عصر ایران / مدرسه کار و کسب ؛ دکتر عباس منصورنژاد* - متأسفانه، در کشور ما برخی از مشاوران، بهجای هدایت مدیران به سمت ایجاد یک برند واقعی، آنها را وارد مسیری میکنند که نتیجهاش چیزی جز ورود به باتلاق شهرت نیست. این شهرت به ظاهر جذاب است، اما در بلندمدت میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به اعتبار و وجهه مدیر وارد کند.
شهرت بهخودیخود رسیدن به برند شخصی نیست. چرا که شهرت میتواند بار منفی نیز داشته باشد. یک فرد ممکن است به خسیس بودن یا بدقولی شهرت داشته باشد و این هرگز یک دارایی نیست. بنابراین، صرفاً مشهور شدن مدیران نمیتواند آنها را به جایگاه برتر برساند. متأسفانه، شاهد آن هستیم که برخی مدیران به جای طی فرآیند دقیق و علمی برندینگ، با تولید محتواهای بیهدف، کلیپهای تبلیغاتی، و انتشار گسترده عکسهای جلسات خود در رسانهها و شبکههای اجتماعی، خود را مشهور میکنند.
اما این شهرت، اگر بهدرستی مدیریت نشود، تبدیل به ضدبرند خواهد شد. ضدبرندی که میتواند سالها تلاش لازم داشته باشد تا اثرات منفی آن از بین برود. مشهور کردن یک مدیر، فرآیندی ساده و پرهزینه نیست. با یک سرمایهگذاری متوسط، میتوان ویدئو، متن و عکس تولید کرد و فرد را در صدر اخبار نگه داشت. اما سؤال اینجاست: آیا این «شهرت» به معنای «برند شدن» است؟
برندینگ برخلاف شهرت، با مسائل ظاهری یا داشتن لباسهای گرانقیمت و زرقوبرق ظاهری تعریف نمیشود. برند شخصی مجموعهای از عادات، رفتارها، و ارزشهایی است که در طول زمان شکل میگیرد و در ذهن مخاطبان نقش میبندد. ساخت برند شخصی فرآیندی زمانبر است که نیازمند برنامهریزی دقیق و بلندمدت است. این برنامه باید متناسب با ظرفیتهای شخصی و حرفهای مدیر طراحی شود و اجرای آن نیازمند یک مشاور آگاه و حرفهای است.
فارغ از نگاه های سیاسی و برای درک بهتر موضوع و با نگاهی علمی با ذکر مثال به تفاوت بین شهرت و برند می پردازیم:
برند شدن برخلاف شهرت، با لایههای عمیقتری از رفتار، اخلاق، و ارزشهای فردی گره خورده است. ساخت برند شخصی نیازمند یک برنامهریزی استراتژیک و اجرای دقیق است.
______________________________
* عباس منصورنژاد
- دکتری مدیریت
- کوچ حرفه ای مدیران عامل
- مدیر عامل مرکز مشاوره کسب وکار بهینه