عصرایران - علی کفاشیان در جلسه با خاکپور مدعی شده که از بندهای عجیب قرارداد سرمربی تیم ملی امید خبر ندارد. همان بندهایی که سرمربی تیم ملی را ملزم می کند که در صورت مصاحبه منفی دوبرابر قرارداد را به عنوان جریمه بازگرداند.این اتفاق در حالی رخ می دهد که قرارگرفتن بندهایی تا این حد یکطرفه در قرارداد سرمربی تیم دوم فدراسیون فوتبال آن هم بدون هماهنگی رییس خیلی عجیب به نظر می رسد.دراصل این ماجرا تاحدودی نشان می دهد که تیم امید اینقدر اهمیت ندارد که رییس خود را درگیر قراردادکند. او برخلاف تیم ملی بزرگسالان که زیر نظرخودش است در این مورد همه چیز را واگذار کرده. اما آیا این اولین بار است که رییس نسبت به تیم امید بی اهمیت بوده.
پیش از این و در ماجرای اخراج نلو وینگادا و البته جایگزینی خاکپور ، علی کفاشیان ثابت کرد که اصلا قرار نیست در مورد تیم دوم اش خیلی بجنگد. شاید حتی برای اثبات این ماجرا بشود به جلسه وینگادا و مسوولان وزرش اشاره کرد که منجر به دخالت غیرفوتبالی و غیرحرفه ای در انتخاب بازیکنان تیم ملی شد.تیم ملی با 7 بازیکن سفارش شده به بازی های اسیایی رفت و حذف شد و وینگادا اخراج شد . در کل این پروسه هم هیچگاه کفاشیان دخالتی برای جلوگیری از فشار به سرمربی اش نداشت.
علی کفاشیان نه در این دو مورد حمایتی از سرمربی منتخب خودش و کارلوس کی روش برای تیم ملی امید کرد و نه در موردهای دیگر اهمیتی برای تیم امید قائل شد. هرچند تیم ملی امید با مدیریت کاشانی تدارکی فوق العاده داشته است اما همین برون سپاری تیم امید به یک مدیر دیگر هم یکی دیگر از نشانه هایی است که از میزان اهمیت کم ،تیم امید برای فدراسیون فوتبال خبر می دهد.
اجازه دخالت در ترکیب تیم امید،اخراج وینگادا ، انتخاب محمدخاکپور،واگذاری تیم به کاشانی ، عدم امضای قرارد با سرمربی تیم علیرغم گذشت ماهها و ....و دست آخر بی خبری از بندهای عجیب قرارداد همه و همه نشان می دهد که فدراسیون روی تیم ملی امیدحسابی باز نکرده است. اما چرا؟
هرچند منتقدان می گویند که کارلوس کی روش به عنوان یک مربی خارجی بر همه اعضای فدراسیون تسلط و کنترل دارد و این راز حمایت همه جانبه از تیم ملی است. همان منتقدان هم تحلیل می کنند که حمایت از تیم ملی جایی برای تیم های دیگر نمی گذارد، امابه نظر می رسد حقیقتی نادیده هم در حمایت های فدراسیون فوتبال از سرمربی پرتغالی وجود دارد. حقیقتی که شاید به ماندگاری رییس در فدراسیون کمک می کند.
خواسته یا ناخواسته در انتخاب رییس فدراسیون فوتبال تنها نکته ای که لحاظ می شود کارنامه تیم ملی بزرگسالان است. یعنی اگر همین امروز همه تیم های پایه ایران از تیم های درجه یک و دو و سه آسیا شکست بخورند کمترین مشکلی برای مدیریت فدراسیون فوتبال پیش نخواهد آورد. همین طور که پس از بازی های آسیایی همه تیم های پایه ایران شکست خوردند و اتفاقی در مجمع برای کفاشیان رخ نداد. حقیقت تلخ این است که حتی اگر وزیر ورزش بخواهد و فشار هم بیاورد ، تیم های پایه و حتی تیم ملی امید خیلی برای افکار عمومی و رسانه ها اهمیت ندارند.
هرچنداخبارشان پی گیری می شود و برخی رسانه ها به صورت ویژه تیم های پایه را دنبال می کنند اما نتایج این تیم ها هیچ گاه به اندازه تیم ملی بزرگسالان اهمیت ندارد. در اصل تیم ملی بزرگسالان و نتایج و بازی هایش با جزییات کامل توسط تعدادی زیادی از مردم دنبال می شود و حتی عکس العمل های اجتماعی هم در بر دارد.تیمی که توسط زیادی از مردم دنبال شود حتما باید نتایج خوبی بگیرد تا بقای رییس را تضمین کند.
پس هر رییس فدارسیون باهوشی که باشد بهترین سرمربی در دسترس را انتخاب و با تمام توان او را تامین می کند تا به نتایج دلخواه برسد. اتفاقی که در مورد کی روش و فدراسیون فوتبال تا امروز رخ داده است. فدراسیون هرچه کی روش می خواهد را فراهم می کند و در ازایش نتایجی از تیم ملی به دست می آورد که افکار عمومی را تضمین کند.
تیم کی روش به خاطر مدل بازی ، جوانانی که دارد و کاریزمای سرمربی به جایی رسیده که از جام ملت های آسیا ، دریک هشتم نهایی حذف می شود اما مردم از سرمربی حمایت می کنند. همان مردمی که دو دوره قبل خواستار برکناری ، افشین قطبی و در دوره قبل امیرقلعه نویی بودند.
در مقابل چنین تیم پرسروصدایی تقریبا تیم ملی امید هیچ است. یعنی حتی اگر پس از 40 سال به المپیک برویم اما در مسابقات مقدماتی جام جهانی حذف شویم هیچ کس از فدراسیون فوتبال تشکر نخواهد کرد. در حالی که اگر حسرت صعود 40 ساله 44 ساله هم بشود باز کسی فدراسیون را مواخذه نخواهدکرد.وجود چنین قانون نانوشته ای همه اتفاقات این روزهای فوتبال را توجیه خواهد کرد. که کفاشیان چطور برای کی روش مقابل وزیر می ایستد اما برای تیم دوم سریع با همه خواسته های محمود گودرزی موافقت می کند. تیم ملی برای کفاشیان مهم است اما تیم دوم آن اهمیت را ندارد. نتیجه اش را هم می شودبه زودی دید.