صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۲۶۳۰۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۴ - ۲۶ تير ۱۳۸۹ - 17 July 2010

ناگفته‌های محسنی اژه‌ای از حوادث سال88

به بچه‌هاي وزارت اطلاعات در مقطعي كه خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهاي مربوط ديگر تأكيد داشتند به كساني كه در خيابان هستند، به كساني كه شما دستگير كرديد حواس‌تان باشد، به كساني كه محاكمه كرديد حواستان باشد. اگر به بازرسي منزل مي‌رويد، رفتار شما با خانواده‌ي فرد مجرم بايد متفاوت باشد.
پايگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبري مصاحبه‌اي را با حجت‌الاسلام و المسلمين محسني اژه‌اي به شرح ذيل منتشر كرده است:

* مدل‌هاي حكومتي در دنياي امروز، بنا بر فلسفه و كارويژه‌هاي خود، نسبت خاصي را بين حكومت و مردم تعريف مي‌كنند كه ميزان اهميت مردم را در نگاه حاكمان مي‌توان از همين تعاريف فهميد. اين تعريف در تعيين نقش مردم در تصميم‌سازي‌هاي يك ملت-دولت نقش بسزايي دارد. در قانون اساسي ما نيز بر اهميت و نقش حضور مردم به روشني اشاره شده است. اما به طور مصداقي در جمهوري اسلامي ايران، اين رابطه به چه شكل است؟

- اجازه دهيد تا با ذكر نكته‌اي اين مسأله را توضيح دهم. رهبر معظم انقلاب از سال‌هاي قبل - يعني اين‌كه مخصوص امروزشان نيست- در همه‌ي انتخابات اصرارشان اين بوده و هست كه نظام كاري كند تا مشاركت حداكثري در انتخابات بوجود آيد. از حدود پانزده، بيست سال پيش - مشخصاً‌ از دوره‌ي دوم رياست‌جمهوري آقاي هاشمي كه بنده حضور ذهن دارم- رهبر انقلاب بر تلاش براي حضور حداكثري مردم در انتخابات اصرار داشتند؛ در حالي كه برخي ديگر از بزرگان نظام، مخالف چنين رويه‌اي بودند و نظرشان اين بود كه حالا يك كسي بايد رئيس‌جمهور شود، چه با يك اكثريت بالاتر يا پايين‌تر؛ چرا بايد فضايي را فراهم كنيم كه بعدها نتوانيم آن را كنترل كنيم؟ اما رهبر انقلاب مخالفت مي‌كردند. البته همان‌طور كه اشاره كردم، اين اختصاص به سال قبل ندارد و سنوات قبل هم هميشه اصرارشان بر اين موضوع بود. لذا به شوراي نگهبان، وزارت كشور، صدا و سيما و به بقيه دست‌ اندركاران چه در جلسات خصوصي، چه در جلسات عمومي و چه در سخنراني‌ها مي‌گفتند كه شما زمينه و بستر را براي مردم به شكلي فراهم كنيد كه مردم بيشتر شركت كنند؛ اين بُعد مشاركت مردم و به تعبير ديگر جمهوريت نظام است.

اما نكته‌ قابل تأمل ديگر، اعتماد رهبر انقلاب به حضور و مشاركت مردم است. بسياري از مسئولين در دوره‌هاي مختلف نظام، نگران بودند كه مثلاً اين‌دفعه مردم كمتر شركت مي‌كنند، اما رهبر انقلاب جزء كساني بود كه در دوره‌هاي مختلف مي‌گفتند كه من مطمئن هستم مردم ما به صحنه مي‌آيند، چون كشورشان را دوست دارند، اسلام را دوست دارند، نظام را دوست دارند، چون به مسئولين اطمينان دارند. بنابراين حتماً هم مردم شركت مي‌كنند، اين‌بار هم شركت مي‌كنند و شركت‌شان بيش از دفعه‌ي قبل است و باز هم دشمنان را نااميد مي‌كنند. اين واژه‌ها و جملات در كلام رهبر انقلاب چه به خاطر انتخابات و چه مناسبت‌هايي مانند بيست و دوم بهمن بارها تكرار شده است. در همين مناسبت‌هاي هرساله مي‌بينيم كه تا چهار روز تعطيلي متوالي مي‌شود كه ممكن است مثلاً از تهران خيلي‌ها بيرون بروند، يا مثلاً بحث دخالت‌هاي دشمن و يا بحث مسائل داخلي مطرح شده، برخي ترديد داشتند كه مردم شركت مي-كنند يا نه؟ يكي از كساني كه با اطمينان كامل مي‌فرمودند كه مردم با حد نصاب بالا شركت مي‌كنند رهبر انقلاب بوده است.

* اين نقطه‌ي قوت نظام اسلامي هميشه مورد انكار يا ترديد دشمنان نظام بوده كه تمام سعي خود را براي مخدوش كردن اين ويژگي نظام به كار برده‌اند. نمونه‌ي بارز آن، حوادث پس از انتخابات رياست‌جمهوري دهم بود. رهبر انقلاب اشاره داشتند: "هر طرف اگر پيروز مي‌شد، هر كس سرِ كار باشد، اگر نتائج انتخابات غير از اين هم مي‌شد، بنده به طور اطمينان مي‌توانم عرض بكنم كه باز اينجور حوادثى ديده مي‌شد، باز اين حوادث پيش مى‏آمد، براى اينكه اصلاً آرامش در كشور نباشد. آنها امنيت كشور را و آرامش كشور را هدف گرفته‏اند... " شما اين اشراف بر ترفندهاي دشمنان را چگونه مي‌بينيد؟

- يكي از مسائلي كه نشان داد رهبر انقلاب جامع‌تر و عميق‌تر از همه، نقشه‌هاي دشمن را بررسي مي‌كنند، جريان فتنه‌ي سال قبل بود. اما مي‌خواهم براي روشن شدن اين موضوع، از زاويه‌ي ديگري به اين موضوع بپردازم. رهبري در صحبت‌هاي ابتداي سال 88 در مشهد فرمودند كه بالأخره ما اين دست چدني را زير دست‌كش مخملي مي‌بينيم. برخي از مسئولين بلندپايه‌ي نظام وقتي كه امريكا يك نرمش وچراغ سبزي نشان داد - البته آن چراغ سبزشان هم از روي استيصال بود- به رهبر انقلاب گفتند كه چرا مذاكره نكنيم؟ بگذاريد درهايمان را به سوي غرب و آمريكا باز كنيم، بگذاريد ويزاي يك هفته‌اي بدهيم هركسي مي‌خواهد بيايد وغيره. رهبري گفتند كه اينها برنامه است، شايد گفتن اين حرف‌ها از سوي مسئولين آمريكايي تاكتيك باشد.

حالا شما چقدر به قول آن ضرب‌المثل معروف از حول حليم توي ديگ مي‌افتيد؟! يك مقداري صبر كنيد، يك مقداري انديشه كنيد. آن روز كه رهبر انقلاب تعبير دست چدني را به كار بردند كه آن موقع حتي برخي مسئولين به سخن آقا اعتراض داشتند ولي علني به زبان نمي‌آوردند كه دست چدني ديگر چيست و اين حرف‌ها چه معنايي دارد؟ اين جريان‌هاي اخير نمونه‌اي از همان دست چدني بوده و هست كه مي‌بينيم. نگاه رهبر انقلاب در ژرف‌نگري نسبت به توطئه‌هاي دشمن و مسائل خارجي، بي‌بديل است و اين موضوع را شما در قبل و بعد از انتخابات و در نماز جمعه‌ي تاريخي 29 خرداد مي‌بينيد.

*نقش مؤثر ديگري كه رهبر انقلاب در روند خنثي‌سازي جريان فتنه‌ سال گذشته ايفا كردند، بصيرت‌دهي و روشن‌گري بود. اين نقش رهبري را چگونه مي‌بينيد؟

- به نظر بنده شايد بتوان گفت تنها شخصي كه به معناي واقعي كلمه يكّه و تنها - ديگران هم كمك كردند، ديگران هم تلاش كردند - ولي كسي كه توانست ابعاد واقعي فتنه را بشناساند و اصلاً عنوان فتنه را بر آن بگذارد، رهبري بودند. فتنه خصوصياتي دارد. تا آن موقع افراد مختلف تحليل‌‌هاي متفاوتي از جريان پس از انتخابات داشتند اما در چگونگي شناساندن اين جريان و ابعاد آن براي خواص و توده‌ي مردم، رهبري بالاترين نقش را ايفا كردند و اولين پرچم را ايشان در طول اين يك‌سال و اندي يعني از قبل از انتخابات تا به امروز بر عهده داشته‌اند. شما ببينيد رهبري در اين مدت چند سخنراني روشن‌گرانه داشته‌اند و چقدر ديگران را به روشن‌گري و بصيرت‌بخشي توصيه كرده‌اند! خيلي‌ها در اين مدت زحمت كشيدند اما وزني كه در رهنمودهاي آقا در جهت روشنگري و آگاهي‌بخشي به مردم بوده، بي‌نظير است.

نكته‌ حائز اهميت ديگر، نگاه جامع ايشان به اطراف قضيه است، يعني توجه به يك موضوع، ايشان را از موضوعات ديگر غافل نكرده است. گاهي وقت‌ها انسان‌ها با توجه به حجم بالاي كار، يك موضوع يا موضوعاتي اينها را از موضوعات ديگر غافل مي‌كند و يا اگر مسائل مهمي پيش بيايد، از مسائل كوچك غفلت مي‌كنند. رهبري در خلال اين جريان به توده‌ي مردم، به نيروهاي دست‌اندركار حكومت از نيروهاي نظامي، اطلاعاتي، قضايي، انتظامي و سايرين كه در اين حوادث درگير بودند، نسبت به معترضين، نسبت به اپوزيسيون، نسبت به فريب‌خوردگان، نسبت به دشمن و ضد انقلاب غفلت نكرده‌اند. در خصوص همه‌ي اين موضوعات انسان مي‌تواند كدهاي متعدد ارائه دهد.

آن‌جايي كه بايد براي هوشياري و حضور در صحنه از مردم تقدير كنند، تقدير و حمايت كردند، ولي در عين حال نسبت به مشكلاتي كه امكان دارد توسط مردم بوجود آيد بي‌توجه نبودند؛ آنها را سفارش به تقوا كردند و گفتند كه مراقب باشيد تا افراط نكنيد، مراقب باشيد زماني كه متعرض به ارزش‌هاتان، به اموال‌تان، به نظام‌تان شده‌اند و احساساتتان برانگيخته مي‌شود، دست به كارهايي نزنيد كه خود آن عمل شما براي نظام‌تان در مورد نيروهاي اجرائي اعم از نظامي، انتظامي و امنيتي مشكلاتي را بيافريند.

بخش‌هايي‌ را به صورت عمومي مي‌فرمايند، اما يك بخش‌هايي را به صورت خصوصي كه حالا بعضي از آنها را بنده خبر دارم به جد به بعضي‌ها سفارش مي‌كردند كه مواظب باشيد به دليل اين‌كه اينها به نظام ظلم كردند، اين همه غائله آفريدند، اين همه آب به آسياب دشمن ريختند و در شرايطي كه ما توانستيم با اين مردم‌سالاري ديني و مشاركت حدود 85% جايگاه و اعتبار بالاتري را در دنيا كسب كنيم، خدشه بر آن وارد كردند و با حيثيت نظام بازي كردند، اما گفتند كه نكند با همه‌ي اين وجود و نيز دلسوزي كه شما نسبت به نظام داريد، كاري كنيد كه در حق آنها ظلم بشود. من شايد مكرر بيش از دو، سه‌بار از زبان حضرت آقا شنيدم كه به شدت تأكيد به اين نكته داشتند كه شما نيروي انتظامي و شما قاضي نسبت به متهمين حواستان جمع باشد. يك وقت نكند مثلاً نسبت به يك متهم غافل بشويد و بيش از آنچه كه حقش است، مجازات شود. اگر واقعاً اين مقدار كه رهبري حساسيت داشتند ديگران نيز به اين شكل بودند، مشكلي پيش نمي‌آمد.

به بچه‌هاي وزارت اطلاعات در مقطعي كه خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهاي مربوط ديگر تأكيد داشتند به كساني كه در خيابان هستند، به كساني كه شما دستگير كرديد حواس‌تان باشد، به كساني كه محاكمه كرديد حواستان باشد. اگر به بازرسي منزل مي‌رويد، رفتار شما با خانواده‌ي فرد مجرم بايد متفاوت باشد. يعني سفارش‌هاي مكرر نسبت به دست‌اندركاران مقابله با اين فتنه كه بايد مواظب و مراقب باشيد و از حد و مرز الهي خارج نشويد. البته اين دستورات در صحبت‌هاي عمومي هم بوده ولي در صحبت‌هاي خصوصي خيلي شفاف‌تر، روشن‌تر و با تأكيد بيشتر بيان شده است. حتي در ذهنم هست كه گفتند اگر جاهايي شما مرتكب اين اشتباه‌ها شديد، شماها كمتر از آنها نيستيد. بايد مؤاخذه شويد و نقل به اين مضمون كه شما توبيخ و تنبيه مي‌شويد.

حتي برخي افراد اتهاماتي به اشخاص مي‌زدند. مي‌گفتند آقا ايشان جاسوس است، ايشان وابسته به خارج است، ايشان ضد انقلاب است. رهبر انقلاب نهايت احتياط را در اين صحبت‌ها دارند. حتي در مقابل حرف ديگران كه تذكر مي‌دهند شما نبايد به فلاني جاسوس بگوييد. گاهي وقت‌ها به مديران مسئول بعضي از نشريات تذكر مي‌دهند چرا شما گفتيد فلاني جاسوس است؟

دليل داريد؟ بعضي از افراد ديگري كه بعضي جاها يك صحبتي مي‌كردند، جايي قلم مي‌زدند، مي‌گفتند شما واقعاً دليل شرعي داريد و مي‌توانيد حرفتان را ثابت كنيد؟ مي‌گفتند كه ما مي‌گوييم اين كار، كار بدي بود، كاري بود كه به اسلام ظلم شد، به نظام ظلم شد، ظلم عظيمي به نظام كردند، اما اين‌كه ما به كسي نسبت بدهيم كه اين به خارج وابسته است يا جاسوس است، نياز به دليل و اثبات شرعي و قانوني دارد و لذا هم خودشان با نهايت احتياط در مقابل انتساب يك مسأله‌اي به يك فرد كه ظلمي با قصد خيانت انجام شده و... ايشان نه تنها نسبت نمي‌دادند بلكه ديگران را نيز از اين كار نهي مي‌كردند. اينها به نظر من آموزه‌هاي اخلاقي جامعه‌ي بشري امروز است.

*در جريان فتنه‌ي پس از انتخابات، نقش دو گروه از خودي‌ها پررنگ شد: اول خودي‌هاي معترض كه به تدريج برخي از آنها از حالت اعتراض به حالت عناد و قانون‌شكن درآمدند. گروه دوم خودي‌هاي متخلف بودند كه حوادثي نظير كهريزك و كوي دانشگاه حاصل عملكرد آنهاست. رفتار و نحوه‌ي برخورد رهبر انقلاب با متخلفين گروه دوم كه علي‌رغم توصيه‌ها و دستورات مؤكد ايشان، موجب بروز اين تخلفات شدند، چگونه بود؟

- خبرهايي به رهبر انقلاب رسيده بود كه در كهريزك شرايط نامساعد است كه آقا دستور دادند بسته شود. اما اين تمام ماجرا نبود. قبل از آن هم كه آقا متوجه شدند وضع كهريزك مناسب نيست، دستور دادند كه ديگر به آن‌جا زنداني نبريد. يعني اولين كسي كه دستور دادند كه افراد بازداشتي به كهريزك نروند، رهبر انقلاب بودند.

حتي ظاهراً از ايشان پرسيده بودند- با واسطه شنيدم- كه ممكن است فلان بازداشتگاه‌مان جا نداشته باشد، گفتند اگر جا نداريد، آزاد كنيد. افرادي كه شما در خيابان مي‌گيريد حتي به نظر شما متهم يا مجرم هستند، ولي اگر قرار است جايي ببريد كه نامناسب باشد، آزاد كنيد. يا به ايشان گفته بودند كه فلان بازداشتگاه گفته كه جا نداريم، رهبري گفتند كه آنجا نبريد، بروند خانه‌شان. از طرف ديگر اولين شخصي هم كه براي تخلفات قضيه‌ي كهريزك گفتند بايد جدي پي‌گيري شود، باز شخص خود آقا بودند. ايشان اولين شخصي بودند كه پيغام دادند آنهايي كه در كهريزك هستند، بايد از آن‌جا بروند.

من يادم هست كه نوزده تير 1388 يكي از مسئولين دفتر آقا تماس گرفتند كه اين افرادي كه الآن در كهريزك هستند، حتماً بگوييد به جايي به غير از كهريزك منتقل كنند. اتفاقاً ما همان شب جلسه داشتيم. آن زمان دادستان كل وقت، دادستان كل تهران، بعضي از افراد ديگر در وزارت اطلاعات وغيره بودند كه در دفتر من جلسه داشتيم. من هم چون در آن جلسه با آن آقايان صحبت كرده بودم و خواستار اين بودم كه دادستان تهران آنها را هرچه زودتر منتقل كند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند كه ما اين كارها را مي‌كنيم، به همين دليل به فردي كه از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمينان دادم و گفتم كه جلسه پايان يافته و اينها قول دادند كه حتماً همين امشب همه اينها را منتقل مي‌كنند. در اين مورد نيز جامعيت نگاه رهبري مشهود است. اين‌طور نبوده كه توجه به يك موضوع، موجب غفلت ايشان از موضوع ديگري بشود.

* در ديدار اساتيد دانشگاه در ماه رمضان سال گذشته، رهبر انقلاب گفتند كه اگر جنايتي شده باشد ما پيگيري مي‌كنيم. بعد از جريان كهريزك نيز به نوعي اين جريان و حادثه‌ي كوي دانشگاه براي مردم معياري شده كه ببينند واقعاً نظام در مقابل خطاهايي كه برخي مرتكب شدند، چه برخوردي مي‌كند؟

- بايد بگويم كه ما در پي‌گيري آن كوتاهي كرديم يعني ما دستگاه‌هاي قضايي، انتظامي و اطلاعاتي بايد با آن حساسيتي كه آقا داشتند، سريع‌تر كار مي‌كرديم. من نمي‌خواهم بگويم كه اين كوتاهي، تقصير هست يا نيست، ممكن است بالأخره آن افرادي كه مسئول مستقيم بودند توجيهاتي داشته باشند كه قانع‌كننده هم باشد، ولي در هر صورت به خاطر آن تأكيدي كه آقا داشتند ما بايد خيلي زودتر از اين رسيدگي به پرونده‌ها را انجام مي‌داديم و به سرانجام مي‌رسانديم. واقعاً بايد براي مردم مشخص مي‌شد كه اگر كسي تقصيري داشته يا ظلمي كرده بايد به ميزان جرمي كه مرتكب شده مجازات شود. البته اين امر انجام شده ولي بايد زودتر از اينها انجام مي‌شد.

دادگاه كهريزك تشكيل شد و حكم اوليه‌ي آن صادر شد. فكر مي‌كنم بهمن ماه بود كه در خصوص پرونده‌ي كهريزك، دادگاه تعيين وقت كرد و كارش را از اسفند شروع كرد. اما پرونده‌ي كوي، متأسفانه تا آن‌جا كه من خبر دارم، هنوز تكميل نشده است. ولي براي پرونده‌ي تخلفات كهريزك، افراد نظامي و غيرنظامي را دعوت كردند؛ شاكيان هركدامشان وكيل تعييني گرفتند كه بعضي‌هاشان انصافاً وكلاي خيلي بدي بودند. وكلايي كه با راديوي بيگانه مصاحبه مي‌كنند و سابقه‌ي كيفري دارند اما نظام تحمل كرد. كسي هست كه مرتب با راديوهاي بيگانه عليه نظام مصاحبه مي‌كند و تخلفات مختلفي دارد - نه در خصوص اين پرونده - سابقه كيفري دارد و با جريان‌هاي ضد نظام و اپوزيسيون كاملاً مرتبط است، ولي در خصوص اين پرونده نظام ابايي ندارد.

رويه‌ي خيلي از كشورها به اين شكل نيست. اجازه نمي‌دهند كه هر وكيلي وارد هر پرونده‌اي شود و به هر نحوي كه مي‌شود كنارشان مي‌زنند، ولي ما در خيلي از پرونده‌هايي كه براي نظام شايد حساس باشد اين وكلا را راه داديم، وكيل پرونده را خوانده، لايحه‌ي دفاعيه تنظيم كرده، در دادگاه شركت كرده، با موكلش يا بدون موكلش در جلسات مختلف شركت كرده و هرچه دلش خواسته گفته است.

* اما در مورد آن خودي‌هايي كه در ابتدا به نتيجه‌ي انتخابات معترض بودند كه متأسفانه با لجاجت آنها رفتار و عملكرد آنها زمينه را براي جريان فتنه هموار كرد، نحوه‌ي رفتار رهبر انقلاب چگونه بود؟

-در مورد اين گروه بايد بگويم كه سعه‌ي صدر و صبر و تحمل ايشان در برابر آنها حائز اهميت است. رهبري در مقابل افرادي كه با هر انگيزه‌اي حرف مخالف مي‌زدند، ميدان دادند تا حرف‌شان را بزنند.

افراد خودشان آمدند، نمايندگان‌شان را فرستادند، حرف‌هايي كه خيلي از مسئولين نمي‌توانستند تحمل كنند ولي رهبر انقلاب با سعه‌ي صدر تمام، ميدان مي‌دادند. رهبري فرمودند مگر شما اعتراض نداريد؟ در خيلي از انتخابات كه افراد اعتراض مي‌كردند چه مسيري را طي مي‌كرديم؟

مسير قانوني دارد. حتي اگر مي‌گوييد يك مقداري فراتر از روش‌هاي متعارف هم عمل بشود، مي‌گوييم اشكالي ندارد، وزارت كشور و غيره هست، مي‌گوييم اگر يك سؤالي داريد كه رفع بشود، ما هم مشكلي نداريم، واقعاً اگر سؤالي داريد و مي‌خواهيد ابهامي رفع بشود مشكلي نيست.

من سفارش مي‌كنم اگر شما اشكال و ابهام واقعي داريد، بنشينيد تعدادي از صندوق‌ها را به صورت رندمي و غيررندمي از يك شهر يا از چند شهر بررسي كنيد. آقا تأكيد داشتند كاري نكنيد كه بدعت‌گذاري كنيد و در كشور يك خلاف قانوني را براي هميشه بگذاريد. اين كار صحيحي نيست و من باشم و شما باشي و هركسي باشد، بايد در مقابل او بايستيم. يك مَثل معروفي است كه مي‌گويد اگر كسي خواب است مي‌شود بيدارش كرد، اما اگر كسي خودش را به خواب زده، نمي‌توان بيدارش كرد.

* اما باز هم حرف خودشان را زدند.

- بيان اينها واقعاً درد است. خبر دارم كه گاهي در جاهايي واقعاً رهبري با تواضع به برخي از اين افراد مي‌گفتند كه اين كار را نكن، اين كار مصلحت نيست. اول انقلاب حضرت امام (ره) يك وقتي در مقابل منافقين كه از يك طرف دست به اسلحه برده و تقريباً اقدامات نظامي-شان را با سلاح سرد شروع كرده بودند، قانون اساسي را هم كه قبول نداشتند، تحريم هم كرده بودند، بعد هم درخواست ملاقات با امام كرده بودند، فرمودند: من اگر يك در هزار احتمال داده بودم كه تأثير داشته باشد، چرا شما بياييد؟

من مي‌آمدم پيش شما! من واقعاً در اين مدت مشابه اين را از رهبر معظم انقلاب ديدم. رهبري يك جاهايي به ديدار برخي از اينها رفتند، بعضي از كسان را پذيرفتند، كساني كه واقعاً از لحاظ حقوقي مجرم بودند، كساني كه به نظام، به امام و به ولايت فقيه بد كردند ولي آقا با آغوش باز اينها را مي‌پذيرفتند. بعضي وقت‌ها خودشان و نمايندگان‌شان حرف‌هاي دور از منطق مي‌زدند، باز آقا خيلي متواضعانه، خيلي مهربانانه، خيلي دلسوزانه مي‌شنيدند، خيلي دقت مي‌كردند، سفارش مي‌كردند.

اما از طرف ديگر رهبر انقلاب به لحاظ اتمام حجت و به لحاظ روشن شدن مسائل براي مردم و به خاطر اين‌كه فردا ابهامي باقي نماند و كسي نتواند مظلوم‌نمايي كند، به اين خواص نسبت به اشتباهات‌شان به اَشكال مختلف و به صراحت گوشزد مي‌كردند، يعني رودربايستي نمي‌كردند. اين‌طور نبود كه رهبري با كساني كه جزو شخصيت‌هاي مهم اين كشور بودند، رودربايستي كنند. آن جايي كه هم نسبت به خودش و هم نسبت به كار ديگري كه او به يك نحوي از آنها داشت حمايت مي‌كرد و يا به نحوي از آنها تبري نمي‌جست، آقا به او گفتند كه شما چرا تبري نمي‌جوييد؟

اينها ظلم كردند يا نه؟ چرا در رفع ظلم اين‌ها كمك نمي‌كنيد؟ حداقل تبري بجوييد. توجه مي‌كنيد كه اصلاً در مقابل اسلام و نظام و انقلاب، بحث رودربايستي، رفاقت و سوابق گذشته و غيره مطرح نبود. البته رهبر انقلاب ابتدا به خود طرف اول مي‌گفتند، بعد اگر لازم بود به كسي ديگري مي‌گفتند كه به او بگويد. بعد از آن، يك بخشي از آن صحبت‌ها و توصيه‌ها را علني مي‌كردند. مي‌خواهم بگويم اگر جايي مصلحت عمومي نظام بوده رعايت كردند. اين‌جا نيز جامع‌نگري را در رفتار ايشان مشاهده مي‌كنيم كه توجه به يك جنبه، غفلت از طرف ديگر را به همراه نداشته است.

اما آنجايي كه احساس شد يك جرياني در كار هست كه مي‌خواهد به هر قيمتي انتخابات را باطل كند و ديگر نياز به صلابت و قاطعيت بود، در مقابل هيچ‌يك از اين فشارها كوتاه نيامدند. معتقد بودند كه در مقابل خودي و افراد فريب‌خورده و كساني كه سؤال داشتند، همه‌ي راه‌كارها بايد طي شود. هر مقداري كه حتي بايد از حق خودشان يا حق زيرمجموعه‌ي حكومت كوتاه بيايند تا اين‌كه مسأله روشن شود انجام دادند. اما آن‌جايي كه احساس كردند چيز ديگري در اين بين هست، كوتاه نيامدند. حالا تمام خواص و سياسيون باشند، اصول‌گرا يا اصلاح‌طلب باشد، داخل و خارج باشد، تهديد كنند كه چنين مي‌كنيم، چنان مي‌كنيم، نتوانستند عملي بكنند والا اين تهديدات بلوف نبود؛ واقعاً مي‌خواستند يك كشور را به هم بريزند ولي رهبر معظم انقلاب محكم ايستادند.

يك وقت ايستادگي كوركورانه است، اين خيلي ارزش ندارد. اما ايستادگي ايشان مبتني بر رصد كردن روزانه‌ي همه‌ي مسائل، اشراف و تسلط كامل بر اوضاع و مسائل سياسي و مسائل غيرسياسي منطقه و جهان و كشور خودمان، قدرت جمع‌بندي و تحليل همه‌ي مسائل و با آگاهي تمام و با اولويت‌بندي كارها، اصل و فرع كردن مسائل است. رهبري بارها گفتند كه مسائل اصلي اينهاست، مسائل فرعي اينهاست، سرتان كلاه نگذارند يا فريب نخوريد و يا غفلت نكنيد و مسائل دست چندم را بياييد و با آن به عنوان يك مسأله‌ي اولي برخورد كنيد، هزينه كنيد، وقت صرف كنيد، بعد از مسائل اصلي غافل شويد كه ضربه كاري بخوريد. در همه‌ي انتخابات يكي رأي مي‌آورد، يكي رأي نمي‌آورد. آن كسي كه رأي نمي‌آورد معترض است، هميشه هم داشتيم. اصلاً در دنيا همين است و كشور ما مستثني نيست. كافي بود اگر ايشان يك كلام كوتاه مي‌آمد، آنها ده قدم پيش مي‌‌آمدند. چون بعداً روشن شد كه اينها چه برنامه‌اي داشتند و چه هدفي داشتند و اصلاً بحث تقلب مطرح نبود و رسماً تهديد مي‌كردند.

*به عنوان سؤال آخر، برخي از مسئولين و اشخاص اصرار بر برخورد و اقدامات عملي شديدتري با سران فتنه داشتند كه رهبر انقلاب مخالفت كردند. مي‌خواهيم دليل اين مخالفت را از زبان شما بشنويم.

- نظر آقا اين بود كه تا آنجايي كه ممكن است صحبت بشود، اتمام حجت بشود، مسائل بيان شود، شايد طرف گول خورده، شايد طرف نميداند، شايد طرف واقعاً غافل است كه شايد نحوه‌ي اين حرفها سبب هوشياري او شود و شايد توبه كند. نكته‌ي ديگر اين‌كه رهبري معتقد بودند كه طوري نشود تا مردم نفهمند كه علت تصميمي كه گرفتيد چيست. يك وقت تصور نكنند كه يك برخورد سياسي است، فكر نكنند كه اين برخورد شما در اين حد مجازات و برخورد نبوده است.

بنده چندي پيش به قم رفتم و با برخي از مراجع ديدار كردم. مي‌گفتند كه ما الآن احساس مي‌كنيم كه چه تدبير بسيار خوبي نسبت به برخي سران فتنه انجام شده است. ما روزهاي اول فكر مي‌كرديم كه بايد به نحو ديگري برخورد شود، اما امروز كه زمان گذشته و برخي از مسائل واقعاً روشن شده مي‌فهميم كه تدبير صحيح عين همين بوده كه انجام شده و اگر غير از اين بود ايراد داشت.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200