هرچه سختترْ تو
نرمترْ من.
گُلِسنگ شدهام انگار!
***************
به سقفِ اتاقَت
مهتابی نقرهای آویختهاَم
که اگر آمدی
پایت به گلدان نگیرد
بیفتد، بشکند،…
از خواب بپرم
ببینم خواب دیدهاَم!
***************
تنهایی
مثل اناریست شکفته بر شاخه
دستی اگر نچینَدَش
چه در آسمان بماند،
چه بر خاک بیاُفتد!
***************
چشمهایت
سرنوشت را رقم میزنند
مثل گلولهای بیهدف
که مرگ و زندهگی را
***************
به این ابرها اعتباری نیست
باران اگر میخواهی
سراغِ من بیا
***************
اگر بروی
دیگر بهانهای ندارم برای زندهگی،
مثلِ ماهیگیر فقیری که
با تورِ خالی
رویِ بازگشت به خانه ندارد!
***************
به احترامِ هر قطاری که از راه میرسد
کلاه برمیدارد از سر
مردی که سالهاست
قطاری دلاَش را بُرده است!
***************
هیچکس از آسمانِ گرفته
توقعِ آفتاب نمیکند.
با دلتنگیاَت کنار بیا مرد!
***************
گس و شیرین،
تو نوبرانهی اناری
حتا اگر
میوهی فصل دیگری باشی!