده بودند و باز آقا پیغام داده بود که همان شب بروند برای صحبت؛ بعد به ما خبر دادند که مردها رفتهاند و ما زنها هم بعداً رفتیم و قرار عقد گذاشته شد.» این عقد در 24 سالگی سید مصطفی خمینی و در تاریخ 17 فروردین 1333 صورت گرفت.
معصومه حائری در طول این سالها هیچ علاقهای به حضور در عرصههای رسانهای و اجتماعی نداشته است و از این نظر در نقطه مقابل دیگر عروس امام خمینی، فاطمه طباطبایی قرار میگیرد.
خبرنگار قانون سعی کرد به بهانه هفتاد و پنجمین سالگرد رحلت پدربزرگ او، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و نیز سالگرد شهادت همسر، با او مصاحبهای کند اما پس از پیگیری فراوان متوجه شد خانم حائری کسالت پیدا کردهاند و برای استراحت نزد دختر خود، خانم مریم خمینی در سوئیس رفتهاند.
اولین فرزند وصلت معصومه حائری و مصطفی خمینی دختری به نام محبوبه بود که به جهت ابتلا به مننژیت درگذشت. مریم خمینی دومین دختر حاج مصطفی خمینی است. تحصیلات دکترا دارد و مدتی در دوبی و اکنون در سوئیس به شغل پزشکی مشغول است.
تنها پسر مصطفی خمینی، حسین نام دارد. او از ابتدای انقلاب به فعالیتهای سیاسی پرداخت، فعالیتهایی که با خط انقلابیون پیرو خط امام زاویه داشت و اینگونه شد که امام خمینی به او نامه نوشت و به او گوشزد کرد که جوانى براى همه خطرهایى دارد که پس از گذشت ایام انسان متوجه مى شود.
امام خمینی(ره) همچنین در این نامه نوشت: «من میل دارم کسانى که به من مربوط هستند در این کورانهاى سیاسى وارد نشوند. من امید دارم که شما مجاهدت در تحصیل علوم اسلامى، با تعهد به اخلاق اسلامى و مهار کردن نفس امارة بالسوء، براى آتیه مورد استفاده واقع شوى. من علاوه بر نصیحت پدرى پیر به شما امر شرعى مىکنم که در این بازیهاى سیاسى وارد نشوى و واجب شرعى است که از این برخوردها احتراز کنى. من به شما امر مىکنم که به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش به تحصیل علوم اسلامى- انسانى بپرداز. از خداوند تعالى توفیق شما و همه محصلین را خواستارم».
حسین خمینی، پسر 46 ساله مصطفی خمینی، بعد از فوت امام(ره) هم وارد سیاست شد و حتی در سال 1383 به ایالات متحده آمریکا سفر کرد و دیدارهایی هم در آن کشور داشت اما از سال 1384 به کشور برگشته است و اکنون در قم زندگی میکند.
مصطفی خمینی فرزند دیگری هم داشت که یورش ناگهانی مأموران ساواک در روز 13 دی 1343 به منزل امام برای دستگیری حاج آقا مصطفی سبب ترس و وحشت همسر او شد که با سقط جنین و از بین رفتن فرزند چهارم ایشان همراه بود.
آنچه معلوم است اینکه خانواده مصطفی خمینی – به استثنای حسین خمینی آن هم در دورهای خاص- هیچ علاقهای به دیده شدن در عرصههای مختلف اجتماعی، رسانهای و سیاسی نداشته و ندارند. درست برعکس خانواده دیگر پسر امام خمینی؛ حاج احمد خمینی. شاید این خصوصیت از طرف خانواده مادری باشد.