گرماي بالاي 40 درجه سانتي‌گراد تابستان سال 1389هم هنوز نتوانسته است بر سرماي بازار مسكن فائق آيد. ظاهراً اين «تو بميري! ..» ركود بازار مسكن از آن «تو بميري» هايي نيست كه در دوره‌هاي قبلي شاهد جولانش بوديم و پس از مدت معيني افول مي‌كرد.
پس از جهش ناگهاني قيمت مسكن در حدود سه سال پيش و توقف مدت‌دار و شديداً معني‌دار آن، كه چند وقتي هم طول كشيد تا سير نزولي به خود بگيرد؛ اين روند به قول برخي‌ها همچنان ادامه دارد. البته نه در همه جاي كشور! برخي هم معتقدند علي‌رغم ادامه روند كاهش، هنوز هم امكان كاهش قيمت وجود دارد. يعني با وجود كاهش قيمت مسكن و رسيدن به نقطه حضيض خود در چند سال اخير هنوز امكان ارزان‌تر شدن خانه وجود دارد. معتقدان به چنين تحليلي در اثبات مدعاي خويش دلايل متعددي را برمي‌شمارند كه از آن جمله است عدم استطاعت مالي متقاضيان مسكن.
قيمت نابسامان و افسارگسيخته مسكن در نقاط مختلف كشور و شهر تهران از سويي و درآمد ناچيز خانوارها در مقايسه با قيمت مسكن از سوي ديگر، فرضيه معتقدان به تحليل فوق را مثبت‌تر مي‌نمايد و اين امري است كه بعيد است كسي آن را انكار نمايد حتي اگر سواد تحليل اقتصادي هم نداشته باشد.
براي جامعه كارگري و كارمندي كاملاً اين موضوع ملموس است و اينان حتي براي تأمين امرار معاش خويش ناگزير به ادامه كار در چند شيفت مي‌باشند تا چه رسد به تأمين سرپناه!
از ساير عوامل تأثيرگذار بر وضعيت بازار مسكن مي‌توان به از ميان آمدن صحبت و سپس عملياتي شدن مسكن مهر، كنترل نقدينگي توسط بانك مركزي، كنترل وام اختصاصي خريد مسكن در مقابل اختصاص وام ساخت مسكن كه براي اكثر متقاضيان مسكن شرايطش مهيا نبود و ماليات بستن بر خانه‌هاي خالي اشاره كرد كه مورد اخير به تازگي نقل محافل رسانه‌اي هم بوده است.
ماليات بر خانه‌هاي خالي چند سال پيش حتي تا مرز اجرا پيش رفت و ظاهراً در كلان‌شهر تهران به مورد اجرا هم گذاشته شده كه در عمل با عدم موافقت مراجع قضايي مواجه شده است.
آنان‌كه بر استفاده از ابزار ماليات بر خانه‌هاي خالي تأكيد مي‌ورزند، استدلالشان نشانگر‌‌هاي آماري مراكز ارايه دهنده آمار است كه گوياي وجود بيش از 450 هزار خانه خالي در تهران است.
اين عده معتقدند با اعمال دريافت ماليات از خانه‌هالي خالي، مالكان آن‌ها ناگزير به فروش ملك خويش به آناني كه فاقد خانه‌اند خواهند بود و از اين طريق 450 هزار واحد مسكوني به بازار تزريق خواهد شد كه اين خود تقاضاي حدود نيمي از متقاضيان فعلي مسكن در تهران را برآورده خواهد كرد.
هر چند هدف اصلي از مطرح نمودن بحث اخير در مقطع كنوني را بايد از طراحان اصلي آن پرسيد ولي يكي از گزاره‌هاي قريب به واقع شايد اين باشد كه بخواهند يخ سرماي بازار مسكن را با حربه فوق در روزهاي داغ تابستان آب كنند. اما اين‌كه چنين هدفي محقق خواهد شد يا نه را بايد در آينده ديده هرچند پيش‌بيني تحقق يا عدم تحقق آن دور از ذهن هم نيست!
منبع: نشریه پیام ساختمان و تاسیسات