صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

اهرام ناشناختۀ مصر باستان؛ از «مکان ظهور آمنمحات» تا «هزارتوی افسانه‌ای» (+عکس)

معبد تشییع جنازه در محوطه هرم آمنمحات سوم بسیار بزرگ و پیچیده بود و در دو طبقه ساخته شده بود. این معبد چنان شگفت‌انگیز بود که تاریخ‌نگاران یونانی مثل هرودوت و استرابو، آن را با هزارتوی افسانه‌ای شاه مینوس مقایسه می‌کردند.

در دوره پادشاهی میانه (حدود ۲۰۴۰ تا ۱۷۸۲ پیش از میلاد)، مصر پس از یک دوره ضعف و آشوب دوباره به یک امپراتوری قدرتمند تبدیل شده بود. با این حال، این دوره از تاریخ باستانی مصر هنوز در مقایسه با پادشاهی قدیم و جدید، به ویژه در زمینه معماری، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. پادشاهی قدیم اهرام بزرگ سنگی را داشت و پادشاهی جدید معابد عظیم خود را؛ اما پادشاهی میانه چه داشت؟

به گزارش فرادید؛ واقعیت این است که چندین تن از فراعنۀ پادشاهی میانه، هنر ساخت اهرام را احیا کردند، اما به دلیل استفاده از روش‌های متفاوت ساخت‌وساز، اهرام آنها نتوانستند در برابر گذر زمان مقاومت کنند و به مرور زمان به ویرانه‌هایی تبدیل شدند که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. با این حال، این مقبره‌های بزرگ از خیلی جهات نوآورانه و با اهمیت بودند.

تأسیس پادشاهی میانه

سقوط پادشاهی قدیم به طور ناگهانی رخ نداد، بلکه نتیجه یک فرآیند طولانی بود. در ابتدا قدرت مرکزی مصر که در ممفیس مستقر بود، به تدریج تضعیف شد تا اینکه سلسله‌های رقیب در شهر هرکلوپولیس در فیوم و شهر تبس در مصر علیا شکل گرفتند. در دوره فترت اول (۲۱۸۰ تا ۲۰۴۰ پیش از میلاد) قدرت در مصر حالتی غیرمتمرکز و پراکنده به خود گرفته بود.

اولین فرمانروای پادشاهی میانه، منتوحتپ دوم (حکومت در حدود ۲۰۶۱ تا ۲۰۱۰ پیش از میلاد) از سلسله یازدهم در تبس، با یک کارزار نظامی مصر را به زور دوباره متحد کرد. منتوحتپ دوم از همان شهر تبس بر مصر حکومت کرد، اما اولین شاه سلسله دوازدهم، آمنمحات اول (حکومت حدود ۱۹۹۱ تا ۱۹۶۲ پیش از میلاد)، تصمیم گرفت پایتخت را تغییر دهد.

ورودی هرم آمنمحات اول

موقعیت پایتخت جدید در مصر سفلی، درست در شمال فیوم و نزدیک روستای مدرن لیشت بود. آمنمحات اول پایتخت جدید خود را "ایتی تاوی" نامید که به معنی "تصاحب‌کننده دو سرزمین" است. اگرچه ممفیس و تبس همچنان به عنوان مراکز مهم مذهبی، اداری و فرهنگی باقی ماندند، اما لیشت یا همان "ایتی تاوی" اقامتگاه اصلی شاه بود؛ هم در این دنیا و هم در زندگی پس از مرگ.

اهرام پادشاهی میانه

آمِنِمحات اول اولین شاه پادشاهی میانه بود که ایده ساخت مجتمع‌های هرمی به عنوان مقبره و محل پرستش فرعونِ خدایی شده را احیا کرد. فرعون‌های پادشاهی قدیم همه اهرام خود را نام‌گذاری می‌کردند، بنابراین وقتی آمنمحات اول این سنت را دوباره زنده کرد، هرم خود را «سوت خواو آمنمحات» یا «مکان‌های ظهور آمنمحات» نامید.

هرم آمنمحات اول دارای پایه‌ای به طول 84 متر، ارتفاع 54 متر و شیب ۵۴ درجه بود. هسته هرم از بلوک‌های کوچک سنگ آهک، شن، و خشت خام ساخته شده بود و پوشش بیرونی آن از سنگ آهک بود.

پسر و جانشین آمنمحات اول، سنوسرت اول (سنوسرت/سسستریس) (حکومت حدود ۱۹۷۱ تا ۱۹۲۶ پیش از میلاد)، هرم خود را حدود ۱.۲۵ مایل جنوب هرم پدرش ساخت. هرم سنوسرت اول کمی بزرگ‌تر بود و پایه‌ای به طول 91 متر و ارتفاع 60 متر داشت، اما چیزی که آن را چشمگیرتر می‌کرد، اندازه کلی مجتمع بود.

بقایای هرم سنوسرت اول

همه اهرام مصری بخشی از مجتمع‌های بزرگ‌تر بودند. هرم به عنوان نقطه مرکزی قرار داشت که معمولاً جسد شاه در آن دفن می‌شد، اما بخشی از یک مجتمع بزرگ‌تر بود که توسط یک دیوار محصور شده بود. در داخل این دیوار، معابدی برای اجرای مراسم مذهبی فرعونِ خدایی شده و حیاط‌هایی برای برگزاری جشنواره‌های آیینی وجود داشت.

مجتمع هرمی سنوسرت اول شامل نه هرم کوچک‌تر برای ملکه‌هایش و یک "هرم اقماری" بود. هرم‌های اقماری، که نسخه‌های کوچک‌تری از هرم اصلی بودند، در پادشاهی قدیم رایج بودند و اعتقاد بر این بود که محل سکونت "کا" یا روح شاه متوفی هستند. هرم اقماری سنوسرت اول آخرین هرم اقماری بود که در مصر ساخته شد و تنها هرم اقماری شناخته شده از پادشاهی میانه است.

هرم اصلی، هرم اقماری و ورودی معبد توسط یک دیوار خشتی محصور شده بودند. یک دیوار خشتی دیگر هرم‌های ملکه‌ها را همراه با یک محوطه داخلی محصور می‌کرد و نوعی محوطه درون محوطه ایجاد می‌کرد.

جانشین سنوسرت اول، آمنمحات دوم (حکومت حدود ۱۹۲۹ تا ۱۸۹۵ پیش از میلاد) بود. او هرم خود را در نزدیکی روستای دهشور در مصر سفلی ساخت. این اقدام هرم او را به اهرام پادشاهی قدیم نزدیک‌تر کرد، اما این هرم نتوانست در برابر گذر زمان مقاومت کند. بقایای اندکی از این هرم باقی مانده و هنوز به طور کامل از بین نرفته است؛ این هرم احتمالاً پایه‌ای به طول حدود 19 متر داشت. یک گذرگاه شیب‌دار به چیزی که احتمالاً اتاق دفن است منتهی می‌شود و یک چاه عمودی به آن متصل است، اما همه اینها اکنون زیر آب قرار دارند.

تغییر در روش‌های ساخت‌وساز

سنوسرت دوم (حکومت حدود ۱۸۹۷-۱۸۷۸ پیش از میلاد) دو تغییر مهم در هرم خود ایجاد کرد. اولین تغییر، جابه‌جایی هرم به منطقه فیوم و نزدیک‌تر به لیشت بود. دومین تغییر، ساخت هرم با یک هسته کامل از خشت خام بود. تغییر اول دائمی نبود، زیرا فرمانروایان بعدی بین فیوم و دلتای نیل جابه‌جا می‌شدند، اما نوآوری دوم دائمی بود. تمام اهرام بعدی پادشاهی میانه نیز با هسته‌های خشتی ساخته شدند. هرم سنوسرت دوم از نظر اندازه مشابه اهرام قبلی پادشاهی میانه بود و پایه‌ای به طول 106 متر و ارتفاع 48 متر داشت.

بقایای هرم سنوسرت دوم

سنوسرت سوم (حکومت حدود ۱۸۷۸-۱۸۶۰ پیش از میلاد) تصمیم گرفت هرم خود را در دهشور، در سایه هرم خمیده فرعون اسنفرو (حکومت حدود ۲۶۱۳-۲۵۸۹ پیش از میلاد) از پادشاهی قدیم بسازد. هرم سنوسرت سوم به این دلیل برجسته بود که در آن به جای ملات، از شن برای پر کردن درزهای هسته خشتی استفاده شده بود. این تغییر شاید نشانه‌ای از کاهش کیفیت اهرام پادشاهی میانه بود، یا حتی ممکن است نشان‌دهنده زوال خود پادشاهی میانه باشد. با این حال، جانشین سنوسرت سوم، بلندپروازترین سازنده اهرام در تمام دوران پادشاهی میانه بود.

اهرام آمنمحات سوم

آمنمحات سوم (حکومت حدود ۱۸۶۰-۱۸۱۵ پیش از میلاد) تقریباً چهل سال بر مصر حکومت کرد و این دوره نسبتا طولانی به او اجازه داد تا تأثیر خود را بر هنر، سیاست خارجی و معماری به جای بگذارد.

اولین هرمی که او ساخت «آمنمحات زیباست» نام داشت و در دهشور واقع شده بود. این هرم با 74 متر ارتفاع و 104 متر پایه، از نظر ارتفاع پس از هرم سنوسرت سوم در جایگاه دوم قرار داشت. با این حال، اتاق‌های زیرزمینی این هرم مشکلات ساختاری داشتند و به همین دلیل مجبور شدند آن را رها کنند. اما آمنمحات سوم که عمری طولانی داشت، زمان کافی برای ساخت یک اقامتگاه جاودانه دیگر برای خود داشت.

بقایای اولین هرم آمنمحات سوم

آمنمحات سوم هرم بعدی خود را در فیوم و نزدیک هاواره ساخت. این هرم که «آمنمحات زنده است» نام داشت، ارتفاعی برابر با 57 متر، پایه‌ای به طول 104 متر و زاویه‌ای ۴۸ درجه داشت. این هرم از نظر اندازه به اندازه هرم دهشور چشمگیر نبود، اما آنچه در اندازه کم داشت، با اهمیت تاریخی مجموعه حیاط آن جبران شد.

معبد تشییع جنازه در محوطه هرم آمنمحات سوم بزرگ و پیچیده بود و در دو طبقه ساخته شده بود. این معبد چنان شگفت‌انگیز بود که تاریخ‌نگار یونانی هرودوت در قرن پنجم پیش از میلاد و جغرافی‌دان یونانی استرابو در قرن اول پس از میلاد از آن بازدید کردند و درباره آن نوشتند. نویسندگان کلاسیک این مجموعه را با هزارتوی افسانه‌ای شاه مینوس مقایسه کردند که طبق اسطوره، کودکان را برای خورده شدن توسط هیولای مینوتور به آنجا می‌فرستاد. هرودوت نوشت:

«اهرام نیز سازه‌های شگفت‌انگیزی هستند و هر یک از آن‌ها برابر با بسیاری از بلندپروازانه‌ترین آثار یونان است؛ اما "هزارتو" از همه آن‌ها برتر است. این مجموعه دوازده حیاط مسقف دارد (شش حیاط در یک ردیف به سمت شمال و شش حیاط به سمت جنوب) که دقیقاً در مقابل دروازه‌های یکدیگر قرار دارند و دیواری پیوسته کل مجموعه را محصور کرده است. داخل ساختمان دو طبقه است و شامل سه هزار اتاق است که نیمی از آن‌ها زیر زمین و نیمی دیگر مستقیماً بالای آن‌ها قرار دارند.»

بقایای دومین هرم آمنمحات سوم که معبد ساخته شده در اطراف آن، طبق نقل‌های تاریخی یک هزارتوی پیچیده بوده است 

سازندگان اهرام پادشاهی میانه

در مقایسه با اهرام پادشاهی قدیم، اهرام پادشاهی میانه کوچک‌تر بودند. هسته‌های ساخته شده از خشت نیز باعث شدند که این اهرام دوام کمتری داشته باشند، اما این به معنای کم‌اهمیت بودن آن‌ها از نظر معماری نیست. مهندسان پادشاهی میانه اهرام خود را برای شرایط موجود طراحی می‌کردند و برای تکمیل این پروژه‌ها نیروی کار زیادی لازم بود.

اگرچه اهرام پادشاهی قدیم نیز بعدها به دلیل استفاده مجدد از پوشش‌های سنگی برای ساخت قسمت‌هایی از مصر قرون وسطی آسیب دیدند، اما هسته‌های سنگی آن‌ها دوام آن‌ها را تضمین کردند. این امر در مورد اهرام پادشاهی میانه صدق نمی‌کرد. استفاده از هسته‌های خشتی نشان‌دهنده این است که فرمانروایان پادشاهی میانه منابع کافی برای ساخت سازه‌های تماماً سنگی نداشتند.

هرچندکه اهرام پادشاهی میانه به شکوه اهرام پادشاهی قدیم نمی‌رسیدند، اما ساخت آن‌ها همچنان به نیروی کار قابل توجهی نیاز داشت. بر اساس شواهد باستان‌شناسی، تخمین زده می‌شود که به طور متوسط ۴,۷۷۰ کارگر در دوران پادشاهی میانه برای ساخت اهرام به کار گرفته می‌شدند. بیشتر این کارگران تحت یک سیستم کار اجباری به نام «کوروه» به خدمت گرفته می‌شدند.

کارگران شامل حدود ۱۵۰۰ نفر مسئول حمل خشت بودند که خطرناک‌ترین شغل را داشتند. این افراد خشت‌ها را بر روی سورتمه‌هایی قرار می‌دادند که توسط چندین نفر کشیده می‌شد. آب به عنوان روان‌کننده برای سورتمه استفاده می‌شد تا آن را از طریق یک رمپ خاکی به بالا کشیده و بلوک‌ها را در جای خود قرار دهند. کارگران ماهر شامل آجرسازان، سنگ‌تراشان، ملوانان و مهندسان بودند. همچنین تخمین زده می‌شود که حدود ۱۵۰۰ کارگر کمکی نیز در نیروی کار ساخت اهرام حضور داشتند. این کارگران شامل مجسمه‌سازان و نقاشان، همچنین آشپزها، نانوایان، بافندگان و آب‌آوران بودند.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200