سرمقاله نویس روزنامه آفرینش در شماره امروز روزنامه نوشت:
شايد مدتي قبل پيشبيني چنين وضعي براي جهان سياست قابل تصور نبود و اكنون نيز اوضاع به گونهاي است كه نميتوان حتي براي يك هفته ديگر تحولات بين المللي را پيش گويي كرد. در رأس هرم قدرت جهان فردي قرار گرفته كه تحركات شطرنج بازي وي با مهرههاي و ابزارهاي قدرتش قابل محاسبه نيست و مشخص نيست در روند تصميم گيري وي چه اتفاقاتي رخ خواهد داد.
زمان رياست جمهوري بوش پسر كه ايران را "محور شرارت" خواند، شاهد بسياري از تهديدات آمريكا بوديم كه ايران را به ناامني منطقه متهم ميكرد، درحالي كه ايران در قضيه جنگ افغانستان حسن نيت خود براي مبارزه با تروريسم را اثبات كرده بود.
حال دونالد ترامپ ايران را "كشور تروريستي شماره يك" در جهان معرفي ميكند، درحالي كه ايران دريك روند ديپلماسي فشرده باغرب درحال شفاف سازي افكارعمومي نسبت به سلامت و صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهاي است و از سوي ديگر در جبهههاي جنگ سوريه درحال مبارزه با تروريستهاي تكفيري است كه دامنه تهديداتشان تا قلب اروپا كشيده شده است.
اين واكنشهاي ترامپ را بايد از وجوه ديگري نيز مورد بررسي قرارداد تا مشخص شود علت اين رفتار غيرمنطقي و خشونت آميز رئيس جمهوري آمريكا ازچه بابت است. ابتدا بايد به واكنش كشورهاي مختلف جهان از روي كار آمدن ترامپ توجه داشت. دراروپا بسياري از كشورهاي قاره سبز باتوجه به اظهارات ترامپ درمناظرات تبليغاتي نسبت به روي كار آمدن وي ابراز نگراني ميكردند. پس ازاستقرار ترامپ دركاخ سفيد واتخاذ تصميمات غيرمنتظره و اظهارات خشونت طلبانه وي، اتحاديه اروپا به آمريكا هشدار داد كه نبايد نظم بين المللي و روند ديپلماسي در حل مسئله هستهاي ايران را برهم بزند. اما واقعيت امر اين است كه جايگاه رياست جمهوري آمريكا، مسندي است كه قدرتمندترين ابزارهاي نرم و سخت را دراختيار صاحبش قرار ميدهد.
در سوي ديگر روي كار آمدن ترامپ بايد به مواضع روسيه به عنوان دومين ابرقدرت جهاني نگاه كرد. رفتارهاي مسكو پيش و بعد از انتخابات رياست جمهوري آمريكا به گونهاي بود كه نميتوان آن را ناديده گرفت. لذا روسيه و ترامپ سعي دارند به صورت ناملموس اين رابطه را حفظ كنند و قطعاً درآيندهاي نچندان دور شاهد عواقب و تاثيرات اين رابطه خواهيم بود.
ونهايتاً بايد درخاورميانه به عنوان نقطه عطف تحولات جهاني به روي كارآمدن ترامپ توجه ويژه داشت. اكثركشورهاي قدرتمند و صاحب نفوذ خاورميانه همچون اعراب، تركيه و پاكستان و در رأس آنها رژيم صهيونيستي نسبت به روي كارآمدن ترامپ و رفتارهاي تهديدآميزش نسبت به ايران، نظر مثبت دارند. همسايگان به صورت علني برايران ميتازند و حس رقابت را به سمت خصومت ميكشانند و تلآويو نيز مدام درحال نزديك شدن به ترامپ براي افزايش فشارها به تهران ميباشد.با دركنارهم قرار دادن اين سه قطبي قدرت، اين نتيجه به دست ميآيد كه بايد نسبت به كارشكني و دسيسه چينيهاي احتمالي دوستان ترامپ به شدت هشيار بود. چراكه اگر آنها بتوانند به طرق مختلف اجماع جهاني برعليه كشورمان را رقم بزنند، با توجه به خصوصيات رفتاري ترامپ، كاربراي ما بسيار دشوار خواهد بود و تمامي دستاوردهاي ديپلماسي مارا از بين خواهد برد.
نكته ديگر بايد به نوع ارتباط و دوستي دوجانبه روسيه با آمريكا و ايران توجه ويژه داشت. ما بايد حسن همكاري با روسها را به گونهاي مديريت كنيم كه در مناسبات دو ابرقدرت لطمهاي به منافع كشورمان وارد نشود.
به نظر ميرسد بايد قطب نماي قدرت سياست خارجي خود را به سمت اروپا تنظيم كنيم چرا كه در وضعيت فعلي نقطه تعادل ميان غرب و شرق ميباشد. از سوي ديگر بايد برمعاهدات و تعهدات بينالمللي كه موجب ارتقاي ارتباط سياسي و اقتصادي ما با غرب ميشود، توجه ويژه داشته باشيم. مسلماً وقتي رئيسجمهور آمريكا ما را كشور شماره يك تروريستي اطلاق كند، سياستها و برنامههاي ويژهاي براي تحقق منويات فكري خود خواهد داشت. دراين ميان بسياري از همسايگان و ديگرقدرتهاي جهاني همچون روسيه نيز مخالفت ضمني با اين رويكرد ترامپ ندارند. لذا بايد بسيار منسجم و باقدرت و به دور از هرگونه حاشيه سازي، مناسباتي را ترتيب دهيم كه موجب تحقق خواستههاي دشمنان نگردد و مارا تحت فشارجهاني قرار ندهد.
نبايد فراموش كنيم كه تحقق بسياري از خواسته ترامپ بستگي به نوع رفتار ما در عرصه جهاني خواهد داشت.