عصرایرن- جعفر محمدی - "معتاد مجرم نیست، بیماری است که باید معالجه شود." ؛ این جمله ای است که سالهاست آن را می شنویم و اتفاقاً به یکی از زیربناهای فکری سیاست کشور در مقابله با پدیده وحشتناک اعتیاد تبدیل شده است.
این گزاره نادرست که مصداق "غلط مصطلح" شده، در گذشت زمان به مقوله ای ویرانگر در موضوع مواد مخدر تبدیل شده است، به ویژه آنکه ظاهری روشنفکرانه و انسانی دارد و به راحتی نمی توان علیه آن سخن گفت!
این در حالی است که بین اعتیاد و بیماری، تفاوت اساسی و بنیادین وجود دارد و معلوم نیست کسی که برای اولین بار این جمله نغز(!)را گفت، آیا واقعا متوجه خلط مبحثی که می کند نبود یا آنکه تعمدی ویران کننده از خلق و ترویج این گزاره داشت!
ابتدا می پردازیم به تفاوت "اعتیاد به مواد مخدر" و "بیماری"، امری که مد شده، این دو یکی بدانند.
کسانی که می گویند معتاد بیمار است و اعتیاد بیماری، گویا توجه ندارند که بیماری یک "اتفاق ناخواسته" است که بدون اراده و اجازه فرد ، بر او عارض می شود ، مانند بیماری آنفلوآنزا که ویروس اش، بی اجازه و بی اراده ، وارد بدن فرد می شود و او را مبتلا می کند.
اما اعتیاد چه؟ آیا امکان دارد کسی راه خودش را برود و شب که به خانه رسید ببیند معتاد شده است، درست مانند سرماخوردگی؟! اعتیاد برخلاف بیماری، یک روند عامدانه را آغاز و طی می نماید.
کسی که معتاد است، خود، با قصد و نیت قبلی به سراغ تهیه مواد مخدر (مثلا تریاک) رفته، منقل و بساطی برای خودش تدارک دیده، زغالی سرخ کرده و با عمد و نیت، شروع به استعمال مواد مخدر کرده است.
او در واقع یک جنس غیرقانونی که خرید و فروش و محل و نگهداری اش جرم است را تهیه کرده و در فرایندی غیرقانونی آن را به کار برده و این عمل مجرمانه را آنقدر تکرار کرده تا رسما و عملاً بدان معتاد شده است.
اگر این کار را جرم ندانیم و معتاد را بیمار بپنداریم، با همین استدلال می توانیم کسی که برای اولین بار در اداره خود، مرتکب سوءاستفاده مالی شده و این کار را آنقدر تکرار کرده که اکنون اختلاس و دزدی برایش به یک عادت تبدیل شده است، یک بیمار بدانیم که باید تحت درمان های روانشناسانه و توصیه های مذهبی قرار بگیرد تا بتواند این رفتار زشت خود را ترک کند!
بنابراین واقعا معلوم نیست کسی که "جرم" خرید مواد مخدر، حمل و نگهداری مواد مخدر و استعمال آن را به کرات تکرار می کند را چگونه و با چه نیتی مجرم نمی دانند و بیمار می خوانندش؟!
بنابراین بدون تعارف باید گفت که "معتاد، مجرم است و نه بیمار" چون برخلاف بیمار که ناخواسته دچار بیماری شده، معتاد، خودش با خواسته و تعمد شخصی به مصرف مواد مخدر پرداخته است.
وانگهی این چه بیماری است که بعد از بیمار شدن، نه تنها تن به مداوا نمی دهد، بلکه خود سرمنشاء بسیاری از مفاسد می شود. همین الان به زندان های کشور نگاه کنید؛ تقریبا پرونده بیش از نیمی از زندانیان مستقیم یا غیرمستقیم به همین معتادان مربوط است و بقیه به صدهاجرم دیگر! معنی این سخن ، این است که اگر همین امروز مشکل اعتیاد حل شود ، تعداد زندانیان کشور به کمتر از نصف می رسند.
یادم نمی رود چند وقت پیش در یکی از محاکم قضایی، مادری را دیدم که با التماس و اشک و آه و زاری، به قاضی التماس می کرد که پسر جوانش را بازداشت کنند و به زندان بیندازند؛ پسر او معتاد بود، مادرش را کتک می زد، از خانه دزدی می کرد تا مواد بخرد، آبروی خواهرش را بر سر مواد مخدر از بین برده بود، آرامش مجتمع مسکونی آنها را به هم ریخته بود و اینک مادری که مظهر مهربانی است، به چنان حال و روزی رسیده بود که با چشمانی کبود از کتک های پسر و اشک آلود از دست کارهایش آمده بود تا حکم بازداشت پسرش را بگیرد.
انصاف دهید چنین شخصی که برای تهیه مواد مخدر این اقدامات شرم آور را مرتکب می شود، بیمار است یا مجرم؟! مگر بیمار برای تهیه میکروب و تزریق آن به بدن خودش، این همه خود را به آب و آتش می زند؟!
آقایان می گویند باید با قاچاقچیان مواد مخدر مبارزه کنیم نه با معتادان. در اینکه باید با قاچاقچیان به شدت مبارزه کرد، شکی نیست ولی جمع این دو نیز با هم منافاتی ندارد: هم باید با قاچاقچیان و مواد فروشان مبارزه کرد و هم با معتادان.
عدم برخورد با معتادان و بسنده کردن به قاچاقچیان عمده مانند آن است که وجود سلاح غیرمجاز در دست یک فرد را نادیده بگیریم و بگوییم بهتر است به جای برخورد با این شخص، فقط به دنبال کسانی باشیم که به طور عمده در کار قاچاق سلاح هستند!
درباره مصرف کنندگان مواد مخدر نیز باید گفت که اگر این مواد به کشور قاچاق می شود و اگر شبکه های بزرگ در کار توزیع آن در گوشه گوشه مملکت فعال است و در یک کلام اگر "عَرضه" وجود دارد، به خاطر "تقاضا"ی همین معتادان است و لذا اگر تقاضا کم شود، خود بخود عرضه نیز کاهش می یابد و شبکه های آن کمرنگ تر می شوند.
معتادان به مواد مخدر، نه تنها منشاء بسیاری از مفاسد و مشکلات در کشورند بلکه از عوامل آبروریزی بین المللی ایران نیز هستند.
مدام از این گمرک و آن فرودگاه خبر می رسد که یک ایرانی به دلیل حمل مواد مخدر بازداشت شد. این مشکل حتی درباره کسانی که عازم سفر حج نیز هستند مصداق دارد و یکی از مشکلات سازمان حج و زیارت و نیروی انتظامی در مبادی خروجی کشور، کنترل زائرانی است که ممکن است با خود مواد مخدر ببرند. یا در همین سوریه، اکثر ایرانیانی که زندانی هستند، جرم شان این است که با خود مواد مخدر داشته اند و همین طور در خیلی از کشورهای دیگر.
بنابراین بدون تعارف و نگاه های کلیشه ای و تخیلی ، باید در گزاره مضحک "معتاد بیمار است نه مجرم " تجدید نظر کرد و سیاست های مقابله با معتادان را بر مبنای واقعی "معتاد مجرمی است که تعمدا رو به مواد آورده " بازنگری کرد.
البته این تغییر فاز، نمی تواند به یکباره اجرایی شود چه آنکه پس از سالها نگاه غلط به این موضوع، نمی توان به طور دفعی، سیاست های برخورد را پیاده سازی کرد.
از این رو، پیشنهاد می شود ضرب الاجلی معقول مثلا حداکثر دوساله به معتادان داده شود تا در این مدت نسبت به ترک مواد مخدر اقدام کنند.
در طول این زمان، باید تمام امکانات و خدمات لازم برای ترک اعتیاد به طور گسترده و رایگان در اختیار آنها باشد.
در طول این مدت هم می توان تمهیدات مجازات های سنگین بعد از ضرب الاجل را فراهم ساخت. به عنوان مثال می توان اردوگاه های نگهداری معتادان را در برخی نقاط کشور و حتی جزایر خلیج فارس ایجاد کرد و هر کس در طول این دو سال ترک نکرده یا جدیدا معتاد شد را بدون اغماض و ترحم به این اردوگاه ها فرستاد زیرا کسی که در طول دو سال، با آن همه امکانات نخواست یا نتوانست خود را اصلاح کند و مواد را ترک نماید، به هیچ عنوان فرد قابل اعتمادی برای جامعه نیست و می تواند منشاء خطر و فساد باشد.
واقعا تا به کی باید کشور ایران ننگ داشتن جمعیت میلیونی معتادان - که 1.5 تا 4 میلیون نفر برآورد شده اند- را با خود یدک بکشد؟! تا کی باید خانواده ها به خاطر معتادان از هم فروبپاشند، نسل ها دچار سوء ترتبیت شوند، دادگاهها و زندان ها پر شوند، جوانان مملکت به خاک سیاه بنشینند، صدها و هزاران نفر در راه مبارزه با مواد مخدر کشته و مجروح شوند، میلیاردها دلار پولی که می تواند صرف آسایش و رفاه ایرانیان شود، صرف مقابله با اعتیاد و قاچاق شود، آبروی مملکت به خاطر معتادان لطمه بخورد و ...!!
به خدا سوگند ، دل آدم می گیرد و شرم بر پیشانی می نشیند وقتی می بیند در سوریه 20 میلیونی ، کمتر از 3 هزار نفر معتادند ولی در ایران ، سخن از میلیون ها معتاد است!
آیا باید با همین وضع کنونی پیش برویم و روز به روز هم به شمار معتادان افزوده شود و آن وقت مسوولان ما مدام نشست بگذارند و قیافه های روشنفکرانه به خود بگیرند و بگویند: " معتاد بیمار است ، تیمارش کنیم!" تا این بازی کثیف و شرم آور مملکت بربادده، همچنان ادامه داشته باشد؟!
خداوند به آدمیزاد عقل داده است و عقل سلیم هم می گوید اگر روش کنونی مؤثر بود ، حتماً تا کنون افاقه می کرد که البته نکرده است.
باید یکبار برای همیشه کار را یکسره کرد:
"بازنگری در تعریف معتاد، مهلت دوساله برای ترک و بعد از آن، تبعید به اردوگاه های خارج از جامعه و تمام!" مواد مخدر، تجارت سودآور آن و معتادانی که جانشان را به جان مواد بسته اند، چیزهایی نیستند که با لبخند و سلام و صلوات از بین بروند. باید قدمی اساسی ، محکم و یکباره برداشت و جامعه را برای همیشه از این "ننگ" رهانید.
اگر هم فکر میکنید راهش آزمایش اعتیاد است اولاً آزمایش اعتیاد از کل جمعیت ایران محال است. حتی اگر محال هم نباشد که من هرچه فکر میکنم نمیدانم چهطور ممکن است، دهها و شاید صدها دارو وجود دارند که باعث مثبت شدن جواب آزمایش میشود. ضمن اینکه این آزمایش هم مثل بسیاری از آزمایشهای دیگر درصدی خطای طبیعی دارد و افرادی ممکن است حتی بدون مصرف هیچ نوع مواد یا دارو جواب آزمایششان مثبت شود و برعکس.
در مورد بیماری و جرم بودن اعتیاد. من کاملاً با این موافقم که اعتیاد بیماری نیست و اتفاقاً یکی از مشکلات در بهبود معتادان همین تصور غلط بیماری بودن اعتیاد است که باعث میشود تلاش معتادان برای ترک در بیشتر موارد به تشدید اعتیاد و اعتیاد مضاعف به داروها و مواد خطرناکتر از اعتیاد اولیه منجر شود. ولی ارتباط نزدیکی بین بیماری و اعتیاد وجود دارد. اکثر معتادان بیماریهای جسمی و روحی مختلفی داشتهاند و از مواد برای درمان مشکلشان استفاده کردهاند ولی مواد در درازمدت هم بیماریهای اولیه را بدتر کرده هم بیماریهای جدیدی را برای او ایجاد میکند. اعتیاد یک معضل اجتماعی است و به صفر رساندن غیر ممکن. مگر با ایجاد یک جامعهٔ بسته مطلق شبیه به کره شمالی ولی برای کاهش تنها راه بالا بردن سطح سلامتی روحی و جسمی جامعه در تمامی ابعاد است.
واقعا متشکرم واقعا متشکرم واقعا متشکرم واقعا متشکرم
تا معتاد نشي نمي توني حال طرف رو درك كني.
همين جور برا خودت نسخه نپيچ!!
چون برای اونا شده یه هنجار و اصلا اعتیاد رو بد نمیدونن!
حتی برخی از معتادان هم میگن که حشیش مثل سیگاره و اصلا اعتیاد محسوب نمیشه!
ولی اونو نمیگن که سیگار مقدمه حشیش و حشیش مقدمه مواد مخدر بدتر ممکنه باشه!
وای به اون روزی که زشتی یه عمل در جامعه در نظر مردم کم رنگ بشه!
ورود یه فرد به اعتیاد جرمه و ادامه اون ...! خوب شاید به قول بعضیها بیماری باشه !
اما نکته اینجاست که اگه کسی تحت تاثیر این به قول شما بیماری جرم دیگه ای رو مرتکب شد آیا به استناد همین بیماری در دادگاه تبرئه میشه؟ مسلما نه! پس این جمله که معتاد بیماره یه جمله حقوقی نیست!
دوم:
در همین مقاله خوندیم که یکی از تفاوتهای بیماری با اعتیاد اینه که بیمار ناخوداگاه دچار بیماری شده! اما در اعتیاد شخص با علم و اراده کامل وارد این مقوله کثیف و خانمانسوز شده! پس کسی که در مرتبه اول دست به سرقت میزنه یا قتلی رو انجام میده و بعد قبح این اعمال براش کم رنگ میشه و براش تبدیل به یه روال طبیعی رفتاری میشه هم بیماره!!!!
دوستان عزیز! برای انجام هر کار مهمی مثل ریشه کن کردن اعتیاد نیاز به برنامه ریزیهای بلند مدت و میان مدت داریم!
در بلند مدت باید با فرهنگ سازی و اطلاع رسانی به سمت پیشگیری وقوع اعتیاد در جامعه بریم! به قول دوستان مسوولین باید در همین رابطه شغل ایجاد کنن و جلوی ورود این مواد مخدر رو قاطعانه بگیرن و ... اما در کوتاه مدت باید با مجرمانه خوندن این عمل و تقبیح قانونی و اجتماعی اون , هزینه انجام این عمل احمقانه رو برای کسانی که فرصت انجامشو دارن بالا ببریم تا کسی حتی بعنوان تفریح و ... سراغ امتحان کردنش نره(یک بار امتحان برای معتاد شدن کافیه)!حتی باید قانون رو موبمو برای فروشندگان مواد مخدر اجراکنن! خوب برای اونا که دیگه خرید و فروش مواد بیماری نیست!
ما درگذشته (زمان آقای خلخالی) فقط به دنبال اجرای برنامه های کوتاه مدت و مقطعی در مقابله با پدیده اعتیاد بودیم! و امروز هم به لطفا آقایان مثلا روشنفکر ! فقط به دنبال اجرای سیاستهای بلند مدت و مثلا پیشگیرانه هستیم ! دریغ از تفکر نسبت به این موضوع که وقتی یه عمل ناهنجار و مجرمانه ای در جامعه زیاد بشه ! به تدریج تبدیل به یه هنجار خواهد شد .اقایان با گفتن این جمله که اعتیاد یه بیماریه نه یه جرم, قبح این عمل شنیع رو در جامعه از بین بردن.حالا هر کس معتاد میشه از عالم و آدم متوقعه! معتاد فراموش کرده که خودش بااختیار کامل این مسیر خطرناکو انتخاب کرده و دیگران اگه براش کاری میکنن از سر خیر خواهیه نه تکلیف!
مستر علی
لطفاً با مقالههاي دم دستي و نظرات ابتدايي و غير كارشناسانه افكار عمومي را مشوش نكنيد.
اين ديگه چه طرز تحليل مسايل اجتماعيه.
اين كه سيستم رضاخانيه. مگه خود شما در انجام كارهات اختيار تام و تمام داري آقاي نويسنده كه ديگران رو مختار مي دوني؟! حالا شما بفرما اين اختياريه و خودت يه دفعه زد به سرت و رفتي سيخ و سنجاق تهيه كردي و پس بايد سوزوندتت. خواهشاً يه كم رو انتشار حرفاتون فكر كنين. اين يه سايت ملي است.
خیلی از بیماری ها به علت بی احتیاطی شخص حادث می شود... مثل ایدز...اعتیاد هم از همین مقوله است...
حوصله ندارم ریز به ریز به این مقاله کودکانه سخیف توهین آمیز پاسخ بدهم چون کسی که عده ای از هموطنانش را بی شرمانه "مایه ننگ" میداند لایق پاسخگویی نیست...
گرچه با بخش هایی از مقاله مخالفم اما از شما بسیار تشکر می کنم که به این باب وارد شدید.
واقعا لازم است که ما ابتدا از نظر فکری و نظری تکلیف خود را با این پدیده مشخص کنیم. تا وقتی که از نظر فکری و جهت گیری های نظری، اختلافات ما بر طرف نشود و به تصمیم واحدی نرسیم، در عمل هم این موضوع حل نخواهد شد.
اجازه دهید یک سلسله مناظره در این مورد برگزار شود تا حقایق اشکار و راه حل های جامعی پیشنهاد شود
با سپاس
در ضمن از تمامي افرادي كه به
نويسنده مقاله حمله نموده و مورد بازخواست قرار ميدهند يك سئوال دارم و
آيا بعلت بيمار پنداشتن معتاد ها قبح معتاد شدن در جامعه از بين رفته
است يا نه
در ضمن از تمامي افرادي كه به
نويسنده مقاله حمله نموده و مورد بازخواست قرار ميدهند يك سئوال دارم و
آيا بعلت بيمار پنداشتن معتاد ها قبح معتاد شدن در جامعه از بين رفته
است يا نه
در ضمن از تمامي افرادي كه به نويسنده مقاله حمله نموده و مورد بازخواست قرار ميدهند يك سئوال دارم و آيا بعلت بيمار پنداشتن معتاد ها قبح معتاد شدن در جامعه از بين رفته است يا نه
اعتیاد بیماری است ، برای روشن تر شدن موضوع مثالی عرض می کنم :
برای کاهش مصرف برق چه کردیم ؟ خوب اول امدیم برای بچه ها انیمیشن های جذاب بابا برقی درست کردیم .
بعد امدیم در مورد مقایسه نحوه مصرف برق و مشکلات تولید آن یا از میزان کاهش درامد سرانه ملی بعلت مصرف بی رویه برق در جوامع مختلف بع مردم مقالات و اخبار مختلفی را رائه دادیم .
دست آخر هم قیمت برق را میخواهیم به حد قیمت تولید آن رسانده و بهای واقعی آن را از مصرف کننده بگیریم .
باتوجه به اینکه هر سه مسیر فوق را طی کرده ایم داریم به سوی کاهش مصرف برق پیش می رویم . حال اگر برای مواد مخدر نیز این چنین کار کنیم ، قطعا نتیجه خواهیم گرفت .ضمنا در اینجا باید به این نکته توجه داشت که تا زمانیکه قاچاقچیان مواد مخدر ( اعم از ریز و درشت ) با احتمال حبس و زندان خود را روبرو می بینند ، خطر و ریسک جابجایی و خرید و فروش مواد مخدر را به جان می خرند و بعضاً پس از چند معامله مواد مخدر ، ره چند ساله را یک شبه طی می کنند . ایکاش گزارش مستندی از مزارع تولید مواد مخدر در افغانستان تهیه می کردید و به جوانان این مملکت نشان می دادید تا ببیند که خود تولید کنندگان مواد مخدر به هیچ ماده مخدری اعتیاد ندارند !!! و این بسیار جای توجه و تامل دارد .
در هرصورت به نظر من همه افراد معتاد بیمار محسوب می شوند و برای ترک اعتیاد نیز به یک بیمارستان تخصصی ویژه و مناسب بسیار نیازمند هستند که جای آن در کشور ما بشدت خالی است . و قطعا اگر شخص معتادی چنانچه با این شرط که در چنین فضای درمانی مورد مداوا و درمان بگیرد ( حتی اگر چند سال به طول بیانجامد ) و دوباره معتاد شود مجرم تلقی گردد چون همه جوره با وی اتمام حجت شده و مورد مداوا هم قرار گرفته بوده است .
این همه میگن معتادها رو ببرید مراکز مجاز که زیر نظر بهزیستی فعالیت میکنند.
من برادرم معتاده چند باری ترک کرده ولی دوباره شروع میکنه .چندین بار به بهزیستی زنگ زدم و آدرس مراکز تحت نظر بهزیستی رو خواستم ولی میگند ما کمپی که از طرف بهزیستی فعالیت بکنه نداریم.
اینکه "معتاد مجرم نیست" قبح این عمل کثیف را می ریزد. من به عنوان دانشجوی پزشکی بسیار دیده ام بیمارانی را که به اعتیاد نه به دیده یک پدیده شرم آور که به عنوان یک امر عادی و رایج نگریسته اند در حالیکه در کشور ما این عادی جلوه دادن در مورد مشروبات الکلی مصداق پیدا نکرده است. باید قبح مصرف مواد مخدر را در ذهن افراد جامعه همسنگ با نوشیدن الکل جلوه کند. تقریبا تمامی مراجع تقلید ما حکم بر حرمت مصرف مواد مخدر داده اند. چرا از این موضوع برای مبارزه با مواد مخدر در جامعه مذهبی ما استفاده نمی شود؟
واقعيت آن است كه اعتياد بلايي است كه در جامعه ما روز به روز هزينهبردارتر ميشود و كشتي سلامت جامعه را در معرض خطرات بزرگي قرار داده است و لذا رويكردي متناسب با عوارض آنرا ميطلبد.
واقعيت آن است كه اعتياد بلايي است كه در جامعه ما روز به روز هزينهبردارتر ميشود و كشتي سلامت جامعه را در معرض خطرات بزرگي قرار داده است و لذا رويكردي متناسب با عوارض آنرا ميطلبد.
تا چند طبقه بالا و پایین بوی گند اعتیاد همه جا را گرفته
از پرچم آمریکا تصور ایجاد نشه بنده در آمریکا ساکن هستم از vpn استفاده میکنم.
به نظر من هم مجرم هست . حمل مواد و فروش در هر حجمی نوعی فقط اعدام . معتاد هم همانطور که گفتید مهلت درمان در صوت تکرار و عدم ترک اون هم اعدام
به قول شما برخی دوست دارند بزنند تو فاز روشنفکر بازی و از این جور مسخره بازیها، اما واقعیت این است که معتاد اول مجرم است و بعد بیمار.
البته فراموش نکنید که حتی یک سارق اگر هنگام وقوع جرم مجروح شود اول به مداوای او میپردازند و بعد راهی زندانش میکنند. در مورد معتاد هم باید همین کار را کرد.
قريب به اتّفاق مجرمين را بايد بيمار بشمار آورد . محيط آلوده
بيماريزاست . بزه نيز زائيده فساد اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي و سياسي
مي باشد . تا وقتي جرثومه هاي گند گنده نابود نشوند بيمار و بزهكار هم
خواهد بود . برخورد كيفري با معتاد در اين مملكت مسبوق به سابقه شكست
خورده بوده و تكرار آن عين دور باطل است .
نازي نازي گفتن به معتادان عزيز!!! كاري كرده ايم كه الان در هر خانواده
حداقل يك معتاد وجود دارد.
این کامنت را درج کنید: تا زمانی که عوامل اعتیاد شناخته نشوند مبارزه
با اعتیاد آب در هاون کوبیدن است. عوامل اعتیاد مهمتر از خود اعتیاد
هستند. فساد اداری و مشکلات اقتصادی دو علت اصلی اعتیاد در ایران هستند.
اگر همه معتادان را هم اعدام کنید باز فرزندان همین افراد نرخ اعتیاد را
جبران خواهند کرد.
عنوان كرديد. اگر چه در اين ميان مبارزه با دانه درشته ها نبايد فراوش
شود ولي شكي نيست كه بستر اين معضل خيل معتادان هستند.
نکنید طرحتان حتی در صورت اجرا ابتر خواهد ماند.
قائل میشن برام جالبه!!درود بر شما و خسته نباشید.کسی که توی یه زمان
زیادی چند سال چاق میشه یدفعه لاغر نمیتونه بشه.اعتیاد زمان زیادی عادت
میشه و متاسفانه لذت فراوانی داره.صبر و کار بسار دقیق و پشتیبانی محکم
از اطرافیان و دولت و اراده فرد معتاد(مصرف کننده) همه باهم. خواهشا باز
هم از این مقالات ارائه بدهید
جمع کنید این حرف ها رو . مجرم مجرمه ، چه جرم قتل انجام داده باشه ، چه جرم استعمال مواد مخدر. یعنی دونستن این نکته ساده ف این قدر سخته؟
قطع به یقین در این مورد بگیر و ببند فایده ای ندارد و باید از روشهای نرم افزاری استفاده کرد.
متاسفانه آمارها نشان می دهد که ایران به تنهایی و با فاصله بسیار زیاد در راس (Number One) معتادین قرار دارد. من نمی خواهم وارد بحث نویسنده محترم شوم و بگویم که موافق یا مخالف نظر ایشان دارم. اما به نظر من چیزی که بسیار مهم است و باید بیشتر به این موضوع پرداخته شود، جواب به این سوال است که چرا تعداد معتادین در ایران اینقدر بالا است؟ چرا معتادین (آنهم از نوع حاد آن) به وفور در خیابان های شهر دیده می شوند؟
به نظر من جواب به این سوال، و سعی در خشکاندن ریشه های اعتیاد بسیار مهمتر و حیاتی تر می باشد.
1.ما ایرانی ها برای چنین اقداماتی هیچگاه به توافق نخواهیم رسید.
2.در صورت تحقق رویای نویسنده _ که رویای ما هم هست_مافیای مواد مخدر شدیدتر از ما وارد عمل خواهد شد.
3. ... فعلا فضا برای معتادان و مجرمان و قاتلان حرفه ای و جنایتکاران بسیار امنتر است تا برای من و شما.پس خود را خسته نکنیم.
4.اما خدائیش ایده ی کار اجباری در کویر بسیار عالی بود. چرا همیشه جامعه هزینه جنایات اینها را بپردازد؟ یک بار برای همیشه هم اینها یعنی معتادان، در آخر عمرشان بخشی از هزینه هایشان را جبران کنند.
خواهشا نمایش بدید تابحال هر نظری دادم با بی تفاوتی عصر ایران مواجه شدم.
سخن بر سر این نیست که آدم معتاد باید جنایت کند تا مجرم شناخته شود ، بلکه سخن این است که خود اعتیاد جرم است و البته سر سلسله بسیاری دیگر از جرایم.
کسی که فقیر است یا کسی که بچه طلاق است جرمی انجام نداده که شما او را با معتاد مقایسه می کنید. ولی معتاد ، ماده ممنوعه ای به نام تریاک ، هروئین و نظایر این ها را خریده ، حمل کرده ، نگهداری کرده و استعمال نموده که هر کدام از این ها ، جرم هستند و طبیعتاً ، فاعل این اعمال نیزمجرم است.
موفق باشید
من به عنوان یک متخشش و اشتاد ، این مقاله رو محکوم می کنم . شماها به چه حقی به جامعه معتادان توهین می کنید.متاشفانه شما اژ اشرائیل خط می گیرین. فکر نکنین من معتادم هشتم ها. نخیر خیلی هم پاکم. فقط خواشتم اژ حقوق مردم دفاع کنم. تو رو خدا شر به شر ملت نژارین ، بژارین راحت باشن ، آخه شما نمی دونین شه حالی داره. البته منم نمی دونم ها ، توی تاکشی شنیدم.
فعلاً خداحافژ
كدوم
بيمار خانواده اش را مي فروشد؟
كدام بيمار جنايت مي كند؟
كدام بيمار
دزدي مي كند؟
كدام بيمار بچه اش را مي فروشد؟
كدام بيمار .... را مي
فروشد؟
كدام بيمار زن و بچه اش را به گدايي مي فرستد؟
كدام بيمار غير
قابل اعتماد است؟
به راستي شما به يك سرطاني كه بدترين بيماري است بيشتر
اعتماد داريد تا امانتي به او بسپاريد يا يك معتاد؟
كدام بيمار ميليارد
ها تومان خرج را به مملكت تحميل مي كند؟
پس نتيجه مي گيريم كه بيماري =
دزدي+جنايت+....
يقينا مسئلهي مهمي برايتان به وجود آمده كه اينچنين با شتاب و تندي اين مطلب تقريبا خام و
غير كارشناسي را نگاشتهايد.
اما هرچه كه هست حداقل يه پيشنهاده . حالا ميتوان از آن استفاده كرد يا خير، آن ديگر مسئولين دانند و...
جناب آقاي محمدي عزيز!
آيا شما قبل از نگارش اين مطلب با روانشناس، دكتر و يا حداقل متخصصي در اين زمينه صحبت داشتهايد؟
به نظر شما آيا اگر همهي اين معتادها را بسوزانيم و اصلا به قول يكي از دوستان به دريا بريزيم
ديگر معتادي نخواهيم داشت؟
يك روز در دفتر كارم نشسته بوديم كه يكي از دوستان سادهلوح آمد و خلاصه اينكه در خصوص همين معضل و يا به قولي بيماي اعتياد بحث و گفتگو كرديم؛ به يكباره گفت: تا به حال كتاب «آيات شيطاني» نوشته (سلمان رشدي) را ديده و يا خواندهاي؟
من هم كه فكرميكردم يارو زيادي زده به جاده خاكي، تا تونستم به اين موضوع خنديدم و
گفتم: سلمان رشدي چه ارتباطي با اعتياد دارد؟
جواب داد: وقتي كه نه من،نه شما و نه هيچ كس ديگري در ايران اين كتاب را نديده، مشخصه كه عزم مسئولين اين بوده و هست كه از ورود آن كتاب به ايران جلوگيري كنند. و اين
نشان از قوي بودن مرزباني، نيروي انتظامي، گمرك و... دارد. اما 30 ساله كه ميگوييم اعتياد بايد جمع شود، ولي هرروز حجم كشفيات و مصرف چند برابر روز قبل ميشود.
به نظر شما اين يعني چه؟
چطور جلوي كتابي با آن كوچكي را ميگيرند. اما جلوي هزاران تُن مواد مخدر را
نميگيرند.
موفق و مستدام باشيد.
می دانید چرا کتاب سلمان رشدی در ایران نیست؟
جوابش واضح است : چون تقاضا برای آن وجود ندارد و آنهایی هم که خواهان دسترسی بوده اند ، آن را تهیه کرده اند. (تقاضا اگر جدی باشد ، خود را به مسیر عرضه به هر بهایی که شده می رساند)
بنابراین ، وقتی تقاضایی نباشد و بازاری وجود نداشته باشد ، کسی هم به صرافت قاچاق آن نمی افتد.
اما درباره مواد مخدر چه؟ با حضور معتادان ، یک بازار چند میلیون نفری روزانه در این کشور وجود دارد که نظام عرضه را شکل می دهد و هر گاه این تقاضا را کاهش دهیم یا از بین ببریم ، عرضه نیز ضعیف می شود از بین می رود.
پشنهاد ما نیز همین است: ابتدا به معتادان کمک کنیم که ترک کنند و همه امکانات ترک را هم در اختیارشان قرار دهیم و بعد اگر کسی ترک نکرد ، با او برخورد نماییم. حال خوشحال می شویم شما ، ما را راهنمایی فرمایید که کجای این پیشنهاد که مبتنی بر ترک اعتیاد( برای همه معتادان) و مجازات (اصرار کنندگان بر اعتیاد) است ، غیرکارشناسی است؟
نظرات تان را مغتنم می دانیم.
در پناه حق
1- خود خواسته است .
2- عواقبش معلوم است.
3- بیشتر از شخص به جامعه لطمه میزند.
4- هم جرم اجتماعی و جرم اقتصادی است.
5- بیشتر از هر مولفه فرهنگی برای آموزشش حرف زده شده ، وقت گذاشته شده و پول هزینه شده .
شما قضاوت کنید ما تا کی باید بیمار باشیم و دردی را تحمل کنیم که درمانی ندارد.
ما هم همیشه چوب این روشنفکربازی ها رو داریم میخوریم....
روشنفکرهایی که بعید میدونم تو عمرشون با یه معتاد از نزدیک برخورد داشتن....
ممنون از این مقاله پرمحتوا...
معتاد مجرم هست ولی ببخشید این همه نهاد های ما که برای انسان سازی ما مسلمانان بوجود آمده تا حالا چرا هیچ اقدامی نکرده ؟
فکر میکنم بزرگان جامعه وظیفه خود را انجام ندادن و قبل از هر معتادی اونها مقصر هستن و مجرم ...
باسلام معتاد را اکثرآ شخصی معتاد به اعتیاد می کشاند و کسی که یک نفر را به دام اعتیاد می کشاند مجرم است و معتاد اغلب هزینه مواد خود را از راه جرم تهیه می کند و شخص اگر بیمار نباشد کمتر به سمت اعتیاد می رود پس معتاد هم بیمار است و هم مجرم و قانون باید طوری باشد که شخص از مجازات معتاد شدن بترسد و مجازات معتاد خیلی سنگین باشد و از هر شخصی که مواد اعتیاد گرفته شود جرمش خیلی سنگین باشد یک مثال روشن دیوانه که عقلش کار نمی کند و دیوانه است خوب می داند که اگر به پریز برق دست بزند برق می گیرد و مرگ من و ترا به خدا نمی شناسد و هیچ وقت به پریز برق دست نمی زند پس شخص معتاد خود مقصر اصلی می باشد . خداوند این بلای خانمان سوز را از جامعه دور نماید .
يك خانواده معتاد بدنيا ميآيد و يا گداياني كه از كودكان براي گدايي
استفاده ميكنند و آنها را از كودكي معتاد ميكنند آيا در سني هستند كه
بتوانند انتخاب كنند . آيا كودكان و نوجواناني كه در خانواده هاي پر خطر
زندگي ميكنند و يا فقر و بي سوادي موجبات اعتياد آنها را فراهم ميكند با
كودك و نوجواني كه در يك خانواده نرمال زندگي ميكند يكسان ميتوان در
باره آنها قضاوت كرد ؟ حتي قضاوت خداوند متعال در باره بندگان بر اساس
ميزان فيضي كه به هر بنده داده شده معيار قرار ميگيرد خواهشمند است
توضيح بفرمائيد . عطايي
بنابراین طبیعی است که اگر کودکی آلوده به مواد مخدر شود ، او مشمول مجازات نیست ، بلکه کودک ، قربانی کسانی است که آلوده اش کرده اند و اتفاقاً آلوده کنندگان حتی اگر والدینش باشند ، باید مجازات شوند.
بنابراین ، وقتی از "مجازات مجرمین "سخن می گوییم ، طبق اصول حقوقی ، روی سخن با کسانی است که در سن مسوولیت جزایی قرار دارند.
موفق باشید
لوازم ارتكاب آن جرم مي دانم.
متاسفانه تمام كساني كه اعتياد دارند و يا
داشته اند سعي در دفاع از عمل خود دارند و اين باعث تاسف است. و اين خود
يكي از نكات بسيار منفي اين جرم مباشد كه بسيار خطرناك است.
مورد مخالفت مسئولين ميباشد زور زيادي نزنيد
معتاد مجرم خطر ناک است چون هر جرمی یک پایش به اعتیاد ربط دارد معتادان باید از ایران بروند یا بمیرند مرگ بر معتاد
لوازم ارتكاب آن جرم مي دانم.
متاسفانه تمام كساني كه اعتياد دارند و يا
داشته اند سعي در دفاع از عمل خود دارند و اين باعث تاسف است. و اين خود
يكي از نكات بسيار منفي اين جرم مباشد كه بسيار خطرناك است.
جواب فقط بايد بهت بگم:"سلام عليكم"