روزنامه کیهان با اشاره به موضعگیری های اخیر آیت الله موسوی اردبیلی خطاب به وی نوشت:
از شیخ[آیت الله] یوسف صانعی که انتظاری نیست!! اما حضرت آیت الله موسوی اردبیلی از شخصیت های برجسته انقلاب هستند و با توجه به مراتب علمی ایشان و ارادتی که به حضرت امام(ره) داشته و دارند نمی توان باور کرد آنچه به نقل از این مرجع دینی در رسانه های وابسته به سران فتنه آمده است، صحت داشته باشد، مخصوصاً آن که رسانه های یاد شده در تحریف سخن بزرگان- چه با تغییر کلام و چه حذف بخش هایی از آن- ید طولایی دارند ولی ، از آنجا که این سخنان به حضرت آیت الله موسوی اردبیلی نسبت داده شده و در رسانه ها آمده است، با عرض پوزش از محضر این عالم برجسته دینی، اشاره به نکاتی درباره اظهارات ایشان که بیشتر به سؤال -از محضر بزرگان شبیه است- ضروری به نظر می رسد؛
1- آیت الله موسوی اردبیلی فرموده اند «می گویند چرا درباره مسائل داخلی سکوت کرده اید؟ حال آن که در مسائل داخلی هم حرف زدیم، اما صدایمان به جایی نرسید». در این باره جای پرسش است که مگر سران فتنه و ابواب جمعی آنان- از جمله چند نفری که در جلسه یاد شده خدمت ایشان رسیده بودند- طی چندماه اخیر، به گونه ای آشکار و بی پرده با آموزه های اسلامی و انقلابی امام راحل(ره) مقابله نکرده اند؟ آیا شعار هواداران این جریان به نفع اسرائیل در روز قدس و به نفع آمریکا در روز 13 آبان، ائتلاف با نهضت آزادی که حضرت امام(ره) آن را غیرقانونی و آمریکایی می دانستند، فالوده خوردن با منتظری که مطرود امام راحل(ره) بود ائتلاف اعلام شده و انکار نشده با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها و ده ها نمونه دیگر از این دست و نهایتاً پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره) جزو مسائل داخلی نظام نبود؟ اگر بود- که بود و هست- چرا اظهارنظری در توبیخ و محکوم کردن این اقدامات زشت و پلشت از حضرت آیت الله شنیده نشد؟ آیا انتظار نبود جنابعالی به سران فتنه نهیب بزنید که اگر با اسرائیل و آمریکا همراه نیستید چرا هوادارانتان را به خاطر حمایت از آمریکا و اسرائیل محکوم نمی کنید؟ و مخصوصاً آن که اعلام موضع در این موارد از جمله رسالت خطیر علمای اعلام و مراجع دینی است و به عنوان یک پرسش- صرفا جهت آگاهی و اطلاع- آیا حضرتعالی در این زمینه ها موضعی اتخاذ فرموده و اعتراضی داشته اید که به فرموده خودتان «صدایتان به جایی نرسیده است»؟
نگارنده به اقتضای حرفه خویش در جریان اخبار و رویدادهای کشور قرار دارد ولی متاسفانه تاکنون اظهارنظری در نفی این موارد از حضرتعالی به یاد ندارد و صد البته کمترین تردیدی درباره ارادت آن بزرگوار به اسلام و انقلاب و حضرت امام(ره) نیز در دورترین افق ذهن نگارنده نیست.
2- حضرت آیت الله موسوی اردبیلی فرموده اند «اگر شعار نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران، سرداده می شود، دانشجویان و مردم با غزه مخالف نیستند، بلکه با من مخالف هستند که از آن- یعنی غزه- طرفداری می کنم و در واقع می خواهند حربه را از طرف مقابل بگیرند»!
در این باره با عرض پوزش باید گفت؛
الف: اطلاعات رسیده به حضرت آیت الله غلط و مغشوش است چرا که شعار ضد انقلابی مورد اشاره را مردم و دانشجویان سر نداده اند، بلکه این شعار توسط مشتی اندک از عوامل شناخته شده ضد انقلاب نظیر منافقین و سلطنت طلب ها و مرفهین بی درد یعنی هواداران سبز اموی در روز قدس سر داده شد و مردم و دانشجویان همان جمعیت میلیونی پیرو امام(ره) و رهبری بودند که با شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی خود در آن روز تحلیل های آمریکا و اسرائیل و دنباله های داخلی آنها را- به قول حضرت امام(ره)- زیر پای خویش لگدمال کردند. بنابراین انتساب این شعار به مردم و دانشجویان، اهانت به ملت بزرگ ایران و دانشجویان فدایی امام و رهبری است. آیا حضرت آیت الله خدای نخواسته توده های مردم و دانشجویان ایرانی را طرفدار اسرائیل می دانند؟! نستجیر بالله... به یقین ساحت حضرت آیت الله از این جفای بزرگ دور است.
ب: استدلال آیت الله موسوی اردبیلی که فرموده اند چون افرادی با حامیان غزه مخالفند و از مخالفان اسرائیل ناراضی هستند، برای مقابله با آنان به نفع اسرائیل و علیه غزه شعار داده اند!! با عرض پوزش، دور از انتظار بوده و این اظهارنظر از شخصی مانند ایشان بسیار بعید به نظر می رسد. آیا حضرت آیت الله معتقدند مخالفت سران فتنه و هواداران آنها با کسانی که علیه اسرائیل شعار می دهند می تواند دلیل قانع کننده ای برای حمایت آنان از اسرائیل باشد؟! مخصوصاً در روز قدس که ابتکار امام راحل(ره) است و هویت ضد اسرائیلی دارد؟! با این حساب اگر شخصی به هر علت با مومنان و خداپرستان مخالف بود، مطابق استدلال آیت الله موسوی اردبیلی، حق دارد- العیاذ بالله- به خدا و پیامبر(ص) اهانت کند؟! حضرت آیت الله! لطفاً برای بنده عوامی مانند نگارنده توضیح بفرمائید که این چه استدلالی است؟ آنهم از سوی یک مرجع تقلید و عالم دینی؟!
3- درباره اظهارات آیت الله موسوی اردبیلی اگرچه پرسش های دیگری نیز هست که توضیح ایشان را می طلبد ولی به همین اندازه بسنده می شود و تنها به یک انتظار اشاره می کنیم و آن، این که، کاش حضرت آیت الله از کسی که به نمایندگی از سران فتنه نزد ایشان آمده بود می پرسیدند؛ مگر نامه حضرت امام(ره) درباره عدم صلاحیت نهضت آزادی و آمریکایی بودن این گروه خطاب به همین آقا نبود؟ اگر بود- که بود- ائتلاف آنان با نهضت آزادی چگونه قابل توجیه است؟ و آیا مگر حضرت امام(ره) نفرموده بودند که هرگاه بیگانگان و دشمنان اسلام از شما حمایت کردند نسبت به کار خود تردید کرده و آن را رها کنید؟ بنابراین، چرا آقایان در مقابل حمایت مشترک آمریکا، اسرائیل، منافقین، سلطنت طلب ها، بهائیان و... کمترین واکنشی از خود نشان نداده و هنوز هم نمی دهند. این آقا به حضرتعالی گفته است رژیم صهیونیستی از مسائل بعد از انتخابات بیشترین بهره را برده است. این سخن مصداق واقعی همان کلمه حقی است که از آن اراده باطل شده است، و باید از او می پرسیدید، چه کسانی به دستور صریح جرج سوروس، جین شارپ و توصیه قبلی و اعلام شده آمریکا و اسرائیل، ادعای تقلب در انتخابات را پیش کشیدند و به جای تن دادن به قانون برای بررسی ماجرا، دست به آشوب و بلوا زدند. کاش می پرسیدید نظرش درباره این اظهارنظر نتانیاهو چیست که چند روز قبل در کابینه اسرائیل از سران فتنه با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل» یاد کرده بود؟! و بالاخره، کاش حضرت آیت الله موسوی اردبیلی مراقب برخی از رفت و آمدها به بیت شریف خود باشند و تنها به سوابق افراد بسنده نفرمایند چرا که به قول امام راحل(ره) میزان حال فعلی افراد است و حال فعلی افراد به آسانی از مواضع و عملکرد آنها قابل تشخیص است.
حسین شریعتمداری