دیجیاتو - عادی شدن روابط ایالات متحده آمریکا و کوبا تغییرات بسیار بزرگی
را برای این دو کشور و شهروندانشان به دنبال خواهد داشت که مهم ترینشان
شاید دستیابی پژوهشگران آمریکایی و آزمایشگاه های پیشرفته این کشور به بزرگ
ترین جزیره دریای کارائیب و گونه های جانوری منحصربفردی باشد که در آن
زندگی می کنند.
در میان عجایب و شگفتی هایی که قطعا چشم پژوهشگران
را به خود خیره خواهد کرد می توان به کوچک ترین پرنده دنیا اشاره کرد که در
واقع یکی از گونه های مرغ مگس خوار با نام مرغ مگس خوار زنبوری (bee
hummingbird) است.
این
پرنده در حدود یک پانزدهم اونس (یعنی کمتر از یک سکه ده سنتی یا حدودا دو
گرم) وزن دارد و ابعاد آشیانه آن نیز کوچک تر از یک سکه ۲۵ سنتی است.
این
گونه از مرغ مگس خوار درست مانند شاهینی که به شکار کبوترها می رود، پشه
ها را صید می کند و تخم هایش نیز به اندازه یک دانه قهوه هستند. به بیان
دیگر، مرغ مگس خوار زنبوری به قدری کوچک است که با حشرات برای دستیابی به
غذا و منابع غذایی می جنگد و کاری به طعمه پرندگان دیگر ندارد.
نکته
جالب توجه دیگر در مورد این پرنده فعالیت بیش از اندازه آن است؛ باید به
اطلاع تان برسانیم که مرغ مگس خوار زنبوری در هر ثانیه ۲۰۰ مرتبه بال می
زند.
حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا این جانور تا این اندازه نسبت به موجودات هم رده خود کوچک است؟
Bo
Dalsgaard بوم شناس دانشگاه کوپنهاگ می گوید: در تمامی جوامع موجود در
جزایر کارائیب، دو یا سه مرغ مگس خوار را خواهید دید که به صورت گروهی با
هم زندگی می کنند و معمولا یکی از آنها کوچک تر و دیگری بزرگ تر است.
پرنده
ای که جثه بزرگ تری دارد معمولا به رنگ زمردی است که دوبرابر اندازه معمول
خود رشد می کند (هرچند که این پرنده نیز در برابر گونه های «بزرگ» مرغ مگس
خوار باز هم کوچک به حساب می آید).
Dalsgaard تصور می کند که در
وهله نخست گونه زمردین این پرنده وارد کوبا شده و سپس اجداد مرغ مگس خوار
زنبوری با ورود به این جزیره نقش گونه کوچک تر را بر عهده گرفته اند. اما
گروهی که در مرحله دوم وارد این جزیره شدند برای آنکه با انواع زمردین بر
سر غذا وارد رقابت نشوند، به شکلی تکامل پیدا کردند که برای دستیابی به شهد
گیاهان با حشرات بجنگند.
به همین دلیل رفته رفته این پرنده کوچک و
کوچک تر شد تا مبادا روزی منابع غذایی اش تمام شود و در نتیجه برای دستیابی
به غذای مورد علاقه اش (شهد) بیشتر به سمت گل های کوچک می رفت در حالی که
انواع زمردین به هیچ وجه انرژی خود را صرف این گل های کوچک نمی کردند و
رقابتی هم میان آنها وجود نداشت.
جالب است بدانید که این پرنده حتی
از سوی حشرات نیز با رقابت روبرو نشد چراکه سفر از روی آب برای پیدا محیط
زندگی جدید برای حشرات گرده افشان کاری بس دشوار است.
اما مرغ مگس
خوار تنها موجود ظریف و کوچک روی زمین نیست و این ظرافت امری بسیار رایج به
شمار می رود. برای نمونه در منطققه باربادوس نوعی مار زندگی می کند که می
تواند روی یک سکه ۲۵ سنتی چمبره بزند و داستان تکامل آن نیز درست شبیه به
همین پرنده است.
زمانی که این مار ریسمانی نخستین بار به باربادوس
رسید احتمالا خود را درون یک منفذ کوچک جای داده و غذای اصلی اش هم هیچگاه
به این سرزمین راه پیدا نکرده چراکه در این صورت جثه این مار قطعا بزرگ تر
از این میزان بود و در نتیجه همچون مرغ مگس خوار به تدریج کوچک و کوچک تر
شده تا بتواند با خوردن شفیره و نوزاد حشراتی مانند موریانه و مورچه خود را
سیر کند.
زیبایی های خوابظرافت
یا بهتر بگوییم کوتولگی پدیده ایست که بارها و بارها در این جزیره رخ می
دهد اما کوچک بودن برای پرنده ای با این اشتها که دوست دارد بهترین غذاها
را به جوجه هایش بدهد هزینه دارد.
به گفته Dalsgaard هزینه این کوچک
بودن میزان بالای انرژی ایست که موجود زنده ای مانند این مصرف می کند
چراکه نرخ سوخت و ساز و از دست دادن گرما در بدن این پرنده بسیار بالاست.
او
در ادامه می گوید: به همین دلیل مرغ مگس خوار زنبوری مجبور است که با
تناوب بسیار بالا غذا بخورد یا اینکه برای صرفه جویی در میزان مصرف انرژی
به یک خواب عمیق برود که به آن مرگ کاذب هم گفته می شود.
متاسفانه
مطالعات قابل توجهی روی پدیده مرگ کاذب در این پرنده صورت نگرفته، با این
همه باید بگوییم که اغلب گونه های مرغ مگس خوار از چنین ترفندی برای حفظ
انرژی خود بهره می گیرند و به همین دلیل دانشمندان تا حدودی می توانند به
سازوکار آن در این گونه ظریف نیز پی ببرند.
با توجه به اینکه مرغ
های مگس خوار زنبوری مقدار زیادی انرژی می سوزانند و این گونه نیز ظریف
ترینشان است و بیش از همه آنها انرژی می سوزاند (اگر خاطرتان باشد پیشتر
گفته بودیم که این پرنده در هر ثانیه ۲۰۰ مرتبه بال های خود را تکان می
دهد)، پژوهشگران احتمال داده اند که استفاده آن از ترفند مرگ کاذب نیز
کاملا به شکلی آزادانه انجام می گیرد.
بنابراین درست مانند بیماری
خواب مرغ مگس خوار نیز احتمالا هر زمان که فرصتش را پیدا کند مرگ کاذب را
تجربه می کند. آنا مارتین گنزالس بوم شناس دانشگاه برکلی در کالیفرنیا در
این رابطه می گوید: برای نمونه در شب ها که این پرنده نمی تواند غذا بخورد
لازم است کمترین میزان ممکن از انرژی خود را مصرف کنند تا دمای بدنش را حفظ
نماید.
او در ادامه می گوید: حتی مشاهده شده که در طول باران های
سنگین هم که امکان غذا خوردن وجود ندارد این پرنده به خوابی سنگین فرو می
رود (لازم به یادآوری است که مرغ مگس خوار زنبوری در جریان باران های اندکی
می تواند به شکار برود و در این حین نیز طعمه حیوانات دیگر نمی شود).
زمانی
که فصل جفت گیری این پرنده فرا می رسد، گونه های نر آن رنگ سبز آبی خود را
از دست می دهند و در مقابل یک کلاه صورتی رنگ متمایل به قرمز بر سر می
کنند (تصویر شاخص مطلب) و آوازهایی زیبا سر می دهند و بدین سان گونه های
ماده را به سمت خود جذب می کنند.
اما
پس از آنکه گونه ماده دو تخم کوچک خود را که ابعادشان به اندازه دانه قهوه
است، گذاشت به هیچ وجه اجاز نزدیک شدن گونه نر به آشیانه و بالاخص تخم ها
را نمی دهد چراکه پرنده نر پرهای براقی دارد و می تواند درندگان و دشمنان
را به سمت خود جذب کند.
پرنده ماده شش دنگ حواس خود را صرف محافظت
از تخم هایش می کند. گنزالس می گوید: مادر به صورت مستقیم به سمت آشیانه
پرواز نمی کند و در عوض به آرامی به آن نزدیک شده و پس از آنکه از بابت
امنیت لانه و محیط پیرامونش مطمئن شد به آن وارد می شود.
جوجه ها
حدودا بعد از سه هفته از تخم بیرون می آیند و پرنده برای سه هفته دیگر به
آنها مخلوطی از شهد و مگس می دهد و پس از اتمام این فرایند، جوجه ها بال
گشوده و به سمت جهان پیرامونشان به پرواز در می آیند.
در
مورد زیستگاه این پرنده هم باید بگوییم که برخی از نواحی این جزیره به
صورت کلی زیر کشت یک نوع محصول می روند و این یعنی مرغ مگس خوار احتمالا
همیشه به مواد و ابزارهای لازم برای ساختن آشیانه اش دسترسی ندارد. در هر
صورت برنامه خاصی برای حفظ بقای این پرنده در کوبا صورت نمی گیرد اما از
طرفی هم حیات آن به هیچ وجه در معرض انقراض نیست.