اندیشکده آموزش وپرورش عصر ایران، موضوع سنگینی کیف مدرسه دانش آموزان را پیگیری می کند. دانش آموز ایرانی مجبور است هر روز 5-4 کتاب مربوط به برنامه روزانه، 3 - 2 کتاب کمک آموزشی (که معمولاً بزرگ تر و حجیم تر از کتب درسی هستند)، 5 - 4 دفتر، لوازم التحریر، تغذیه روزانه و خود کیف را حمل کند. البته این تعداد بسته به پایه تحصیلی و برنامه های مدرسه می تواند متفاوت باشد ولی هر چه هست، غالباً بین باری که حمل می شود و توانایی جسمانی دانش آموزان، تناسب منطقی وجود ندارد.
بنابر توصیه های ارائه شده از سوی آکادمی جراحان ارتوپدی آمریکا و سازمان جهانی بهداشت، وزن کوله پشتی باید کمتر از 10 تا 15 درصد وزن کودک باشد اما در ایران می بینیم که گاه کودکان مجبور می شوند وزنی معادل یک سوم وزن خود - و حتی بیشتر - را روزانه حمل کنند.
ادامه چنین وضعیتی، قطعاً نسل آینده ایران را درگیر مشکلات حرکتی متعددی خواهد کرد و خود این موضوع نیز، می تواند آثار ضدتوسعه ای عمیقی داشته باشد.
در این خصوص عصر ایران گفت و گویی با "محمود امانی طهرانی" مدیرکل دفتر تألیف کتابهای درسی آموزش و پرورش ترتیب داده است تا با کمک مسئولین و متولیان آموزش و پرورش کشور بتوانیم راهکاری عملی و کارآمد برای حل این مشکل پیدا کنیم.
* درباره کتاب های درسی، دو موضوع مطرح است: یکی کمّی و دیگری کیفی.
درباره کیفیت و محتوای کتب درسی در فرصت دیگری سخن خواهیم گفت. آنچه کمتر بدان پرداخته شده و عصر ایران به طور جدی پیگیر آن است، بُعد کمّی ماجراست. کتاب های درسی ما بخش مهمی از وزن کیف دانش آموزان را تشکیل می دهند، چرا که عمدتاً پر حجم هستند. تالیِ کتاب حجیم، دفتر حجیم نیز هست که این امر به نوبه خود، کیف بچه ها را دو برابر می کند.
ما گزارش هایی داریم که کیف یک بچه کلاس دوم، 9 - 8 کیلو هست که نسبت به وزن خود کودک، بسیار بالاست. حتی اولیایی که به بچه های خودشان در حمل کیف کمک می کنند، اعلام می کنند که کیف بچه ها خیلی سنگین است. شما به عنوان مسوول چاپ کتب درسی، درباره کلیت این موضوع، چه دیدگاهی دارید؟- من نیز با شما موافقم که وزن کوله پشتی دانش آموزان گاها از حد نرمال بیشتر می شود و در نتیجه این موضوع باید به روش های علمی بررسی شده و برای حل آن راه حل های منطقی و علمی ارائه شود. در هر حال وزن نرمال کوله پشتی کودکان نیازمند یک کار علمی است و به عبارتی باید یک کار علمی از جهات فیزیولوژیست ها و متخصصین طب ورزشی بر روی این موضوع انجام شود.
البته راه های جدیدی برای حل این مشکل وجود دارد و برخی از این راه حل ها در حال حاضر در فضای رسانه ای بارها مطرح شده است، مثلا استفاده از کیف های چرخ دار یا کیف کوله پشتی های دو بنده، راحت که بجای کیف های حمل سابق استفاده می شود و وزن کوله پشتی را به دو سر شانه بجای یک طرف وارد می کند. این راه حلی است که چندین سال است بسیاری از خانواده ها در هنگاه خرید کوله پشتی برای فرزندانشان به آن دقت می کنند اما به هر حال بازهم مشکل با این کوله پشتی های استاندارد به طور کامل حل نمی شود.
راه حل دیگر هم بحث استفاده از کیف های الکترونیک است که قطعا در آینده نقش آن در سیستم آموزشی کشور بیشتر خواهد شد. به هر ترتیب در دنیا امروز استفاده از دستگاههای الکترونیک مانند گوشی موبایل و تبلت در پروسه آموزش یک امر بدیهی تلقی می شود و ما نیز در آینده به این سمت حرکت خواهیم کرد.
* به کیف های الکترونیک و استفاده از تجهیزات جدید مانند تبلت برای آموزش اشاره کردید؛ اما خودتان بهتر می دانید که چنین قابلیتی دستکم در شرایط کنونی قابل تعمیم به همه کشور به ویژه مناطق کم برخوردار نیست. پس باید از راه های بهتری برای سبک سازی کیف بچه ها استفاده کرد. مثلاً می توان نوع کاغذی که برای چاپ کتاب ها به کار می رود را تغییر داد؛ هم اکنون سال هاست که برای چاپ کتاب از کاغذ سبک "بالکی" استفاده می کنند. این نوع کاغذ وزن کتاب را به کمتر از نصف کاهش می دهد. آیا نمی شود دستکم بخشی از کتاب های درسی با این نوع کاغد چاپ شود؟- تغییرات در چاپ کتاب های درسی مثل تغییر در نوع کاغذ و استفاده از نوع کاغذ سبک نیازمند بررسی های دقیق فنی است که با توجه به مدل کاری در سیستم آموزش و پرورش کشور ما این موضوع و استفاده از این کاغذ ها در چاپ کتب درسی قابلیت اقدام فوری ندارد و در نتیجه استفاده از این کاغذ ها در صورت انجام کارهای کارشناسی نیازمند صرف زمان خواهد بود.
به عبارت دقیق تر باید به این نکته توجه ویژه شود که در بحث استفاده از کاغذ های بالکی و سبک در چاپ کتب درسی ما نیازمند پروسه ای هستیم که به آن تغییرات فنی می گوییم. تغییرات فنی مربوط به کاغذ و چاپ یک موضوعی است که باید به چاپخانه ها اعلام شود و چاپخانه های ما این موضوع را بررسی کنند که در چه بخش هایی در پروسه چاپ در این کاغذ ها نیازمند تغییرات فنی و ماشین آلاتی هستیم.
یعنی باید بررسی شود که آیا تغییر به سمت استفاده از این نوع کاغذ های سبک در چاپ کتب درسی نیازمند تغییر ماشین آلات، تغییر در نوع مرکب، تغییر در نوع صحافی و رنگ هستیم یا خیر. همچنین باید بررسی شود که در کیفیت چاپ تغییراتی ایجاد می شود یا خیر؟ چرا که کاغذ های بالکی معمولا سفید نیستند و در چاپ های رنگی ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. بنابراین برای اجرای چنین طرح هایی ابتدا بررسی های فنی و کارشناسی انجام شود تا بتوانیم بر روی آن اقداماتی انجام دهیم.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که حجم کاغذ های خریداری شده معمولا مربوط به یکی دو سال آینده است و این بخش به نوعی جزء ذخایر استراتژیک ما محسوب می شود و در نتیجه موضوعی نیست که فورا برای تغییر رویه چاپ اقدام شود. برای مثال الان برخی از کتاب های سال 97 ما سفارش چاپ خورده است چرا که چاپخانه ها 365 روز کار می کنند که می توانند صد و پنجاه میلیون قطعه را چاپ کنند. بنابراین این مسئله از نظر تغییر در شیوه چاپ با مجلات متفاوت است.
* آیا امکان ندارد کتاب های حجیم، در دو یا سه جلد چاپ شوند و به صورت فصلی مورد استفاده قرار گیرند؟ مثلا کتاب 200 صفحه ای در سه جلد 70 - 60 صفحه ای چاپ شود ( اولی برای فصل پاییز، دومی زمستان و سومی بهار)؟- به هر حال انجام چنین کاری افزایش هزینه ها را در پی خواهد داشت و در نتیجه ممکن است بسیاری از خانواده ها از پس این افزایش هزینه ها بر نیایند. به هر حال تبدیل یک کتاب 200 صفحه ای به سه کتاب نیازمند سه صحافی و سه جلد و دیگر هزینه هاست و باید به این موارد نیز توجه ویژه شود.
بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا کنترل حجم کتاب ها از یک سو و دو پاره یا چند پاره شدن آن ضرورت دارد یا خیر. برای مثال گفته شد که کتاب پر حجمی که برای یک سال دانش آموزان طراحی می شود بهتر است که بجای یک جلد در دو یا سه جلد چاپ شود تا از این طریق نیاز به حمل کتب سنگین در طول تمام سال از سوی دانش آموزان نباشد. البته باید تاکید کنم که از نظر حجم به ویژه در دوره ابتدایی در باب کتاب هایی که تثبیت شده اند و چند سالی از انتشار آن گذشته است، حجم های متناسب و حساب شده ای است واین کارهای کارشناسی بر روی حجم و وزن آنها انجام شده است. اما اینکه این کتاب ها را به دو بخش تقسیم کنیم نیازمند یک کار کارشناسی جدی است چرا که همانطور که ذکر کردم این موضوع نیازمند یکسری اقدامات فیزیکی چاپ مانند دوبار صحافی و دوبار جلد زدن و ... است که باید به صورت خاص روی آن کار شود. اینجا باید به یک موضوع دیگر نیز اشاره کنم که بر اساس شواهد قطع بزرگ کتاب ها خواست معلمین، والدین و دانش آموزان است چرا که عقیده جامعه ما بر این است که قطع های بزرگتر کتاب برای تسهیل امر آموزش و بهبود فرآیند یادگیری بهتر هستند و در نتیجه این موضوع نیز ناشی از نگاه خاص معلمان و دانش آموزان کشور ما به امر آموزش و یادیگیری است.
البته باید تاکید کنم که این راهکاری است که می تواند در وزارت آموزش و پرورش بررسی شود و ما نیز در کارگروه های تخصصی حتما چنین راهکارهایی را به صورت علمی بررسی می کنیم.
* یکی از عوامل سنگینی کیف بچه ها، کتاب های کمک درسی است. چگونه می توان پای موسسات کمک اموزشی که رویکرد تجاری دارند را از مدارس برید؟- از نظر ما برای یک آموزش کامل و بی نقص در مدارس لزوما نیاز به کتب کمک آموزشی چنین موسساتی نیست و در آموزش های ضمن خدمت نیز به معلمان توصیه می کنیم که تا آنجا که می شود از استفاده بیش از حد کتب کمک آموزشی موسسات خصوصی جلوگیری کنند. اما به هر ترتیب چنین موسساتی در کشور ما فعال هستند و در نتیجه نمی توان آنها را از این سیستم حذف کرد در نتیجه باید به فکر راهکارهای بهتر برای کاهش حجم و وزن این کتاب ها در کوله پشتی دانش آموزان باشیم.
برای همه واضح است که اگر دانش آموزان فقط کتاب های درسی را با خود ببرند و کتاب های کار و کتاب های حجیم کمک درسی مورد استفاده در آموزش حجم کیف آنها را اشغال نکند، حجم کتاب های درسی به صورت تنها خیلی زیاد نیست و در نهایت به دو تا سه کیلو ختم می شود و این وزن مشکلی را قاعدتا برای دانش آموز ایجاد نمی کند. آن چیزی که وضعیت سنگینی کوله پشتی دانش آموزان را ناگوار کرده است؛ همین حجم زیاد کتاب های کمک درسی است که در صورت کاهش این کتب حجم و وزن کوله پشتی هم متعادل می شود.
در بحث موسسات کمک آموزشی باید همان طور که اشاره شد، این موسسات یکی از عوامل سنگین شدن حجم و بار کوله پشتی دانش آموزان هستند. ولی به هر ترتیب به حمل دائم و هر روزه این کتاب ها نیز نیازی نیست و اگر معلم برای بهبود روند آموزش خود نیاز به استفاده از این گونه کتاب ها را احساس می کند، باید به دانش اموزان تاکید کند که در تاریخ های مشخصی از این کتاب ها و به صورت مجزا استفاده شود تا نیاز به حمل هر روزه آن نباشد. هرچند که باز هم تاکید می کنم که از نظر ما بهتر آن است که سیستم آموزشی معلمان تکیه زیادی بر روی کتاب های این موسسات نداشته باشند و از راه های خلاق دیگری در امر آموزش به دانش آموز استفاده شود که نیاز به کتابهای کمک درسی کاهش یابد.
* نگاه متولیان امر آموزش کشور ما و خود شما به نحوه استفاده از کتب درسی توسط معلمین چیست و چه توصیه ای به دست اندرکاران امر آموزش کشور برای حل این مشکل دارید؟ - به نظر من در بعضی از دروس معلمین ممکن است به طرح درس ها و طرح های آموزشی روی آورند که در این طرح های آموزشی نیاز به کتاب درسی نباشد و به این طریق بدون کتاب درسی آموزش به راحتی انجام می شود و این نیز از نظر ما بسیار مطلوب است.
در واقع از نگاه ما همه کتاب های درسی لازم نیست که هر روزه توسط دانش آموز حمل شود بلکه تنها آن کتاب هایی که به برنامه روز آنها مربوط می شود باید توسط دانش آموز حمل شده و حتی این کتاب ها نیز در درس هایی که معلم از قبل اعلام می کند در این درس ها نیاز به کتاب وجود دارد باید حمل شود. در واقع این موضوع باید یک فرهنگ شود که همه کتاب ها در هر روز برای همه زمان ها نیاز نیست که همراه بچه ها باشد.
در باب دفترچه های بچه ها نیز بهتر آن است که به دفترچه ها ی تلفیقی و یا کاربرگ هایی که در یک پوشه دان قرار می گیرد بیشتر فکر شود و از دفترچه های پر حجم کمتر استفاده شود تا بدین طریق میزان حجم و وزن کوله های پشتی دانش آموزان کاسته شود و از مشکلات ناشی از این سنگینی کوله پشتی نیز اجتناب شود.
* و در نهایت، آیا بنا هست که از تجربیات جهانی در این باره استفاده کنیم؟- از نگاه ما توجه به این موضوعات بسیار مطلوب تلقی می شود و گاهی برای ما یک نوع ضرورت کارهای پژوهشی نیز ایجاد می کند. بنابراین اصل توجه رسانه ها به چنین موضوعاتی باعث می شود که توجه عموم مردم نیز جلب شود و این موضوع یک حرکت مثبت و مورد تایید است.
تجربه های بین المللی نیز در این خصوص متفاوت است چرا که نقش کتاب در آموزش هر کشور به فرهنگ یاد دهی و یاد گیری آن کشور باز می گردد و فرهنگ یاددهی و یادگیری در کشور ما خیلی وابسته به کتاب است. بنابراین تغییر در شکل و کیفیت کتاب های درسی اگر چه مهم است و ما نیز آموزش به معلمان را بر روی این موضوع متمرکز کرده ایم اما به هر حال این موضوعات امری نیست که به راحتی تغییر کند چرا که فرهنگ ها معمولا در طولانی مدت تغییر می کنند.
از این سئوال و جواب ها می توان بخوبی "جهان سومی" بودن و "جهان سومی" ماندن را درک کرد!
افسوس می خورم به حال این مملکت که گویا کسی بنایی برای حل مشکلاتش ندارد!!!