عصر ایران؛ رضا صائمی- واکنش همایون شجریان به شایعه ها و اخباری که درباره زندگی خصوصی او و همسرش- سحر دولتشاهی- در رسانه های مجازی منتشر شده بود هم چنان محل تأمل است: «به این مزخرفات توجه نکنید. نه خیانتی در کار من و سحرجان بوده نه بچه ای که بخواد انداخته بشه. تا همیشه حمایت و رفاقت پابرجاست. خسته شد صبر ما».
این واکنش بسیاری را شگفت زده کرده است. خیلی ها را متعجب کرد. نه به خاطر این که چرا به اخبار زرد پاپارتزیهای حاشیه ساز و جنجالی واکنش نشان داده(گرچه برخی هم سیاست سکوت و بی اعتنایی به چنین شایعاتی را عقلانی تر میدانستند) بلکه به سبب نوع واکنش این هنرمند و ادبیاتی که در این پست موقت به کار برده است.
واقعیت این است که حاشیه سازان جهان مجازی و شایعه پردازان شبکههای اجتماعی، همواره مشغول کارند! از ترویج ابتذال، ارتزاق می کنند و با پرسه زنی های جنجالی پیرامون زندگی خصوصی سلبریتی ها، به دکان دغل بازی خود رونق میبخشند.
آنها اغلب قربانیهای خود را از میان چهره های مشهور و به زعم خود افشاگری درباره زندگی خصوصی و روابط عاطفی آنها انتخاب می کنند تا بازار گرمی کنند.
آنها از واکنش به اقدامات خود خوشحال میشوند و بهره میبرند و بدنامی را بر گم نامی ترجیح می دهند. گرچه نمیتوان گفت صرف بی توجهی و پرهیز از نقد آنها، همیشه ابزار دفاعی مناسبی برای جلوگیری از تجاوز به حریم خصوصی افراد است چرا که گاه باید به نبرد با مروجان ابتذال و سخافت رفت و زمینه های سقوط اخلاقی در جامعه را ساقط کرد اما شیوه مواجهه و واکنش باید متناسب با شأن فرد و جایگاه فرهنگی و منزلت حرفه ای افراد باشد.
همایون شجریان گرچه خود هنرمندی قابل و محترم است اما نام پدری را هم به یدک می کشد و همین التزام او به منش و روش هنرمندانه را سنگین تر می کند. شرط این التزام حفظ شأن شجریان بودن است؛نامی که نه تنها بر تارک هنر و موسیقی ایرانی می درخشد که همواره نماد و نمود فرزانگی و فرهیختگی هم بوده و نه به مثابه یک شخصیت هنری که به عنوان شاخص هنرمندی شناخته می شود. چرا که زندگی او روایت آزاده بودن در زیست هنری است.
«شجریان بودن» فراتر از استاد آواز و هنرمند و اهل موسیقی بودن می تواند روایت گر شخصیت او باشد. این شخصیت شجریان و منش و روش او بود که بیش از استادی اش در حوزه آواز از او چنین انسانی سترگ و اسطوره ای ساخته است.
درک درست و عمیق او از وضعیت تاریخی، جامعه و خواست ها و نیازهای مردم زمانه و مواجهه مسئولانه- هنرمندانه با رخدادهای اجتماعی موجب شد او فرزند و هنرمند زمان خود و صدای حقیقت زمانه خود باشد.
از این رو گزاف نیست اگر گفته شود همایون شجریان پس از مرگ پدر در آغاز دوران تازه ای از حیات فردی و حرفه ای خود قرار گرفته و این امر مسئولیت اجتماعی او را به عنوان یک هنرمند و وارث پدری فرهیخته که به اعتبارش بر اعتبار او افزوده، بیشتر می کند.
همایون البته در وضعیت دوگانه نسبت به پدر، توامان راهی هموارتر و دشوارتر را پیش رو دارد.از یک سو اعتبار و افتخار پدر، پشتوانه بزرگی برای اوست و مسیری که پدر هموارش کرده و از سوی دیگر یادگار پدر بودن، ماندگار بودنش را دشوارتر می کند و رسالت سنگینی بر دوشش می گذارد.
گرچه او همواره تلاش کرده تا شرف شجره شجریان باشدکه ادب و متانت و تواضع را به اندازه هنر از پدر به ارث برده و نه آقازاده - به مفهوم منفی کلمه - که نجیب زادهای باشد شایستۀ شُکوه و شوکت شجریان بودن وهمین منزلت ایجاب میکند در دام حاشیههای ویرانگر و توفانی درنغلتد و شأن شجریان بودن را پاس دارد.
با این اوصاف اصل حرف این است: اگرچه حفظ و صیانت آبروی شخصی و هنری حق اوست اما میتوانست در صفحه اینستاگرام خود ادبیاتی هنرمندانه تر به کار گیرد؛ واژگانی شایسته و درخور اسم و رسم شجریان....