۱۵ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۴۰۱۲۹
تعداد نظرات: ۲۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۷ - ۰۵-۱۰-۱۳۹۴
کد ۴۴۰۱۲۹
انتشار: ۱۱:۳۷ - ۰۵-۱۰-۱۳۹۴

آیا تعداد زیاد کاندیداهای انتخابات تأسف بار است؟

بهتر نیست وجه مثبت قضیه را ببینیم و استقبال از کاندیداتوری در انتخابات دو مجلس خبرگان و شورا را نشانه «‌امید» تلقی کنیم؟‌ امیدی که ستودنی است نه نکوهیدنی.
 عصر ایران؛ مهرداد خدیر - اظهار تأسف برخی از مسوولان از افزایش قابل توجه شمار کاندیداهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی از چند منظر قابل تامل است. (801 نفر برای خبرگان و 12123 نفر برای مجلس شورای اسلامی کاندیدا شده اند):

  اول این که ثبت نام شهروندانی که خود را واجد شرایط نمایندگی می‌دانند و درباره خبرگان، روحانیون و مجتهدان و فقیهانی که دغدغه یا انگیزه سیاسی دارند چرا باید اسباب نگرانی و شایسته سرزنش باشد؟ اگر روحانیون و فقیهان به انتخابات خبرگان بی‌اعتنا بودند و رقابتی درنمی‌گرفت به نفع نظام و کشور بود یا وضعیت فعلی؟ اتفاقا باید سپاس‌گزار غالب آنان باشند که به این فراخوان پاسخ مثبت داده‌اند نه این که بر آنان خرده بگیرند!

  دوم: جنس نگرانی های ابراز شده از جانب برخی چهره‌های سیاسی با نقدی که متوجه ثبت نام چهره‌های غیر سیاسی است متفاوت است.

آیا تعداد زیاد کاندیداهای انتخابات؛ تأسف بار است؟

به عبارت دیگر فلان صاحب منصب محترم انتقاد نمی‌کند که چرا چهره های غیر سیاسی ثبت نام کرده اند که اتفاقا مشکل‌شان با کسانی است که اگر صلاحیت آنان تایید شود به احتمال زیاد رای می‌آورند و نمی‌پسندندشان و اگر تایید نشوند واکنش منفی افکار عمومی را در پی دارد ولو اعتراضی شکل نگیرد.

 
    نقدی که همکار ما احسان محمدی نوشته از این جنس دوم است: «چرا از هر کس – در هر جایگاه و سطح سواد و موقعیت اجتماعی- می پرسید، نه نمی گوید و حس می کند که می تواند نماینده مجلس شود؟ آیا در کشورهای دیگر هم این اندازه توهم «خود نماینده پنداری» وجود دارد؟ یا معلم و هنرمند و ورزشکار و کاسب حد و اندازه توان جسمی و روحی شان را می دانند و می کوشند در شغل شان بهتر شوند و به همین اکتفا کنند؟ آیا رفتار و کردار و گفتار برخی از نمایندگان ادوار مجلس باعث نشده دیگران هم اعتماد به نفس پیدا کنند که « ما چی مان از فلانی کمتر است که نتوانیم نماینده مجلس شویم»؟!

  کسانی که با اطمینان خاطر می گویند « من هم می‌توانم نماینده مجلس شوم» گمان کرده اند که نماینده  همیشه همین مرد/زنی است که از پلکان هواپیما با لبخند پائین می آید و روی مبل های سلطنتی با موسیقی مکرر چلیک چلیک دوربین های عکاسی می نشیند و با خبرنگاران گفتگو می کند؟ برای لحظه ای تصور کرده اید که پشت آن پرده ها چه اتفاق هایی می افتد؟ چه بغض هایی می ترکد؟ چه تذکرهایی دریافت می شود؟ چه لب هایی گزیده می شود؟ چه پیغام و پسغام هایی رد و بدل می شود؟

  در این کارزار عناوینی مانند « استاد دانشگاه»، « پژوهشگر»، « محقق»، « مدیر برجسته و شایسته» و ... به مقدار زیاد! مورد استفاده قرار می گیرد، بدون آنکه هیچ داوری مشخصی در مورد این عناوین محترم وجود داشته باشد. هر کسی با تدریس دو واحد در یک شعبه دانشگاهی که گاهی در یک واحد آپارتمانی تاسیس شده است به خود اجازه می دهد عنوان دهان پرکن « استاد دانشگاه» را با فونت درشت روی پوستر تبلیغاتی اش به شکلی بنویسد که گویی شفیعی کدکنی یا پرفسور سمیعی است! برخی وعده ها و قول هایی که عده ای از این کاندیداها بیان می کنند حتی از توان رئیس جمهور هم خارج است! »- [ پایان نقل نوشته احسان محمدی]

  به عبارت روشن تر در قبال تعداد کاندیداها با دو نوع مواجهه روبه رو هستیم:

  نوع اول شامل برخی شخصیت های صاحب تریبون است که تعدد کاندیداها را در حد گرم شدن تنور انتخابات می خواهند یعنی اندکی بیش از تعداد نمایندگان مورد نیاز و ترجیحا هم از یک جناح! مثلا اگر در یک استان سه نماینده می خواهند 5 کاندیدا از نظر آنان کافی است. تا خاطر بررسی کنندگان هم آسوده باشد که از این 5 نفر هر سه نفری که انتخاب شوند مطلوب خواهد بود.

   اگر 3 نفر بخواهند ولی سه نفر کاندیدا شوند واژه انتخاب دیگر معنی ندارد وطبعا باید سراغ کسی بروند که حاضر به فداکاری ثبت نام در عین رقابت نکردن باشد. نقشی که دکتر عباس شیبانی در انتخابات سال 68 ایفا کرد و احتمالا خود او نیز به آقای هاشمی رفسنجانی رای داد! اما اگر سه نفر بخواهند ولی 12 نفر از نحله های مختلف فکری و سیاسی کاندیدا شوند آنگاه مردم باید واقعا انتخاب کنند و در این صورت شاید سه نفر منتخب با سه نفر مورد علاقه متفاوت باشند. نگرانی برخی از مسوولان صاحب تریبون از این آخری ناشی می‌شود!

   مواجهه نوع دوم البته از جنس همان نقدی است که نقل شد و نماد آن هم در ثبت نام‌های اخیر کاندیدا شدن جواد خیابانی گزارشگر فوتبال از کرج است که واکنش های گسترده‌ای در فضای مجازی در پی داشته است.

  موضوع این گفتار اما شق اخیر نیست. هر چند این هم حق هر شهروندی است و چنانچه فاقد یکی از شرایط واقعی و نه تفسیرها و شاخص های غیر مشخص باشد طبعا باید به او اعلام کنند. اما نگرانی از استقبال چهره های سیاسی هم قابل درک است هم نیست!

  قابل درک است چون نشان می دهد فضای رقابتی تا چه اندازه با روحیات برخی ناسازگار است و قابل درک نیست چون نمی‌توان افراد را به خاطر کاندیدا شدن سرزنش کرد! در همین تهران از نزدیک به 2500 نفر که نامزد شده اند نزدیک به 500 نفر یعنی یک پنجم کاندیداها مدرک دکتری دارند.

  یا نزدیک به 500 نفر خانم هستند که می تواند با عدد قبلی هم پوشانی داشته باشد. اما همین که افراد دغدغه‌های اجنماعی و سیاسی داشته باشند قابل تقدیر نیست؟

   انکار نمی‌کنیم انگیزه برخی تنها کسب شهرت بوده یا منکر نمی‌توان شد که بعضی گمان می‌برند از این رهگذار به آلاف و الوفی می‌رسند و کسانی درصدد آزمودن خود هستند. اما راه حل چیست؟ این که تعداد نامزدها محدود و دایره انتخاب تنگ شود؟ نه! راه حل ساده است. انتخابات با حزب معنی پیدا می‌کند. همان‌گونه که لیگ فوتبال با باشگاه و همان طور که تجارت با شرکت‌ها و فعالیت هنری و ادبی با انجمن ها.

  انتخابات بی نظام حزبی کامل نیست. در نظام‌های حزبی هم عده‌ای به صورت «منفرد» ثبت نام می‌کنند که در ایران به آن «مستقل» هم گفته می‌شود.

  اگر واقعا نگران ثبت نام چهره های غیر سیاسی هستند نظام حزبی را تقویت کنند تا این گونه افراد بخت خود را در شوراها بیازمایند نه در پارلمان و اگر نگران ثبت نام چهره های سیاسی از غیر همفکران خود هستند بگویند اینان باید چه کار کنند تا این نگرانی رفع شود؟!

   اگر بگویند نمی‌آییم که با انگ تحریم روبه رو می‌شوند هر چند که اهل تحریم هم نیستند. اگر هم بگویند می‌آییم و بیایند که اسباب نگرانی می شوند. لابد انتظار دارند ثبت نام نکنند ولی به کاندیداهای رقیب رای دهند! در این صورت معنی انتخاب چه می‌شود و احساس و درک و تشخیص یا تکلیف خود انسان کجا می رود؟

  آیا بهتر نیست وجه مثبت قضیه را ببینیم و استقبال از کاندیداتوری در انتخابات دو مجلس خبرگان و شورا را نشانه «‌امید» تلقی کنیم؟ نکته اساسی همین است: امید، ستودنی است نه نکوهیدنی.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲۱
در انتظار بررسی: ۱۱۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
409
40
تحليل نادرستي بود
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
اشتباه + دادم . تحلیل درسته
سید از قم
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
دقیقا کجای این تحلیل اشتباه بود
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
16
186
دمت گرم عصر ایران
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
274
30
نویسنده متاسفانه صغري و كبري كرده فقط
ناشناس
United States of America
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
148
26
البته امید زیادی هم میشه توهم .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
18
140
احسنت
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
17
117
مرحبا.
عادل
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
14
152
فقط احزاب می توانند این معضل را حل کنند ما که قرار نیست دوباره چرخ را اختراع کنیم
پاسخ ها
omid
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۷:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
احزاب مردمی نه دولتی متاسفانه هر دو حزب اصلاح طلب و اصولگرا دولتی هستند نه مردمی
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
7
118
نشان دهنده بی حساب و کتاب بودن و ضعف احزاب
شیخان ، دکترای علوم سیاسی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
4
47
تحت شرایط فعلی عموما نمایندگان نماینده ی اکثریت جامعه نیستند و ضمنا توجهی به منافع کلان کشور ندارند و در بهترین شرایط فقط به حوزه ی انتخابیه ی خود توجه نشان میدهند. چرا؟
لطفا خوب دقت بفرمایید.
مثلا در شهر تهران 4 میلیون نفر مجاز هستند رای بدهند. فرض کنیم نظارت استصوابی هم وجود ندارد و هرکسی ثبت نام کرد آزادانه به رای گذاشته شود.
فرض کنیم طبق قانون از هر 500 هزار رای یکی برود مجلس. پس تهران 8 نماینده را که بیشترین رای را بیاورند میتواند وارد مجلس کند. اولین اشکال این است که اینها نماینده ی تهران هستند و منافعشان ایجاب میکند برای انتخاب شدن در دور های بعدی به حوزه انتخابیه خود توجه بیشتری نشان دهند. ( نماینده ی سایر حوزه ها هم همینطور).
حالا فرض کنید 30 نفر کاندید نمایندگی تهران شوند و به رای گذاشته شوند. اولا مردم برنامه و سابقه ای از عملکرد ایشان ندارند و سطحی رای میدهند. ثانیا فرض کنیم 8 نفر از این سی نفر هر کدام 200000 رای بیاورند( جمع آرای آنها میشود 1600000 رای. 22 نفر باقی هرکدام 109000 رای بیاورند ( جمعا 2400000 رای) . بدیهی است طبق ضوابط 8 نفر اول که نماینده ی یک میلیون و ششصد هزار نفر هستند با توجه به رای انفرادی بالاتر وارد مجلس میشوند و دو میلیون و چهار صد هزار نفر تهرانی دیگر که به آن 22 نفر رای داده انددر مجلس و تصمیم سازی دخالتی ندارند. در ابعاد کشوری ببینید چه فاجعه ای است.
حالا نظارت استصوابی و... را هم به این فرایند اضافه کنید , ببینید چه نتایج ناهنجار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی و فاصله بین مردم و تصمیم سازان پیش می آید.


چاره ی کار: الگو برداری از کشورهای موفق:
در بسیاری از کشورها در موقع انتخابات ,احزاب با سابقه ی معلوم , برنامه های خودرا کاندید میکنند و البته چهره های شاخصشان هم معرفی میشوند.
مردم در هر استان و شهری به برنامه ی احزاب رای میدهندو احزاب برنده نمایندگان خود را به تعداد مجاز وارد مجلس میکند.
مثلا ده حزب 1تا 10 برنامه های خودرا به رای میگذارد. مثلا حزب یک در شهر تهران 1000000 رای میاورد و در شیراز 2000000 و در کردستان 5000 و در جاهای دیگر جمعا 3000000 رای بدست میاورد و جمعا با 6500000 رای با توجه به اینکه درقبال هر 500000 رای میتواند یک نماینده وارد مجلس کند تعداد13 نماینده وارد پارلمان میکند.
سایر احزاب هم به همین منوال.
حزب ضعیفی را فرض کنید بنام حزب 10 ,فرض کنید حزب 10 در تهران 2000 در تبریز 1000 و در اصفهان 300000 و در سایر نقاط کشور جمعا 200000 رای بیاورد. جمع رای این حزب میشود 503000 رای. با توجه به ضوابط گفته شده ,حتی این حزب که نمایندگی برنامه ی مورد قبول تعداد قلیلی از مردم کشور را دارد نیز یک نماینده به مجلس میفرستد.
یعنی کسی در کشور از مشارکت در خرد جمعی و اتخاذ تصمیم و مسیولیت مشترک در سر نوشت خودش و کشور حذف نمیشود.
این رمز رضایت عمومی مردم کشور های پیشرفته و عدم تمایلشان به کودتا و انقلاب است. در عین حالیکه همه نوع اعتراض هم میکنند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
4
30
وقتی تو مملکت احزاب به معنای واقعی کلمه نباشه میشه همین .
ناشناس
Germany
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
5
11
نمک زیادی غذا را شور میکند .تعداد بالای مدرک نیز خوب نیست .تعداد زیاد وقت تلف کن و مشکل ساز میشود.باید هر طیف فکری تعدادی معرفی کند.
ناشناس
Germany
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
4
12
افرین حرف دلمو زدی
سجادی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
3
18
واقعا نمیدونم چطور میشه هم خواستار مشارکت بالا بود و هم کم بودن کاندیداها؟ هم رقابت خواست و هم ثبت نام صرفا از یک جریان؟!
خالد
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
22
5
چرا تحليل غلط مي نويسيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ملورين تبريزي
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
5
18
يه تحليل دقيق و عالي بود.
واقعا معلوم نيست موضع شان چيست اگر نيايند براي كانديد شدن ميگويند از انتخاب نشدن توسط مردم ترسيدند و اگر هم بيايند ميگويند مشكوك هم.
اينان با خود هم نميدانند چند چند اند.
داریوش
United States of America
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
68
9
اتفاقا کاملا حق با آیت الله جنتی و یزدی هستش چون اگه تعداد زیاد باشه رد صلاحیتها هم طبیعتا زیاد میشه اونوقت زنجیره ایها و امثال شما عصر ایران شروع میکنین مثل شغال به هوچی گری و اغتشاش و متهم کردن نظام به تصمیمات باندی و جناحی..... اگر هم از همون اول اصلا ثبت نامشون نکنن باز هم بهانه ایه واسه شماها که شورای نگهبان رو متهم کنین و از نبود آزادی و دموکراسی بگین و از مهملات همیشگیتون گوش ملت رو پر کنین...
عصرایران اگه نچاپی معلوم میشه پشمکی.....
نیما
Canada
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
6
17
یک گزارش تهیه کنید که در سایر کشورهای پیشرفته چگونه انتخابات برگزار می شود.

مثلا در کانادا اکثر نامزدها را احزاب اصلی معرفی می کنند.
نامزد منفر هم در صورتی می تواند کاندیدا شود که دست کم 1000 امضا از هواداران داشته باشد.

در اینجا شورای نگهبان هم وجود ندارد.
قبل از انتخابات مردم باید ثبت نام کنند تا منطقه ای که می توانند در آن رای دهند مشخص شود.

انتخابات منطقه ای است.
تقریبا از دو هفته قبل از روز رای گیری مردم با در دست داشتن کارت الکترال می توانند رای دهند.

شب رای گیری با پایان زمانی رای گیری حدودا تا دو ساعت بعد نتایج اعلام می شود.

کسانی که به نمایندگان کمک مالی می کنند اسامی شان و گروه هایشان مشخص می شود.

اگر کسی به احزاب اصلی کمک مالی کند می تواند از تخفیف های مالیاتی برخوردار شود.

این هم منبع
اینها را توضیح دهید تا مردم و حکومت ایران یادبگیرند انتخابات در کشورهای پیشرفته چگونه برگزار می شود.

http://www.elections.ca/home.aspx
ناشناس
United States of America
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
55
8
نان امید است اما امید به فتنه گری و فتنه گری تاسف بار است. به قول اقای صدیقی اصلاحات در حق معنایی ندارد