فوتبال ایران مرزهای کلکل در جهان را جابهجا میکند. سطح کلکل و کریخوانی در فوتبال ایران دارد به جاهای عجیب و غریبی میرسد؛ یعنی کمکم همان مختصر قوه منطق هم در حال زوال است و آدم چیزهایی میشنود که حیرت میکند.
روزنامه همشهری نوشت: «مطابق انتظار پرسپولیس کار سختی برای پیروزی بر شاهین بندر عامری نداشت. سرخپوشان بعد از توقف در نیمه اول مسابقه و در شرایطی که بوی شگفتی به مشام میرسید، یک نیمه دوم طوفانی داشتند و کار را با پیروزی ۴ بر یک به پایان رساندند. به این ترتیب آنها به جمع ۸ تیم پایانی مسابقات راه یافتند و باید منتظر قرعهکشی باشند تا حریف بعدی خود را بشناسند. متأسفانه در مرحله بعد دیگر تیم دسته دومی نداریم و سرخپوشان ناچارند بالاخره با تیمی از سطح بالاتر بازی کنند!
قبل از هر چیز دیگری باید از گزارش مطلوب و باکیفیت گزارشگر بوشهری یاد کرد. ما مخاطبان تلویزیون ایران، مخصوصا در یکی - دو سال گذشته حسابی از دست گزارشگران فوتبال «زجر» کشیدهایم و حالا حتی در تهران هم نیروی خوب و مؤثر در این زمینه کمتر پیدا میشود. دوست بوشهریمان اما با تسلط خوب، اطلاعات دقیق، کمحرفی و رعایت بیطرفی یک گزارش مثبت و دلپذیر ارائه داد. اگر به هر دلیلی ناچار شدید بخشی از این مسابقه را از رادیو ورزش گوش کنید، حتما با ما همعقیده هستید که حتی گزارشگر رادیویی مرکز بوشهر هم عملکرد بسیار خوبی داشت. دست مریزاد!
سرخپوشان امسال رؤیای دبل در سر دارند؛ یعنی هم لیگ را بگیرند و گلات کنند، هم در جام حذفی به پیروزی برسند. آنجا مدعی هستند و اینجا هم فعلا مثل آبخوردن به یکچهارم نهایی رسیدهاند. با این همه اما موانعی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها ساختار دفاعی سرخهاست. حالا دیگر با صراحت بیشتری باید گفت کار پرسپولیس با این دژ آسیبپذیر برای رسیدن به جام سخت است. قرمزها تقریبا از همه گل میخورند؛ از گوا تا بندر عامری و از الوحده تا سپاهان. در ۵ بازی اخیر فقط استقلال موفق نشده به پرسپولیس گل بزند که این کلینشیت هم با حضور معجزهآسای علی شجاعی روی خط دروازه رقم خورد. وقتی این همه موقعیت گل به رقبایی در هر سطح داده میشود، وقتی سرمربی تیم جرأت ندارد حتی در بازی با حریف دستهدومی به سیدجلال حسینی ۴۰ ساله استراحت بدهد، یعنی یک جای کار ایراد دارد. در مقطعی از فصل هستیم که تکرار اشتباهات دفاعی میتواند «همه چیز» را خیلی راحت به «هیچ چیز» تبدیل کند.
آیا مهدی عبدی با ۲ گلی که زد احیا شده است؟ قضاوت به این سادگی نیست. کیفیت تیم رقیب در سطحی نبود که اجازه این خوشخیالی را به مخاطب بدهد. به علاوه او در خط حمله رقبای سرسختی دارد. شهریار مغانلو تبدیل به یکی از مهمترین بازیکنان تیم شده است؛ بنابراین طبیعتا عبدی باید برگردد روی نیمکت. این دبل اما شاید او را دوباره به زمره تعویضیها بازگرداند و فرصت بیشتری برای بازی در اختیارش بگذارد. اگر این اتفاق رخ داد، عبدی باید از موقعیتهایش خیلی بهتر استفاده کند. او برای این که فصل بعد هم در پرسپولیس بماند باید در فرصت کوتاه باقیمانده خودی نشان بدهد. عبدی بازیکن بااستعدادی است و قبلا گلهای مهمی زده؛ پس توانایی اوجگرفتن را دارد اما این اصلا پروژه آسانی نیست.
بعد از پایان این مسابقه هم مدیر رسانهای پرسپولیس اعلام کرد یحیی گلمحمدی در اعتراض به اظهارات برخی مجریان و کارشناسان برنامههای تلویزیونی، صداوسیما را تحریم کرده و تا زمانی که از او رسما عذرخواهی نشود در این رسانه حاضر نخواهد شد. این هم از آن دسته رفتارهای عجیب و غریب برخی مربیان ایرانی است. همه عیوب تلویزیون سر جای خودش اما مگر عالم و آدم صبح تا شب باید از شما تعریف و تمجید کنند تا راضی باشید؟ واقعا چرا این قدر نازکنارنجی هستید؟ مگر در اروپا همه تلویزیونهای دولتی و غیر دولتی برای مربیان و بازیکنان چهچه میزنند؟ بالاخره همه جا نقد هست، شوخی هست و حتی شاید بیانصافی هم باشد. وقتی مربی یک تیم بزرگ و محبوب هستید، طبیعی است که کلی محتوای درست و غلط در موردتان تولید شود. این که فورا بگویید: «من قهرم» یعنی چه؟
کری خواندن با گل خورده!
فوتبال ایران مرزهای کلکل در جهان را جابهجا میکند. سطح کلکل و کریخوانی در فوتبال ایران دارد به جاهای عجیب و غریبی میرسد؛ یعنی کمکم همان مختصر قوه منطق هم در حال زوال است و آدم چیزهایی میشنود که حیرت میکند. به عنوان مثال بعد از بازی پرسپولیس با شاهین بندرعامری، تعداد زیادی از هواداران این تیم از فرصت گلخوردن تیمشان استفاده کردند و علیه استقلال کری خواندند. مضمون هم این بود که تیم دسته دومی بندر عامری موفق شد به پرسپولیس گل بزند اما استقلال از این مهم عاجز ماند! حالا باز ای کاش این قبیل کریخوانیها به همان شبکههای اجتماعی محدود میشد و یکی مثل مرتضی فنونیزاده در گفتوگو با خبرگزاری رسمی مملکت چنین حرفی نمیزد. بگذریم که همین کریخوانها وقتی بازی در نیمه اول با تساوی یک بر یک به پایان رسید، کلی نگران شدند که مبادا داستان مسابقه با قشقایی تکرار شود. نکته اینجاست که در زمینه آزاردادن تیم حریف داریم به جاهایی میرسیم که تا به حال دست بشر نرسیده است؛ تا جایی که همه چیز شوخی و فانتزی باشد، اشکالی ندارد اما آسیبی که این کلکلها به فوتبال ایران میزند، بسیار عمیق و جدی است. اگر آسان بگیریم، مربیان جرأت میکنند لااقل در مسابقات ساده حذفی از جوانان بیشتری استفاده کنند و این به سود آینده همان باشگاه است. ما اما آن قدر به هم سخت گرفتهایم و چنان در کمین لغزش رقیب هستیم که سرمربی نایبقهرمان آسیا در بازی با تیم دستهدومی از شدت نگرانی کنار زمین چنباتمه میزند.»