عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «ما خودخواه ترین نسلی هستیم که در طول هفت هزار سال پیش در این سرزمین زیسته چون هر بلایی بر سر حوزه محیط زیست آمده طی چهار دهه گذشته بوده است. پیش از این مدت، بسیاری از شاخصهای محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت... بدون شک این رسم کشورداری نیست و آیندگان ما را قضاوت میکنند چون منابع طبیعی و محیط زیست ارث پدرما نیست و باید به آیندگان منتقل شود. نباید فکر کنیم چون تکنولوژی داریم باید به هر طریق که میتوانیم شیره منابع طبیعی و محیط زیست را بدون توجه به نیاز آیندگان بکشیم».
اینها تازه ترین سخنان عیسی کلانتری است و هر چند قصد داشتم مطلب دیگری بنویسم اما سخنان معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست آن قدر تکان دهنده است که مجال پرداختن به موضوع مورد نظر را باقی نگذاشته است.
هر چند که نیاز به تفسیر ندارد. از بس که حرف آقای کلانتری روشن و واضح است: در این سی چهل سال رسما محیط زیست را نابود کرده ایم.
به عبارت دیگر از تکنولوژی و فناوری برای نابودی بهره برده ایم و این کم هنری نیست!
قرن ها و هزاره ها در این سرزمین مردم در عین کم آبی، هم زندگی می کرده اند و هم مهم ترین پیشه آنان زراعت بوده است.
چند اتفاق اما موجب بر هم ریختن این نظم شد. اولی اصلاحات ارضی در آغاز دهه 40 خورشیدی بود. زیرا در سیستم ارباب – رعیتی سهم مشخصی به موضوع آب و احداث نهر و قنات و لایروبی اختصاص داشت و از اصلاحات ارضی به بعد این کار به سازمان های مختلف دولتی محول شد که هر چند نوسازی هایی انجام دادند اما در عمل گرفتار بوروکراسی های اداری شد.
اتفاق دوم بعد از انقلاب بود که تصور می شد به هرقیمت باید به همه جا آب برسانند تا کشاورزی را رونق دهند و چون مسؤولان مختلف در نواحی متفاوت ایران ریشه داشتند هرکه به قدر تصور خود کوشید نقشی ایفا کند اما در عمل وضعی را شاهدیم که می بینیم.
کافی است به یاد آوریم در تابستان 1358 و در مجلس خبرگان قانون اساسی و هنگامی که آیت الله محمد صدوقی نماینده استان یزد در مخالفت با ریاست جمهوری زنان وبرای این که بگوید زنان در عمران و آبادی نقشی نداشته اند به موضوع قنات ها اشاره کرد و گفت: «در همین یزد خودمان چهل هزار قنات داریم. این چهل هزار قنات را کی ساخته؟»
در این گفتار البته بحث نقش و زنان در میان نیست و تنها اشاره به تعداد قنات ها مد نظر است.
ما از تکنولوژی علیه منابع ملی استفاده کرده ایم. تا بوده در این مملکت شکار بوده اما در این سه چها ردهه با پیشرفته ترین سلاح ها به جانِ جانوران افتادیم و بدترین استفاده ممکن از تکتولوژی صورت پذیرفته است.
تا بوده از آب های غیر سطحی استفاده می شده اما با تکنولوژی چاه های عمیق حفر کردند و بی محابا آب برداشتند.
نمی خواهیم تمام تقصیر را گردن تکنولوژی بیندازیم که معلوم است مدیریت هم مؤثر یا مقصر بوده است. غرض این است که بگوییم تخصص ویژه ای کسب کرده ایم در بدترین نوع استفاده از تکنولوژی.
خودرو وسیله مرگ شده و صنعت آسانسور و پیشرفت در تکنولوژی های ساخت و ساز باعث شده شهر را عمودی بسازیم و این بلا را بر سر هوا بیاوریم.
قطعا این پرسش در ذهن خوانندگان شکل می گیرد که مگر همین آقای کلانتری سال ها وزیر و مقام مسؤول نبوده است؟ او هم می تواند متقابلا بگوید در آن سال ها هم هشدار می داده و از مخالفان جدی بحث خودکفایی بوده و معتقد بوده خودکفایی که به خاطر آن انتقال و اتلاف آب صورت پذیرفته تنها در اقلام استراتژیک مانند گندم پذیرفتنی است. یا در این صحبت ها هم تصریح کرده سخن گفتن صرف درباره گذشته فایده ای ندارد و باید به آینده اندیشید.
می توان این گفتار را ادامه داد اما واقعا نیازی نیست. تنها کافی است یک بار دیگر سخنان رییس سازمان حفاظت محیط زیست را بخوانیم و آن قدر تکان دهنده است که پیشنهاد انتزاع بخش آب از وزارت نیرو و سپردن آن به سازمان محیط زیست را به زمانی دیگر موکول می کنم.
به جای گریبان این وآن را گرفتن باید از خودمان بپرسیم: چه کردیم با خودمان؟
حتی جا دارد گریه کنیم و بدانیم این همه بی هنری در مدیریت منابع در کمتر جای دنیا سابقه دارد.
این جملات را که خواندم بیش از هر عدد و رقم صدای خش دار محسن چاوشی را می شنوم:
چه کردی با خودت، چاووش خون خاکِ بی زایر
چه کردی با خودت بُغض خیابون های بی عابر
موذن زاده داره رو مزارت نوحه می خونه
چه کردی با خودت آوازه خونِ شهر بی شاعر
کاری نکنیم درآینده ای نه چندان دور سرزمینی بی آب که نسل حیوانات آن هم منقرض شده تنها کاری که برای مان باقی بماند این باشد که بخوانیم:
چه کردیم با سرزمین خود، با این خاک...
مهمترین عاملی که این بحران رو پدید آورده نه رشد تکنولوژی٬ بلکه عدم مدیریت و تخصص در حوزه های مربوط بوده
چو قحطي رسد فكر قحطي كنيم
اصلا تو چیزی به نام مغز توی سرت هست؟
واقعیتش اینه که همه مردم باید دست به دست هم بدن و هرکی به نوبه خودش صرفه جویی کنی اما بحث اصلی بحث سیاست های کلی کشوره که منابع آبیو از بین برده.بحث صنایع آب بر ، نوع کشاورزی ،هدر رفت آب توی زیرساختای آب رسانی شهری و ....
یه مثال کوچیک بزنم،من جنت آباد زندگی میکنم و صبحها یه مسیر 5 دقیقه ای رو باید تا سر اتوبان شهید همت پیاده بیام که توی مسیرم دوتا فضای سبز وجود داره.نحوه آبیاری این دو تا پارک کوچیکو که میبینم تنم میلرزه.شلنگ با فشار ول شده پای درختا و آب توی کوچه و خیابون در جریانه.به جرات میگم به اندازه آب مورد نیاز فضای سبز توی یک ماهو توی یک روز میریزن پای درختا و سبزه ها.چندین بار بهشون تذکر دادم و به شهرداری زنگ زدم اما چه فایده!یا لوله های پرفشاری که آبشون ول میشه توی جوی آب و نمیدونم چرا؟!!!این یه تیکه کوچیک از این شهر بزرگ و کشور پهناوره
ما اینطور داریم تیشه به ریشمون میزنیم