عصر ایران؛ مصطفی داننده - ناصر فیض، شاعر طنزپرداز کشورمان، نقیضهای بر شعر حافظ دارد که به شدت به فضای یک جریان سیاسی کشور نزدیک است. در این شعر آمده است: «داشتم دلقی و صدعیب مرا میپوشید/ صد و یک عیب چو شد، دلق من از کار افتاد»
شاید بپرسید کجای این شعر به فضای آن جریان سیاسی نزدیک است؟ برایتان
توضیح خواهیم داد؛ جبهه پایداری، جریانی که بعد از انتخاب محمود احمدی
نژاد وارد گفتمان سیاسی ایران شد. آیتالله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری که
بسیاری او را به خاطر سخنرانیهای پیش از خطبههای نماز جمعه میشناسند در
مورد علل تشکیل این جبهه میگوید:« تشکیل جبهه
پایداری حاصل جمع شدن گروهی بر اساس رضای خدا به منظور شناخت وظایف شرعی و عمل به
آن بود» همانطور که زعیم جبهه پایداری میگوید
آنها به دلیل شناخت وظیفه وارد عرصه سیاسی شدند.
در گفتمان سیاسی ایران، جبهه پایداری در ذیل جریان اصولگرایی تعریف
میشود. سخنان مصباح یزدی نشان میدهد که او و جریان مطبوعش از روند سیاسی جریان
اصولگرایی رضایت نداشتند به خاطر همین تصمیم گرفتند یک گفتمان جدید را وارد
ادبیات سیاسی ایران کنند. این نحله سیاسی در جریان انتخابات مجلس نهم بدون توجه به
سازوکار وحدت اصولگرایی با یک لیست مجزا به نام جبهه پایداری وارد رقابت مجلس شد.
این جریان 16 نماینده از 30 نماینده تهران را که البته 7 نفر آنها با لیست جبهه
متحد اصول گرایی مشترک بود را وارد مجلس کرد.
این حضور سیاسی باعث شد که پایداریها سودای ریاست جمهوری را نیز در سر بپرورانند و بعد از محمود احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزنند. آنها تصمیم گرفتند در این انتخابات ساز خود را کوک کنند. در حالی که اصولگرایان به دنبال رسیدن به یک نامزد بودند، آیتالله مصباح یزدی در قم از نامزد خود برای انتخابات رونمایی کرد. کامران باقر لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم، نامزد مورد تایید«آیتالله قم نشین» بود. رایزنیهای سیاسی پایداریها با نهادهای نظارتی نشان داد که آنها نمیتوانند بر روی وزیری که احمدی نژاد او را هلوی دولتش میدانست حساب کنند به خاطر همین به سراغ مسئول پرونده هستهای ایران در دولت نهم و دهم، یعنی سعید جلیلی رفتند.
پایداریها با سعید جلیلی وارد انتخابات شدند اما با یک شوک بزرگ روبرو شدند. جلیلی در انتخابات خرداد 92 تنها 4 میلیون رای را به خود اختصاص داد و این نشان گر سبد رای جبهه پایداری در جامعه ایرانی بود. این میزان رای در مقابل رای حسن روحانی و محمد باقر قالیباف و دیگر نامزدها، رهبران این جریان را بر آن داشت که برای انتخابات مجلس استراتژی جدیدی را در دستور کار خود قرار دهند و آنهم استراتژی « وحدت با اصولگرایان » بود.
آنها بعد از اینکه فهمیدند رایی ندارند تصمیم گرفتند در کنسرت وحدت
اصول گرایی شرکت کنند و این همان عیبی بود که دلق جبهه پایداری را از کار انداخت.
آنها تا وقتی که میبینند میتوانند به تنهایی بار خود را به منزل برسانند، تبدیل
به « پسر بد جریان اصولگرایی» میشوند اما وقتی موقعیت خود را در خطر میبینند درندای
وحدت میدمند و هرکاری میکنند که خود را وارد سازوکار وحدت کنند. آنگونه که از
شواهد پیداست وظیفه شرعی جبهه پایداری این روزها فدای از دست ندادن کرسیهای سبز
پارلمان شده است.
یه سری توهین کردی و بعد به نتیجه ای که یه بچه 10ساله می رسید رسیدی؟
خواستید بگید مقاله نویس هستید؟ حیف وقت که برای خواندن تحلیل های ابکی باید صرف کرد چون نسبت به هم صنفاتون خیلی نازل هستید