عصر ایران؛ جلیل بیات*- تلاش جدید دولت ترامپ برای ممانعت از صدور سوخت به ونزوئلا توسط ایران که به آن چاشنی حقوقی و قضایی داده است، می تواند دور جدیدی از افزایش تنش را میان امریکا و ایران یا ونزوئلا در فاصله چند هفته به انتخابات ریاست جمهوری امریکا ایجاد کند.
بعد از ناکامی امریکا در ممانعت از صادرات سوخت به ونزوئلا توسط 5 نفتکش ایرانی در ماه اردیبهشت، حالا یک قاضی فدرال امریکایی دستور توقیف 4 نفتکش دیگر ایران را که در حال حمل سوخت به سمت ونزوئلا هستند صادر کرده است. این دستور به درخواست دادستان های امریکایی و به این بهانه صادر شده است که ایران درآمد حاصل از صدور سوخت به ونزوئلا را صرف فعالیت های جنگ طلبانه، گسترش سلاح های کشتار جمعی و تجهیزات و تسلیحات نظامی در پشتیبانی از تروریسم و نقض حقوق بشر میکند.
یکی از دلایل چنین تصمیمی را می توان تلاش امریکا برای ممانعت از افول بیشتر پرستیژ بین المللی و قدرت تحریم های یکجانبه این کشور در چشم رهبران و افکار عمومی بین المللی دانست. اما شاید دلیل مهمتر، تلاش ترامپ برای بحران سازی در چند هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا باشد.
اگرچه سیاست خارجی نسبت به مسائل داخلی همچون اقتصاد، بیمه، مالیات و در شرایط کنونی شیوع کووید 19 و اعتراضات داخلی نسبت به نژاد پرستی، از اهمیت کمتری برای رای دهندگان امریکایی برخوردار است، اما اگر امریکا وارد یک جنگ تمام عیار شود شاید اوضاع کمی تغییر کند؛ چراکه برخی تحلیل گران معتقدند بروز هرگونه بحران خارجی در هفته های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا باعث اتحاد مردم این کشور و حمایت از رئیس جمهور مستقر و انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی می شود.
اگرچه ترامپ قبلا اعلام کرده مایل به جنگ افروزی نیست، اما نباید فراموش کرد طبق یک اصل روان شناسی، افراد برای آنکه منافعی را از دست ندهند حاضر به ریسک بیشتری هستند، نسبت به زمانی که منافعی را بخواهند بدست آورند.
ترامپ اکنون احتمال شکست در انتخابات ریاست جمهوری را احساس می کند. بنابراین احتمال انجام ریسک از طرف او برای جلوگیری از این اتفاق افزایش یافته است. تنها ریسکی که او می تواند انجام دهد و انتظار موفقیت داشته باشد، تنش زایی با ایران یا ونزوئلا است. لذا او اعزام نفتکش های ایرانی به سمت ونزوئلا را یک فرصت برای ایجاد یک بحران و شاید یک دستاورد در عرصه سیاست خارجی می بیند.
دولت ترامپ در شکل دهی به چنین بحرانی احتمالا بروز یکی از گزینه های زیر را پیش بینی کرده است:
1- اگر اسکورت نیروی دریایی ونزوئلا در نزدیکی آب های این کشور بخواهد مانع از توقیف نفتکش های ایرانی شود، عملا بهانه برای حمله نظامی به ونزوئلا و شاید حتی برکناری مادورو فراهم خواهد شد.
2- اگر امریکا نفتکش های ایرانی را توقیف کند و ایران هیچ واکنش مهمی نشان ندهد، ترامپ از این اقدام در کنار ترور سرلشکر سلیمانی به عنوان دستاوردی مبنی بر نشاندن ایران در سر جایش در مناظرات انتخاباتی با بایدن یاد خواهد کرد. در این شرایط او بارها به مقایسه رویکرد خود با رویکرد اوباما در برابر ایران دست خواهد زد و خواهد گفت اوباما با توافق بدی که با ایران کرد باعث قدرتمند شدن ایران در منطقه شد، اما او با سیاست فشار حداکثری، قدرت ایران را محدود کرد.
3- اما اگر ایران مقابله به مثل کند، یعنی همان کاری که سال گذشته در پاسخ به توقیف نفتکش گریس 1 (آدریان دریا 1) توسط بریتانیا انجام داد و نفتکش انگلیسی (استنا ایمپرو) را توقیف کرد، بهانه برای حمله نظامی ترامپ به ایران فراهم خواهد شد. اینکه ترامپ و تیم او در این شرایط، جنگی تمام عیار را پیش بینی کرده یا به بمباران برخی مراکز نظامی و صنعتی ایران اکتفا خواهند کرد مشخص نیست. همچنین پاسخ ایران به چنین تهاجمی می تواند شرایط را پیچیده تر کند. هرچند شاید ترامپ و مشاورین او این احتمال را می دهند که پاسخ ایران همچون ماجرای پایگاه نظامی عین الاسد خیلی هم آسیب زا نخواهد بود و در این شرایط نیز بُرد برای امریکا خواهد بود و ترامپ می تواند از آن در رقابت انتخاباتی استفاده کند.
لذا به نظر می رسد اگر ایران مایل به عقب نشینی از ارسال سوخت به ونزوئلا نباشد، می بایست خود را برای احتمال توقیف نفتکش ها آماده کند و در این شرایط انتخاب هر واکنشی پیامدها، مضرات و فواید خود را خواهد داشت. اینکه چه واکنشی به سود منافع ملی ایران خواهد بود، موضوعی است که شاید از هم اکنون باید به آن اندیشید.
*پژوهشگر روابط بین الملل
__________________
بیشتر بخوانید:
*نفتکشهای ایرانی در کارائیب/ وزیر دفاع ونزوئلا: به محض ورود اسکورتشان میکنیم
*آمریکا چند فرد، نهاد و کشتی را در ارتباط با فروش نفت ونزوئلا تحریم کرد