عصر ایران؛ جعفر محمدی - چندی پیش سفری کوتاه به ویتنام داشتم. در پرواز "هوشی مین" به "هانوی" که حدود 2 ساعت به طول انجامید، فرصتی دست داد تا با یکی از همسفران ویتنامی ام گفت و گو کنم.
هواپیمای بوئینگ ویتنام ایرلاینز
روز قبل به جنگل های اطراف هوشی مین رفته بودم، جایی که جنگ های گسترده ارتش آمریکا و مردم ویتنام با شدت بیشتری در جریان بوده است. آمریکا در 20 سال حضور اشغالگرانه اش در ویتنام، از هیچ جنایتی علیه مردم این کشور فروگذار نکرده بود. در موزه جنگ ویتنام به ما گفتند که تعداد بمب هایی که آمریکا بر سر مردم ویتنام ریخت از تعداد کل بمب هایی که متحدین و متفقین در جنگ جهانی دوم علیه هم استفاده کرده بودند، بیشتر بود.
موزه جنگ ویتنام که از منابع درآمدی پایتخت این کشور است.
در مقایسه با موزه دفاع مقدس در ایران، این موزه بسیار ضعیف است.
آمریکایی ها همچنین از بمب های شیمیایی گوناگونی در این جنگ استفاده کردند و باعث شدند تا سه نسل از ویتنامی ها با مشکلاتی از قبیل جنین های نارس یا متولدین معلول مواجه باشند. در موزه جنگ ویتنام، چند نفر از این معلولان مادرزاد که قدی حدود 50 سانتی متر داشتند، با دست هایی کوتاه و صورت هایی دفرمه شده، صنایع دستی درست می کردند و به توریست ها می فروختند. آنها بخش زنده موزه بودند.
حجم حملات و وحشیگری های ارتش آمریکا به حدی بود که بخش زیادی از مردم ویتنام، ناگزیر بودند در هزاران کیلومتر تونلی که زیر جنگل ها کنده بودند زندگی کنند و حتی مدارس و بیمارستان هایشان را نیز به این تونل های زیر زمینی منتقل کنند. با این حال، آمریکایی ها آنان را در زیر زمین هم راحت نمی گذاشتند و با سم پاشی جنگل ها و نیز انداختن بمب هایی که اکسیژن هوا را می بلعید، آنان را در تونل هایشان نیز قتل عام می کردند.
یکی از تونل هایی که مردم ویتنام سال ها در آن زندگی می کردند
با این حال، مقاومت 20 ساله مردم ویتنام که البته با کمک های شوروی سابق و چین همراه بود، آمریکا را ناگزیر به عقب نشینی از این کشور کرد و بدین ترتیب، یک شکست تاریخی برای ایالات متحده ثبت شد.
حجم جنایاتی که آمریکایی ها علیه مردم ویتنام انجام داده بودند در مقایسه با ستم های آمریکا علیه ایران، مانند مقایسه فیل و فنجان است. از این رو، برایم جالب بود که بدانم مردم ویتنام درباره آمریکا چگونه می اندیشند.
وقتی موضوع را با همسفرم در میان گذاشتم، اولین جمله اش این بود: "آنچه بین ما و آمریکا گذشته، مربوط به گذشته بود؛ ما به آینده نگاه می کنیم."
او که خودش را معلم معرفی کرد چنین ادامه داد: بین کشورها سه نوع رابطه می تواند وجود داشته باشد: "جنگ، فقدان ارتباط و صلح."
و سپس از من پرسید: کدامش بهتر و انسانی تر است؟ و بی آن که منتظر پاسخ من شود گفت: "معلوم است که صلح از همه چیز بهتر است و ما در رابطه مان با جهان و از جمله با آمریکا صلح را انتخاب کرده ایم."
یکی از صحنه های دلخراش جنگ ویتنام که در موزه جنگ به نمایش درآمده است
به او وقایع جنگ ویتنام و جنایت های آمریکا را یادآوری کردم و آقای معلم نیز گفت: "در آن جنگ آمریکا به ما آسیب های زیادی زد. آیا این دلیل خوبی است که ما همان آسیب ها را ادامه دهیم و به خودمان بیشتر صدمه بزنیم؟"
از او خواستم بیشتر توضیح دهد و او گفت: "اگر ما با آمریکا در همان حال جنگ یا قهر بودیم آیا همین هواپیمای بوئنیگ نو که الان سوارش هستیم را می توانستیم سوار شویم؟ آیا مردم ویتنام که آن همه از جنگ آسیب دیده اند باید بتوانند از تکنولوژی روز استفاده کنند یا این که چون سال ها قبل با آمریکا جنگیده اند، امروز هم خود را از مزایای تکنولوژی و اقتصاد محروم کنند؟!
بله! ما خاطره خوبی از آمریکا نداریم و راستش را بخواهی من که در آن زمان متولد نشده بودم، از آمریکا نفرت دارم ولی نفرت من از آمریکا نباید به ضرر خود من تمام شود و مرا در گذشته نگه دارد."
در ادامه سفر با افراد دیگری هم صحبت کردم و کما بیش همین نظر را داشتند. در هانوی، پایتخت ویتنام دستکم سه جوان را دیدم که پیراهن هایی بر تن داشتند که روی آنها پرچم آمریکا نقش بسته بود. برندهای آمریکایی مانند مک دونالد و کی اف سی در نقاط مختلف شهر شعبه داشتند. برغم هم مرز و هم ایدئولوژی بودن ویتنام با چین، خودروهای چنیی در خیابان های این کشور وجود نداشتند و در عوض، خودروهایی از آمریکا به ویژه فورد و شورلت (در رده های بعد از هیوندایی و تویوتا) در خیابان های این شهر تردد داشتند.
هم پیمان بزرگ آمریکا در شرق جهان، یعنی ژاپن هم در حال احداث متروی شهری در شهر هوشی مین بود.
پرچم ژاپن در بالای پروژه احداث متروی شهری در هوشی مین نصب شده است.
پشت پروژه مترو، برج "بیتکس کو" دیده می شود که نماد این شهر است و توسط یک شرکت فرانسوی ساخته شده است. ویتنامی ها قبل از جنگ با آمریکا، سال ها درگیر جنگ با فرانسه بودند.
ویتنامی ها جنگی که 43 سال تمام شده است را ایستگاهی برای توقف در گذشته نکرده اند بلکه دهه هاست که آن جنگ 20 ساله را منبعی برای درآمد زایی کرده اند. مثلاً تور جنگل برگزار می کنند و از گردشگران خارجی مبلغی پول می گیرند و تونل های زمان جنگ، ابزارآلات رزمی آن دوران، فیلم مستندی از شجاعت های ویت کنگ ها و ... را نشان شان می دهند و در جایی، به ازای هر تیر جنگی 2 دلار می گیرند و به توریست ها اجازه می دهند با سلاح های زمان جنگ، شلیک کنند.
در طول مسیر نیز انواع رستوران ها و فروشگاه ها رونق دارند و رانندگان و راهنمایان زیادی مشغول به کار شده اند. موزه جنگ شان نیز که همیشه مملو از گردشگرانی است که برای دیدن عکس های زمان جنگ و هواپیماها، تانک ها و تسلیحات به جا مانده از آن دوران بلیت می خرند.
هر روز صدها کشتی و قایق توریستی، گردشگرانی از سراسر جهان را در خلیج هالونگ بی می گردانند.توریسم، یکی از منابع درآمدی ویتنام شده است
اینک، هم آمریکا بدون جنگ و خونریزی و دشمنی با برندهایش در ویتنام حضور دارد و هم ویتنام در عین حفظ تاریخ و فرهنگش، خود را از عداوت و ستم آمریکا مصون داشته و از مزایای رابطه با بزرگ ترین اقتصاد جهان بهره مند است. به عنوان مثال، در فقدان تبلیغات سوء علیه ویتنام در رسانه های جهانی - که عمده ترین شان آمریکایی هستند - این کشور تبدیل به یک مقصد توریستی شده است و نیز بسیاری از برندهای جهان و از جمله برندهای آمریکایی در این کشور تولید می شوند تا هم تکنولوژی به این کشور منتقل شود و هم اشتغالزایی قابل توجهی در این کشور ایجاد شود.
در مسیر بازگشت از هانوی به تهران، به این می اندیشیدم که آن اندازه که ما ایرانی ها به پیروزی ویتنامی ها در جنگ با آمریکا می بالیم و درباره اش شعار می دهیم، خود ویتنامی ها ادعا ندارند و به قول آن معلم ویتنامی، آنها در گذشته نمانده اند و به آینده نگاه می کنند.
حقیقتش اینه که مسئولین ما اصلاً به فکر توسعه ی کشور نیستن که بعدش بخوان ببینن راههای رسیدن به توسعه چیه...
ای کاشی این مطلب را مسئولین بخوانند و کمی فکر کنند .
در ضمن باطل اینه که مردم کشورت در فقر و بیکاری باشند نه نوشتن یک سفرنامه عبرت آمیز
توافق مجید جان
نوشته با چند نفر هم صحبت کرده و همشون همین نظرات را داشتند
همچنین در مطلب فکت های متعددی مثل حضور برندهای آمریکایی ، توسعه مترو توسط ژاپن و توسعه گردشگری ویتنام و اشتغالزایی توسط برندهای خارجی در ویتنام ، همه و همه همین تحلیل را تقویت و اثبات می کنند.
اولا اینکه جنگ اونا تموم شده ولی ما هنوز در جنگیم و هر روز یه جنگی در منطقه ما راه میندازند.
ثانیا جنگ اونا بر سر زمین و منابع طبیعی بود ولی جنگ ما بیشتر بر سر ایدولوژی و مذهب ماست و با اصل حکومت اسلامی مشکل دارند، هر چند ما هنوز اسلام واقعی نداریم.
در ضمن من فک میکنم ویتنام در حال حاضر کشور کاملا مستقلی نیست، حداقل در بعضی زمینه ها
در ضمن چرا فکر میکنی میتنام در حال حاضر کشور مستقلی نیست؟
بهتر نیست یه کمی هم تاریخ رو مطالعه کنی برادر من؟
اینجاس که بزرگان میگن دولت آیینه ملت است
نه اشتباه نکن نویسنده مردم ایران رگ ریشه دارن
... از ماست که بر ماست.
بالاخره اگر کینه داشتن بده پس چرا نمیتونی ببخشی؟
ادم هایی که به جای ارمان گرایی ترجیح میدن برای خرید تکنولوژی اون همه جنایت رو فراموش کنند
اگر امروز منافع امریکا در فتح ویتنام باشه ایا باز هم ۲۰ سال مقاومت میکنن؟
این روش زندگی ذلت بار با اساس دین ما در تناقض و قطعا هیچ وقت ما به همچین سمتی نخواهیم رفت
چون ما یقین داریم قدرت خدا از تمام ابرقدرت ها بالاتره و اگر ما در مسیر خدا باشیم تی اگر ۱ به هزار باشیم باز همی پیروزیم
مگر نمیدانند که پیامبر با ابوسفیان صلح کردند و اسم این صلح را فتح المبین گذاشتند.
دوما اسلام تا جایی که فقط نماز و روزه باشه از نظر امریکایی ها خیلی هم خوبه
اما زمانی که زیر بار ظلم نرفتن رو انجام بدی میشه داستان ایران و امریکا که تا دنیا هست و حکومت امریکا اینه جنگ ما ادامه خواهد داشت
نه برای این که ما کینه داریم
برای این که تنها کشور مسلمونی که داره در برابر ظلم امریکا ایستادگی میکنه ایرانه
یه نکته خیلی مهم هم عرض کنم
شاخص توسعه یافتگی خرید هواپیما یا پول دادن به خارجی ها برای ساخت مترو هست یا به دست اوردن تکنولوژی اون؟
ما هنوز تو گذشته موندیم و فقط خودمونو عذاب میدیم
یه بنده خدایی رفته سفر و برداشتهای و نظرات شخصی خودش رو بیان کرده که طبیعتا میتونه موافق و مخالف داشته باشه. بهرحال در این کشور ۸۰ میلیون نفر وقتی زندگی میکنن میشه گفت هم طرفداران رابطه با آمریکا میلیونی هستن و هم مخالفانش ولی نکته اینه که بالاخره یه راهی باید پیدا کرد برای یافتن نظر اکثریت و صد البته پیشنیازش هم اینه که اصل احترام به رای اکثریت رو بپذیریم. در همان کشورهای دوست آمریکا احزاب مخالف آمریکا کمنیستن ولی یاد گرفتن درست بازی کنن.
به کین آوری با کسی بر ستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
(سعدی )
تا کی میخواهید اینجوری مغرضانه گزارش بدید
هيچ كشوري در دنيا از نظر اقتصادي مستقل نيست.
نگارنده عزیز مقاله لطفا به این نکته توجه کن که مشکل ما با آمریکا صرفا جنگ اقتصادی نیست مشکل ما با اون کشور یک مشکل ایدئولوژیک هست که تا زمانی که ما بر اصول خومون پایبندیم ادامه خواهد داشت
این رو هم در نظر بگیرید که هر ملتی تا وقتی زنده است که از اصولش پیروی کنه
1- مشکل ما با آمریکا و مشکل آمریکا با ما چیست؟
2- آیا آمریکا یک کشور زورگو هست و به ما و ملت های جهان ظلم میکند یا نه؟
3- آیا غیر از این است که دشمنی ما با آمریکا نه بر سر هسته ای نه بر سر قدرت نظامی است بلکه بر سر اصول انقلاب هست می باشد؟
4- به نظر شما باید برای رسیدن به اوضاع اقتصادی بهتر از اصول خود و حقوق خود کوتاه آمد؟
5- در پایان آیا نگارنده دوست دارد مثل کشور عربستان و امارات و بقیه کشور ها که از نظر اقتصادی در رفاه هستند باشد و یا کشوی باشد بر حق خود و دیگر کشورها اصرار به ورزد؟
پاسخ آن شخص ویتنامی فقط میتواند نشاندهنده انفعال او باشد. ملتی که خودش حال و ارادۀ پیشرفت ندارد و از سویی از بویینگ هم نمیتواند دست بکشد، ناچار است همیشه به ساز آمریکا برقصد.
شما لابلای حرفاتون تناقض دارید . از یک طرف میگید بلائی که آمریکا سر ویتنام آورده بیشتر از ایران هست ، یعنی تو خودت قبول داری که آمریکاییها جنایت گردند هم تو ایران هم ویتنام
و این هم من اضافه کنم هم توی شیلی هم ژاپن هم کوبا و خیلی جاهای دیگه
خدمت شما عرض کنم اهداف انقلاب ما استقلال خواهی بود و این هست که اونا راه خصومت با ما پیش گرفتند چون آمریکاییها نشان دادند هر جا منافع شان در خطر باشه از هیچ جنایتی دریغ نمی کنه. پس مشکل اصلی ما نیستیم.
پس اگه قصدت تطهیر آمریکاست طور دیگه مقاله بنویس ....