۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۳۶۴۸۰
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۲ - ۱۰-۰۲-۱۳۹۶
کد ۵۳۶۴۸۰
انتشار: ۱۶:۲۲ - ۱۰-۰۲-۱۳۹۶
نگاهی به موضوع دروغ در مناظره اول

دروغ مصلحت آمیز یا دروغ سیاست آویز؟!

«دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز»؛ شاید تمام مشکل از همین توجیه ناشی می شود. وقتی استثنا و مفری قائل می شویم و همه راه ها و روزنه ها را به روی دروغ کور نمی کنیم و دریچه ای را باز گذاشته ایم که دروغ در هوای آن نفس بکشد و ریشه کند
                             
عصر ایران؛ مرجان کُرد- «اگر یک کسی به کسی تهمت زد و دروغ گفت؛ آیا فرصت دفاع هست یا نه؟»
 
این جمله به عصاره و ترجیع بند «مناظره» ها در صدا و سیما بدل شده و اولین مناظره انتخابات 96 نیز از این رویه برکنار نبود.

برخی نامزدهای ریاست جمهوری دو سه مرتبه یکدیگر را به دروغ زنی و بی صداقتی متهم کردند. برخی هم اساسا تاکتیک را چنین برگزیدند: چندین دروغ به سمت دیگری پرتاب می کنم هر کدام کارگر افتاد بهتر اگر نه دست کم زحمت تکذیب را روی دست رقیب می گذارم و در مجموع ضرری متوجه م نمی شود. در یک مورد هم قولی مشروط به عنوان دروغ تفسیر شد.

حالا بعد از مناظره های جنجالی آن سال پر التهاب اولین کلمه ای که بعد از شنیدن نام «مناظره» به اذهان متبادر می شود یک کلمه چهار حرفی است: دروغ و در برابر آن البته «حقیقت»که دانه های برف آرام آرام رویش می نشیند و از دید جامعه پنهان اش می کند.

بی آن که بخواهیم نوار مناظره را روی دور کند بگذاریم تا تعداد دفعاتی را که انگشت های اتهام به سوی طرف مقابل شلیک شد را بشماریم تنها یک نکته تاسف بار را نمی توان نادیده گرفت؛ در جامعه ای که همه از اخلاق سخن می گویند انتظار رعایت برجسته ترین نکته اخلاقی - راست گویی- گزاف نیست و  وقتی دو سوی یک مناظره یکدیگر را به دروغ زنی متهم می کنند نتیجه منطقی آن است که حداقل یک نفر از این نشستگان بر سر قدرت دروغ می گوید و آیا این زیبنده نطام ماست و زیبنده نامزدهایی که سوابق متعدد مسؤولیت های عالی داشته اند؟
 
سیاست مداران و دروغ 

مشهور ترین دروغ سیاسی متاخر را می توان به نام چهره ای ثبت کرد که اکنون دست اش از دنیا کوتاه شده است.

وزیری که مدعی مدرک دکتری از دانشگاه آکسفورد بود و البته بهای این ادعای ناراست  را با استیضاح و برکناری و کوتاه شدن وزارت به سه ماه پرداخت.

رییس همان وزیر سابق البته در این عرصه نام دارتر است. هم او که گفت از کاندیدایی حمایت نمی کند و کرد و گفت نامزد نمی شود و شد!

اگر با تمرکز بر این گزاره که یک سیاست مدار نیز برخاسته از دل مردم و آیینه تمام نمای مردمان یک سرزمین است پیش برویم آیا این پرسش پدید نمی آید که جامعه با شنیدن دروغ از زبان مردان سیاست در قاب تلویزیون بی تفاوت و لمس شده است یا کم تر حیرت می کند؟

 به احتمال بسیار این نیایش منسوب به خشایارشا را بسیار شنیده اید که "خداوند این سرزمین را از سپاه دشمن، دروغ وخشکسالی دور نگاه دارد" اما بیش از آن که نمایانگر نفرت ایرانیان از دروغ یا پای بندی به اخلاق و صداقت باشد، اتفاقا نشان می دهد که دروغ ریشه هایی تاریخی دارد و ایرانیان یا دست کم بخش هایی از آنان از گفتن دروغ پروایی نداشته اند اگرنه ریشه کن شدن این آفت اجتماعی تبدیل به آرزوی فرمان روا نمی شد.

از طرف دیگر بسیاری از سیاست مداران جهان میان راست گویی و فاش کردن اطلاعات محرمانه ترجیح می دهند گزینه اول را نقض کنند و دروغ بگویند تا اسراری را هویدا نکنند.

پس می توان نتیجه گرفت یک سیاست مدار ممکن است و گاهی شاید ناچار باشد که بیش از یک فرد عادی در جامعه دروغ بگوید؟

کم ترین اشکالی که با دروغ گویی یک سیاست مدار متوجه جامعه می شود اما اولا بی اعتمادی و شکاف میان ملت و حاکمیت است.

ثانیا وقتی قبح دروغ فرو می ریزد، دیگران نیز به خود این جسارت را می دهند که در عرصه های دیگر تکرار کنند یا دروغ به زیر مجموعه های آن ها تسری پیدا می کند.

 چنان که در چشم دانش‏ آموز، معلم الگوست و الگوی معلم، مدیر و الگوی مدیر، وزیر.

در شرایطی كه چنین مرجعیتی وجود نداشته باشد، یكی از عارضه‏ های احتمالی ظهور «بي‏ هنجاری» است.

از طرفی شخصی که دروغی می گوید برای بتونه کاری و درزگیری های احتمالی آن دروغ، ناگزیر به مجموعه دروغ های بعدی روی می آورد.

برای ملموس شدن عواقب و آثار تکثیر یک دروغ بر زندگی افراد جامعه تنها کافی است به یاد بیاوریم آتش بسیاری از جنگ ها بر اثر اشاعه یک دروغ بر افروخته شده است. مانند حمله آمریکا به عراق که ریشه در ادعای دروغ وجود داشتن سلاح های کشتار جمعی بود.

 دروغ از دریچه قانون

 دروغ از منظر شرع گناه است و ان هم گناه کبیره. قانون اما هر دروغی را جرم تلقی نمی کند و برای دروغ - جز شهادت دروغ- مجازاتی در نظر گرفته است.

 چون «جرم»، فعل یا ترک فعلی است که در قانون برای آن مجازاتی تعیین شده باشد مانند قتل و دزدی.

عمل ناپسند اما کاری است که جامعه نپسندد فارغ از این که گناه و جرم باشد یا نه. با این حال ممکن است عملی را جامعه ای ناپسند تلقی نکند مانند اعتیاد که در برخی مناطق فعل ناپسندی نیست اما قانون آن را جرم می داند و شدت و ضعفی برای آن در نظر می گیرد.

بنابراین اگر همین حالا با پلیس تماس بگیرید و مثلا شکایت کنید که کسی دارد یک ریز دروغ می گوید تلاش جالبی کرده اید اما ماموری اعزام نخواهد شد چون قانونا جرم نیست مگر مورد خاص.

                                                                                              
کانت معتقد بود دروغ گفتن در همه موارد غیراخلاقی است حتی اگر تلاشی باشد برای جلوگیری از قتل یک بی گناه. اما مثل بسیاری از نظرهای فلسفی کانت، موضع او در زمینه دروغ گویی هم جدی گرفته نشد منتها برخلاف کانت از میان تمام اندرز هایی که شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی روانه کتابخانه ایرانیان کرده تا خاک بخورد اصطلاح ابداعی او «دروغ مصلحت آمیز» مورد توجه و علاقه و استناد است.
 
«دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز» و شاید تمام مشکل از همین توجیه ناشی می شود. وقتی استثنا و مفری قائل می شویم و همه راه ها و روزنه ها را به روی دروغ کور نمی کنیم و دریچه ای را باز گذاشته ایم که دروغ در هوای آن نفس بکشد و ریشه کند. چندان که 700 سال از مرگ استاد سخن و شاعر جهان دیده می گذرد و هم چنان فارسی زبانان با استناد به همین اصطلاح می کوشند گاهی برای حفظ منافع خویش از دروغ مصلحتی بهره جویند.

در مقابل سعدی علیه الرحمه، مُهر آخر را شاید همشهری اش یعنی حافظ شیرازی می کوبد که به کلی این نظریه را رد می کند. او معتقد بود به صورت «مطلق» باید از امر بد پرهیز کرد و به عبارت دیگر دروغ علی الاطلاق بد است:

عیب درویش و توان گر به کم و بیش بد است
 کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

جامعه ای اخلاقی است که در این مورد خاص حافظ را بر سعدی ترجیح دهد ولو هر دو دُردادنه های زبان و فرهنگ این سرزمین باشند.

برچسب ها: دروغ
ارسال به دوستان
وبگردی