عصر ایران؛ رضا کدخدازاده- اتحادیه فوتبال ترینیداد و توباگو اعلام کرده تیم ملی این کشور در تاریخ 24 آبان قرار است در یک بازی تدارکاتی به مصاف تیم ملی ایران برود. بنا بر اظهارات مسئولان فدراسیون فوتبال ایران نیز به نظر میرسد انجام این دیدار تدارکاتی که دومین بازی دوستانه تیم ملی در مسیر آماده سازی جام ملتهای آسیا خواهد بود تقریباً قطعی شده است.
پایگاه «ورزش سه» گزارش داده روز پنجشنبه سوم آبانماه، «ماکار آقاجانیان» و «دیگو چیاچینو»، دو دستیار «کالوس کیروش» راهی تبریز شدند تا ضمن بررسی شرایط میزبانی تبریز، امکان برگزاری این بازی را به اطلاع سرمربی پرتغالی تیم ملی رسانند و او نیز درباره برگزاری این دیدار در تبریز تصمیمگیری کند. در همین راستا مارکار و دیگو از ورزشگاه یادگار امام و هتلهای مطرح شهر تبریزی عکسبرداری و فیلمبرداری کردند تا سرمربی تیم ملی بتواند تصمیم نهایی خود را بگیرد تا پس از سالها، به غیر از تهران و ورزشگاه آزادی، تبریز و ورزشگاه یادگار امام نیز بتواند میزبانی یکی از بازی های تیم ملی را برعهده بگیرد.
«دستشان درد نکند، هر چند خیلی دیره، ولی چه کار خوبی کردند!»؛ این شاید جان کلام اکثریت قریب به اتفاق ایرانیانی باشد که خبر میزبانی شهری دیگر جز تهران از تیم ملی فوتبال ایران را میشنوند. نگارنده این سطور ترجیح میدهد پرداختن به این سوال که «چرا تاکنون سایر شهرهای ایران کمتر پیش آمده که پذیرای تیم ملی فوتبال ایران باشند» را به فرصتی دیگر بسپارد و در حال حاضر صرفاً از این طریق از مسئولان و تصمیمگیران فوتبال ایران بخواهد که تمام اهتمام خود را برای فراهم کردن شرایط دیدار دوستانه تیم ملی فوتبال ایران در تبریز بگذارند.
تاثیر اجتماعی این اقدام، به قدری میتواند فراتر از ورزش و فوتبال باشد که حتی ارزش ریسک کردن نیز داشته باشد. ضمن اینکه اصلاً بحث ریسک کردن نیست. چه ریسکی؟! وقتی تبریز و اصفهان و اهواز و ... میتوانند میزبانی تیمهای باشگاهی این شهرها را در رقابت با تیمهای آسیایی انجام دهند چرا از عهده میزبانی تیم ملی برنیایند؟! یا مگر زمانی که تراکتورسازی تبریز در سال ۱۳۹۵ در حالیکه بازی رفت را چهار بر یک به تیم النصر امارات باخته بود، ورزشگاه یادگار امام تبریز لبریز از هوادارانی نشد که آمده بودند تا نماینده ایران را در آسیا تشوق کنند؟! از قضا تراکتور هم توانست با تکیه بر همین حمایت ملی، شکست بازی رفت را جبران کند و برای صعود تنها یک گل کم آورد.
پس وقتی در رقابتهای باشگاهی در شهرهای دیگری جز تهران میتوانیم از رقبا میزبانی کنیم، در بازیهای ملی نیز میتوانیم. به ویژه وقتی پای تیمهای درجه چند فوتبال جهان مانند پاناما و بولیوی و ترینیدادتوباگو و ... در میان باشد که بازیکنان آنها ناز و ادای کمتری هم دارند!
میتوان گفت این اتفاق مهم در فوتبال ایران تاکنون به خاطر محافظهکاری بیدلیل مدیران و در پارهای موارد حساسیتهای بیمورد نهادهای انتظامی و امنیتی میسر نشده است. در واقع این اتفاق هم مثل بسیاری از اتفاقات دیگر فقط بار اولش نیاز به کمی جسارت دارد! مانند سپردن قضاوت شهرآورد تهران به داور ایرانی که وقتی بار اول این اتفاق انجام شد و به مخالفان آن اثبات شد که هیچ اتفاق خاصی نمیافتد، بعد از مدتی حتی هواداران پر و پا قرص فوتبال نیز فراموش کردند تا چند وقت قبل، قضاوت شهرآورد تهران را از ترس، به بهترین داوران فوتبال جهان میسپردند!
میزبانی تیم ملی فوتبال ایران در شهری به جز تهران و ورزشگاهی به جز آزادی هم مثل همان است. فقط بار اولش نیازمند کمی شجاعت است. راه که باز شد، چه بسا میزبانی از بازیهای رسمی تیم ملی فوتبال ایران را هم به شهرهای دیگر بسپارند.
حالا بهترین فرصت فراهم شده که این اتفاق بزرگ که قطعاً میتواند جلوهای دیگر از وحدت و یکپارچگی ملی باشد، انجام شود. به احتمال بسیار زیاد، مسئولان تصمیمگیر در این مورد، شنیدهاند که میگویند «تبریز شهر اولینها»ست. پس این مثل را به فال نیک بگیرند و از شهر اولینها آغاز کنند تا به زودی تیم ملیای که متعلق به یکایک ایرانیان است، بتواند در جای جایِ ایران عزیز از رقبای خود میزبانی کند.
یا فولاد آرنا که داره افتتاح میشه