عصرایران ؛ رضامیرمحرابی - فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان این روزها در سینماهای کشور اکران شده است. اثری که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر جایزه بهترین فیلم را کسب کرد و تحسین های بسیاری را برانگیخت.
اما چرا «ایستاده در غبار» فیلم مهمی در سینمای ایران است و باید دیده شود؟ در توضیح و واکاوی این مساله باید به چند نکته توجه شود؛ بیایید به کمی عقب تر برگردیم و به روزهایی برویم که جوانی به اسم «محمدحسین مهدویان» مستندی ساخت با نام «آخرین روزهای زمستان» که روایتی مستندگونه و بازسازی شده از سالهای دفاع مقدس و شهید باقری بود. آن مستند در سال 1391 تحسین های بسیاری را برانگیخت و در جشنواره سی و یکم فیلم فجر در بخش مستند سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی و هنری را کسب کرد.
تحسین هایی که پس از ساخت آن مستند، روانه ی تیم تولیدش و به خصوص مهدویان جوان شد، این ایده را در ذهن او ایجاد کرد که این بار با همان فرمول و پرداختی سینمایی تر به سراغ یک سوژه ناب و دراماتیک برود. آن هم زندگی سردار احمد متوسلیان که بالقوه یک قصه ی جذاب و مرموزانه را در درون خود داشت.
قهرمانی زمینی، جذاب و دوست داشتنینخستین نکته ای که در متفاوت و مهم بودن «ایستاده در غبار» می توان به آن پرداخت، سوژه و قهرمان فیلم است. حاج احمدی که در فیلم می بینیم یک قهرمان باورکردنی، ملموس و زمینی است که هر مخاطبی با هر سنی با آن ارتباط برقرار می کند. برگ برنده فیلم پردازش شخصیت حاج احمد متوسلیان است. قهرمانی که عصبی می شود، فریاد می زند، شرمنده می شود، درگیر می شود و یک موجود زمینی است با تمام ویژگی هایی که از یک انسان انتظار می رود. شاید یکی از دلایلی که در این سالها مخاطبان امروزی با آثار دفاع مقدسی سینمای ایران ارتباط درستی برقرار نکرده اند مربوط به پردازش شخصیت قهرمان هایی بوده است که گویی از از بدو تولد بی خطا بوده اند و از آسمان به زمین آمده اند.
این که ما در ابتدای فیلم از کودکی حاج احمد با او همراه و با گذشته پرتلاطم او مواجه می شویم بیننده را به پیگیری ادامه مسیری که قرار است قهرمانش طی کند راغب می کند. او به معنای واقعی فرمانده است، جسور است، مهربان است و شمایل یک قهرمان برای یک اثر سینمایی را دارد.
تاکیدی بر ظرفیتهای تمام نشدنی سینمای دفاع مقدساگر به تولیدات دفاع مقدسی و جنگی سینمای ایران از ابتدا تاکنون نگاهی بیاندازید متوجه خواهید شد که هیچ سینماگری جسارت آن را نداشته برای یک اثر داستانی سینمایی چنین بی پروا به سراغ قهرمانان دفاع مقدس برود و جز حاتمی کیا که فیلم «چ» را در مورد شهید چمران ساخت اثر قابل توجه دیگری در ذهن ها نمانده است. در واقع مهدویان با ساخت «ایستاده در غبار» یک هدیه ی شکوهمند به سینمای دفاع مقدس اعطا و به همگان ثابت کرد هنوز هم می توان در دل اتفاقاتِ آن سالها آثاری قابل اعتنا و وِیژه یافت و فیلم هایی با وسواس و استاندارد ساخت.
از معدود آثار سینمای دولتی که در ذهنها خواهد ماند
اما مساله ی دیگری که در مورد این فیلم به ذهن می رسد این است که «ایستاده در غبار» را می توان محصولی از یک سینمای سفارشی و دولتی نامید. البته آنقدر سینمای ایران در این سالها متکی به کمک دولت بوده است که شاید نتوان نقش کمک های دولتی در کل تولیدات یک سال سینمای ایران را انکار کرد اما اگر بخواهیم دقیق تر به سینمای سفارشی و دولتی بپردازیم تجربه ثابت کرده است بیشتر فیلم هایی با محتوای ارزشی که با بودجه دولتی و زمینه سفارشی ساخته شده است آثار ضعیف و یا متوسطی بوده اند که خیلی زود از ذهن ها پاک و فراموش می شوند. «ایستاده در غبار» اگرچه با پول دولتی ساخته شده است اما شمایل یک اثر سفارشی ناقص را ندارد و باید به گروه تولید کننده و کارگردان جوانش تبریک گفت که چنین اثر قابل توجهی ساخته اند. اثری که بی شک در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد شد. امید است محمدحسین مهدویان پس از این فیلم نیز با دقت و ظرافتی که در او سراغ است به فیلمسازی اش ادامه دهد و حواشی دیگری او را درگیر نکند.
بهره گیری از روایتی خاص، متفاوت و جذابنکته ی دیگری که در مورد فیلم «ایستاده در غبار» به ذهن می رسد، روایت منحصربفرد و جذاب برای ساخت این فیلم است. روایتی که تلفیقی است از ساختار سینمای مستند و داستانی و آنقدر در این پرداخت وسواس خرج شده است که کمترین خرده را به آن می توان گرفت. البته ممکن است عده ای سلیقهی سینماییشان این جنس از روایت را هرگز نپسندد و معتقد باشند این فیلم با تسامح وارد بخش مسابقه سینمای ایرانِ جشنواره فجر شده است و جایش در بخش مسابقه مستند بوده است. اما با همین وجود آن چه که مخاطب روی پردهی سینما می بیند روایتی جذاب و سرگرم کننده است که لحظه ای او را رها نمی کند و خروجی اش به معنای واقعی سینماست. استفاده ی بجا از صداهای واقعی زمان جنگ و تصاویر بازسازی شدهی نابی که انسان را به آن روزهای پرتلاطم پرتاب می کند امتیازهایی است که نباید نادیده گرفته شود. طراحی صحنه، لباس و گریم هایی منحصربفرد که در این سالها در سینمای ایران کمتر دیده شده است به همراه بازی ناب و حیرت انگیزِ بازیگر نقش حاج احمد که در عمق نقش فرو رفته است از شگفتی هایی است که در این فیلم به چشم می آید.
آیینِ آشنازدایی و یک پیشنهاد جدید برای مخاطبان سینمای ایرانمخاطب سینما همواره به دنبال دیدن آثار متفاوت و ماندگار است. ضعفی که در سینمای ایران همواره به چشم آمده فقر تولید آثار متنوع در ژانرهای مختلف سینما است. شاید بتوان گفت در سینمای ایران، فقط آثار کمدی و اجتماعی به اندازه کافی تولید شده است و در دیگر گونه ها مانند سینمای اکشن، فانتزی و حتی جنگی آثار متفاوت و جذابی که ماندگار شود نداشته ایم یا در بهترین حالت بسیار کم داشته ایم. آنچه که «ایستاده در غبار» با خود به همراه دارد پیشنهاد جدیدی است که مخاطبان سینمای ایران با آن مواجه شده اند و ممکن است عده ای دست رد به سینه اش بزنند و عده ای هم با آغوش باز این پیشنهاد جدید را بپذیرند و از معاشرت با آن لذت برده و دستاورد نوینی را کشف کنند.
آیینِ آشنازدایی از آنچه که در این سالها در سینمای ایران وجود داشته و در ذهن مخاطب ایرانی ته نشین شده، به خوبی در این فیلم قابل بررسی است و اگر با چشم دل به سینما بروید و این فیلم را با حوصله تماشا کنید، از دیدن آن پشیمان نخواهید شد و لذت کم نظیری را تجربه خواهید کرد.