گوش کردن به پادکست این روزها برای افرادی که مشغلههای فراوانی دارند و فرصتشان برای مطالعه کم است به یکی از عادات روزمره تبدیل شده است. پادکستها به عنوان یک رسانه کوچک موضوعات متنوعی را دربرمیگیرند و در فضایی با آزادی بیشتر نسبت به رسانههای رسمی امکان ساخت و شنیده شدن صداها و موضوعات مختلف را به افراد میدهد. موضوعی که هرچند باعث انتشار راحتتر اطلاعات میشود اما صحتسنجی اصالتِ محتوا را هم سختتر میکند چون معلوم نیست هرکسی که با صدایی جذاب، پشتِ یک میکروفون حرفهای از روی یک متن بخواند، الزاما حرفهای درستی زده باشد.
به گزارش ایسنا، واژه پادکَست (Podcast) در زبان انگلیسی از ترکیب دو واژه iPod (آی پاد) و broadcasting (پخش گسترده) ساخته شده است که به معنای وِب آوا، پادپخش و یا تدوین صوتی است. برنامهای مشابه آنچه که از رادیو میشنیدیم با این تفاوت که در بستر اینترنت در دسترس است. این روش ارائه محتوا از در سال ۲۰۰۴ میلادی محبوبیت پیدا کرد، گسترش یافت و کمکم به ایران هم رسید.
به کسانی که پادکست ضبط میکنند «پادکستر» میگویند. آنها یا از روی یک متن از پیش طراحی شده میخوانند یا با چند نفر درباره یک موضوع خاص صحبت میکنند و یا خلاصه یک کتاب، فیلم و... را تعریف میکنند و صدای ضبط شده خود را در بستر اینترنت منتشر میکنند و هرکسی میتواند به این محتوای صوتی گوش دهد. برای گوش کردن به پادکست باید یک اپلیکیشن مخصوص که با عنوان «پادگیر» شناخته میشود روی تلفن همراه خود نصب کنید. البته برخی هم پادکستهای تولیدی خود را در سایت مخصوص خودشان منتشر میکنند.
پادکستها نوعی محتوای صوتی هستند که محدود به چهارچوبهای خاصی نیستند، اما چند ویژگی مهم و مشترک دارند. به عنوان مثال فقط از اپلیکیشنهای مخصوص قابل دریافت هستند و باید کیفیت خوبی از نظر صوت و محتوا داشته باشند. هرچند با افزایش تعداد پادکَستِرها به مرور زمان موضوع کیفیت و محتوا هم تحت تاثیر قرار گرفت.
ورود پادکست به ایران
با وجود اینکه ساخت پادکست در جهان تقریبا ۲۰ ساله شده است، اما ساخت و گوش کردن پادکست در ایران عمر کوتاهتری دارد. با این حال پذیرش این رسانه نوظهور در ایران با توجه به تجربه خوبی که مردم از رادیو داشتند و پادکستها هم تقریبا تداعی کننده خاطرات برنامههای رادیویی بودند، به سرعت اتفاق افتاد و مورد استقبال هم قرار گرفت چراکه محدودیتهای زمانی رادیو را نداشت و فرد هر زمانی از شبانهروز که اراده میکرد میتوانست پادکست را گوش کند، اگر کاری برایش پیش آمد آن را متوقف کرده و در فرصتی دیگر ادامهاش را بشنود و... . از سوی دیگر پادکستها دستشان در استفاده از انواع افکت، موسیقی، ارجاع به برخی منابع و... بازتر از رادیو بود و این موضوع هم دلیل دیگر استقبال از پادکستها شد.
هر ایرانی، یک پادکست!
اولین پادکستهای ایرانی تقریبا از اوایل دهه ۹۰ خورشیدی تولید و پخش شدند و چند سالی هم طول کشید تا به طور جدی میان مردم شناخته شوند، اما از اواسط دهه ۹۰ به بعد دیگر تقریبا اکثر افراد یا اسم پادکست به گوششان خورده بود و یا حتی خودشان یک قسمت از یک پادکست را شنیده بودند. اتفاقی که به مرور سبب شد برخی به تولید و ساخت پادکست علاقهمند شوند تا جایی که در سالهای اخیر شوخیِ «هر ایرانی، یک پادکست» نیز مطرح شد!
از طرفی همین افزایش تعداد پادکستهای تولیدی سبب شد تا رقابت برای تولید بهترین محتوا افزایش پیدا کند چراکه شنوندگان پادکستها معمولا کسانی هستند که خودشان زمان یا شاید حوصله کافی برای مطالعه منابع مختلف برای آگاهی از یک موضوع خاص را ندارند و ترجیح میدهند در یک یا چند قسمت پادکست، به طور تمام و کمال درباره یک موضوع اطلاعات کسب کنند. بنابراین این افراد به دنبال پادکستی میروند که بر اساس منابع، مقالات و کتب مختلف محتوای درستی داشته باشد و در عین حال بتواند با صدا، صداگذاری و افکتی جذاب و با کیفیت آنها را جذب کند.
دنیای پادکستهای بدون سانسور و ممیزی
با توجه به اینکه معمولا پادکستها با موضوعات تخصصی تولید میشوند و یا در هر قسمت راجع به نکتهای خاص صحبت میکنند، «محتوای درست» مهمترین عاملی است که میتواند اصالت یک پادکست را نشان دهد. کوچِ برنامهسازان سرشناس از برنامههای رادیویی و تلویزیونی و حرکت بخشی از آنها به سمت تولید پادکست باعث شد تا به واسطه اعتبار، شهرت و مقبولیتی که دارند، پادکستهایشان هم پرطرفدار باشد. کسانی که طی سالها ثابت کرده بودند اگر برنامهای تولید کنند حتما یک اتاق فکر قوی پشت سرشان وجود دارد و قرار نیست صرفا برای ساعتی از روی نوشتههای بدون مستند بخوانند و آنها را به واسطه آیتمهای صوتی جذاب به خوردِ گوش مخاطب بدهند. پادکستهایی که با نگاه اجمالی به آنها درمییابیم گاهی حتی بدون اینکه محتوایی مغایر با سیاستهای مدیومِ رسانه رسمی کشور داشته باشند، حالا تنها به صورت غیررسمی از طریق یک اپلیکیشنِ پادگیر به گوش شنوندگان میرسند، مبنای استناد قرار میگیرند، فرهنگسازی میکنند، آموزش میدهند و در یک کلام بخش مهمی از نیازِ افراد به دانستنِ عمیق مطالبی که دوست دارند را بدون اینکه از تیغ ممیزی بگذرند، برطرف میکنند.
چه کسی اصالت محتوا را تایید میکند؟
در سمت مقابل، گروهی قرار دارند که اتفاقا پادکستهایی با کیفیتِ شنیداری خوب تولید میکنند، اما مشخص نیست موضوعی که در پادکست درباره آن صحبت میکنند را از کدام منبع استخراج کردهاند؟ آیا ریشه علمی دارد یا تنها برای جذب مخاطب بیشتر و پیدا کردن حامی مالی تصمیم گرفتهاند موضوعاتی را در قالب پادکست ارائه کنند؟ آیا با هدف تحریف بخشی از واقعیت تولید شدهاند یا راویانِ بیطرف هستند؟ سوالاتی از این دست که زیاد هم هستند و طبیعتا نمیتوان به اندازه تمامِ پادکستهای تولید شده پاسخ دقیقی برای آنها پیدا کرد. یکی از نمودهای بیرونی این مسئله تولید پادکستهای روانشناسی است که گاهی در سایه عدم نظارت محتوایی، برنامههای به شدت سطحی و زردی را در معرض شنیدن مخاطبان قرار میدهند که بیش از آنکه کمک کننده باشند ممکن است توجه به آنها آسیبهای روانشناختی هم برای فرد به دنبال داشته باشد.
در واقع بدون وجود متر و معیار مشخص برای سنجش صحت و اصالت پادکستها و در سایه نبود نظارت بر غنای محتوای تولید شده، یا باید به شکل تجربی به پادکَستِری که اطلاعاتی از سابقه و رزومه او نداریم، به اندازه چند قسمت فرصت دهیم و محتوای تولیدیاش را خودمان اصالتسنجی کنیم، که با توجه به اینکه معمولا به خاطر کم بودن فرصت مطالعه به سمت گوش کردن پادکستها رفتهایم، این کار دشوار است و یا باید به تبلیغاتِ دهان به دهانی که درباره پادکستها میشود اهمیت دهیم و انتخاب کنیم که کدام پادکست را گوش کنیم.
پادکست گوش کردن چه فایدهای دارد؟
این روزها گوش کردن به پادکست بخش جدایی ناپذیر از زندگی اکثر افراد شده است که در زمینههای مختلفی به آنها کمک میکند تا جایی که شاید حتی برخی از ما نتوانیم روزی را بدون گوش کردن به پادکست تصور کنیم. شنیدن پادکست علاوه بر اینکه میتواند در زمانهای فراغت به افزایش اطلاعات کمک کند و حتی عاملی برای لذت بردن باشد مزایای دیگری هم دارد. پادکستها مهارت شنیداری افراد را پس از مدتی افزایش میدهند و به دلیل جذابیتهای صوتی که دارند باعث میشوند مطالب را بهتر و عمیقتر به یاد بسپارید و تحلیل کنید. از سوی دیگر با گوش دادن به پادکستها دایره واژگان تقویت شده و کمک میکند تا فرد در صحبت کردن، نوشتن، تولید محتوا و ... مهارت بیشتری داشته باشد.