عصر ایران ؛ کاوه معینفر - فیلم دیدن در سالن سینما همراه با تماشاگران یک تجربه خاص است که بی شباهت به یک مراسم آئینی نیست، همگی راس ساعتی وارد سالن شده و در زمان مقرر چراغها خاموش شده و فیلم شروع میشود، تماشاگران در ان سالن تاریک در کنار همدیگر تجربهای مشترک را از سر میگذرانند، با همدیگر میخندند، ناراحت میشوند، میترسند و ... به همین دلیل همواره دیدن فیلم در سالن سینما رنگ و بوی دیگری دارد که مختص به آن زمان و مکان است.
روز جمعه 28 تیر ماه اولین گردهمایی سِوِنا (سینمای ویژه نابینایان) با اکران فیلم «سرخ پوست» با حضور بیش از ٢٥٠ نفر نابينا در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. این رویداد به همت گلاره عباسی موسس«سِوِنا» (سینمای ویژه نابینایان) و با حضور پری ناز ایزدیار، نیما جاویدی و ... برگزار شد.
نکته جالب این بود که در این اکران، حبیب رضایی بازیگر فیلم «سرخ پوست» به صورت همزمان با پخش فیلم، گفتارهای صوتی لازم را (در ارتباط با فضاسازی فیلم و توضیح صحنهها) برای نابینایان بازگو کرد، که برای حاضرین تاثیرگذار بود و مورد توجه قرار گرفت.
به نوعی برای اولین بار در ایران و حتی جهان است که اکران یک فیلم روز ، همزمان برای هموطنان کم بینا ونابینا با سیستم توضیح صحنه در حین نمایش ، ارائه میشود.
حبیب رضایی خود از این تجربه به عنوان پرچالشترین تجربه زندگی حرفهای و تجربهای ناشناخته و غیر قابل توصیف یاد کرد و در صفحه اینستاگرامش نوشت:
«تجربهای ناشناخته و بسیار مهم دست کم برای این حقیر و حال که به سرانجام رسید و به لطف خدا بازخوردهای غیرقابل توصیفی دریافت شده، میتوانم بگویم یکی از پرچالشترین تجربیات زندگی حرفهایام از سر و دل گذشت.
زمانبندی و رعایت شنیده شدن دیالوگها در فاصلههای نامعین سکوت، و در عین حال، انتخاب درست کلمات که باید ضمن ساده بودن معنی لحظات تصویری ولی بیکلام درون فیلم را درست و در راستای قصه، به گفتار تبدیل میکردند، تمرکزی میطلبید که تا الان تجربه نشده بود و از آنجا که امکان خواندن همزمان از روی نوشته و یا متن -دست کم برای من- وجود نداشت و باعث از بین رفتن تمرکز میشد، لازم بود همه چیز در لحظه و بداهه انتخاب و اجرا و گفته شود و اینکه فیلم را توانسته باشی درست روایت کرده باشی، بیقضاوت، خودش یکی از بهترین تمرینهای ذهنی و
روحی است به نظرم، که عادت کنیم راوی بیقضاوت باشیم.
وقتی به کلمه «پایان» رسیدم و همه عوامل و دستاندرکاران این اتفاق ناب، هیجان و شور مخاطبان درخشان این تجربه را دیدیم، تازه دریافتیم که چه پتانسیل و منبع کمیاب انرژی وجود داشته و ما از آن غافل بودیم در سینما...
گفتنیها از برخوردها و محبتهای غیرقابل توصیف این عزیزان، بسیار است، اما این چند خط قلمی شد تا هم، خوشی و لذت بیمثالش، تقسیم شود و هم دعوتی باشد به این ضیافت از جنس نور، برای سایر همکاران. که گفت: آنچه نادیدنی است، آن بینی... فعلا همین.»
همواره در سینما دغدغه نمایش فیلم برای ناشنوایان و نابینایان وجود داشته است و حتی به مدد تکنولوژِیهای جدید ایدههایی هم در این زمینه مطرح شده است ولی تا کنون برای استفاده عموم همهگیر نشده است. مثلا برای ناشنوایان استفاده از عینکهای مخصوصی که همزمان با تماشای فیلم زیرنویس دیالوگها و صداهای صحنه نمایش داده میشود.
یا برای نابینایان هم سالهاست موضوع «رادیو فیلم» مطرح است استفاده از هدفونهای مخصوص نابینایان که توضیحات صحنه را به همراه داشته باشد.
اگر بخواهیم رادیو فیلم را در چند جمله توضیح دهیم باید اینگونه گفت که برای شما بارها اتفاق افتاده است که در هنگام نگاه کردن به یک فیلم لحظه ای چشم از نمایشگر خود برداشته اید و در همان لحظه حادثه ای در فیلم رخ داده، از فردی که در کنار شما بوده میپرسید چه شد؟ توضیح دادن یک نفر برای شما همان رادیو فیلم است. فیلمی که با فرمت صوتی برای شنیدن آماده شده است و فردی به عنوان راوی صحنههای مختلف را توضیح میدهد را فیلم توضیح دار یا رادیو فیلم میگویند.
تا کنون آنچه که به مرحله اجرا درآمده است زیرنویس مخصوص ناشنوایان است که در نسخههای DVD فیلمها وجود دارد، مثلا فیلم به زبان انگلیسی است و علاوه بر زیرنویس انگلیسی دیالوگها، توضیحاتی راجع به صداهای صحنه مانند (بسته شدن در، یا صدای خنده، موسیقی و ...) هم در زیرنویس نوشته میشود.
در راستای این اقدام ارزشمند «سِوِنا» باید اشاره کرد که شاید هر فیلمی هم خصوصیت نمایش به این شکل را نداشته باشد و واقعا فیلمهایی که بر محوریت دیالوگ داستانشان پیش میرود مناسب انتخاب نیستند، اما فیلمهایی که بر پایه تصویر و اتفاقات تصویری است قابلیت بیشتری برای این شکل از نمایش را دارد.
انصافا از سختی این کار برای شخص توضیح دهنده هم نمیتوان گذشت چون باید شرح صحنه و اتفاقات را به شکلی موجز و کامل در فاصلههایی که بازیگران دیالوگ نمیگویند ارائه کند و این کار تمرکزی بالا و بیانی شیوا میخواهد که کار هر کسی نیست.
پذیرش چنین موقعیت ریسکی مستلزم داشتن اعتماد به نفس بالا، دانش و قدرت تفکر در لحظه است ، چون پتانسیل این را دارد که به یک تجربه ناخوشایند برای هر دو طرف ماجرا تبدیل شود و از این روی باید به حبیب رضایی تبریک گفت که چنین ریسکی را پذیرفته است.
این پیشنهاد را میتوان داد حال که این زحمت کشیده شده و احتمالا فایل صوتی آن هم وجود دارد در زمان عرضه فیلم سرخپوست در شبکه نمایش خانگی تمهیدی اتخاذ شود که این توضیحات برای نابینایان در آن قرار گیرد تا در سراسر کشور نابینایان بتوانند از آن بهرهمند شوند.
در میان اخبار غالبا زرد، حاشیهای و گاه ناخوشایند و منفی سینما، این اتفاق فرخنده قرار است هر ماه یک بار به همت «سِوِنا» برگزار شود و این که به این بخش از جامعه هم برای حضور در سینما و مشارکت در مراسم دسته جمعی فیلم دیدن امکانی داده شده است، بسیار قابل احترام است.
چه نیکوست که این رویه در سینماهای کلانشهرها، مراکز استان و هر مکانی که پتانسیل آن را داشته باشد هم برگزار شود.
این نوشتار هم فقط در جهت تقدیر از این حرکت زیباست، نگارنده نه با هیچکدام از عوامل برگزار کننده آشنایی، دوستی یا رفاقتی دارد و نه رپرتاژ آگهی است.