صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۰۷۶۱۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۰۲ آبان ۱۴۰۳ - 23 October 2024
به بهانۀ سخنان رییس جمهوری درباره بودجه 1404

ارزانی بنزین و 10 واقعیت مهم‌تر و جدی‌تر دربارۀ آن

   چرا دولت قبل نتوانست افزایش دهد؟ به یک دلیل روشن: پایگاه اجتماعی قابل توجهی نداشت و اگر هم به این موضوع می اندیشید با اعتراضات 1401 منصرف شد چون پیوند جنبش با شورش مخاطره‌آمیز بود.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- از میان تمام اعدادی که رییس جمهور پزشکیان دیروز حین ارایۀ اولین لایحۀ بودجۀ دولت خود به مجلس شورای اسلامی ارایه داد با قطاری از صفرها (بودجه 5 هزار و 987 هزار میلیارد تومانی) آنچه درباره بنزین گفته بیشتر توجه‌ها را به خود جلب کرده است.

   همه می‌دانند قیمت یک لیتر بنزین از آب معدنی هم ارزان‌تر است و حالا رییس جمهور می‌گوید تولید هر لیتر بنزین داخلی تازه بدون احتساب قیمت نفت8000 تومان تمام می‌شود ولی به دو قیمت 1500 و 3000 تومان عرضه می‌کنند. چون مصرف بالا رفته و تولید داخلی فراتر از 120 میلیون لیتر در روز را نمی‌تواند تأمین کند در صورت نیاز به واردات هر لیتر بنزین وارداتی هم 30 تا 40 هزار تومان تمام می‌شود.

  با این حال بلافاصله رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد بیان این واقعیت‌ها از زبان آقای رییس جمهور به معنی آن نیست که دولت قصد دارد بنزین را گران کند. او نگفته اما همه می دانیم دو دلیل خاص دارد: نخست تجربه آبان 1398 و اعتراضات اجتماعی و تبعات شوک درمانی و دوم تأثیر قیمت بنزین بر اقلام دیگر یا تصور تأثیر قیمت بنزین بر نرخ تورم. این دو موضوع دولت را در تغییر قیمت دست به عصا کرده و البته شرایط منطقه و نیاز به انسجام و افزایش رضایت اجتماعی را هم باید در نظر داشت.

   چرا دولت قبل نتوانست افزایش دهد؟ به یک دلیل روشن: پایگاه اجتماعی قابل توجهی نداشت و اگر هم به این موضوع می اندیشید با اعتراضات 1401 منصرف شد چون پیوند جنبش با شورش مخاطره‌آمیز بود.

   هر چند قیمت تمام شده 8هزار تومانی و قیمت وارداتی 30 تا 40 هزارتومانی برای هر لیتر بنزین یک واقعیت است اما جا دارد دولت برای اخذ تصمیم به 10 واقعیت دیگر هم توجه کند:

1. اعداد 8هزار و 30 و 40 هزار تومان بر اساس قیمت دلار ارایه شده است. به بیان دیگر اگر همان 4 سال قبل از فرصت احیای برجام بهره می‌بردیم و در توهّم تغییر هندسۀ جهانی با حملۀ روسیه به اوکراین و ثمرات گرایش به شرق و کفایت دیپلماسی همسایگی نمی‌افتادیم و بخشی از تحریم‌ها برطرف می‌شد و دلار به عدد فعلی نمی‌رسید به جای 8 هزار تومان و سی و چهل هزار تومان اعداد دیگری گفته می‌شد و قطعا کمتر. با این نگاه اگر فردا خدای ناکرده جنگی درگیرد و دلار بالاتر برود باز باید بگویند نمی‌صرفد چون مثلا 12 تومان تمام می‌شود یا باید برای دلار لعنتی فکری کنند؟ بله، نمی‌صرفد چون دلار بالا رفته است. بخشی از قدرت خرید البته با افزایش حقوق و دستمزد جبران شده اما نه همه.

2. بخشی از مصرف بالای بنزین به خاطر مصرف بالای خودروهای داخلی است. به جای واردات بنزین 30 تا 40 هزار تومانی اجازه دهند خودرو وارد شود نه این لوکس‌ها که برای مصرف عموم. کاهش مصرف بنزین را از آن مسیر دنبال کنند. به خاطر دارم آقای هاشمی رفسنجانی درباره مترو گفته بود بر قیمت مسکن اثر دارد. چرا؟ چون شخص می‌داند بیرون از تهران هم زندگی کند می‌تواند خود را به مرکز شهر برساند. در حالی که در نگاه اول مترو و مسکن بی ربط به نظر می‌رسند. در آمریکا برای حل مشکل اعتیاد سراغ موسیقی جاز یا جَز رفتند تا خمودگی ضد ارزش باشد و هر تکه زمین بایر شد زمین بسکتبال. ما چه کار می‌کنیم؟ فکر می‌کنیم با بگیر و ببند و جریمه حل می شود. یکی از راهکارهای کاهش مصرف بنزین اجازه واردات خوردهای کم مصرف خارجی است.


3. آقای پزشکیان در آبان 98 نماینده مجلس بوده و قطعا یکی از نمایندگانی که با تصمیم گیری بیرون پارلمان و ناگهانی در شورای سران مخالف و اعلام هم کرده با شوک درمانی مخالف است. بنا بر این باید مردم توجیه شوند. مثل همین یک درصد مالیات بر ارزش افزودۀ بیشتر که گفتند به متناسب سازی حقوق بازنشستگان اختصاص می‌یابد و حالا که در دولت فعلی رنگ واقعیت گرفته این دو کنار هم معنی‌دار می‌شوند. مردم باید بدانند افزایش احتمالی قیمت بنزین صرف چه کارهایی خواهد شد. طبیعی است که جامعه به اختصاص بودجه به نهادهای شبه فرهنگی اعتراض دارد. به مرکزی در قم پول بدهیم که رییس آن بگوید می‌ارزد نصف ملت به خاطر اهداف ما بمیرند؟! وقتی هم بگویی تئوریسین جنگ نپذیرد در حالی که در هر جمله یک بار گفته جنگ و خوش‌بختانه فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با شخصیت هایی چون محقق داماد و اعوانی مدعاهای او را رد کردند. معلوم است که مردم می‌گویند اگر پول ندارید چرا به اینها کمک می‌کنید؟ نگویید ربط ندارد. عدد و رقم ربط قابل توجه نداشته باشد از حیث توجیهی و روانی اثر دارد.


4. کاش رییس جمهوری به 20 سال قبل و درست همین روزها گریزی می‌زد که مجلس هفتم در واپسین سال دولت اصلاحات طرح تثبیت قیمت ها را برای ثابت نگاه داشتن قیمت حامل‌های انرژی با ادعای کنترل تورم ارایه داد در حالی که قیمت بنزین هر سال به صورت معقول بالا می‌رفت ولی اصول گرایان می‌خواستند میوۀ آن را در انتخابات 84 بچینند و آقای حداد عادل هم در آغاز سال 84 گفت مردم به من می‌گویند چه عیدی خوبی مجلس داده به مردم. همان باعث شد افزایش قیمت به جای پله پله ناگهانی شود و کار به سهمیه بندی و بعد هم اعتراضات کشید. 20 سال قبل در این روزها آقای پزشکیان وزیر و عضو دولت بود و خوب باید به خاطر داشته باشد و یکی از فرمول‌ها همان افزایش پله پله به جای شوک درمانی است.



5. افکار عمومی نمی‌پذیرد دولت بگوید برای واردات بنزین پول نداریم ولی حس کند برای ریخت و پاش در برخی ساختارهای مطلقا غیر اقتصادی یا بهره مند از امکانات دیگر دارد. مضافا به این که درباره بنزین یارانه پرداخت نمی‌شود بلکه بحث عدم‌النفع است منتها برخی مقامات به جای عدم‌النفع بحث یارانه را پیش می‌کشند.

6. یکی از مشکلات اصلی در افزایش قیمت بنزین این است که به کالای معیار تبدیل شده و به خاطر همین به اقلام دیگر تسری می‌یابد. در حالی که سکه از کالای معیار خارج شده و گران شدن آن مثل سابق بر اقلام دیگر اثر ندارد. مهم‌ترین توجیه آقای توکلی و دوستان او در مجلس هفتم در 20 سال قبل نیز همین تأثیر بود و حالا باید مشخص کنند کالای معیار هست یا نه.

7. بخشی از مصرف قطعا به خاطر قاچاق بنزین است. تاوان رفتار قاچاقچی یا ناچاری مردمان و هم میهنان ساکن در برخی از مناطق از روی آوردن به این کار یا ناتوانی نیروی انتظامی در مقابله با قاچاق اقلام سوختی را چرا باید دیگر مصرف کنندگان بپردازند؟ شاید بگویند به خاطر قیمت پایین قاچاق می صرفد و با قیمت بالا قاچاق نحواهد صرفید. ولی تجربه نشان داده همواره بین قیمت داخلی و کشورهای غیر نفتی همسایه تفاوت فاحش وجود دارد و در همه حال قاچاق می‌صرفد!



8. رییس جمهوری جوری از هزینۀ تمام شده صحبت می‌کند که انگار جاهای دیگر درست و درمان است! ضمن این که بخشی از بالا رفتن هزینۀ تمام شده به خاطر افزایش شدید شمار پرسنل و مدیران در شرکت‌های متعدد و متنوع نفتی است. هر خیابانی می روی یک ساختمان بلند با کلی کارمند مربوط به یکی از شرکت های نفتی است. بعضا با گران ترین هتل های تهران تمام سال قرارداد دارند تا کارمندان شان یک راست بروند در آنها اقامت کنند و بقیه سال خالی اند. 

پیش از انقلاب 6 میلیون بشکه نفت صادر می کردیم با یک شرکت ملی نفت ایران و یگانه مدیری که همه می‌شناختند دکتر اقبال بود. حالا اما انواع و اقسام شرکت‌ها درست شده با هیأت مدیره‌ها و مدیران عامل و کارمندان ستادی. آمار کارکنان جزیره خارگ در 40 سال قبل را کافی است با حالا قیاس کنید. شرکت نفت پر شده از مدیر و کارمند و خالی شده از کارگر و کارگران را از پیمان‌کاری‌ها تأمین می‌کنند با کلی قرارداد پیمان‌کاری. نماینده ای که با 10 هزار رأی وارد مجلس شده به جای آن که به حوزه انتخابیه بازگردد در یک شرکت نفتی تازه تأسیس مدیر می‌شود! بخشی از بالا رفتن هزینۀ تمام شده در اقلام نفتی از جمله بنزین به خاطر تورم پرسنلی است.


9. اگر دولت تنها بر قیمت بنزین تأکید کند به یاد این سخن برخی از تحلیل‌گران در ایام انتخابات می‌افتیم که به پزشکیان اجازه داده‌اند چون کف‌گیرشان به ته دیگ خورده و می‌خواهند بنزین را گران کنند و نگران اعتراض اجتماعی‌اند. این تلقی که وقتی صندوق‌شان پرپول است به امثال احمدی‌نژاد میدان داده می‌شود و در دوران بی‌پولی به روحانی و پزشکیان جالب نیست.

10. دست آخر این که دولتی می‌تواند دست به جراحی‌های اقتصادی بزند که پایگاه اجتماعی بالا داشته باشد. چرا مرحوم رییسی نمی‌توانست چون پایگاه اجتماعی نداشت و کار را به نهادهای بیرون دولت سپرده بود و از خود ابتکار عمل نداشت و بعد از 1401 که دیگر هیچ حرفی نداشت. حالا هم دولت باید نهادهای بیرون از کنترل خود  تفهیم کند نمی‌شود بدون رفع فیلترینگ و یا سر به سر دختران گذاشتن بر سر روسری در یک جای دیگر هم با افزایش قیمت بنزین فشار بیاورند. فیلترینگ را بردارید. قانون غیر قابل اجرا و موهن حجاب را از رده خارج کنید. سهمیه‌های ناعادلانه آموزشی را بردارید. تلویزیون کسالت‌بار با برنامه‌های مهمل و بودجه‌خوار  را به جای جماعت هنرنشناس به هنرمندان بسپارید و شاد کنید. روابط خارجی را سر وسامان دهیم آن گاه می‌شود به افزایش قیمت بنزین فکر کرد که واقعا در حال حاضر ارزان است و گرنه مثل آب ریختن در منبعی است که نشتی دارد.  

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200